عنوان : رازی در پیامش باید بوده باشد
کاش « دست نوشته » ی منصور خاکسار در رابطه با « چرا»ئی این اقدام را منتشر می کردید. بدون شک، منصور خاکسار این « کلام آخر» را برای آدمیان واگذاشته است. تا از « دردی کشنده» که او را رها نمی کرده است، با خبر شوند.
با خبر شوند برای اینکه اگر می توانند چاره ئی بیاندیشند و اگر می توانند راه حلی بیابند که دیگرانی، اگر در چنین شرایطی باشند، از این گونه اقدامی بپرهیزند. اگرچه خود نتوانست یا نخواست که دیگران را به « زحمت» حل آن « درد کشنده» وادارد. شک نباید داشت که انسانی چون او، که زیبائی و زندگی را برای همگان می خواست، مرگش نیز پیامی است برای دست یازیدن به رازی برای بقای زندگی زندگان.
۲٣۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۹       

عنوان : ؟؟؟
یک روز دل آزرده برین گور نشینید
هر یک ز شما زمزه ای تازه کشد پیش
و آنگه همه با یاد من این نغمه برآرید:
« من از همه بیزارم و بیزارتر از خویش »
اشکی دو سه بیهوده ـ برین خاک فشانید
و زجمع شما کس نپسندد ره پرهیز
ناگاه یکی زمزمه خیزد ز بن گور،
« من از همه بیزارم و از یاد شما نیز! »
از مجموعه هراس ، اثر حسن هنرمندی که او در پاریش خودکشی کرد/.
۲٣۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۹