عنوان : سوار بر اسب ملا ها یا آزادی بیان؟
طبقه کارگر ذهن اسلامی داشت و خمینی در سال ۵۷ مصادره کرده بود. الان بایدهمکاری چپاول گران روسیه و چین را در ایران افشا کرد. آزادی بیان و احزاب و حذف اعدام برای تمام ایرانیان و بخصوص کارگران مفید و حیاتی است. این توده ای ها با این تقسیم بندی های مشکوک خودشان را عقل کل می دانند. به این حرفهای عام توجه نکنید. شعار جمهوری ایرانی در جنبش سبز در مقابله با باندهای حاکم تنها راه نجات ایران از این فلاکت بیش از صد سال است.
۲۵٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : چپ هنوز خطا می کند
خود گویاست که طرح ۶ پرسش و پاسخهای داده شده همه از دیگاه چپ است .
بدون توجه به نقش اسلامگرایان پس از سال ۵۷ و نقش کنونی جریانات مذهبی در ایران حکایت از ان دارد که طرح پرسش های ششگانه به نوعی نقش جریانات غیر چپی را در اینده ایران نادیده گرفته اساسن اندیشه چپ همه جامعه را در پیکر طبقه کار گر خلاصه میکند.در پاسخهای داده شد در نشریه ارش اقای باقر مومنی اینده یک گشور سوسیالیستی دیکتاتور ی را اینگونه طراحی میکند..(
با این ترتیب نظامی که به دنبال جنبش انقلابی کنونی گشور تحقق خواهد یافت نظامی لائیک و مطلقا دموکرات و درعین حال عدالت خواهانه خواهد بود و هیچ نوع بر چسپی جز این دو خصلت نخواهد داشت ودر ادامه میافزاید ..اما انچه در یک نظام دمکرات لائیک بطور مطلق ممنوع است تبلیغ اندیشه های برتر ی جویانه نژادی ملی دینی یعنی نازیسم شوونیسم و اخوندیسم و ایجاد سازمان برای پیش برد چنین اندیشه هاهست.)
خواننده توجه دارد که انچه از ان در این جا نام برده نمیشود نظام کمونیستی است.
ایا نظام کمونیستی دیکتاتوری نبود و اساسن چرا ملی گرائی باید همان فاشیسم و نژاد پرستی باشد?
۲۵۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : سوار بر امواج مارکسیسم روسی
این آقا که با رفیقش جنبش سبز را دچار سکته مغزی کرد ( البته با پول روسیه و شبکه فراماسونری مارکسیسم روسی ) حتا یک بار برای حفظ ظاهر اسمی از روسیه و چین و چپهای آمریکای جنوبی که از رژیم نفع فراوان میبرند و از ان بارها و بارها حمایت کرده اند نمیبرد .
مغز شسته او هنوز در سال ۱۳۲۰ سوزانش گیر کرده . دنیا را سه قطبی میبیند .
حکومت - طبقه کارگر - امریکا
حکومت چون کمونیستی نیست پس به درد نمیخورد . اما اگر کمونیستی بود حتا دیکتاتوری اشکالی نداشت . مثل کوبا و کره و حتا صدام
طبقه کارگر در ایران نه کمونیست است نه در هیچ انقلابی تا کنون شرکت داشته به جز ۵۷ که انهم به دلیل مذهبی بودن و اطاعت از رهبر دینی بود . پس فعلا خواب زمستانی و مخالفت با مردم و لیبرال ها و غرب .
امریکا عامل تمام بد بختیها و ندانم کاریهای حاکمان دیکتاتور و نادان در تمام دنیاست .
لابد روسیه و ک گ ب و چین و کره شمالی و ونزوئلا و برزیل و کوبا فقط به کار شریف حفظ منافع خودشان مشغولند !
تا این فسیل های توده ای و فدایی وجود دارند و مارکسیسم روسی در همه جا رخنه کرده و ارتباط مشکوک با حاکمیت دارد و به لیبرال ها و لیبرالیسم دندان نشان میدهد دموکراسی در ایران در حد یک رویا باقی خواهد ماند. مردم با شعار مرگ بر روسیه و نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی نشان دادند که خیلی خوب ماهیت این اتحاد را بین ارتجا ع سرخ و سیاه شناخته اند .
اما روشنفکران و فعالین سیاسی و احزاب آزادی خواه باید با شجاعت به این دژ دیکتاتورها و دیکتاتوری پرستان ( مذهبی و کمونیستی ) حمله کنند تا به حیات این سرطان سیاسی که ۷۰ سال است در همه جا ریشه دوانده پایان دهند .
۲۵۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : سوار بر امواج مارکسیسم روسی
این آقا که با رفیقش جنبش سبز را دچار سکته مغزی کرد ( البته با پول روسیه و شبکه فراماسونری مارکسیسم روسی ) حتا یک بار برای حفظ ظاهر اسمی از روسیه و چین و چپهای آمریکای جنوبی که از رژیم نفع فراوان میبرند و از ان بارها و بارها حمایت کرده اند نمیبرد .
مغز شسته او هنوز در سال ۱۳۲۰ سوزانش گیر کرده . دنیا را سه قطبی میبیند .
حکومت - طبقه کارگر - امریکا
حکومت چون کمونیستی نیست پس به درد نمیخورد . اما اگر کمونیستی بود حتا دیکتاتوری اشکالی نداشت . مثل کوبا و کره و حتا صدام
طبقه کارگر در ایران نه کمونیست است نه در هیچ انقلابی تا کنون شرکت داشته به جز ۵۷ که انهم به دلیل مذهبی بودن و اطاعت از رهبر دینی بود . پس فعلا خواب زمستانی و مخالفت با مردم و لیبرال ها و غرب .
امریکا عامل تمام بد بختیها و ندانم کاریهای حاکمان دیکتاتور و نادان در تمام دنیاست .
لابد روسیه و ک گ ب و چین و کره شمالی و ونزوئلا و برزیل و کوبا فقط به کار شریف حفظ منافع خودشان مشغولند !
تا این فسیل های توده ای و فدایی وجود دارند و مارکسیسم روسی در همه جا رخنه کرده و ارتباط مشکوک با حاکمیت دارد و به لیبرال ها و لیبرالیسم دندان نشان میدهد دموکراسی در ایران در حد یک رویا باقی خواهد ماند. مردم با شعار مرگ بر روسیه و نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی نشان دادند که خیلی خوب ماهیت این اتحاد را بین ارتجا ع سرخ و سیاه شناخته اند .
اما روشنفکران و فعالین سیاسی و احزاب آزادی خواه باید با شجاعت به این دژ دیکتاتورها و دیکتاتوری پرستان ( مذهبی و کمونیستی ) حمله کنند تا به حیات این سرطان سیاسی که ۷۰ سال است در همه جا ریشه دوانده پایان دهند .
۲۵۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : مردم از اندیشمندان راهکار میخوان
دو دقیقه نگاهی انداختم. با کلید Page Down هم سعی کردم تخمینی از تعداد سطرهای این پاسخ نامه بدست آوررم. هفت صفحه هر صفحه حدود ۴۰ خط می شود ۲۸۰ سطر. خداوکیلی یک نفر بیاد بگه از توی این پاسخ نامه چه راهکاری از طرف یک حقوقدان و متفکر برجسته و باتجربه ارائه داده شده. آقای زرافشان لطفن چند سطر زیر را بخونید:

در هر زمان t متغییر دست آورد احتمالی اپوزیسیون، تابعی است از چگونگی موازنه قدرت مردم با رژیم؛ نه لیست آرزوهای شیک من و شما.

یعنی مساله آن چیزی است که می تونی بگیری نه آن چیزی که درخواست میکنی.

آقای زرافشان حالا درباره همین گزاره بالا قدری اندیشه کنید. کمی هم با رفقا گپی بزنید.

ترس من آن است که در زمان حیاتتان یخ های سیبری آب نشود!

شبیه به این را هم در یک متفکر لیبرال مثل آقای بنی صدر می توان دید. ویدئو داده درباره اعدام های اخیر که ای مردم اگر به جنبش خودتون ادامه ندین یا آهنگ آن را کند کنید رژیم پدرتون را در میاره. موعظه منبری در حد یه طلبه بالای منبر تو دهات ابرقو!

مردم از اندیشمندان راهکار میخوان نه این که نق بزنن و چشم بسته غیب بگن و هشدار بدن!
۲۵۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : حیف ! هزاران با ر حیف !
آیا مواضع (نوشته ها.سخنرانیها،مصاحبه های)آقای زرافشان را پیش از انتخابات، خواند ه اید، یا شنیده اید؟ من با دقت دنبال کرده ام.برای درک این مصاحبه بسیار ضروری است، که بدانیم نظر و تحلیل اش چه بود ه است.مسیر و سیل حوادث به گونه‌ای رقم خورد،که واقعیت‌ها بر اساس مکانیزم پیچیده اش به سمتی‌ و موضع گیریهای دوستمان به جانب دیگر رفت.بی‌ بزرگ نمائی،گاه تا ۱۸۰ درجه تفاوت.

پس از آن تا مدتها سکوت معنا دIر ایشان را شاهد بودم.من این سکوت را به فال نیک گرفتم.توقع داشتم از پس این دیوار سکوت صدایی را بشنوم که ریشه در دوباره بینی‌ و تعمق بر اساس درس آموزی از واقعیت‌های جاری داشته باشد(می‌ دانم کار راحتی‌ نیست). متأسفانه پاسخ گویی به پرسش‌های "آرش" نه آنکه نقدی به نادرستی‌های فکری گذشته نبود ،دریغ که مرغ زرافشان عزیز ، هنوز یک پا دارد.

آیا این پایان بازیست؟ ایرانمان آبستن حوادث پیچیده و گاه غیر قابل پیش بینی‌ ایست،و از شب استبداد هنوز ۲ دانگی باقیست.حیف زرافشان این وکیل با وجدان انسانی‌.افسوس روشنفکر هم میهن ما ،یا " فریاد زیر آب " بود ه ، یا " نجوا در برج آج " کرده. مباد چنین سر نوشتی‌ برای ناصر زرافشان! جنبش جوانه زده سبز، قطار نیست که کسی‌ را زیر چرخ لهٔ کند، یا سوار کند.جنبش سبز ، ادامه بیداری ایران lن است،با آموخته‌های از گذشته.سبز و آزاده باشید!
۲۵۱۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : آیا این به ضرر آحاد ملت ایران نبوده و نیست که جنبش سبز را ملی معرفی نکرده و نمی کنیم.
من با ناظر موافقم وقتی میگوید «جنبش سبز علیرغم کمبودها، جنبشی ملی و بومی است که عمدتا بیانگر مطالبات طبقات متوسط و فرودستان است». من واقع نمی فهمم که چطور این جنبش را بعضی ها ملی نمی خواهند بشناسند. آخر مگر آزادی های سیاسی که جنبش سبز بدنبالش است به نفع هم دکتر و هم سوپور و کشاورز نیست؟ آخر این چه منطقیست که قبول ندارد که آزادی سیاسی فقط بدرد طبقه متوسط و مرفه می خورد؟ آزادی سیاسی را همه باید داشته باشند چه چپ باشند و چه راست. چه شاگرد مغازه باشند و چه مهندس. چه در تهران ساکن باشند و چه در زاهدان. کاش یکی بمن توضیح می داد که من بفهمم. بنظر من همه ملت ضرر می کند اگر ما از این جنبش بعنوان یک جنبش ملی حمایت نکنیم و مرتب بکوبیمش و بگوییم هر کس دکتر و پولدارست به این جنبش تعلق دارد. نکنیم آقا نکنیم. فردا باید همه جوابگو باشیم.

آیا این به ضرر آحاد ملت ایران نبوده و نیست که جنبش سبز را ملی معرفی نکرده و نمی کنیم.
۲۵۱۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : درود بر ناصر زرافشان
پس از مدتها سایت اخبار روز تحلیل خوبی از اوضاع و احوال در اختیار مخاطبین خودش قرار داد که جا داره ابتدا از ناصر زرافشان و پس از آن از مسئولین سایت تشکر کنم...

واقعیت اینه که تاریخ تا به حال نشون داده که معیار هر حرکت اجتماعی طبقات فرو دست جامعه بوده...چنانچه مردم پایین شهر و زحمتکشان جامعه در حرکتی اعتراضی سهیم بودند بدانید که پای منافع کل جامعه و همه طبقات رو در بر خواهد گردد در غیر اینصورت شاهد چیزی جز هیاهوی بی نتیجه و هزینه های اضافی نخواهیم بود. طرفداران بازار آزاد و سرمایه که بیشتر اونها در شهری مثل تهران جمع شدند تاریخا نمی توانند آزادی و برابری را برای جامعه من به ارمغان بیاورند. من با این تحلیل موافقم که یه جنبش نمی تونه ساکن یک منطقه یا یک شهر باشه . اولین ویژیگی اش همه گیر بودن و خود تکامل بودنشه که متاسفانه حرکات اخیر به دلایل متعدد فاقد ویژیگی های جنبشی ست... این بار اولی نیست که در کشوری در جامعه ای شورش به پا می شه تا مردم دنبال خواسته هاشون برن باید به تاریخ رجوع کرد...
۲۵۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : جنبش سبز ملی و بومی است
جناب زرافشان، نظر شما مبنی بر نمایندگی لیبرالها توسط موسوی درست به نظر نمی‌رسد. بر فرض صحت نظر سرکار، موسوی چه میخواست انجام دهد که باند خامنه‌ای-سپاه انجام نمی‌دهند؟ مافیای حاکم دقیقا نسخه صندوق بین المللی پول را به اجرا گذاشته است، درصورتیکه موسوی خواستار کنترل واردات و حمایت از تولید ملی هست. کدامیک به نظر شما به نفع نیروی مولد و اقتصاد ملی هست؟ حمایت رفسنجانی از موسوی در چارچوب جنگ قدرت صحیح است ولی قطعا موسوی در صورت پیروزی، مجری برنامه‌های او نمی‌بود. شما تلویحا به حمایت غرب از موسوی و جنبش سبز اشاره کرده‌اید. برای سرکار بعنوان یک حقوقدان ادعای غیر مستند غیر عقلانیست. کدام نشانه پشتیبان نظر شما در این مورد است؟ اگر به عقبه تاریخی جریان حامی احمدی‌نژاد دقت کنید، ارتباطات تاریخی و فعلی باند حاکم با غرب قوی‌تر و مستندتر است. شما سابقه جریان موتلفه‌، حجتیه ، دنباله های حسن آیت ، جواد لاریجانی را با موسوی مقایسه کنید. کدامیک ارتباط قوی‌تری با محافل غربی داشته اند؟ ‌آیا اظهارات رحیم مشایی و نامه‌نگاری‌های احمدی نژاد را قابل تامل نمی دانید؟ در کدام زمان بعد از انقلاب ۵۷، مشاور رییس جمهور فردی مشکوک نظیر مولانا شهروند ‌آمریکا بوده است؟ به نظرمیرسد حضرتعالی دز تحلیل خود این حقایق را در نظر نمی‌گیرید. جنبش سبز علیرغم کمبودها، جنبشی ملی و بومی است که عمدتا بیانگر مطالبات طبقات متوسط و فرودستان است. حمایت از تولید ملی ، کنترل واردات و آزادی اجتماعات در راستای منافع کارگران و زحمتکشان است. باید هشیار باشیم که فریب شعارهای پوپولیستی باند جنایتکار حاکم را نخوریم ( همانگونه که بخشی از ترقیخواهان جهان توسط تبهکاران حاکم در میهن ما اغفال شده اند).
۲۵۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣٨۹