جمهوری اسلامی و حکومت خودکامان
-
سعید رضوی فقیه
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : م - پالیزی
عنوان : برای نسل جوان امروز ایران!
سه گفتاورد نغز از «رهبر فقید انقلاب»:
۱) در ارتباط با جنگ حضرتش با صدام حسین:
«آن چیز که باید چیز بوده و نباید چیز می شد، همین جنگ است که بر بال ملائکه الله چیز می شود ( آن چیز که چیز نباشد، این ها معنی اش را نمی فهمند.»
۲) در مورد انقلاب فرهنگی ِ حضرتش:
«این مراکز فساد که چیز شده در دانشگاه ها که نباید می شد آن چیزها و لازم است بر حوزه ها که چیز کنند با دانشگاه ها و اسلامی باشد همهء این مراکز که چه و چه ها شده در آن ها و نبوده است طیب و طاهر مثل حوزه ها، باید اینطور نباشد.
۳) در مورد اسلام و آزادی ها و نقش حضرتش در این وسط:
«اسلام اجازه نمی دهد که ما آزاد بگذاریم هر کس هر غلطی دلش خواست بکند!»
۲۱۶۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : ج جهانی
عنوان : خود لفظ "اسلامی" بر روی نوع حکومت بار "خودکامگی" دارد
ما هر چه بالا و پائین هم برویم تا زمانی که لفظ "اسلامی" بر نوع حکومت یدک شود خواه ناخواه این حکومت نمی تواند بدون تبعیض راه خود را به پیماید، حتا اگر لفظ پر تنتراق "جمهوری" یا "خود کامگی هرگز" بر آن افزوده گردد. این الفاظ چیزی به جز تبلیغ و شعار نیست، با دمکراسی یا جمهوریت که باید نماینده آرای متنوع و بدون تبعیض مردم ایران باشد انطباق نخواهد داشت. آن طور که تاریخ سی ساله رژیم به ما می آموزد فقیه چه ناظر باشد و چه حاکم باید فقه اسلامی را که هرگز ظرفیت ضمانت تحقق خواسته های متنوع جامعه را ندارد تحمیل کند. اصولن رهبران اسلامی از "خود کامگی فردی" مبرایند!، آن ها تنها مظلومانه فقه را اشائه میدهند که خود بار "خودکامگی اسلامی" را به دوش میکشد. فقه مرسوم در ذاتش نمی تواند "خودکامه" نباشد. اگر شما مصمم باشید آن را به روز در آورید حرف دیگریست.
ویژگی جامعه ایرانی تنوع در عرصه های مختلف است، مدیریت جامعه باید در راستای هم آهنگی این تنوع به هدف ایجاد وحدت باشد. آقای رضوی فقیه کجا و کی در تاریخ اسلام رهبری را سراغ دارید که با تغییر بنیادی متون فقهی هنر مدیریت چنین جامعه ای را تحقق بخشیده باشد؟
۲۱۶۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : سیامند
عنوان : آقای رضوی فقیه، شما سخنگوی چه کسی هستید ؟
امیدوارم صراحت کلام و سئوال من موجبِ رنجیدن نویسنده ی مطلب نشود، اما راستی چرا درست در آستانه ی تظاهرات ۱۳ آبان (اگر خطا نکرده باشم) آقای رضوی فقیه از تشکیلِ «جبهه ی جمهوری اسلامی» سخن می گوید، که پر واضح است به معنای حذفِ کاملِ نیروی سکولار در جنبشِ موجود ایران است و حال نیز در آستانه ی ۲۲ بهمن به یاد «رهبر فقید» انقلاب افتاده اند و نگرانند که «جمهوری اسلامی» با قرائت «رهبر فقید انقلاب» که تنها نقش نظارتی داشت و نه حکومتی ( ایشان با نقش نظارتی فتوای قتل عام زندانیان را صادر می کرد، اگر نقش حکومتی داشت چه می کرد ؟ ) از یادها برود و قید «مطلقه» موجبِ بی اعتباری «ولایت فقیه» شود.
آقای رضوی فقیه، امروزه جنبش دمکراتیک مردم ایران، خارج از اراده و خواست شما و منِ نوعی مرزهای جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشته. تلاش های شما برای حفظ این نظام ثمری نخواهد داشت. رفتنِ این نظام شاید ماهها و شاید حتی سال های طول بکشد، اما شما چشم انداز دیگری برای تداوم این حکومت دارید ؟حکومتیان ندارند ! آنچه شما می کنید، حتی اصلاح طلبی از نوع حکومتی هم نیست، شما در تلاشید بلکه نقش سخنگوی جناحِ اعتدالیِ جمهوری اسلامی را به شما تفویض کنند. اما عرض خود می برید و زحمت ما می دارید.
۲۱۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|