یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

همایش ایرانیان سکولار- دموکرات آمریکای شمالی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : منوچهر جمالی

عنوان : رابطه سکولاریسم با زن
دین وحجاب ( دین، چه رابطه ای با حجاب دارد ؟ )
.............................
حجاب ، به معنای درپرده کردن و« بازداشتن از درآمدن» و« آنچه را که مطلوبست ، از دیدن باچشم بازداشتن » میباشد . ودرست « دین » درفرهنگ ایران ، به معنای « ۱- مادینگی وآبستنی و۲- دیدن و بینش وزایش وپیداشدن است . واژه « تن » هم ، به معنای « مادینگی » است ، وجها ن جسمانی یا دنیا ، « تنکردی = تن کردی = آنچه زائیده میشود » هست . بینشی که زائیده میشود ، بینش حواس انسان ، برای نگهبانی وپرورش زندگی دراین گیتی هست. ازمعانی این دواصطلاح ، میتوان تضاد آن دو را باهم ، تا اندازه ای حدس زد . دین ، دراصل ، زایش گوهریا طبیعت انسان در بینش است . گوهرانسان ، درزایش ِبینش ازتن ، دیدنی وپدیدارمیشود . این را « دین » میگفته اند . انسان ، به طورکلی ( چه مرد وچه زن ) ، ازاین دید ، موجودیست آبستن ( یعنی زن هست . تن ، یعنی دستگاه زایش ) که بینش حقیقی وگوهری ازآن زاده میشود .
ولی «ادیان نوری » ، درست پدیده ای برضد این اندیشه درتاریخ بوده اند وهستند . دین ، در ادیان نوری ( ادیان ابراهیمی وزرتشتی و میترائیسم ) ، تولید مردان یا پیامبران نرینه، ازخدایان نرینه بوده اند ، واین خدایان نوری ، برغم نرینگی ، « عنین» ، یا فاقد قدرت تولیدی بوده اند ( لم یلد ولم یولد ) . وطبعا برضد « زن بودن انسان » بودند وهستند و خواهند بود . دراوستا ، واژه « زن » ، هم به معنای۱- زائیدن وهم به معنای ۲- شناختن
است . زائیدن وشناختن وشناخته شدن ، پدیده های ازهم جداناپذیربودند. ازسوئی ، زائیدن ، اصل جسمانیت و دنیا گرائی ( زندگی زمان= سکولار) هست . به دنیای جسمانی ومادی ، «تنکردی = تن- کردی » گفته میشود که به معنای « آنچه زائیده میشود » هست . ازاین رو جنگیدن با زن ( درهمه گستره های زندگی ) ، ازسوئی ، سترون ساختن همه انسانها ، چه مرد وچه زن ، از« بینش حقیقی» ازطبیعت خود انسان دراین گیتی هست ، و ازسوئی دیگر، روی برگردانیدن از جهان جسمانی وزندگی درگیتی میباشد . در فرهنگ زنخدائی ایران ( سیمرغی-ارتائی )، انسان ، دربینش وشناخت حقیقی که نگهبانی اززندگی کند ، به طورکلی ، زن هست . انسان ، به خود اعتماد دارد که میتواند بینشی را که برای زندگی لازم دارد ، ازخود بزاید وازانسان ، بزایاند . واین با شیوه تفکر ادیان نوری ، درتضاد است . اینست که « انسان » باید به عنوان « زن = اصل زاینده شاخت وبینش » از زایش ، باز داشته شود واز زادن چنین بینشی ، بازداشته شود .
انسان باید، از دیدن این بینش حقیقی که مطلوبش هست ، باز داشته شود . واین معنای گسترده « حجاب » هست . حجاب ، نادیدنی ساختن ، بینش حقیقی است که ازانسان، زاده میشود ، یعنی برضد دین هست . ادیان نوری ، همگی درگوهر « ضد دین » هستند .
اینست که تحقیرزنان ، ونادیدنی ساختن زنان درحجاب ، و خانه نشین ساختن زنان ( که نوعی دیگر ازحجاب است ) و محروم ساختن زنان ازکار دراجتماع ( که بازنوعی دیگر ازحجاب است ) و کاستن حقوق اجتماعی ومدنی واقتصادی و جزائی زنان ( که نوعی دیگر ازحجاب هست ) ، تنها برضد « جامعه زنان » نیست ، بلکه به غایت « بستن راه شناخت بیواسطه حقیقت زندگی درگیتی وزمان ، به همه انسانهاست » . ادیان نوری ، با کاربرد این حیله ، مردان را آلت دست خود و همکارخود میسازند تا درکوبیدن زنان درظاهر، درباطن ، خود را نیز طغیروجاهل سازند ، تا درآخوند وکشیش وهاخام وموبد ، در را به حکومت آخوندی وکشیش وهاخامی وموبدی بگشایند .
۲۶٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : سکولاریسم سیاسی، بدون سکولاریسم فلسفی غیرممکن است
سکولاریسم ( زندگانی زمانی ) ، درجامعه هائی که ادیان ابراهیمی درآن رایج هستند ، چنین واقعیت می یابد که خدا ( الله ، یهوه ، پدرآسمانی ) ، مستقیما به وسیله خودِ ملت، حکومت را میسازد ( چون آنها حاکمیت را، خویشکاری خدا میدانند ) نه به وسیله آخوند وکشیش وهاخام .
به سخنی دیگر، ازآخوند وکشیش وهاخام (وموبد دردین زرتشتی ) ،سلب حق حکومتگری مستقیم وغیرمستقیم ( نفوذ سیاسی ) میشود. ملت، مستقیما خودش ، رسول وخلیفه وامام وولایت فقیه هست . آخوند وموبد وکشیش ازمقام واسطه بودن می افتند . خدائی که میتواند یک نفر را برگزیند وواسطه بینش خود سازد ، میتواند همه ملت را برای این کاربرگزیند ، تا بینش ملت ، همان بینش خدائی خودش باشد .

سکولاریسم درفرهنگ ا یران، براین اصل استواربود که حکومت ، فقط نگهبانی زندگی در زمان ودراین گیتی میباشد، واین ، کار خرد خود انسانهاست ، چون « خردِ نگهبان زندگی درانسان » ، « آسَن خرد » نامیده میشد . این خرد ، تخمی از خوشه بهمن( وهومن) ، اصل همه خردها درجهان است . خدا، یا مجموعه همه خردها درجان همه انسانها ، به شکل « بذر» هست واین « بذر» درروند « همپرسی = دیالوگ » مردمان باهم میروید و، نگهبان یا حکومت میشود . این عبارت بندی دیگری از همان داستان مرغانست که در« جستجوی شاه وخدا= حکومت » ، درمی یابند که خودشان باهم ، شاه وخدا
( حکومت وقانونگذارو داور)هستند .
درفرهنگ ایران، مسئله بنیادی حکومت آن بود که زندگی وخرد درگیتی ازگزند دور داشته و برای خوشی پرورده شود . حکومت مسئول رستگاری زندگی وخرد انسان ازگناه ( نافرمانی ازاوامر خدا ) نبود ، که بلافاصله ، غایت زندگی را ازخوشی نقد درزمان ، به خوشی نسیه درآخرت ، تبعید میکند .
سکولاریسم سیاسی ، بدون پخش سکولاریسم فلسفی ( غایت زندگانی درزمان را ، خوشی نقد دانستن ) غیرممکنست . سکولاریسم سیاسی ، یا پیایند بینش فلسفی و انگیختن تفکرمستقل درمردمان میباشد ،
، ویا پیایند رستاخیز فرهنگ ارتائی درایران میباشد
که غیراز آموزه زرتشت است .
۲۶۲۱۵ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : به دام تفاوت سکولاریسم سیاسی از سکولاریسم فلسفی نیفتید
سکولاریسم، حالت یا وضعیست که درروند ِ« سکولاریزاسیون» میتوان درپایان بدان رسید. درآغازباید «افکارجامعه» را سکولاریزه کرد ، تا بتوان، حکومت سکولارداشت. درروند ِسکولاریزاسیون، مردمان، ازدید فکری و روانی، موضع مثبت به دنیا(زندگی درگیتی) پیدامیکنند، ومیتوانند ، نه تنها دنیا را ازآخرت جداسازند ، بلکه زندگی خود را درگیتی ، دیگر، تابع زندگی درآخرت نمیسازند. زندگی درگیتی، ارزش مستقل برای خودش پیدا میکند. مردم، دیگرحاضرنمیشوند برای زندگی درآخرت، زندگی خود را دراین دنیا قربانی کنند. اینست که جدا کردن سکولاریسم سیاسی ، ازسکولاریسم فلسفی، ازسوئی یک بحث آکادمیک است، وازسوئی دیگر، دامی برای مرغانیست که هیچگاه زیرک نمشوند . درواقعیت، با برانگیختن « تفکرفلسفی» است که خرد انسانی، که برآمده از بینشهای حواس است ، ایمان به آخرت رابه عنوان « غایت زندگی» ترک میکند
۲۶۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : سکولاریسم ، درآغاز، سلب قدرت اقتصادی سازمانها ومراجع دینی است
دموکراسی وسکولاریسم برپایه این اندیشه بنا میشود که انسان، رابطه مستقیم با حقیقیت یا با خدا دارد. خودش میتواند مستقیما واقعیات را بشناسد وبه حقیقت برسد. ترجمه این سخن به اصطلاح دینی ، چیزی جزاین عبارت نیست که « ملت با خدا اینهمانی دارد» ، که درفرهنگ ایران درهمان داستان سیمرغ ( ارتافرورد) بیان شده است که « سی تا مرغ درجستجوی باهم ، سیمرغ میشوند ، یا به عبارت دیگر، هم خودشان شاه وهم خدا باهم میشوند» .
اینکه درانقلاب فرانسه گفته شد که صدای ملت، صدای خداست ، یک گفته شاعرانه و تمثیلی وتعارفی نبود ، بلکه بیان این آگاهبود تازه ازانسان واز اعتماد به خودش ونفی اعتماد به مراجع دینی وهمچنین نفی خدائی بود که ناتوان ازارتباط مستقیم با انسانست. ملت دربینش برای زندگی ، رابطه مستقیم با خدایاحقیقت دارد. این اعتماد ملت به خودش، آن چیزیست که استقلال وآزادی نامیده میشود . انقلاب حقیقی ، درست همین همآغوشی مستقیم خدا با ملت ، وطرد هرگونه واسطه است . اینهمانی یاقتن ملت با خدا در دموکراسی و سکولاریسم، که بی نیازی ملت از رسول و خلیفه و اولوالامزو امام و ولایت فقیه میباشد ، سبب میشود که پرداختن خمس وزکات به هرکسی جزخود ملت، حرام وموقوف میگردد .ازاین پس پرداختن خمس وزکات ومالیات به مراجع دینی ، بی حرمتی به ملت ونقص حق بنیادی ملت است . ازاین پس، هرگونه حکومتی به نام «واسطه خدا برملت » ، ستم محض وشرک است ، چون سلب حق ملتست ، که ازاین پس ، خودش اینهمانی با خدا یافته است
۲۶۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست