از : پرسشگر
عنوان : به رحمان، در نظر قبلی ام فراموش کردم بخش مورد سئوال را اضافه کنم.
پرسش ۴ من در رابطه با این بخش از مقاله پارسابناب است:-
«نیروهای مترقی و رادیکال جهان ( چپ عام ) می توانند با ارائه یک آلترناتیو اصیل و جدی جلوی رشد و گسترش پروسه فلاکت بار جهانی شدن سرمایه را بگیرند . البته این چالش رهائیبخش زمانی به یک نیروی مادی و موثر براندازانه تبدیل خواهد گشت که هم مردمان بویژه زحمتکش کشورهای دربند پیرامونی و هم مردمان بویژه کارگران کشورهای مرکز با همدلی در کنار هم بمبارزه علیه نظام در سطوح متفاوت جهانی ، منطقه ای و کشوری برخیزند . زیرا این امکان بیش از هر زمانی درگذشته پانصد ساله تاریخ سرمایه داری وجود دارد
۲٣٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : به رحمان وهمفکران، بجای طفره رفتن پاسخ پرسش های ما را اگر میدانید بدهید. اگر هم نمی دانید بگویید نمی دانم. ندانستن عیب نیست، ادای دانستن را درآوردن عیب است.
آقای رحمان، صورت مسئله را با طفره رفتن نمی توانید پاک کنید. شما که ادعا می کنید کتاب زیاد خوانده اید نباید مشکلی در پاسخ دادن به چند پرسش بسیار ساده را داشته باشید.
لطفا بجای عصبانی شدن و بجای طفره رفتن پاسخ پرسش های ما را اگر میدانید بدهید. اگر هم نمی دانید بگویید نمی دانم. ندانستن عیب نیست، ادای دانستن را درآوردن عیب است.
۱. این مدینه فاضله شما کجاست؟
۲. اگر انقدر از غرب متنفرید، چرا در میان همه کشورهای جهان شما و همفکرتان جهان غرب را برای مهاجرت انتخاب کردید؟
۳. چرا شما و همفکران تان تاکنون به فکر ایجاد یک کمون در محله ای فقیر نشین نیافتادید تا هم به مردم ستمدیده کمک کنید، هم جلوی ستمگران را بگیرید و هم تولیدات عملی و نظری خود را در اختیار دانشگاه های معتبر و ما قرار دهید؟
۴. لطفا توضیح دهید منظور از این بخش از مقاله آقای پارسابناب بزبان ساده چیست؟ چه مدت زمانی برای وقوع چنین موقعیتی طول می کشد؟ چگونه چنین طرحی را می خواهید عملی کنید؟ چه زمانی آغاز خواهید کرد؟ چند نفر تاکنون داوطلب شده اند؟ نقطه آغاز این طرح کجا خواهد بود؟
۲٣٨۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : از هوش و ذکاوت و شیطنت خیرخواه خوشم آمد.
با تشکر از هموطن زحمتکش و خیرخواه،
از هوش، ذکاوت و شیطنت آقا/خانم خیرخواه خوشم آمد. او با استفاده از بخش بسیار کوتاهی از مقاله بسیار بلند آقای پارسا بناب که همفکر خانم پدرام نیا است، هم جواب نظر دهندگان موافق و مخالف را در این ستون داده است و هم نظر خود را ابراز کرده است.
خانم پدرام نیا و آقای پارسا بناب ها مثل اینکه خود را بکل از واقعیت های جهانی بریده اند و بدون ارائه یک جایگزین (آلترناتیو) عملی همه عمرشان را صرف گلایه از وضعیت موجود کرده اند. آخر چه کسی تاکنون توانسته فقط با شکایت و نفرین به مقصود برسد که اینها فکر می کنند که می رسند؟
ترا بخدا به راه حل آقای پارسا بناب بیاندازید، او می گوید ما می توانیم «دشمن» را شکست دهیم به شرط آنکه میلیاردها انسان را بر علیه اش بسیج کنیم!!! آقای محترم، شما و همفکرانتان حتی قادر نیستید در این سایت محدود همه ما که همزبان شما هستیم را بر علیه دشمن تان بسیج کنید چه برسد به تصور اینکه قادر باشید صدها و میلیاردها انسان دیگر را متقاعد و همراه کنید. واقع من نمی دانم اینها قصدشان توهین به شعور مردم است و یا دچار توهم حاد شده اند؟ اگر قصد برانگیختن احساسات جوانان ناپخته باشد، باید بگویم که رژیم ۳۱ سال هر چه داشت هزینه کرد تا امتی ضد آمریکایی و اسراییلی بوجود آورد و شکست فاحشی خورد. آزموده را دوباره آزمودن خطاست.
شما اگر راست می گویید، با کمک همفکران تان در یک گوشه کوچک دنیا یک کمون درست کنید و از آنجا شروع کنید، و از همان نقطه آنرا گسترش می دهید تا شاید پس از گذشت ۵۰۰ سال به نتیجه مطلوب تان، آن مدینه فاضله، دست یابید؟ چرا اینکار را نمی کنید؟ تاکنون بجز حرف چکار کرده اید؟ عمل را جایگزین حرف کنید.
۲٣٨٣۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣٨۹
|
از : خیرخواه
عنوان : جواب هایتان را در مقاله آقای یونس پارسابناب خواهید یافت.
خدمت مخالفان و موافقان این مقاله، شما عزیزان علاقمند را به مقاله آقای یونس پارسابناب با عنوان «نظام جهانی و اوضاع ایران» رجوع می دهم که در بخش ایران و جهان و در صفحه نخست اخبار روز منتشر شده است. با دقت این مقاله را بخوانید و جواب های خود را بگیرید. بخشی از این مقاله بقرار زیر است،
«نیروهای مترقی و رادیکال جهان ( چپ عام ) می توانند با ارائه یک آلترناتیو اصیل و جدی جلوی رشد و گسترش پروسه فلاکت بار جهانی شدن سرمایه را بگیرند . البته این چالش رهائیبخش زمانی به یک نیروی مادی و موثر براندازانه تبدیل خواهد گشت که هم مردمان بویژه زحمتکش کشورهای دربند پیرامونی و هم مردمان بویژه کارگران کشورهای مرکز با همدلی در کنار هم بمبارزه علیه نظام در سطوح متفاوت جهانی ، منطقه ای و کشوری برخیزند . زیرا این امکان بیش از هر زمانی درگذشته پانصد ساله تاریخ سرمایه داری وجود دارد که در نبود....»
خیلی مایلم نظرات شما را درباره مقاله هم بدانم.
جواب هایتان را در مقاله آقای یونس پارسابناب خواهید یافت.
سربلند و پیروز باشید.
۲٣٨۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : هموطن زحمتکش
عنوان : با تشکر بسیار فراوان از هموطن پرسشگر
آقای پرسشگر، از تحلیل بسیار منطقی شما ممنونم و بسیار از شما آموختم. مشکل رفقا آن است که این شهامت و شجاعت را ندارند که اعتراف کنند دیدگاههای آنها نیز همانند برادران و خواهران مسلمان است. این دیدگاهها نه بر مبنای واقعیات موجود در جامعه بشری بلکه فقط برمبنای تحریک احساسات و خیالپردازیهای غیرواقعبینانه است. مذهبیها با وصل کردن خود به یک موجود ماورای طبیعت چنین اظهار میدارند که مسئولیتی در قبال جامعه بشری ندارند و باید پاسخگوی الله باشند. ولی رفقای کمونیست ما از داشتن چنین راه فراری عاجزند و مجبورند در عین پایبندی به مواضع ضد بشری و غیرواقع بینانه خود، اراجیفی را بنام تحلیل به خورد مردم دهند.
من هم پرسش شما را از ایشان تکرار میکنم:
۱. این مدینه فاضله شما کجاست تا ما آنرا نقد و بررسی و از آن الگو برداری کنیم؟
۲. چرا عمل شما با حرفتان در تضاد است؟ چرا شما داوطلبانه به دیار "امپریالیزم" مهاجرت میکنید و به شهروندی این قدرتهای به قول خودتان جنایتکار در میآیید؟
۲٣٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : به خانم پدرام نیا، ما واقع گرا هستیم و مثل شما دچار توهم نیستیم. این مدینه فاضله شما کجاست که ما از آن الگو برداری کنیم؟
به خانم پدرام نیا،
ما واقع گرا هستیم و مثل شما دچار توهم نیستیم. آمریکا با همه بدی ها و خوبی هایش یک واقعیت است که می شود آنرا نقد و بررسی و از نکات مثبت آن الگو برداری کرد. همه کشورهایی که من و همفکرانم از آنها نام می بریم همه وجود خارجی دارند. خانم محترم، شما هم مانند ما از کشورهایی نام ببرید که وجود خارجی دارند و قابل نقد و بررسی و الگو برداری باشند. این کشورها کجا هستند، آیا آنها را در نقشه جغرافیایی جهان مادی برای ما می توانید مشخص کنید و یا در تخیلات شما هستند؟ همفکران شما از جواب به این سئوال بسیار ساده و عقلانی طفره می روند و موضوع را به گونه ای با رضا پهلوی گره می زنند، امیدوارم شما با یک جواب منطقی به این پرسش ساده و عقلانی بما کمک کنید. شما و همفکران تان با طفره رفتن و گره زدن آن به این و آن نمی توانید صورت مسئله را پاک کنید.
خانم محترم،
۱. این مدینه فاضله شما کجاست تا ما آنرا نقد و بررسی و از آن الگو برداری کنیم؟
۲. چرا همفکران شما اینقدر در اقلیت و همفکران من اینقدر بی شمارند؟ این چه چیزی را به شما ثابت می کند؟
این مقاله و بخصوص ترجمه اش را باید برای احمدی نژاد فرستاد چون مورد تایید و تحسین او قرار خواهد گرفت و عین آنرا در دانشگاه کلمبیای آمریکا بعنوان یک سند معتبر از قلب آمریکا با افتخار ارائه خواهد داد، البته اگر این دانشگاه او را دوباره دعوت کند تا درجه حماقت این مرد را به دانشجویان خود بخواهد نشان دهد. همانطور که این ابله وجود دگرباشان در ایران و واقعه هولاکوست را انکار می کند، موفقیت های آمریکا را هم با استناد به این مقاله خواهد توانست انکار کند و درجه افزایش در حماقت خود را از دفعه پیش می تواند به معرض نمایش دانشجویان کلمبیا قرار دهد. در دانشکده های علمی موش های اندازه خرگوش را مورد آزمایش قرار می دهند و در دانشکده های علوم انسانی نمونه های فکری ای مثل احمدی نژاد را در بوته آزمایش قرار می دهند تا دانشجویان بیاموزند. مطمئنا احمدی نژاد اگر از این مقاله و نویسنده آن اطلاعی داشت، او را هم مثل آن یهودیان همفکر و نازی های همفکرش به ایران دعوت می کرد و سبیل او را هم چرب می کرد که بیشتر از این چرندیات بنویسد. هر کسی را از همنشینانش می شود قضاوت کرد، با گل های خوشبو نشستن و خوشبو شدن همانا، با .... نشستن و ...... همانا.
۱. در لیبرال دمکراسی سیاسی نحله های فکری متفاوت حق موجودیت دارند و هر نحله فکری حزب خود را دارد، از احزاب کمونیستی بگیرید تا احزاب راست چون در قانون اساسی تمامیت خواهی و انحصار طلبی ممنوع است.
۲. در لیبرال دمکراسی اقتصادی، بخشی از اقتصاد آزاد و بخش دیگر دولتی است و مردم اندازه هر بخش را تعیین می کنند.
از اواخر قرن ۱۹ در انگلستان اصلاحات برای بهبود اوضاع اقتصادی مردم آغاز شد، توجه کنید که این پروسه قبل از انقلاب بولشویکی آغاز شده بود. اتحادیه های کارگری هم در همین قرن و در همین کشور شکل گرفتند و حزب کارگر انگلستان را بنیاد نهادند و نمایندگان خود را به مجلس فرستادند. توجه کنید که اینهم قبل از انقلاب بولشویکی بوقوع پیوست. در دهه اول قرن بیستم لوید جورج رهبر حزب لیبرال، نخست وزیر وقت انگلستان، لایحه های بسیار مهمی از مجلس گذراند در رابطه با گسترش حق رای برای همه شهروندان در ۱۹۱۸، و بیمه برای بازنشستگی، معلولین...در ۱۹۱۱. توجه کنید که اینها هم قبل از انقلاب بولشویکی و همزمان بوقوع پیوستند. توجه، توجه، توجه لوید جرج کمونیست نبود بلکه لیبرال بود و تا آخر عمر همانقدر لیبرال بود که زنباره.
بعد از جنگ جهانی دوم، در انتخابات سراسری و آزاد مردم در انگلستان حزب کارگر را بقدرت رساندند تا بخش دولتی را بسیار گسترده کند. برنامه این حزب برآوردن پنج خواسته کلان مردم بود که شامل آموزش و پرورش همگانی، بیمه درمانی همگانی، مبارزه با بیکاری، مسکن و بیمه های اجتماعی می شد. این برنامه بوسیله هر حزبی که بقدرت می رسید دنبال می شد.
بنابراین، تاریخ حزب کارگر انگلیس کهن تر از تاریخ احزاب کمونیستی است و استالین این حزب را بعنوان یک حزب کمونیستی هیچوقت قبول نکرد چون حزب کارگر انگلیس به لیبرال دمکراسی سیاسی و اقتصادی معتقد بود و هست. مردم انگلستان همانقدر در تاریخ خود کمونیست بوده اند که مردم ایران در ۱۱۰ سال اخیر بوده اند، زیلچ. رفاه عمومی در لیبرال دمکراسی ها را به حساب کمونیست ها در احزاب چپ انگلستان گذاشتن واقعا احمقانه است.
دوباره سئوالم را مطرح می کنم و انتظار جواب دارم، لطفا قبل از پرداختن به هر چیز دیگری در نظرم اول به این پرسش بدون طفره رفتن، توهین و فحاشی بپردازید و بعد هر چقدر دلتان خواست فحش نثارم کنید.
سئوال من:- این مدینه فاضله شما کجاست، در نقشه جغرافیایی جهان مادی ما و یا در تخیلات شما؟
***********
به خانم پدرام نیا، ما واقع گرا هستیم و مثل شما دچار توهم نیستیم. این مدینه فاضله شما کجاست که ما از آن الگو برداری کنیم؟
۲٣٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : بلوچ
عنوان : مفهوم امروزی اقتصاد آزاد
اقتصاد آزاد سرمایه داری یعنی خانم سارا پیلن (با بوق و کرنای مدیاهای اقتصاد آزاد !!سرمایه داری) به همیلتون کانادا بیاید و بلیت سخنرانی اش!!! ۱۰۰۰ دلار باشد.و پوستر تبلیغ آن عینک مزخرفش باشد.کسی که معلوم نیست اصلا کالج رفته یا نه. و آن را مقایسه کنید با دانشمندی چون چامسکی که بلیت سخنرانی اش فقط ۲۰ دلار است. اقتصاد آزاد سرمایه داری یعنی به گلوله بستن مردم کوچه و بازار عراق برای بردن دموکراسی. اشغال کشوری که سکولار یود و امروز رهبرانش با احمدی نژاد دیزی چند نفره میخورند. اگر انسان هستید به این ویدیو که هفته پیش در جهان پخش شد توجه کنید. اگر قلب تان از دیدنش بلرزد به انسانیت تان شک کنید:
http://wikileaks.org
۲٣٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : فرخ
عنوان : فحش نامه کم ارزش
بنده از خانم اکرم پدرام نیا سوال میکنم واقعاْ چه چیزی در این فحش نامه کم ارزش دیدید که زحمت ترجمه کردن آن را بر خود خریدید؟ آیا براستی کسی که مخالفان عقیدتی خودش را "شخصیتهای ابله، لوده، شارلاتان و تهیمغز" خطاب میکند ارزش توجه دارد؟ خانم پدرام نیا، از قول من به این آقا و یا خانم کریس هجز بگویید که اولاْ از عالم انقلابی گری دهه ۳۰ میلادی بیرون بیا، و ثانیاْ مخاطبان شما الزاماْ نوجوانان احساساتی نیستند که بتوان آنها را با چنین نوشته هایی به هیجان آورد.
۲٣٨۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : بهادران
عنوان : خانم پدرام نیا آب در خوابگه مورچگان ریخته اید
چرا آقایان فکر میکنند اگر یکی دشمن آمریکاست، لزوما از روسیه، ایران ارتجاعی و ... دفاع میکند. اتفاقا همه این کشورها نوکر و همدم امپریالیسم هستند. مقاله را بخوانید و آنرا نقد کنید. نه اینکه چون شاه و شاهزاده رضا (ارباب تان)مردم آزاده را به مهاجرت به دیگر کشورهای مزخرف تهدید می کنید. آقای دانشجو از کی تا حالا حزب کارگر تونی بلر چپ شد؟!! رفیق جورج دبلیوی قاتل هزاران هزار عراقی و افغان.اتفاقا این مقاله در مورد خیانت لیبرالها و دموکراتها بحث میکند. مگر همین ماه پیش نبود که یک شرکت نفتی کره جنوبی اعلام کرد برای بردن مزایده در استخراج نفت عراق چند میلیون دلار به بلر رشوه داده؟ چرا این قدر سنگ سینه اقتصاد ویران سرمایه داری را می زنید؟ چشم ندارید ببینید چند میلیون مردم در همین دنیای آرزوهای آمریکای تان از خانه هایشان بیرون انداخته شده اند؟ ۳۰میلیون آمریکایی در اقتصاد آزادتان ابتدایی ترین بیمه بهداشتی را ندارند. کشتی ورشکسته اقتصاد آزاد میلتون فریدمن را باراک اوباما و رفقای چینی و عربستانی اش (بزرگترین سهامداران و شرکای وال استریت) هم نمی توانند نجات دهند. آزاده باشید.
۲٣٨۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : به شعور ایرانیان توهین نکنید. آیا شما اصولی که انقدر راجع به آنها جار میزنید را در زندگی خودتان اجرا می کنید که به دیگران ایراد می گیرید؟ آمریکا جهانخوارست، شما چرا در آن کار، زندگی و فعالیت سیاسی می کنید؟
آمریکا هر چه هست از روسیه، چین، کره شمالی، برمه، پاکستان، عزبستان سعودی، ایران..... که بدتر نیست. اگر بود یک میلیون ایرانی به این کشور پناهنده نمی شدند. هیچ جای دنیا ایده آل نیست ولی آمریکا، اروپای غربی و ژاپن خیلی به این ایده آل نزدیکترند تا جهنم دره هایی که اسم هایشان در اول نوشته ام ردیف کردم. در کشورهای لیبرال دمکرات مردم قدرتمند هستند و با رای ندادن می توانند لرزه به اندام نظام خود بیاندازند و آنها را مجبور به تغییر رفتار بکنند. در کشورهایی مثل ایران رای بدهید و ندهید هیچ تغییری که نمی توانید در رفتار رژیم بوجود آورید که به دختر و پسر و سگ و گربه هایتان هم تجاوز می کنند.
در آمریکا کافیست محصولی را مردم تحریم کنند، آن شرکت اگر ورشکست نشود حداقل بخودش کثافت می کند. در ایران کاری کرده اند که هیچ سرمایه گذار عاقلی حاضر نیست کارخانجات تولیدی ایجاد کند و چند بیکار و نا امید از زندگی را از خیل بیکاران و نا امیدان بکاهد. انقدر می شود مثال اورد که نه من حوصله اش را دارم و نه کامپیوترم.
نویسنده این مقاله را باید یکی دو سالی به ایران و یا روسیه بفرستند تا گزارش هایی از آنجا هم تهیه و در دسترس همگان قرار دهد. یک کپی آنرا هم به مترجم ایرانی ای که زحمت ترجمه این مقاله جالب توجه را کشیده اند برای ترجمه ارسال دارند.
کسانی که ضد آمریکایی و جلال آل احمدی هستند خود در کجا کار، زندگی و فعالیت سیاسی می کنند؟ حقوق ماهانه شان را از کجا تامین می کنند؟ زیمنس، نوکیا، پپسی کولا، شرکت های بیمه، بانک ها، خرید و فروش مستقلات، بی بی سی، صدای آمریکا، دانشگاه های غربی، .... چقدر از حقوق ماهانه خود را برای ایرانیان دربدر در ترکیه و اروپا صرف می کنند. خانه هایشان را در مناطق خوش نشین در پاریس خریداری می کنند و یا در حاشیه های پاریس کنار سیاهپوستان که موش های اندازه خرگوش همسایه هایشان است؟ برای مبارزه با بیسوادی و درمانگاه های کشورهای فقیر چه کرده اند؟ و هزاران سئوال دیگر که من از مدعیان زحمتکشان دارم از حوصله خودشان هم بیرون است چه رسد بمن. آخر شما خودتان تا حالا چه دردی را از مردم دور و بر خود دوا کرده اید که حالا به این و آن ایراد می گیرید؟
شما پر مدعا ها یک جا در دنیا نشان دهید که بهتر از آمریکا و اروپای غربی باشد و بعد حرف بزنید. نقد کردن با نق زدن و برانگیختن مردم بر علیه کشورهای لیبرال دمکرات فرق می کند. منهم ایراد به این کشورها می گیرم ولی بهتر از اینجا هنوز جای بهتری پیدا نکرده ام، اگر شما پیدا کرده اید چرا به انجا تشریف نمی برید و برای ما گزارش بفرستید؟ با اینکارها شما به هیچ وجه نمی توانید به ایرانیان بقبولانید که لیبزال دمکراسی های غربی و اقتصاد آزادشان بدتر از دمکراسی های (!!!) چین و کره شمالی و روسیه است.
به شعور ایرانیان توهین نکنید. آیا شما اصولی که انقدر راجع به آنها جار میزنید را در زندگی خودتان اجرا می کنید که به دیگران ایراد می گیرید؟ آمریکا جهانخوارست، شما چرا در آن کار، زندگی و فعالیت سیاسی می کنید؟
کمون ایرانی کجاست؟ چرا یک تکه زمین در یک کشور آفریقایی فقیر نمی خرید و آنجا را به بهشت تبدیل نمی کنید که همه از شما یاد بگیرند و الگو برداری کنند؟ شرط می بندم تا بحال بفکرتان هم خطور نکرده است.
۲٣٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹
|