سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

معشور - امیر مومبینی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : در مثل مناقشه نیست
آقای ممبینی قصد من از اوردن ضرب المثل " آن ممه را لو لو برد" توهین بشما نبود. همانطور که توضیح دادم جریانات مختلف سرمایه داری در ایران از جمله نظراتی که شما نمایندگی انرا می کنید(جناح بوروکراتیک) سرمایه چون کودکان آنقدر عادت کرده اند که طبقه کارگر را با شعارهای ضد "امپریالیستی" و به نفع سرمایه "ملی" فریب بدهند و هندوانه به زیر بغلشان بگذارند که فراموش کرده اند این طبقه یک انقلاب بزرک مثل ۵۷ را گذراند و در آن به بهترین وجهی به ماهیت این نظرات که زیر پوشش "چپ" هم مطرح می شد پی برد که چگونه انان را گوشت دم توپ کردندو در جبهه های جنگ به کشتن داده و یا با حمایت از راه رشد غیر سرمایه داری انها را دعوت به کار بیشتر می کردند. همانطور که در این ضرب المثل شیرین امده که آن ممه را لولو خورد، منهم گفتم که آن ممه ضد امپریالیستی تقش در امد. امروزه شما با یک جنبش کمونیست کارگری روبرویید که هر قدم شما را به نقد کشیده و از سال ۵۷ با کتاب " اسطوره بورژوازی مترقی و ملی" این فریبکاری بخشی از سرمایه داران را در ایران نشان داد. امیدوارم استفاده از این ضرب المثل موجب این نشود که شما بجای پرداختن به اصل مطلب به استفاده درست یا غلط از این ضرب المثل بپردازید. به نظر من همانطوریکه توضیح داده اید هیچ جناحی از سرمایه در ایران نه از رفاه نه از حداقل دستمزد نه از بهداشت و تحصیل مجانی نه از مسکن برای همه و نه از مخالفت با قطع سوبسیدها می کند و برعکس بعضی از انها تحت عنوان مبارزه با گدا پروری سیستم حمایت از کارگران و تهیدستان را هم مورد سوال قرار داده تا همین چندر غاز را هم از سفره کارگران بدزدد. آنوقت فکر می کند با شعارهای ناسیونالیستی و مملکت را بسازیم می تواند به چند دهه عوامفریبی خود که از صدر مشروطه ادامه داشته ادامه دهد. به هر صورت در مثل مناقشه نیست. به اصل قضیه بپردازید.
۲۴۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : از حقیقت نترسیم و از دروغ بپرهیزیم

عنوان : به آقای مومبینی عزیز
آقای مومبینی عزیز، تا آنجا که من بیاد دارم وضع کارگران ایران در آستانه انقلاب خیلی بهتر از کشور های کمونیستی و دیکتاتوری آنزمان بود و کسی حق نداشت زیر ۱۶ ساله را استخدام کند. یادم می آید انقلابیون آنزمان می گفتند شعار آزادی می دادند و نه نان و حال بعد از ۳۱ سال شعار نان می دهند. آخر اینکه نمی شود یکی را بدون دیگری داشت. البته خودم معتقدم که آزادی با معیار بیانیه حقوق بشر از نان شب هم واجب تر است چون وقتی آزادی باشد طرح کردن حقوق صنفی میسر می شود. اگر نان را قبل از آزادی قرار دهیم همیشه باید چشمهایمان بدست زورگویان حکومتی و کارفرمایان باشد. در ضمن راجع به برخی ادبیات بکار رفته در مقالات و نظرات، فکر می کنم که باید مثل غربیها رفتار کرد و بدون فحاشی و توهین و نیش و کنایه زدن حرف حساب خود را زد و به قضاوت دیگران گذاشت. مرسی.
۲۴۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : امیر مومبینی

عنوان : به خانم راستی
سپاس از تذکری که در باره زبان به کارگرفته شده از سوی آن دوست دادید. ایشان مینویسند ممه را لولو برد. یعنی چی؟ اگر ما به راستی مخالف ارتجاع حاکم هستیم پس باید از فرهنگ گویشی آنها که سراسر دشنام و متلک و حرف های کمتر سنجیده است پرهیز کنیم. صحبت با زبان و با واژه های سنجیده احترام به خویشتن است.
اما، اعتصاب معشور قبل از همه برای خواستهای خود کارگران بوده است. آنها میخواستند ۳۰ در صد فوق العاده دستمزد خود را پس بگیرند و نیز سطح حقوق و موقعیت خویش را در محیط کار بهتر کنند. علاوه بر آن آنها برای درآوردن صنعت نفت از چنگ استعمار مبارزه میکردند و به پرچم ایران هم احترام میگذاشتند و به سوسیالیسم نیز. بسیاری از آنان سوسیالیست بودند و من این را با فاکت میگویم و نه برای تبلیغ. پس نباید فکر کرد که آن مبارزه به نوعی توسط دیگران هدایت میشد. راست این است که چپ ها به رهبری حزب توده در آن زمان پایگاه مهمی در میان کارگران داشتند. وانگهی اگر حمایت کارگران از دکتر مصدق و نهضت ملی دفاع از منافع آنان نبود پس چه چیزی میتوانست منافع آنان باشد؟ فقط آب و نان و مزد؟ خود کارگران که اینگونه فکر نمیکردند. اگر اینچنین باشد پس باید بگوییم که مبارزه برای آزادی هم مبارزه کارگران نیست، همانطور که تنگ نظران میخواهند چنین بگویند. باری بیاییم با زبان و لغات و سبک دسرس تری با هم بحث کنیم تا به نتیجه ای برسیم.
۲۴۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : افسانه راستی

عنوان : برای «جنبش شکست نخوردگان»
من در باره ی محتوی بحث شما حرفی ندارم .

چون انتخاب واژه های شما اصلا متین و راستین نیست. شکل و بوی ادبیات آخوندی آن مجال فکر کردن به آدم نمی دهد.بهتر ست از نو با زبان متعارف فارسی بنویسید.
۲۴۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : آن ممه را لو لو خورد
مقاله آقای مومبینی چنیین پایان می گیرد: "اما آنها، این جمع کوچک کارگری، سهم عظیم خود را در قبال میهن و مردم خویش ادا کردند. آنها به جنبش ملی نیرو دادند و آن را یاری کردند تا کفتار استعمار را پس نشاند. آن چه برای خودشان باقی ماند حس افتخار شرکت در این حماسه بود و مهری که به هم یافتند و مهری که در دل ما کاشتند. باشد که نام همه‌ی آنان زینت بخش صفحات تاریخ ایران باد. باشد که برستونی برافراشته بر دروازه‌ی شهر حماسه‌ی شورش ملی معشور و نام سرداران و سربازان آن حماسه به ثبت درآید و رهنمای جوانان ما شود."

بله کارگران باز هم به سرمایه داران کولی دادند. تلاش کردند ولی بجای رفاه باز هم وسیله ای شدند برای بند و بستهای سرمایه داران ملی. آنها انقدر عقب مانده تر از جناح شاه بودند که وقتی در سال ۴۰ شاه اصلاحات ارضی را مطرح کرد، هنوز جرءت طرح تقسیم اراضی اربابان را نداشتند واز شاه آنها را منزوی کرد. دوباره سال ۵۷، کارگران کولی دادند تا زیر شعار های ضد امپریالیستی وسیله ای شوند برای قدرت گیری و سرکوب جنبششان. اما این بار دیگر این بازی تکرار نخواهد شد. جنبش کمونیست کارگری نتیجه چند دهه مبارزه طبقه کارگر ایران و حاصل تجربه های شکستهایی است که به انها نشان داده است دوباره برای "صنعتی کردن" و "صنایع را ملی کردن" و "علیه ورود کالا ها جنگیدن" و غیره به جناحی از سرمایه داران در مبارزه اش بر علیه جناح دیگر کولی ندهد. این دفعه کارگران خواسته های خود را برای حداقل دستمزد بالای خط فقر، بهداشت و آموزش مجانی، اضافه شدن سوبسید ها نه قطع آنها، لغو اعدام و مذهب رسمی و دهها خواسته دیگر متحد شده اند و برایشان هم فرقی نمی کند که صنعت اینها بدست چه کسانی بیفتد. کارگران میخواهند از شر استثمار شدن راحت شوند. دعوای صنعتی شدن یا نشدن را هم به خود سرمایه داران واگدار می کنند تا از پس هم بر آیند. دیگر دوره آن "چپ" ضد امپریالیستی و میهن دوست تمام شد. حالا دوره چپ کارگری و کمونیسم کارگری است. آقای مومبینی آن ممه را لو لو خورد. تاریخ را نخواهیم گذاشت تکرار شود.
۲۴۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حمید رضوی

عنوان : درود
آقای موبمینی،
درود برشما که این خاطرات را گرد آوریده اید و نوشته اید.
۲۴۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست