از : زنده باد زن ایرانی
عنوان : نویسنده اگر حرفی دارد حرفش را بزند ولی حق تحقیر نداها را ندارد. ندا یک دختر آزاده ایرانی بود.
حمله به جنبش سبز با این ترفندها فقط به ما چپ ها صدمه می زند و بس. کسانی که خود را بما روشنفکر معرفی می کنند باید ده ها قدم از ما از نظر فکری جلوتر باشند تا ما، بله ما، آنها را روشنفکر تشخیص دهیم. من یک فرد عادی هستم ولی انقدر سرم می شود که هیچوقت در تاریخ شرق زنان به حقوق فردی خود به اندازه زنان ایران واقف نبوده و برایش مبارزه نکرده اند. زنان و دختران ما اولین دشمنان این رژیم بوده اند و ۳۱ سال است که برای حقوق از دست رفته خود و دستیابی به حقوق بیشتر یک دم ساکت ننشسته اند. این زنان ما بوده اند که این رژیم را عاصی کرده اند، این زنان ما هستند که ۶۵ درصد دانشجویان کشورمان را تشکیل می دهند و همین ها هستند که سهراب ها را در دامان خود پرورانده اند. این زنان ما بوده اند که از یک سو با رژیم در عرصه عمومی و از سوی دیگر با مردان ما در خانه هایشان مبارزه کرده اند، و خدا می داند که چه هزینه گزافی تاکنون پرداخته اند تا تبعیض علیه زنان را در ایران نابود کنند.
در برون مرز هم زنان ایرانی از آغاز سیل مهاجرت ایرانیان نقشی تعیین کننده داشته اند. اگر بخاطر فشار آنها نبود شوهرانشان با گذشته خود زندگی می کردند و وارد جامعه کاری محیط غریب غرب نمی شدند و ما امروز پس از ۳۰ سال موفق ترین مهاجرین را در غرب نمی داشتیم. فرهنگ ایرانی ما را زنان ما در درون و برون مرز حفظ کردند، فرهنگی که آخوندها همیشه با آن دشمنی داشتند. اگر بخاطر زنان ما و مبارزاتشان علیه این رژیم و مردانشان نبود ما پس از ۳۱ سال جامعه ای بسیار عقب مانده قاجاری را می داشتیم. من سر تعظیم در برابر زنان ایرانی فرود می آورم و از مردان ایرانی می خواهم که از عقب ماندگی خود بکاهند و از نویسندگان زن می خواهم شان زنان ما را با اینگونه مقالات بی محتوا پایین نیاورند. ندا نماد یک دختر آزاده ایرانی است و صاحبش هم خودش بود و بس.
نویسنده اگر حرفی دارد حرفش را بزند ولی حق تحقیر نداها را ندارد. ندا یک دختر آزاده ایرانی بود.
۲٣٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨۹
|
از : salam irani
عنوان : vaghean neveshteh khobi ast
سلام
واقعا در بین چند نوشته ای که درباره این ماجرل خواندم این نوشته به دلم نشست - حتی اگر ندا مبارز هم نباشد ولی آنچه که هنوز در بین اقشار وسیعی نادیده می شود واقعیت انسان بودن است نه جنسیت گرایی - چه روز به انسانیت اندکی و فقط اندکی نزدیک خواهیم شد ؟
۲٣٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨۹
|
از : ندای آزادی ایران
عنوان : با عقده و کینه و ایدئولوژی قلم به کاغذ بردن، نتیجه ای بهتر از این نوشته بدست نمی آید.
مادر ندا گفت که دخترش برای آزادی و دمکراسی جانش را فدا کرد. نویسنده این مقاله باید عینک زشتی که به چشم دارد را دور بیاندازد و دنیا را آنطور که هست ببیند. ما ندا را آنطوری که نویسنده می بیند نمی بینیم. ندا یک قهرمان ملی است و سمبل آزادی و دمکراسی خواهی ما. لطفا سعی نکنید که او و زنان را انقدر کوچک کنید. مطالعه، نقد و بررسی خوبست، کاری که از این نویسنده بر نیامده است. منفی بافی و مرد و زن کردن جنبش سبز، کاری بس ناشایست و زشت است، ما در کنار هم مبارزه می کنیم تا به آزادی، استقلال و دمکراسی ای در ایران مان برسیم که با منشور جهانی حقوق بشر تطابق کامل داشته باشد. جنبش سبز این اصول را دنبال می کند تا هر گونه تبعیضی را در جامعه ایران براندازد.
با عقده و کینه و ایدئولوژی قلم به کاغذ بردن، نتیجه ای بهتر از این نوشته بدست نمی دهد.
۲٣۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨۹
|
از : بـه خانم ستاره
عنوان : زنان باید عمیق تر بیندیشند
تا زمانیکه زنان موقع ازدواج برای خودشان بر حسب تحصیل و موقعیت خانوادگی مهریه تعین میکنند و میگویند هرچه تحصیلات بیشتر باشد و یا از خانواده پولدارتری باشند باید مهریه همانقدر بالا باشد و به شکلی برای خودشان قیمت تعین میکنند(در اینجا بحث زنان بیسواد و فقیر نیست بلکه صحبت از زنان طبقه متوسط و مرفه و تحصیلکرده میباشدوگرنه زنان بیسواد از طبقه پایین جامعه در رابطه با مهریه بسیار منطقی تر میباشند و از چشم همچشمی زنان تحصیلکرده و مرفه بدورند)واز طرف مبارزین حقوق زنان توجیه میشود باید برابری حقوق زنان و مردان را در خواب ببینیم
۲٣۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣٨۹
|
از : خشایار
عنوان : فضا را پاکیزه نگه داریم و با هر بهانه ای صفوف زنان و مردان را جدا نکنیم
با سلام
یادداشت - نوشته ی خانم ستاره سجادی قبل از هر چیزی نشان از آن دارد که تا از بین رفتن مسئله مرد سالاری راه درازی در پیش است. ستاره خانم، کشتن شدن ندا توسط نیروهای مردم ستیز جمهوری اسلامی را که بر حسب اتفاق سه مرد در این تراژدی حضور داشته اند، بهانه کرده که به ستیز مردسالاری برود. و این البته بهانه خوبی نیست. پاسخ خانمی که خود مادر یک خانواده از تهران است، گرچه حضور مردان در پشتیبانی از جنبش زنان و زنان را بطور مبالغه آمیز توضیح می دهد، اما پاسخی مهربانانه، عاطفی و منصفانه است. و من با سیامند عزیز توافق ندارم که از ضرب المثل قدیمی « اگر سخن گفتن نمی دانی، سخن نگفتن را که می دانی» در این مورد و موارد دیگر باید استفاده کرد. اگر کسی سخن گفتن نداند، عیب نیست. عیب آن است که نخواهد سخن گفتن یاد بگیرد. سخن گفتن یاد نمی گیریم، مگر اینکه از جائی باید آغاز کنیم. به همین دلیل بجای اینگونه فضاسازی ها و ایجاد ارعاب روحی باید ما نیز برداشت و تعبیر و تفسیر خود را بیان کنیم. و اینگونه است که همه یاد می گیریم که سخن بگویم و از هر بهانه ای برای بیان منظورمان استفاده نکنیم.
حال که در چنین فضای مجازی، اخبار روز این امکان دمکراتیک را صمیمانه ایجاد کرده است، باید حداکثر بهره برداری مثبت را بکنیم و با زبانی پاکیزه و بهداشتی با هم سخن بگوئیم.
اما سئوالم از خانم ستاره سجادی این است که اگر سناریو طور دیگری بود، یعنی اگر بجای ندا، سهراب بود و معلمش، که نه آقا، بلکه خانمی بود و بر حسب اتفاق، بجای دکتر آرش حجازی، مثلاً دکتر مهوش حجازی برای نجات جانش تلاش می کرد و بعد می آمد به خارج و ماجرا را افشا می کرد ( کاری که در همین رخداد بعد از ۲۲ خرداد، بسیاری از زنان ما، دلاورانه انجام داده اند. یعنی از مردان جوان در مقابل سرکوبگران دفاع کرده اند و خود را حائل سرکوبگران و مردان جوان کرده اند) و دست آخر بجای ماکان، همراه و پاره تن عاشقانه سهراب می بود. دستگیر می شد و بعد از آزادی می آمد خارج و همان کاری را می کرد که ماکان می کند.
در این صورت خانم ستاره آیا می نوشتید « سهراب و زنان صاحب»؟ گمان نمی کنم که چنین کاری می کردید. منطقاً در این صورت، به این همبستگی و شور انسانی که پیش آمده بود، می پرداختید. همان گونه که بدرستی، بعد از جان باختن « ندا »ی آزادی ما، ما، همه، در حد توانمان چنین کردیم.
من به تلاش شما برای برابر حقوقی زنان با مردان احترام می گذارم و آرزومندم روزی فرا رسد که حضور مردان در پشتیبانی از جنبش زنان و زنان آنقدر پررنگ شود تا دیگر به چشم نیآید، اگر بر حسب اتفاق رفتاری مرد سالارانه رخ دهد.
در این ایام عید، برای همگی آرزوی شادی و سلامتی می کنم. ۱۲ فروردین، روز سیاه تولد جمهوری اسلامی در پیش است، برای مقابله با این روز نحس، تدارک ۱۳ فروردین، سیزده بدر، روز سبز و خرمی را ببینیم.
۲٣۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣٨۹
|
از : سیامند
عنوان : گاهی مواقع سخن نگفتن هم می تواند پیام آور باشد
من اصرار خانم سجادی را برای نوشتن این مطلب درک نمی کنم. در کنار آن مادری که از ایران پاسخی کوتاه بر این مطلب نوشته اند، بر این نظرم که شاید تا مرد (زن) سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.
واقعا در وسط کل این ماجرا این «تعیین نرخ» کردن چه معنایی می تواند داشته باشد ؟
به یاد مثلی بسیار قدیمی می افتم که می گفت، اگر سخن گفتن نمی دانی، سخن نگفتن را که می دانی. اصلا ضرورت این مطلب چند خطی و شعاری که هیچ مستندی بر خود ندارد، در دوره ای که جنش زنان در ایران پیشاهنگ مبارزات مردم است، در دوره ای که آثار هنری ایرانی در داخل و خارج از کشور مهر و نشان زنانه بر خود دارند، در دوره ای که سمبل مبارزات روزمره ی مردم (ندا و سهراب) اند [مرد و زن در کنار هم] از چه آبشخوری برمی خیزد ؟
اگر فقط اصرار بر نوشتن چند خطی و طرح نام خود در وب سایت های مختلف است، شاید بتوان چیزهای دیگری هم نوشت.
اخبار رزو تا کنون مطالب خوبی انتشار داده، این یکی واقعا نوبر بود.
۲٣۱٨۷ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣٨۹
|
از : مادر یک خانواده از تهران
عنوان : اگر اینرا بفهمیم کار خوبی ست
این حرف البته مجانی ست! زیرا مردان ایران برای اولین بار با تمام قد در پی پشتیبانی از زنانند، من فکر می کنم که برسمیت نشناختن این موضوع و عدم تشویق آنان بازگشت به گذشته است. به عنوان مادر یک خانواده فکر می کنم که اگر اینرا بفهمیم کار خوبی ست!
۲٣۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨۹
|