از : پ پیمان
عنوان : چند نکته در باره اشاره نویسنده نیاز به اشاره اینجانب به این نوشته
جناب نیاز
در اینجا اشاره من به قبول و یا عدم قبول این نوشته نیست بلکه همکاری ۵ سازمان و حزب در باره چند خواست مشترک است. برای خواست های مشترک نیازی به قبول تمامی مشی سیاسی و اهداف دراز مدت شخصیت ها و یا سازمان های سیاسی نیست. مهم همکاری حتی در یک گام مشترک مثلا" خواست محکوم کردن اعدام هموطنان ما توسط رژیم استبداد دینی است. یا برگذاری یک تظاهرات مشترک برای افشای احکام اسلامی در باره اعدام و سنگسار است.
اما جهت اطلاع شما باید خدمتتان عرض کنک که من طرفدار حکومتی هستم که مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند نه دین و دیکتاتور ها. من خواستار جدائی مطلق دین از دولت هستم. من طرفدار آزادی بیان و افشار احکام الهی هستم که در قرآن آمده و بیش از ۱۴۰۰ سال است که موجب عقب ماندگی انسان ها در کشورهای اسلامی شده است/. من طرفدار حقوق بشر در تمامی عرصه ای زندگی انسان هستم و بالاخره سقوط استبداد سلطننتی شکوهمند بود ولی استقرار حکومت اسلامی یک فاجعه. همانگونه که سقوط ایران توسط اعراب مسلمان در تاریخ ایران یک فاجعه بود و نه شکوهمند.
۲۱۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : حسین کمالی
عنوان : به آنانی که قلم فرسوده اند و آب به آسیاب دشمن ریخته اند . بجای حرافی و روده درازی به نفع مبارزات مردم کاری بکنید .
البته همیشه هستند کسانی که غر ، غر کنند . و بگویند اینجاش کجه ، اونجاش شبیه اونجای او ن یکی است از واژه فلان که اصل مطلب است استفاده نکرده اند و خبری نیست . واقعا مایه حیرت است ! آن یکی آدرس میدهد که یک کسی گفته که این اعلامیه فلان است و بهترش را من می نویسم . اگر راست میگوید بنویسد و نتیجه ی نوشته اش را هم ببیند . محک نظر مردم است . اینجا آدمهای گوناگونی از زوایای منافع خودشان کامنتی نوشته اند که از دید من با خواست مردم و شرایط ویژه ای که در آن قرار داریم خوانائی ندارد و دشمن شاد کن است .
بجای تفرقه افکنی که خواست دشمن است دست همت بالا بزنید و شما و جریانی که به آن وابسته اید با جریانهای دیگر در حمایت از مبارزات مردم اعلامیه بدهید و گر نه این کار شماها جز خوشحال کردن دشمن کاری دیگر از پیش نمی برد . مگر اینکه از بابت این مخالف خوانی ها اجرتی گرفته باشید . وظیفه ما است که از حرکاتی که در جهت هرچه قدرتمند تر کردن صف مردم در مقابل رژیم ضد بشری اسلامی حمایت کنیم و اگر از دستمان برمی آید دیگر جریانها را به نزدیکی و صدور اعلامیه ی پشتیبانی از مبارزات مردم تشویق کنیم . باز هم میگویم اگر ریگی در کفشمان نیست . اگر نه وظیفه داریم که از نزدیکی و تفاهم جریانهای موجود با شانتاژ و ایراد گیری های بی پایه جلوگیریم باید بشما و دستور دهندگان بگویم عِرض خود می برید و زحمت خلق میدارید .
۲۱۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : بهمن شکوهی
عنوان : کلاس اکابر برای "ضد ایدیولوژی"
جناب "ضد ایدیولوژی" شاید بهتر باشد بروید کلاس اکابر یک کمی (بلی فقط یک کمی دانش یاد بگیرید، البته میدانید که دانش چیست ، نه؟) شما که خواهان یک حکومت لیبرال - دمکرات هستید (حالا این حکومت چه نوع حکومت هست ، بماند) دارید یک نوع حکومت ایدیولوژی را تبلیغ میکنید که در آن هیچ پرنسیبی و یا اصولی پذیرفته نیست. حالا چرا شما "ضد ایدیولوژی" هستید ولی یک ایدیولوژی را تبلیغ میکنید بر عاقلان اشکار نیست. شما در واقع "ضد ایدیولوژی" نیستید، بلکه "ضد شعور و آگاهی" هستید. اگر بجای ضدیت یک کمی عقل و خرد را جایگزین میکردید شاید میفهمیدید که هر انسانی که فکر میکند و راه و روشی در زندگی دارد و مثل علف هرز زندگی نمیکند یک سری "ایده" های دارد که به مجموع آن میگویند "ایدیولوژی" . دستگیرتان شد؟ امیدوارم.
۲۱۶۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : بهرام نگاه
عنوان : در مرد اعلامیه مشترک
سلام. راستش بصورت طبیعی بایداز اعلامیه مشترک سازمانها و احزاب حوشحال شد و آنرا به فال نیک گرفت. اما حقیقتش را بخواهید بدلایل مختلف این اعلامیه مشترک دادن ها که قبلا هم بارها تکرار شده و آبی از ان گرم نشده است، چندان جدی گرفته نمیشود.
برخی از این سازمانها یا حد اقل دوستان فدائیان خلق ایران اکثریت، چنان در درون خود دچار اغتشاش و چند پارگی هستند که قبول به اشتراک رسیدن بر روی مواضعی با سایر سازمانها و احزاب را دچار تردید جدی میکند. بطور مثال ما نفهمیدیم که بالاخره این سازمان انقلاب ۵۷ را شکوهمند و مردمی میداند یا نه. بسیاری ازاعضاء این سازمان لقلقه زبانشان شده است که این انقلاب نه شکوهمند بوده و نه مردمی. نظراتشان بیشتر به پسر شاه نزدیک است که ۲۲ بهمن را به دیگران تسلیت گفته و از ان بعنوان روزی ننگین در تاریخ ایران یاد میکند. شاهد این ادعا موضعگیری های آدمینهای اتاق پالتاکی سازمان هستند که دائما برطبل ضد مردمی و نا شکوهمند بودن ۲۲ بهمن میکوبند. یا از اعضای با سابقه ای هم چون آقای قریدون احمدی که آشکارا اعلام میکند که " انقلاب بهمن نه شکوهمند بود و نه مردمی" . کم نیستند افراد شاخصی در این سازمان که از پیروز شدن انقلاب ۵۷ تاراحتند و از گذشته خود پشیمان و بارها بصراحت اعلام کرده اند که در انزمان باید از شاپور بختیار دفاع میکردند و سازمان به خطا رفته و به اشتباه خواهان سقوط نظام شاهنشاهی بوده است.
در اعلامیه مشترکی هم که داده شده فقط از "صحنه های شکوهمند انقلاب " سخن به میان آمده. آیا فارع از خیانت حکام جمهوری اسلامی به اهداف آن انقلاب، فقط صحنه هایی از انقلاب شکوهمند بوده یا بهر حال مبارزات مردم برای دفن تاریخی نظام استبدادی سلطنتی شکوهمند و با ارزش محسوب میشود ؟ نمیدانم که هدف ازبکار بردن عبارت" صحنه هایی شکوهمند از انقلاب" باز هم میان دو صندلی نشستن است یا نه.که امیدوارم نباشد.آیا درست است که مطلب جوری نوشته شود که هم بشود مثل برخی از اعضاتان با شهریار آهی تا مغز استخوان سلطنت طلب اعلامیه مشترک صادرکرد و هم بشود با دیگرانی که با سلطنت فاصله جدی دارند دست دوستی داد؟ درست مثل اعلامیه انتخابتی شما که چیزی جز میان دو صندلی نشستن نبود. اگر این چنین حساب کتابی پشت قضیه نبوده آیا بهتر نیست اصلا از این صفت شکوهمند برای ان انقلاب استفاده نکنید ؟ بدنیست تکلیف خود را با انقلاب و سلطنت روشن کنید. میتوان با جمهوری اسلامی بدلیل خیانت به ان انقلاب مخالف بود و با سلطنت هم و از انقلاب ضد استبدادی و ضد سلطنتی خوشحال . میشود با آن انقلاب و نتایج ان یکسر مخالف شد و به اردوی سلطنت پیوست. تا وقتی تکلیف خود را با خود روشن نکرده اید،از این اعلامیه مشترک دادن ها هم آبی گرم نمیشود.
۲۱۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : ضد ایدئولوژی
عنوان : ملت ایران لایق نظامی لیبرال دمکراتیک است و نه یک نظام توتالیتر دیگر. ملت ایران نظام ایدئولوژیک نمی خواهد، نه حالا و نه در آینده.
پایان تاریخ ایدئولوژی در ایران فرا رسیده است. بسیاری نمی دانند که کمونیسم هم یک دین است مثل هر دین دیگری با یک چارچوب تنگ و دست و پا گیر. کمونیسم مثل هر دین دیگری خودی، ناخودی و نخودی دارد، دولت محور است و نه ملت محور. فرقی بین آخوندهای اسلامی و آخوندهای کمونیستی وجود ندارد، هر دو خود را ارباب و ملت را رعیت می دانند و هر دو قول بهشت برین را به ملت می دهند. هر دو قدرت مطلق می خواهند و آزادی را فقط برای خودشان. هر دو وقتی قدرت را بدست می آورند با زبان خوش قدرت را پس نمی دهند. هر دو جامعه را به شکلی در می آورند که خود می خواهند و اگر ملت نه بگوید به بدترین وضع سرکوبش می کنند. هر دو از کلمات زیبایی مثل آزادی و دمکراسی و ملت و منافع ملی منزجرند، هر دو خود را قیم ملت می دانند و معتقدندند که با یک درصد رای هم می شود حکومت کرد. دمکراسی های غربی را دشمنان بزرگ خود می دانند.
ملت ایران لایق نظامی لیبرال دمکراتیک است و نه یک نظام توتالیتر دیگر. ملت ایران نظام ایدئولوژیک نمی خواهد، نه حالا و نه در آینده.
۲۱۶۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : ن. عصاره
عنوان : دوستان، «ملت ایران» را از قلم انداخته اند!
دوستان، «ملت ایران» را از قلم انداخته اند!
در اعلامیه فوق، دموکراتیک کردن جامعه ما، چنین درک شده است که با آمدن یک حزب یا جبهه عملی می شود، همانگونه که«در اثر حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی»، به مسلخ برده شد. مطابق این تز، دولت، محور همه چیز است. محور دموکراتیک کردن جامعه نیز هست.بنابراین دموکراسی آماجی حزبی می شود، و جبهه یا حزب با بقدرت رسیدن، دموکراسی را به ارمغان می اورد. اما اگر بپذیریم که دموکراسی امر مشترک تمامی افراد، احاد و گرایشات ملت ایران است، که ملتی واحد و متکثراست، که اختلافات درون خود را نه با حذف این یا آن گرایش، بلکه بنحو دموکراتیک راه جوئی می کند، در آن صورت دموکراسی نه آماجی حزبی که آماجی ملی است. همه پیمان می بندند که از حقوق و آزادی های فردی و شهروندی و انتخابات آزاد پاسداری کنند و همه می پذیرند که این امور بر هر مکتب، مذهب، فرهنگ، قومیت، جنسیت، طبقه، گروه سیاسی و ... تقدم داشته باشد. باید آماج ملی بر آماج حزبی، بخصوص در شرایط کنونی ایران در آستانه دموکراسی، اولویت داشته باشد. باید همه گرایشات و همه افراد حقوق برابر داشته باشند.متاسفانه بیانیه احزاب و سازمان های پرسابقه ایرانی، به این آماج ملی پشت کرده، به تمایلات منطقه ای، که در جای خود بر حق هستند تن داده و تا آن جا پیش رفته که حتی صلاح ندانسته است نامی از ملت ایران را ببرد. بدون پذیرش ملت ایران در وحدت و در تکثرش، دموکراسی خواهی، در بهترین حالت خودفریبی است. این اعلامیه نشان می دهد که احزاب و سازمان های قدیمی ایرانی که همه وطن پرستان و دموکرات ها، به حضور و فعالیت آن ها بها می دهند، بایست عقب ماندگی خود را درک و برای آن فکری جدی بکنند.
۲۱۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : نیاز
عنوان : بیانیه خاص با امضا های خاص
جناب پیمان شاید شما با تمام محتوای این بیانیه موافق باشید اما جتی افرادی از خود طیف اکثریت مانند فریدون احمدی بر خلاف این بیانیه انقلاب سال پنچاه و هفت را نه شکوهمند و نه مترقیانه میدانند. پس تعجبی ندارد که بجز همین چند گروه که در هر حال همیشه با هم بیانیه میدهند کس دیگری هم به آنها بپیوندد. مقاله فریدون احمدی سالها پیش نوشته شد و همین روزها هم در برخی سایت ها قابل رویت است.
۲۱۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : همه مخالفین دیکتاتوری
عنوان : جنبش سبز برای تمام مخالفین ضد دیکتاتوری است
وقتی می گویند جنبش سبز ایران یعنی تمام گروه ها ی سیاسی مذهبی اجتماعی .
تمام قوم های ایرانی چه کرد و بلوچ و تهرانی و شیرازی و... به همین دلیل جنبش سبز ایران متعلق به یک جناح خاصی نیست جنبش سبز ایران برای ملت ایران است با هر عقیده وم رام و مسلکی که هستند.
و احدی اجازه ندارد این جنبش را به یک گروه و دسته و حزب و غیره وصل کند
جنبش سبز ایران برای تمام مخالفین دیکتاتوری در ایران است هرکسی که با دیکتاتوری سید علی خامنه ای و جمهوری ولایت وقیح اش مخالف است در این جنبش جا دارد .
زنده باد جنبش سبز ایران که به رنگ صحرا و دشت بیکران و گسترده است .
زنده باد ملت ایران و ازادیخواه
۲۱۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : پ پیمان
عنوان : گامی به پیش در جهت حرکت مشترک برای خواستهای مشترک
جای شادمانی است که ۵ حزب و سازمان سیاسی در بیانیه مشترکی در روز ۲۲ بهمن بر علیه رژیم استبدادی حکومت اسلامی صادر کرده اند. چه بسا بهتر بود که سازمان های دمکرات دیگری نیز نام خود را در زیر این بیانیه می نوشتند و نشان می دادند که نیروهای دمکرات به آن درجه از رشد سیاسی رسیده اند که خواستهای معین و مشترکی را به اتفاق در جامعه مطرح کنند. بیش از صد سازمان های دمکراتیک مستقل که برای خواستهای مطروحه در این بیانیه ذکر شده مبارزه می کنند. نام جمعی آنها در یک بیانیه هم شعور اجتماعی جامعه را نشان خواهد داد و هم شور انقلابی را کسترش و در سطح بالائی نگاه خواهد داشت. به امید روزهائی که علیرغم اختلافات گاها" اساسی نیروها و شخصیت های دمکرات و آزاده در کنار هم خواستهای مردمی خود را در جامعه مطرح کنند و با این کار صفوف خود را بر علیه این استبداد دینی فشرده تر نمایند.
شاید لازم باشد که اندیشمندان و تحلیل گران و جامعه شناسان علل و ریشه های عدم همکاری موثر احزاب و سازمان ها و شخصیت های با نفوذ و مورد اعتماد را مورد بر رسی قرار داده و با شناخت ریشه ها به در مان این بیماری بپردازند.
۲۱۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨٨
|