از : sarbazan toudehy
عنوان : شما سربازان چپ روسی و گارد آهنین حزب توده علیه لیبرال ها و ملیون و مجاهدین و سلطنت طلبان که دائما به این گروه ها حمله میکنید در مورد این گاف روسی که سند وابستگی شما به روسیه است چرا بولبول زبانی نمیکنید ؟
بازی بزرگ امریکا
با رهبر و فرماندهان سپاه
سیاست های نظامی جمهوری اسلامی، جنجال هائی که احمدی نژاد و خامنه ای پیرامون فعالیت اتمی راه انداخته اند، بلوک بندی های نظامی که در لبنان و غزه بوجود آورده اند و موشک پرانی های نمایشی که با هدف تبلیغات داخلی و منطقه ای صورت می گیرد، همه و همه درکنار هم، خدمت به امریکاست و یا علیه امریکا؟
تمام لشگر کشی های امریکا به خلیج فارس و اشغال دو کشور افغانستان و عراق و همچنین تلاش برای نصب سپرهای موشکی و تلاش برای به زیر نفوذ خود در آوردن جمهوری اوکرائین و قزاقستان و گرجستان و ... یک هدف را دنبال می کند: محاصره روسیه و نابودی توان نظامی و اتمی کشوری که همچنان بزرگترین سرزمین است. کشوری که همچنان بزرگترین قدرت نظامی و اتمی بعد از امریکاست و محاصره چین نیز تنها پس از نابودی این قدرت نظامی امکان پذیر است.
حال باید دید سیاست های نظامی و اتمی جمهوری اسلامی جاده را برای این استراتژی امریکا هموار می کند یا خیر؟ اگر هموار کننده این استراتژی است، نام آن چیست جز خدمت استراتژیک به امریکا؟
مصاحبه فرمانده کل قوای مسلح روسیه فدراتیو که شب گذشته منتشر شد و توسط پیک نت از زبان روسی به فارسی برگردانده شد ، خود نه تنها کامل کننده نظر بالا که در واقع سندی است برای این نگاه به سیاست های جمهوری اسلامی. حتی کودتای ۲۲ خرداد نیز از این نظر که افکار عمومی را علیه روسیه بعنوان حامی کودتا بسیج کرد، خدمت به امریکا بود. چرا نباید به این اندیشید که شعار "مرگ بر روسیه" به درون صفوف مخالفان کودتا با هدف خدمت به استراتژی امریکا رخنه داده شد. همین که دولت احمدی نژاد کوچکترین تلاشی در جهت تکذیب نقش روسیه در کودتای ۲۲ خرداد نکرد و احتمالا به آن دامن نیز زد، نباید ما را به فکر وا دارد؟
http://www.peiknet.com/
۲۲٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨٨
|
از : بابک سرمدی
عنوان : یافتن ریشه های کژ بینی آقای سروش بسیار ساده است،
آقای فرید راستگو محترم،
یافتن ریشه های کژ بینی آقای سروش بسیار ساده است، و در واقع در اصول، باورها و استدلال های نادرست ایشان پنهان است که ناشی از محدودیت دینمداری وی میباشد. استدلال های ایشان را بشرح زیر میتوان تفسیر و خلاصه کرد:
چون دین عامل سعادت بشراست، پس فقط مسلمان میتواند آدم خوب باشد.
چون خمینی ذاتاً آدم بدی بود، پس حکومتش هم از نوع بد شد، یعنی استبداد دینی ولایی بوجود آمد. برعکس چون منتظری ذاتاً آدم خوبی بود، اتفاقاً اگر او رهبر حکومت اسلامی میشد، حکومتی از نوع خوب، یعنی حکومت دموکراسی دینی ایجاد میشد.
آدم مومن، خوب و پاک و معصوم هیچ وقت تغییر نمیکند، چه بر اریکه قدرت باشد چه در فقر و حرمان و نداری. هیچ چیز بدی روی او اثر ندارد.
چون حکومت استبدادی دینی داریم، پس حکومت دموکراسی دینی هم میتوانیم داشته باشیم. اگر خدا هست، پس ضد خدا، یعنی شیطان هم هست.
چون مقام دین و اولیای دین بالاتر از انسان و سایر موجودات طبیعت است، پس هردو، یعنی هم هر امر غیر دینی و هم مردم بیدین درمقام ثانوی و پست تر و پائین تر قرار میگیرند.
چون اخلاق و عدالت نزد دینداران است، مردمان بیدین بی اخلاق و ظالم بوده و برای جامعه مضر هستند و درنتیجه مصلحت است که غیر خودی محسوب شوند و چندان سزاوار توجه، رعایت حقوق، مزایا، خدمات و مراقبت های دولتی همچون خواص و خودیهای مومن نباشند.
چون مصلحت اساس تفکر شیعه میباشد، مومن و دیندار مجاز به گفتن هر دروغی میباشد. اگر امروز مصلحت آقای سروش، که از اریکه قدرت و حکومت دور است، دفاع از دموکراسی دینی است، فردا که بر اریکه قدرت سوار شد، ممکن است برعکس، مدافع سر سخت استبداد دینی شود، آنهم فقط به بهانه حفظ نظام و ارکان دین در مقابل دشمنان دین.
چون ما مسلمانیم، فقط با کشورهای مسلمان روابط حسنه ایجاد خواهیم کرد و بقیه کشورهای غیر مسلمان را دشمن خود تلقی خواهیم نمود.
چون ما در درجه اول مسلمانیم، و بعد مردم شهروند،، تمام دانش، تجربه و تکنولوژی غرب را عمدتاً صرف خدمت و توسعه اسلام خواهیم کرد.
چون ما دینداران خوب و دموکراتیم، بقیه مردم نامسلمان افتخار خواهند کرد که زیر سایه ما، یعنی این چنین دینداران بحق و راستینی که در چهارچوب آموزه های جهان شمول اسلام عزیز زندگی کنند، تا شاید روزی، در اثر تبعیضات ناگذیر نظام دین−محور ما، لطف الهی شامل حالشان شود و در گلستان دین مبین اسلام ما عطرآگین شده و با مسلمان شدن خود سعادت دنیا و آخرت را برای خود بخرند.
چون جناح تندرو ایدئولوژی های متعصب، نظیر طالبان، حزب الله، معمولاً خیلی زود از روی بقیه میگذرند و قدرت و حکومت را قبضه میکنند، ما خود پیشدستی کرده و خودمان جناح تندرو خودمان را ایجاد میکنیم.
۲۲۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨٨
|
از : بزرگی
عنوان : دمکراسی دینی
آقای فرید راستگو
مطلب خوبی است. به دقت و درستی اشاره کرده اید. که دمکراسی دینی همین است که ولایت فقیه و ابواب جمعی وی می گویند.همچنانکه دمکراسی استالینی هم وجود داشته است. و ثمره آن ده ها هزار زندانی در سیبری و کوچ اجباری میلیون ها انسان و کشتن هزاران مخالف بوده است.
۲۲۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨٨
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : اصلاحات مرده بود زنده باد انقلاب
همانطور که کمونیستهای کارگری از کنفرانس برلین گفته بودند، اصلاحات یک مرده در نظام جمهوری اسلامی است. کم درد ترین راه برای رسیدن به آزادی و برابری و یک حکومت انسانی انقلاب مردم است تا این حکومت را سرنگون کنند. به سخنرانی رفسنجانی در افتتاح مجلس خبرگان نگاهی کنید که در لینک زیر است و بسیاری سایتها از جمله اخبار روز انرا نیاورده است. رفسنجانی که بدر سیاسی و مالی موسوی و کروبی و ... است به انها بعدا ز عاشورا گفت که فتیله ها را پایین بکشند و آنها نیز همین کار را کردند. به لینک زیر در سایت تابناک سخنرانی را ببینید. دیکتاتوری لازمه این نظام سرمایه است که می خواهد رایانه ها را قطع کند که تسمه از گرده کارگران در ایران بکشد. همه جناحهای ملی اسلامی و ناسیونالیست در حفظ دیکتاتوری منافع دارند. این است رمز عشق اینها به اصلاحات و یا در اصل جلوگیری از قدرت مردم و این است رمز ولتر شدن پاسداران سابق:
http://www.tabnak.ir/fa/pages/print.php?cid=۸۷۲۹۸
۲۲۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨٨
|