یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شادی صدر برنده ی جایزه ی «پروانه ی طلایی» شد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سلام بر بیدار

عنوان : هیچ چیز تغییر نکرده
من نیز به شادی مبارز و عزیز تبریک می گویم.
یاور جان، سیاست همان سیاست است و آدم ها هم همانند. اندیشه جدیدی نیز به وجود نیامده. فقط کمی تغییر روش داده شده. و این تغییر روش تغییر بنیادی نیست. اگر دقت کرده باشید سیاست شان خیلی هم همسو با خواسته های مردم ایران نیست. برای مردم ایران دمکراسی مطرح و اصل است. مردم ما را با سلاح سبک در خیابان ها می کشند. اینها می توانستند به هزار وسیله بطور جدی در برابر رژیم بایستند و این به منافع غرب لطمه جدی وارد می کرد. نمی دانم چقدر از داخل ایران با خبری همینقدر خدمت شما عرض کنم که در خیلی از بنگاه های اقتصادی و کارخانه های ایران خارجی ها سهم گرفته اند. و آنجا که خارجی سهم ندارد کارخانه ها تقریباً ورشکست شده اند. کالای ارزان و بنجل چینی هم خیلی از کارخانه های را از پای در آورده.
این سهام را عاشق چشم و ابرویشان نبودند که به آنها دادند برای همین روز ها دادند. پس در نتیجه غرب به سیاستی کلی و اتمی و غیر مفید برای آزادی مردم ایران دامن می زند. اگر دقت کرده باشید شرط شان نه آزادی همه زندانیان و دفاع از خواسته های مردم ایران بلکه توقف غنی سازی است. برای ملت ایران اما آزادی در صف نخست قرار دارد.
در ضمن تمامی تحریم هایی که تا به حال شده هیچ تأثیری در برنامه رژیم نداشته، بلکه فشار اش هرچه بیشتر بر شانه مردم ایران قرار گرفته. زیرا رژیم از جیب مردم بر میدارد و جا هایی که ضربه پذیر شده را جبران می کند. این تحریم ها فقط به فقر فلاکت و فحشا و بیکاری دامن زده.
این رادیو ها و تلویزیون هایی را هم که می بینید خود را همسوی میزبانان خود می سازند برای این است که دل میزبان و بودجه دهنده های خود را نشکنند. وگرنه آنها هم خیلی خوب میدانند که مشکل مردم ایران در درجه اول نداشتن آزادی است.
هیچ چیزی تغییر نکرده دوست من، فقط کمی برای هیاهو و گول زدن مردم تغییر روش داده شده.
جایی دعوایی در گرفته بود، یکی هم دروتر ایستاده بود و هوار می کشید. یکی از طرف های دعوا دوست خودش بود. وقتی با تمام وجود هوار می کشید مردمی که رفته بودند دعواچی ها را جدا کنند به سوی هوار کشنده روانه شدند. در نتیجه نه فقط به دوستش کمکی نکرد بلکه باعث شد او در تنهایی حسابی کتک بخورد. هوار بیجای غرب عمل آن هوار کش را می ماند. و هی هم می گویند همه گزینه ها روی میز است. یعنی ما می توانیم ایران را بمباران کنیم. آیا کسی که می تواند ایران را بمباران کند می تواند دوست مردم ایران باشد؟ آیا مردم ایران می توانند او را ببخشند؟ و ده ها سئوال دیگر است که بی جواب می ماند ...............
این روش ها مردم ایران را فقیر تر ساخته و فقط صیغه چی ها را هارتر کرده. در قدیم فقیر ترین دختر هم حاضر نمی شد خود را در اختیار حتی پولدار ترین ها قرار دهد، حالا دختر بچه ها را هم برای چند روز برای عرب و هم برای غیرتمندان عجم صیغه می کنند......
من نیز به شادی عزیز تبریک می گویم که در راه آزادی زن و ایران مبارزه می کند. اما به عنوان یک ایرانی بی نهایت رنج کشیده و بلا دیده، خواهشی هم از ایشان دارم و آن این است که به جای حل شدن در سیاست دیگران باید درد مردم ایران را فریاد کرد. این مشکل است و گاه تا همسو نشوی اصلاً شدنی نیست؛ به تو اجازه نمی دهند. ولی نباید ترسید. باید گفت: آن که یافت می نشود آنم آرزوست ............... وگرنه مثل خیلی ها شرکت در شعار کده سمتدار و ارزان این جهان نه فقط کار مشکلی نیست بلکه برای خوش خدمتان بودجه هم در نظر می گیرند.
بله یاور جان، این است درد و دران ما.
بیدار باشید، لحظه ای بیداری کافی نیست. پس همیشه بیدار باشید.
۲٣۴۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨۹       

    از : یاور بیدار

عنوان : آیا دنیای غرب متمدن(تر) میشود.
براستی این خانم ها و آقایانی که بتازگی از کشور به بیرون هدایت شدند، چقدر جایزه و عنوان بدست میآورند.زمانیکه ما را بیرون کردند، نه تنها نتوانستیم چیزی بدست آوریم که سروکارمان هم با ارگان های امنیتی و پلیس این دیار افتاد. در داستان کوتاه "مرائی کافر است" در جائی نسیم گفته بود: اینها(غربی ها) از خودمان(آنزمان) رویداد ها را بهتر می بینند. امروز تردیدم به این گفته بیشتر شده. به یاد دارم، وقتی در شهر بن آلمان تابستان سال۱۹۸۷ به سفر ولایتی برای امضای قرارداد "فرهنگی" با گنشر وزیر خارجه آنروز آلمان اعتراض و راهپیمائی کردیم، تقریبا همه معترضین را دستگیر کردند و پس از رفتن ولایتی آزاد شدیم.تازه بعد هم یک پرونده ای تشکیل شد و بازجوئی و........
البته من هم به خانم صدر، اگر لازم است، تبریک میگویم، ولی اعتمادم به اینها هنوز درجا میزند.
۲٣۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : secular

عنوان : V
عزیزم, تبریکات صمیمانه ما را پذیرا باشید!!!
۲٣۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨۹       

    از : از حبیب، سلام بر آزاده ی طبیب

عنوان : یار دبستانی
نظر شما درست است و من نیز امیدوارم که از این پیشنهاد خانم شادی صدر
استقبال شود تا نتیجه ای خوب و ماندگار داشته باشد. یعنی نه یک یا چند کتاب، بلکه یک مجموعه از آن داشته باشیم، که تکمیل کننده ی هم گردند.

و اما سرود یار دبستانی. این سرود یک سرود دقیقاً محفلی است. برای یک جمع محفلی و دانشجویی و غیره بد نیست - گرچه چیزی در بساط اش نیست - اما این جویبارک در برابر رود خروشان سبز مردم ایران هیچ هم نیست.
گاهی فکر می کنم که عمداً به خواندن این سرود در خیابان ها دامن می زنند تا جنبش سبز ترانه ها، و سرود های سبز ماندگار شایسته ی خود را نیابد.
گاه وقتی مردم ِ به خیابان آمده را می دیدم که شاهد خواندن این سرود هستند از سوی جمعی کوچک، و منتظزند تا آقایون، سرودشان تمام شود تا مردم هم وقتی پیدا کنند تا حرف دل خود را بزنند، افسوس می خوردم.
تکرار بیش از حد این سرود کم جان و محفلی، به نوعی در برابر خواسته های بزرگ مردم ایستادن، شده است. آیا عمداً به بیان بیش از حد این جویبارک نا توان دامن زده می شود؟
یا اینکه طبق معمول ما ایرانیان باز خود را گم کرده ایم؟
۲٣۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨۹       

    از : یار دبستانی آزاده طبیب

عنوان : در غنی کردن مجموعه‍ی مرجع از خاطرات مستند بکوشیم
یکی از دلایل ایجاد اختناق در رژیم های دیکتاتوری این است که نه تنها نسلهای بعد بلکه همنسلها نیز امکان مطّلع شدن از ظلمهای رفته بر یکدیگر را نداشته باشند. در این میان تلاش زندانیان سیاسی در انعکاس دادخواهی هم بندان و بیان خاطرات پر رنجشان از دوران زندان، مستنداتی آگاهی بخش است. به علاوه برخی از اطّلاعات منتشر شده‍ی آنها میتواند منشأ بیان خاطرات مستند دیگران نیر بشود. ادامه‍ی چنین روندی به ثبت مجموعه ای غنی از زنجیره‍ی افشا شده‍ی مظلومیّتها می انجامد.
به عقیده ی من پیشنهاد پروژه ی مستند کردن این خاطرات از سوی خانم صدر بسیار مفید بوده میتواند مجموعه‍ی مرجعی را برای ثبت مستندات تاریخی فراهم آورد.
مقاله ی آورده شده در آدرس زیر، تلاشی درهمین راستا می باشد.
http://yaredabestaniazadehtabib.wordpress.com
۲٣٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست