عنوان : آیا امیدی به آقای رفسنجانی میتواند باشد؟
آیا امیدی به آقای رفسنجانی میتواند باشد؟

آقای رفسنجانی در مصاحبه با پارلمان خبر اینطور اظهار نظر کرده است :
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد روابطش با مقام معظم رهبری تاکید کرد: رابطه ما صمیمانه است
و این رابطه ریشه‌های عمیقی دارد. اختلاف نظر طبیعی است، ولی همه باید تابع نظر رهبری باشیم و اینجانب شخصی را بهتر از ایشان برای رهبری نمی‌شناسم
خوب اگر آقای رفسنجانی اینطور نظر دارند که همه باید تابع نظر رهبری باشند دیگر اعتراض ایشان به رای تقلب و این همه ماجرا چی بوده است
از طرفی وی در پاسخ به پرسش دیگری، ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم درباره شرکت در انتخابات و اهمیت و تاثیر آرای آن‌ها را مهم عنوان کرد و
گفت: مصلحت مردم و حکومت در این است که مردم به انتخابات اعتماد و اطمینان داشته باشند و در آن شرکت کنند
خوب اگر در ابتدا ، اعتماد در شرکت در انتخابات بوده ولی اکنون دیگر مردم شک به صحت انتخابات دارند اینرا میرساند که تقلبی در انتخابات بوده است
از طرفی چون رهبر ، انتخابات را تایید کرده است یعنی تقلبی در کار نبوده است و دیگر اعتماد به شرکت در انتخابات بی معنا است لذا .........
سوال از جناب آقای رفسنجانی دارم که چرا این همه دو گانگی و ...و چرا مردم را بر سر ۲ راهی میگذراند؟
لذا این یک نمونه کوچک از کار ایشان از دو گانگی است همه میدانند که در روی کار آوردن آقای خامنه ای و بر کناری آقای منتظری ، ایشان نقش اول را داشته است
همینطور تاریخ نام مردانی را ثبت خواهد کرد که روشن گفته اند که تقلبی در کار بوده است و حس اعتماد ملت وقتی بر میگردد که
تقلب واقعا بر گشته باشد
لذا هیچ وقت نمیتوان به آقای رفسنجانی امید دشت و یا اعتماد به آزادی خواهی ایشان داشت ایشان در حفظ نظام ، از شخص آقای خامنه ای هم اول تر است
آیا تاریخ این را به وضوح نشان خواهد داد که آقای رفسنجانی یک هنر پیشه سیاسی شیعه ایرانی نما و فریبنده افکار مردم ایران بوده است ؟
۲٣۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۹       

عنوان : ESHTBAH
حتی بر مبنای اعتقاد خود اقایان ان زمان که خمینی اعلام کرد که اشتباه کرده است پس باید مرجع بودن و اجتهادش ملغی می‌شد اما مردم باید هزینه اشتباه او را بپردازند و تا کنون نیز می‌پردازند
۲٣۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

عنوان : چرا رژیم مردم را فریب داد؟‫
‫آقای سیدی محترم. ممنون از شناساندن این روبه مکار نظام فربه شده و فریب دهنده و جنونی ساخته پرداخته رفسنجانی. ‫اساس نظام خودکامه ولایی و دولتمردانش بر مکر و حیله و دروغ است. یعنی نظام مکروالماکرین.

‫‫ببینید در همین بهار سال ۱۳۸۹، هنوز بعد از سی و یک سال و ‫علیرغم کاهش قدرت بی انتهای قبلیش، رفسنجانی چگونه خودخواهانه با مفاهیم و واژه های مدرن به نفع خویش مغلطه اسلامی میکند و دروغ پردازی را به حد اعلای خود میرساند:

« آن موقع‌ها همین بحثها بود. یعنی همان موقع وقتی می‌خواستیم نظاممان را شکل بدهیم و رفراندوم کنیم. »

‫{یعنی بطور آشکار ‫میگوید شکل بدهیم و رفراندوم کنیم = ‫یعنی اول ‫شیادانه شکل دادیم که نوع حکومت باید جمهوری اسلامی باشد بعد هم از مردم خواستیم به آن بگویند آره یا نه تا به دنیا نشان دهیم که مردم ما با یک رفراندم دموکراتیک مدرن نوع حکومتشان را معلوم کردند و به آن رأی دادند. شد. این شاید اولین دروغ و فریب بزرگ خمینی و سزآغاز بقیه دروغها و فریب ها باشد.}

« در سوالی که باید از مردم بکنیم. در شورای انقلاب بحث می‌شد. جمعی می‌گفتند که فقط جمهوری، بعضی می‌گفتند جمهوری دموکراتیک، بعضی می‌گفتند جمهوری اسلامی. چون این در شعارهای مردم آمده بود و کسانی که در صحنه‌ها حاضر بودند و شعار می‌دادند استقلال آزادی جمهوری‌اسلامی ونهایتاً می‌خواستیم به رای مردم بگذاریم..کسی هم تا آن موقع مخالفت نمی‌کرد. اسمهای دیگری هم بود. »

‫‫{ یعنی بطور ‫موذیانه وضمنی ‫وانمود میکند که چه جو دموکراتیکی برقرار بوده و هرکه هرچه میخواسته میگفته و ادعا میکند که نه تنها او هیچ نقشی در به کرسی نشادن نظام استبدادی آخوندی خود و خمینی نداشته، بلکه خیلی دموکرات منش هم بوده و همه نظرات متفاوت و مغایر میل رهبرش را برای او تشریح و توضیح میداده}

« وقتی که بحثهایمان را خدمت حضرت امام بردیم ایشان گفتند که ما جمهوری اسلامی را به رای می‌گذاریم. »

‫‫{ نمیگوید که چگونه روی اخلاقیات خمینی، هر چند بعداً بسیار بی ثبات و غیرقابل اعتماد از آب درآمد، در جهت جاه طلبی های خود و آخوندهای طرفدارش برای کسب قدرت حکومت اسلامی، فشار میاورده تا اورا هرچه بیشتر دور تر و بیگانه تر کند با قول و پیمان و تعهد اخلاقی که قبل از پیروزی انقلاب به مردم ساده اندیش ایران داد تا رهبرش بخوانند، تعهدی بزرگ که آخوندها هرگز در دولت و حکومت وارد نخواهند شد. دومین فریب و دروغ بزرگ خمینی. نمیگوید که چگونه بقیه نظرات و نظردهندگان را ‫شیادانه حذف کرد و از صحنه خارج نمود. }

« همین کار را هم کردند. یعنی با نظر ایشان بود. در آن موقع ایشان هنوز آنطور نبودند که در این‌گونه مسائل نخواهند دخالت کنند، نظرشان را می‌دادند کسی هم با نظر ایشان مخالفت نمی‌کرد. »

‫‫{ یعنی من ازش میخواستم بنفع ما آخوندها دخالت کند! یعنی خمینی فقط بعداً که او رئیس جمهور شد دست از دخالت در سیاست برداشت! همچنین نمیگوید بانصب سپاه و خلخالی های رهبر و نظام و خودش کسی جرأت مخالفت نداشت تا بجرم محارب اعدام شود.}

« اکثریت شورا هم همین را می‌خواستند. منظور ما هم همین بود. یعنی هم باید در چارچوب اسلام باشد، هم جمهوری باشد، یعنی باید رای مردم باشد. »

‫{مکر و حیله و تزویر در این انتخاب ازپیش تعیین شده هنوز در زبانش پنهان است، چون همین رأی مردم را بعداً در کل حیات سی و یک ساله رژیم خودکامه ملاک تمایز خودی از ناخودی قراردادند و با آن تمام جنایتهای بعدی را توجیه شرعی و قانونی کردند. بدین معنی که دیگر هیچ دگراندیشی را حق حیات نبود و نیست. ببینید چگونه شیادانه از رأی مردم که باعث پیدایش نظام موقت و نیازموده جمهوری اسلامی شد به این نتیجه گیری ناپاک مکرآلود میرسد که حالا دیگر جمهوری اسلامی مستقر است و خواهدبود و باید تا ابد رأی مردم هم همین باشد. هنوز هم نمیگوید که چگونه در همان ابتدا و با عجله ای غیر قابل تصور و سرشار از دروغ و فریب چرا سر مردم کلاه گذاشتند تا بتوانند با غل و زنجیر استبداد دینی آنها را در دام و تله رژیم ولایی گرفتار و زندانی و خفه کنند تا اکبر و علی سلطان تاتاری کنند.}


« چون فرض ما براین بود که ملت ما مسلمان است، انقلابمان اسلامی است و شروع نهضت هم برپایه اسلام بود، خواست مردم هم همین بود. ما می‌خواستیم هم مردم را داشته‌باشیم و هم اسلام را. مردم هم همین را می‌خواستند و رای بالایی هم دادند. »

‫{ چون اجبار من این بود! ما میخ اسلام را خوب کوبیدیم! حالا دیگر جرأت دارید مسلمان نباشید! }

نمیدانم چه درصدی از مردم ایران هنوز گول چنین حرفهای پوچ مغالطه آمیز و متناقض رفسنجانی و تمامی شاگردان خمینی را میخورند؟ فقط با دموکراتیک فکر کردن و عمل کردن است که این تناقضات بر افراد آشکار و واضح میشوند. در دیدگاه مردم مذهبی همیشه این گفتارها بی تناقض و بی مغلطه جلوه میکنند. ‫اساس نظام خودکامه ولایی و دولتمردانش بر مکر و حیله و دروغ است. یعنی نظام مکروالماکرین.

پیروز باشید
۲٣۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹