از : داود داودزاده
عنوان : باز ه جوابی به شمال لقمان
جناب شمال لقمان شما نیز مثل هر تمامیت خواه دیگر بابانگ به اصطلاح انسانیت وارد این بحث میشوید حال مسئله کاملأ بر عکس است بانگ شما بانگ تمامیت خواهی ا اشغالگری حفظ وضع موجود است جناب لقمان آیا انسانیت از این بیشتر که مثلأ ۴۰ میلون مردم کرد از آوارگی کشتار ، زندان، شکنجه و تقسیم سرزمین آنها بین چندین کشورتوتالیتر و فاشیست تقسیم شده نجات یابند ولی کجاست آن چشمی که بیند این موضوع را و گوش شنوائی که بشنود فریاد مردم کرد را کهبه خاطر کرد بودن و خواستار آزادی کردستان از دست امثال شما و حکومتهایتان جانشان به لب رسیده باز نگوید که به تمام مردم ایران ظلم میشود که این بحث را فعلأ در طاقچهی خانهتان نهان کنید که حوصلهش نیست جناب شما هنوز این را نمیدانید که عقب افتادان ۱۰۰ سال دمکراسی در ایران به اندازی سر سوزنی به ملت کرد مربوط نمیبود و دمکراسی مسئلهی ملی را حل نخواهد کرد همانطور که در انگلیس معضل ایرلند حل نشذه و در اسپانیا معضل باسک جناب شما هنوز تعریف درستی از اشغالگری ندارید آیا کافی نیست ۷۰۰۰۰۰ نیروی مسلح قلدر و فاشیست کشوری به نام ایران در هر کوچه و برزنی زندگی را بر مردمان سرزمین کردستان حرام کردند ؟ اگر وقعأ انسان گرا بودید بدون هیچ مکثی میبایستی خواهان خروج بدون قید و شرط این اشغالگران از کردستان میبودید ولی افسوس که نیستید بلکه دقیقأ در کنار این اشغالگران قرار داری شما اظهار داشتید که در سال ۵۷ ۱ هفته سهل است ماه ها کردستان آزاد بود و هیچ ار نتوانستیم بکنیم جناب مسئله دقیقأ در همین جاست که هنوز روانشناسی ملت کرد را نمیدانید و گر نه میدانیستید هیچ کردی در دنیا وجود ندارد که با تمام وجودش به کشور مستقل کردستان اعتقاد نداشته باشد اگر در سال ۵۷ تعداد کسانی که از استقلال کردستان صحبت میکردند از تعداد انگشتان دست نمیگذشت امروزه تعداد آنها به میلیونها میرسد جناب شمـا یک خلأ قدرت سیاسی را در ایران انتظار دارید که ملت کرد پرچم ۳ رنگ ایران را بدوش بکشد ؟ نه عزیز این بار در همان ساعتهای خلأ قدرت سیاسی بر پشت بام هر خانهای پرچم کردستان را خواهی دید در ضمن سال ۵۷ مثڵ سال ۲۰۱۰ نیست اگر در سال ۷ کردستان نیم مستقلی در عراق وجود نداشت کشور مستقل آزربایجانی وجود نداشت کردهای ترکیه تا به این حد در مورد مسئله ملی پیش نرفته بودند جناب باور کنید این بار مثڵ سال ۵۷ نخواهد بود اگر سال ۵۷ نیروهای چپ ایران کردستان را به جولانگاه خود تبدیل کرده بودند و کردستان را سنگر آزادی ایران مینامیدند این بار به جای این چپهای مشقی ایرانی کردهای کردستان ترکیه در خیابانهای مهاباد و سنندج رژه خواهند رفت
۲۲٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨
|
از : لقمان شمال
عنوان : آقای داود داودزاده
دو طرف معادله مورد بحث بایستی همگونی داشته باشد ورنه قادر بحل مسئله نخواهیم شد. من دفاع از حقوق کامل انسان بدون توجه که بانکه ساکن کدام بخش و منقطه ایران باشد،بعنوان مهم ترین فاکتور حرکت اجتماعی میبینم و سعی ام در ایجادشرایط ممکنه برای جامعه آزاد جهت رشد و تکامل و رفا انسان است که در این سوئی معادله مطرح کردم و در آنطرف معادله شمادر نوشته انشائی خود به ظاهر و فرم ( در منطقه خاص با «زبان» قومی خاص) مسئله و معادله پرداختید و هیچ معلوم نیست با گرفتن یک قطعه زمین با کمک اسلحه اهدائی و کشتار و سیع «دشمنان خونی» فارس ، سرنوشت آنمردمانی که در آنجا ساکن هستند چه میشود. الویت آزادی انسان مطرح شده در مقابل الویت آزادی یک منطقه و استفاده از زبان قومی شما قرار دارد و بدین ترتیب معادله قابل حل نخواهد شد. شما مرقوم فرمودید که«ایران در ۱۰۰ سال اخیر ۵ بار دچار خلاء قدرت سیاسی شده ، ..... باور بفرمائید خلاء قدرت سیاسی برای بار ششم قریب الوقوع است و نزدیک و این بار خلاء قدرت سیاسی در ایران یعنی فروپاشی ایران برای همیشه و دفاع شما از تمامیت ارضی در آنزمان گوش شنوای نخواهد داشت» هرگز این سئوال ابتدائی و جدی را از خود نمودید که چرا جنبشهای آزادی خواهی مردم ایران در ۱۰۰ سال اخیر موفق نبوده و نتیجه نهایی مطلوب را برای همه ما ایرانیان بارمغان نیاورد. دقیقآ طرح نادرست صورت معادله از جانب افرادی مثل جنابعالی عامل اصلی بود. طرح تجزیه ایران باشدت و ضعف مبارزه در ایران همواره مطرح میشد و نتایج آنرا در صد سال اخیر هم دیدیم. از روی کم حافظگی است و یا عمدآ بغلط بیان میکنید « فقط برای یک هفته ارتش و نیروهای اشغالگر ایران از کردستان بیرون روند تا خود شاهد شوید که هیچ وقت بار دیگر نتوانند بر سرزمین کردستان حضور یابند» بعد از پیروزی انقلاب در ۱۳۵۷، نه یک هفته بلکه ماهها کردستان و دیگر مناطق ایران «بدون صاحب» بودند (آنهاییکه در آنموقع در آنطرفها بودند شاهد هستند) وهرکس وناکسی با ادعاهای عجیب و غریب خود ایران را جولانگاه خود نموده بود که نهایتآ ارتجاع ولایت فقیهی سر همه را شیره مالید.و در این میان، گروهکهای مختلف «خلقی» در رقابتهای کودکی خود باعث کشتار زیادی از هموطنان بیگناه شدند. بررسی آندوره بعهده تاریخ است.شما منتظر «خلاء ششم» باشید وایرانیان متعهد و آزادیخواه از تبدیل شدن ایران بمنطقه ای شبیه شرایط کشتار وسیع ساکنین یوگسلاوی سابق و یاتجزیه تدریجی خونین شوروی سابق جلوگیر خواهند کرد.ما بمغز و هسته مشکلات اجتماعی ایران توجه داریم و نظر شما بیشتر بظاهر و پوسته و انفصال معطوف است.و معادله از درجه سوم مورد نظر خیام هم غامض تر شده است.
۲۲۲٨۴ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨٨
|
از : اشگان جستجوگر
عنوان : پُشتِ پرده ی دستگیریِ این چهار تن
بگویید که چه اشتباهی کردید و با چه خوش باوری و مثلاً برای چه منظورهایِ بچگانه ای این ها را از کردستان عراق به داخل ایران فرستادید. آن روی سکه احتمالِ بالای لو رفتن و دستگیری آن ها بود که اتفاق افتاد. حالا چه فایده ای به حال آنها دارد که باز هم با خود بزرگ بینی و به موازات آن آه و ناله به دنبال جلب همدردیِ به اصطلاح افکار عمومی هستید. تعطیل کنید و بگذارید مردم در تجارب روزمره و بنابر واقعیت ملموس و آنطوری که هستند و می توانند در جهت آزادی واحقاق حقوق خودشان تلاش کنند و از مبارزات خود در زندگی بیاموزند.
نه شما و نه دیگر احزاب و گروه های سیاسیِ کُرد (که گاهی دوست و گاهی دشمنِ یکدیگرید) نه تنها در طولِ مدت این سی سال اخیر بلکه در شصت و هشت سال گذشته در مجموع جُز حرمان و رنج و گِل آلوده کردن فضای سیاسی و اجتماعیِ کردستان و دشمنی با یکدیگر و پراکندن نفرت میانِ مردم، چه کُرد و چه غیرِ کُرد، چه ارمغانی ارزانی داشته اید؟
تعطیل کنید و از پدر خوانده گی دست بکشید.
شما کم بودید، حالا اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم، ساده لوحانِ دیگری در بلوچستان می خواهند به تنهایی نهضت مقاومتِ ملت ایران باشند. آن هم به چه شیوه هایِ بچگانه و درست مثل خود جانیانِ حاکم بر ایران در مواردی جنایتکارانه ای. این چه ارمغانی برای بلوچستان داشت و یا دارد؟ هیچ! جز اینکه مردم در نیمه راه از مبارزاتِ روز مره ی خود نیز باز می مانند و شرایط سخت تر و حادتر می شود و هر اعتراض کوچکی به شرایط سختِ کار و دستمزدِ ناچیز، گرانی، بیکاری، خانه خرابی زحمتکشان، و... به ارتباط با پژاک، ریگی، کومله ی۱ ، کومله ی۲، و... نسبت داده می شود و سرکوب می شود !؟
خیلی می بخشید البته!
۲۲۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨٨
|
از : داود داودزاده
عنوان : در مورد کامنت لقمان شمال
آقای لقمان شمال من چند کامنت مشقی شما را در این سایت در مورد مسئلهی ملی خواندم و اینک این سخن کوتاه با شما لازم آمد .
چناب عالی برای دفاع از هویت و تمامیت ارضی کشوری سر از پا نمیشناسی که هیچ وقت در طول تاریخ نه یک هویت یکدست سیاسی، فرهنگی، اجتماعی،اقتصادی، زبانی، جغرافی ،،،،،،،،،،،، نبوده و نخواهد شد آنچه که هم اکنون ایران نام دارد متشکل از هویتهای نا همگون از کل آن هویتهای است که در بالا ذکر شد . و این هویت نا همگون با زور اسلحه و تانک و توپ و اشغالگرانه بر این مردمها تحمیل شده برای نمونه در مورد کردستان کافیست فقط برای یک هفته ارتش و نیروهای اشغالگر ایران از کردستان بیرون روند تا خود شاهد شوید که هیچ وقت بار دیگر نتوانند بر سرزمین کردستان حضور یابند جنابعالی خیلی از این تا زمانی که را چاشنی کامنت نیم وجبی خودتان کردید من نیز خدمت جنابعالی عرض کنم تا زمانی که تمام و کمال هویت و حقوق ملی ملت کرد به رسمیت شناخته نشود نه تنها ایران بلکه خاور میانه آرامش و صلح به خود نخواهد دید .
و جناب شمال لقمان این نکتهی کوچک را از طرف من به یادگار داشته باشید ایران در ۱۰۰ سال اخیر ۵ بار دچار خلاء قدرت سیاسی شده ، زمان مشروطیت ، جنگ اول جهانی جنگ دوم جهانی و انقلاب ۱۳۵۷ و زمان مصدق کم یا زیاد باور بفرمائید خلاء قدرت سیاسی برای بار ششم قریب الوقوع است و نزدیک و این بار خلاء قدرت سیاسی در ایران یعنی فروپاشی ایران برای همیشه و دفاع شما از تمامیت ارضی در آنزمان گوش شنوای نخواهد داشت
۲۲۲۶۲ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨٨
|
از : لقمان شمال
عنوان : دم خروس یا قسم حضرت عباس
تازمانیکه از درک این مسئله مهم ناتوان باشید که مردم و ساکنین کردستان بعنوان بخشی از هموطنان ایرانی مورد خطاب قرار دهید سوئی التماس دردمندانه شما درسر آغاز «ملت» کردستان و نه مردم ایران که هموطنان کرد هم بخشی از آنرا تشکیل میدهد، است. تا زمانیکه قادر بفهم و درک این مسئله نباشید که جنایاتی که در بخشی از خاک ایران (کردستان) توسط رژیمهای استبدادی حاکم اهمال میشود، کم وبیش هرروزه در تمامی نقاط دور و نزدیک ایران بوقوع میپیوندد. و راه نجات از ظلم و ستم در همبستگی و فعالیت مشترک در چارچوب تمامیت ارضی ایران میسر است. و تازمانی درک ننمائید که با ایجاد گروهکهای مختلف و متضاد خواستهای هم، ناخواسته و یا دانسته تحت سیاستهای استعماری شناخته و تجربه شده سنتی قرارگرفتن با امیال استقلال طلبانه مردم ایران قرابتی ندارد. قبول ندامت و اظهار بنارسایی راه و کمبودها و رفع اشتباهاتان بسختی امکان پذیر است.افتادن هر سنگی از صخره مقاومت مردم بدره ، باعث تضعیف مبارزه همگانی میشود.
۲۲۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨٨
|