سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فردوسی؛ستایشگر داد در برابر بیداد - خسرو صادقی بروجنی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ملت ایران

عنوان : در کشور ایران، ملت ایران ساکن است که قدمت چندین هزار ساله دارد. اصلا مقاله بزرگداشت فردوسی ما به دشمنان فردوسی چه مربوط است. حتما کسروی و شهریار و ستارخان و باقر خان را هم که قهرمانان انقلاب مشروطه ایران بودند را هم قبول ندارید.
ایران یک کشور با یک ملت است. ایران امپراطوری عثمانی و امپراطوری انگلستان سابق نیست که ترک و عرب و یونانی و عرب و ارمنی و و و همه جدا جدا در واحدهای خود باشند. این ملل بازی را ما قبول نداریم که با این بازیها ایران را تکه و پاره کنید. شما دکانتان را جای دیگر باز کنید چون ما با همه تفاوتهایمان سخت بهم تنیده هستیم و نه مثل امپراطوری های ننگین عثمانی و روسیه و انگلیس. همه آمریکایی ها با همه تفاوت هایشان که غیر قابل مقایسه با ایران هستند خود را یک ملت میدانند که در کشوری بنام امریکا زندگی می کنند. زبان مشترکشان هم انگلیسی است. شما بروید و ملل بازی تان را در کشور های نوپا در بیاورید که امپریالیست ها برای حفظ منافع دراز مدت خود مرزبندی کردند، مثل عراق که سه تکه است و ترکیه و اسراییل که دو تکه هستند، روسیه را هم که نگو و نپرس که چه با چچنها نکردند.

من دو پدر بزرگ ترک و مادر بزرگ های رشتی دارم. شما هیچوقت در رشت و زنجان این دردی که شما به آن دچارید را نمی بینید. روابط ما در ایران و خارج از ایران هیچوقت بر مبنای آن تفاوتهایی که شما می خواهید ما را با سوء استفاده از آنها از هم جدا کنید نبوده است. ما بوسیله دوستی و ازدواج و کار و همسایگی در یک کوچه وابسته ایم که شما از ما جدایید. این بازیهای دولت ترکیه و اسراییل و آمریکا و روسیه را با ملت ما دیگر نمی توانید بکنید.

حال که برخی از گروه های سیاسی اتحاد پیدا کرده اند ج. ا و عواملش دوباره در پی بهم ریختن این اتحاد هستند و اینرا به مقاله ای درباره فردوسی کشانده اند. این اتحاد بین ایرانیان صورت خواهد گرفت و ما بهیچکس اجازه نمیدهیم که با حرفهای مسخره شان جلوی این اتحاد را بگیرند. حکومت با تفرقه انداختن بین مردم توانست ۳۱ سال دوام بیاورد و هر کس در این تفرقه افکنی نقش بازی کند با ملت ایران نیست بلکه با سیاست های مخرب رژیم همدل و همسوست.

واقع که مزورانه است که از طریق یک مقاله ادبی دکان باز کردن برای تفرقه افکنی. شما اتحاد ایرانیان را که دارد پس از ۳۱ سال دردناک صورت می گیرد را نمی توانید بهم بریزید. ما ۷۵ میلیون ایرانی هستیم که بدنبال حقوق شهروندی خود در کشورمان ایران هستیم. نه غزه نه لبنان نه روسیه و امریکا و هر کوفت و زهر مار دیگری - جانمان فدای ایران و ۷۵ میلیون ایرانی درد کشیده. لعنت بر هر کسی که ایران را بعنوان یک کشور به زیر سئوال میبرد. در جنگ ۸ ساله همه ایرانیان بر علیه عراق متحد بودند و در کنار هم جنگیدند تا دشمن را از کشورمان بیرون کنند و اگر لازم باشد دوباره همین کار را خواهیم کرد. آنزمان ثابت کردیم که اول ایرانی هستیم و لازم باشد باز هم اینکار را خواهیم کرد. لعنت بر کسانی که اتحاد ایرانیان را علیه این رژیم ننگین نمیتوانند تحمل کنند و دوباره برای نجات رژیم در همه جا فعال شده اند.

در کشور ایران، ملت ایران ساکن است که قدمت چندین هزار ساله دارد. اصلا مقاله بزرگداشت فردوسی ما به دشمنان فردوسی چه مربوط است. حتما کسروی و شهریار و ستارخان و باقر خان را هم که قهرمانان انقلاب مشروطه ایران بودند را هم قبول ندارید.
۲۵۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : آیدین

عنوان : ابیات؟
یعنی یک بیت هم نتوانستید از حضرت فردوسی (ع) پیدا کنید که نشانگر ستایشگر داد در برابر بیداد باشد؟ عوضش کامنت مرا حذف کردید!
«برای مبارزه با جهل وتعصب، بایستی باورها و اعتقادات مردم را تغییر داد و یکی از آنها باور غلطی است که ما به «شاهنامه» پیدا کرده‌ایم. شاهنامه پر از جعل واقعیت‌هاست ... فردوسی، هم‌نژادپرست و فئودال بود و کاری که در شاهنامه کرده‌است عبارت است از دفاع از طبقه و گروه خودش...» شاملو
۲۵۷۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : کودک بدبخت

عنوان : برای پیرمرد خوشبخت
۱. در ایران یک منطقه هست بنام آذربایجان،
۲. به مردم ساکن این منطقه می گویند آذربایجانی،
۳. زبان اکثریت مردم آذربایجان ترکی است،
۴. برای اینکه این زبان با ترکی ترکیه اشتباه گرفته نشود، به آن می گویند "ترکی آذربایجانی" یا آذری،
۵. در جمهوری آذربایجان به این زبان "آذربایجان دیلی" می گویند، آنها مثل بعضی از ما عقده ندارند خودشان را به ترکیه بچسبانند.
۶. پس یک مثل آذربایجانی (مربوط به منطقه یا استان آذربایجان) می تواند به زبان اکثریت مردم آن منطقه (ترکی آذربایجانی) باشد، می تواند هم نباشد.

۷. بالاخره استاد پروفسور دکتر دکتر پورپیرار چه شد؟!
۲۵۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : ایران فقط برای ایرانیان عاشق ایران

عنوان : میراث ایران برای ایران و بشریت. سعدی می فرماید، چه خوش گفت فردوسی میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است.
بخشی از ویکی پیدیا درباره فردوسی بزرگ، هومر شرق

«جایگاه جهانی
نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته شده و ستوده شده‌است. شاهنامهٔ فردوسی به بیشتر زبانهای زنده جهان برگردانده شده‌است.

فردوسی در تمام جهان شناخته شده و مورد احترام است. شاهنامهٔ فردوسی به بیشتر زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است و حکم حماسهٔ شرق را دارد و همانطور که غربی‌ها حماسه هومر را ارج می‌نهند، مردم شرق نیز شاهنامه را می‌ستایند.

فردوسی از بزرگترین شاعران و حماسه‌سرایان ادبیات فارسی و جهان است. شاهنامه که شاهکار اوست، برابر با حماسهٔ هومر دانسته می‌شود و نام او را همانطور که خودش پیش‌بینی کرده است، جاوید کرده است.

نمیرم از این پس که من زنده‌ام که تخم سخن را پراکنده‌ام
پی افکندم از نظم، کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند

فردوسی از نگاه پرفسور کاول
«اوگوست امپراتور روم، گفته است من شهر روم را با آجر به دست آوردم و با مرمر آن را به جا گذاردم. فردوسی کشورش را فاقد ادبیات دید و در مقابل منظومه‌ای از خود باقی گذاشت که همهٔ شاعران پس از او، فقط توانستند از او تقلید کنند. اما هیچکدام نتوانستند بر او برتری یابند و آن در واقع حتی با سبک‌های مختص به آن شاعران، می‌تواند برابری نماید و می‌توان گفت که تنها کتابی در آسیا است که همانند اشعار رزمی هومر در اروپا است ... ابیات کتاب در ترکیب و ساخت، به نهایت درجه خوش‌آهنگ است و هرگز با تعبیرات نامطبوع و اصطلاحات نامأنوس آمیخته نیست و کلمات شدیداللحن در آن راه ندارد. و آن از آغاز تا پایان مانند صدای امواج یک رود روان ملایم، فوق‌العاده دلچسب و خوش‌آهنگ و با هماهنگی دلپذیری جریان دارد و هر یک از ابیات نظیر صدای دلنواز جریان آب به به حس شنوایی، لذت تازه‌ای می‌بخشد. و گویی ما در کرانه‌ای ایستاده و با دید حیرت به جهانی از احساس و اندیشه و عمل می‌نگریم که خود آن جهان برای همیشه از میان رفته و در زیر خاک خوابیده است، اما کاخ‌ها و قهرمانان آن مانند دریاچهٔ سحرآمیز الف‌لیله در زیر به طور مبهم به نظر می‌رسند.»

نمونه ای از سروده های فردوسی

نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادمان نغنوی


نمانیم کین بوم ویران کنند همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین چو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود »

************************
میراث ایران برای ایران و بشریت. سعدی می فرماید، چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است.

پاینده ایران و ایرانیان آزاده و دمکرات
نابود باد دشمنان ایران و ایران ستیزان
۲۵۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سهند نسیمی

عنوان : ائیت هورر تراختور گئچر
به کوری چشم مانقورت های حقیر: یل یاتار طوفان یاتار یاتماز تراختور( تورکین) بایراغی.

کودک بد بخت انقدر دست پاچه شده است که در سطری از مثل اذربایجانی و در سطر پائینی از مثل تورکی حرف می زند. کوچولو:تو که هنوز به درجه ای رشد نکرده ای که هویت منسجمی داشته باشی مگر مجبوری که خودت را داخل آدمهای بالغ به کنی.؟

مشدی ابولقاسم : من اگر جای شما بودم از گورکن جهنم می خواستم که گورم را چند متری عمیق تر به کند که هر چه از این وکلای زمینی تان -- که بخشی از گل سرسبدشان همین جا تشریف دارند-- دورتر شوید به همان اندازه اسوده خواهید خوابید.
۲۵۶٣۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : یک ضرب المثل آذربایجانی

عنوان : برای آقای سهند
یک ضرب المثل ترکی می گوید:

ایت هورر، کَروان گئچَر!

کاروان زبان فارسی با ساربانی فردوسی هزار سال است که میگذرد ...

راستی آقای سهند از پروفسور دکتر دکتر پورپیرار چه خبر؟!
۲۵۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : احمد کسروی دوستدار فردوسی بود

عنوان : فقط رژیم نیست که دشمن فردوسی است.
احمد کسروی ترک و همشهری من فردوسی را دوست میداشت و کتابهای حافظ را میسوزاند. احمد کسروی از خانواده ملایان شیعه بر علیه شیعه برخاست و گفت شیعه و سنی کردن احمقانه است. احمد کسروی را اسلامیون افراطی کشتند. احمد کسروی، فردوسی، شهریار، نیما یوشیج، مولانا،سعدی و حافظ و همه و همه شاعران و نویسندگان ادبیات ما، افتخارهای ملی ما هستند و باید آنها را بزرگ بداریم. کاستی هایشان را هم باید بدانیم و بحساب بشر بودنشان بگذاریم. اینها جنایتکار و تبهکار نبوده اند و به بشریت خدمات زیادی کرده اند.

رژیم نه تنها با ادبیات ما سر ستیز دارد بلکه با قهرمانان ملی ما هم سر ستیز دارد، از کورش کبیر گرفته تا ستارخان و باقر خان. مجسمه های ستارخان و باقرخان را از سطح شهر تهران ناپدید کرده اند. در نمایشگاه کتاب هم چند روز پیش مجسمه های داریوش کبیر نزدیک برخی غرفه ها خامنه ای را عصبانی کرد و گفت اگر اینها را از اینجا بیرون نیاندازید با شما شخصا برخورد خواهم کرد.

فقط رژیم نیست که دشمن فردوسی است و فقط فردوسی نیست که دشمن رژیم و هدف رژیم است.
۲۵۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : فردوسی

عنوان : عقده هایی که مربوط به فردوسی و ایران نیست را جای دیگر خالی کنید.
فردوسی را جهان بعنوان یکی از بزرگترین ۵ حماسه سرایان می شناسد و شاهنامه اش هنوز تحت تحقیق دانشگاه هایی مثل کمبریج استو هیچیک از متخصصانی که در جهان سرشان به تنشان می ارزد فردوسی را نژاد پرست نمی دانند. او شاهنامه را در واکنش به از دست رفتن استقلال ایران و زیر چکمه و شمشیر قرار گرفتن مهاجمان به سرزمینش سرود. دیری نپایید که خود اعراب در آنزمان ذشاهنامه را با همین نام به عربی ترجمه کردند و در دربارهای خودشان از ان لذت میبردند. فراموش نکنید که هجوم تازیان و طوایف ترک به ایران تا ۸۰۰ سال پیش بود و هیچ ارتباطی با دنیای متمدن ما در قرن ۲۱ ندارد. در آنزمان جنگ و خونریزی و چپاول و نا امنی مد روز بود و امروز ما بدنبال همزیستی مسالمت آمیز با احترام متقابل در هستیم. اگر اجداد ما درگیر اختلافات خود بودند به این معنی نیست که ما هم باید کینه توزی و انتقامجویی را پس از قرنها بیکدیگر منتقل کنیم. کسانیکه دلشان برای جنگهای داخلی در ایران آب میشود حاضر نیستند که قرنها فاصله میان رویدادهای آنزمان و حال را درک کنند. پس از ۸۰۰ سال اکثر ما ایرانیان یک رگ ترک داریم و یا زبانمان ترکیست و اکثر ما مشکلی با فردوسی نداریم.

عقده هایی که مربوط به فردوسی و ایران نیست را جای دیگر خالی کنید.
۲۵۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سهند نسیمی

عنوان : چند سالی دیر بیدار شدید.
جناب اقای ابولقاسم فردوسی مشهدی: نمی دانم ایا از فریاد های " هارای هارای من تورکم" و یا " تورک دیلینده مدرسه اولمالیدر هر کسه" و یا " منیم دیلیم اولن دگیل باشقا دیله چونن دگیل" بیدار شده اید یا اینکه از صدای موتورتراکنور سنگین وزن که گورستان شوینیست ها را شخم می زند . در هر حال من به جنابعالی توصیه می کنم که برای حفظ ابروی تان فعلا به مزارتان بر گردید که کمی دیر بیدار شده اید.

بچه را لولو خورده است.
۲۵۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست