از : منوچهر جمالی
عنوان : با طرح اصل « قداست جان وخرد انسان» درفرهنگ ایران، میتوان رژیم اسلامی را سرنگون ساخت
درفرهنگ اصیل ایران ، جان وخرد انسان، مقدس هستند و هیچ قدرتی حق ندارد آنهارا بیازارد . اگر خداهم چنین امری بکند ، اهریمن است و به خدائی پذیرفته نمیشود . با طرح « قداست جان وخرد انسانی » درایران ، رژیم اسلامی ،سرنگون ساخته میشود ، و قدرت آخوندی ، درآینده به کلی ازبین میرود . آنها دیگر نمیتوانند فتوای جهاد وقتل و ... بدهند، و قدرت خود را از دست میدهند . این یک اقدام برجسته تاریخی است . دوستان بیائید ،بیانیه ای با این اصل، به عنوان « برترین اصل قانون اساسی ِ» آینده ایران ، بنویسیم وپیشقدم شده آنرا امضاء کنیم ، تا بزرگترین انقلاب مردمی را درایران راه بیندازیم
۲۶۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨۹
|
از : شافعه وتری
عنوان : خیانت در امانت انقلاب مردم
اوایل انقلاب درحیاط مسجد شنیدم به یک بانوی مسیحی میگفتند، مادر شما کلیسا هم که میروی یک روسری نصفه نیمه می اندازی روی سرت، اینجا هم بالاخره مسجد است. او با همان لهجه ی ارمنی با سادگی گفت، آخرمن کلیسا میروم که خدا را عبادت کنم امّا مسجد می آیم که برای یخچال ثبت نام کنم! سالها طول کشید تا فهمیدم همین یک جمله ی بی ریا معنی آیه ایست که گفت "چه کسی ستمکار تر از آن کسی است که مردم را از مساجد منع میکند" ( سوره ی ۲ آیه ۱۱۴). آری دینی که با سیاست ادغام شود لاجرم با دروغ و نیرنگ و منافع مادی ادغام شده است پس چگونه میتوان از مردم توقع داشت که به مبلغین چنین دینی اعتمادکنند؟! آیا از این سیاستمداران دینی جز سیاست بازی میتوان انتظار دعوت افراد به نیکی و پاکی نیز داشت؟ " آیا مردم را به نیکو کاری امر میکنید و خود را فراموش میکنید( سوره ۲ آیه ۴۴)"
اگر کسی ریگی در کفشش نباشد ادّعای مذهبی بودن قدرتش را نمیکند. آن کس مدّعی حکومت مذهبی است که قصد دارد به خرج دین به قدرت برسد. با استناد به قرآن مبین مشخص میشود که کلاً "اصل ولایت فقیه" بزرگترین افترا به اسلام است ۵ مثال :
۱- لا اکراه فی الدّین ( سوره ۲ آیه ۲۵۶)( در دین هیچ اجباری نیست)
۲- امّا شاکراً امّا کفورا( سوره ۷۶ آیه ۳) (اگرخواستند شاکر باشند نخواستند کافر باشند.)
۳- ما علی الرّسول الاّ البلاغ ( سوره ۲۹ آیه ۱۸) ( رسول جز وظیفه ی ابلاغ ندارد.)
۴- لکم دینکم ولی دین( سوره ۱۰۹ آیه ۶) ( بگو دین شما مال شما دین من مال من)
۵- وعظهم و قل لهم فی انفسهم قولاً بلیغا( نساء/۶۳) ( با گفتاری شیرین آنها را پند ده)
دین برای تقویت مبارزات است نه برای حکومت کردن. زیرا دین با کمک به عمومی کردن مبارزات در بین توده ها قیامهای مردمی را تقویت میکند. قرآن مبین با ذکر مثالهای ملموسی از دیکتاتورهائی چون فراعنه و بدعاقبتی آنها؛ با یادآوری کمکهای خداوندی در صورت پایمردی مردم، امید به پیروزی را در دلها روشن کرده، ایمان و ثابت قدمی درراه مبارزات را افزایش وپیروزی حتمی اراده ی مردم را نوید میدهد.
امّا در این میان عوامفریبانی هستند که با جلب اعتماد مردم نتایج پیروزی را لگد مال کرده و به مردم خیانت میکنند. مانند خیانت بنی عبّاس به نتیجه ی مبارزات مردم به رهبری ابومسلم خراسانی علیه بنی امیّه. این گروه ضد بنی امیه در میان توده های مردم تبلیغ میکردند که خلیفه بایستی وابسته به خاندان پیغمبر باشد( بنی عبّاس) نه از نوادگان ابوسفیان ( بنی امیّه). این تبلیغات در خراسان بیشتر از جاهای دیگر به کامیابی گرائید و به همت جوان پر توانی به نام ابومسلم، عباسیان از قیام مردم برای چیرگی علیه بنی امیّه بهره برداری کردند. مانند آنچه درموردخمینی دیدیم آنها به وعده های عوامفریبانه ایکه به مردم ایران داده بودند وفا نکردند. ابومسلم را با خدعه به سوی خود کشانده وکشتند. ( تاریخ ایران ترجمه ی کیخسرو کشاورزی ص ۱۸۸) درمورد انقلاب ایران نیز وقتی مردم امانت انقلاب خود را به خمینی سپردند او در امانت خیانت کرد. حال آنکه خداوند فرموده است:" خدا به شما امر میکند که امانات را به صاحبان آن باز گردانید ...( سوره ۴ آیه ۵۸)" یعنی همان وعده ای که قبل از پیروزی انقلاب قرار بود به آن عمل شود.
خمینی بحث " اولی الامر" را مطرح کرد امّا او نصف حقیقت را گفت نه همه ی آن را. او آیه ی بعدی یعنی آیه ی مکمّل را نه تنها بیان نکرد بلکه کافربه آن بود. آیه ای که میگوید:" آیا عجب نداری از آنان که به زعم خود به قرآن و کتابهای آسمانی پیشین ایمان آورده اند، امّا اراده کرده اند که دوباره طاغوت را حاکم کنند در حالی که مأمور بودند که به طاغوت کافر شوند ( سوره ۴ آیه ی ۶۰)" و طاغوت یعنی طغیان دیکتاتوری به جای حاکمیّت مردم بر مردم .
۲۶٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بهروز ماهان
عنوان : به آقای سکولار :
آیا به این مقاله ای که نوشتید اعتقاد دارد؟
هدف شما از نوشتن این مقاله و در هم آمیختن این همه نام از افراد مختلف الفکر چیست؟
دوست عزیز ، اینجا آقای نقره کار زحمتی کشیده اند و مطلبی نوشته اند شما مطلبی را وارد کرده ید که هیچ ربطی به مقاله آقای نقره کار ندارد
۲۶۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بهروز ماهان
عنوان : مصاحبه های حضرت امام خمینی ره قبل از انقلاب ۵۷ (ا بینظیرترین انسان غیرمعصوم
بخشی از مصاحبه های امام خمینی ره قبل از انقلاب که معروف است را بی مناسبت ندیدم که در ادامه کار جناب نقره کار با ذکر تاریخ مصاحبه آورده شودو باقی مصاحبه های بعد از انقلاب هم که جناب نقره کار آورده اند
ابتدا نگاهی به آنچه که موسس جمهوری اسلامی ، یعنی امام خمینی در پاریس گفته اند بیندازیم تا بهتر بتوانیم به واقعیت ها پی ببریم.
در پاسخ به رادیو و تلویزیون فرانسه در تاریخ ۲۳/۲/۱۳۵۷، که می پرسد: دریافت شما از حکومت اسلامی چیست؟ آیا منظور این است که رهبران مذهبی حکومت را خود اداره کنند؟
امام می گوید:« خیر منظور این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند لکن مردم را برای تامین خواسته های اسلام رهبری می کنند
در پاسخ نشریه اکونومیست مورخ ۱۸/۱۰/۱۳۵۷، که می پرسد: نقش روحانیت و رهبران مذهبی را در دولت آینده چگونه می بینید؟
می گوید:«روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت دولت را دارا خواهند بود.»
در پاسخ روزنامه سنگاپور استریت تایمز در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۵۷، که می پرسد: شما و رو حانیون در حکومت آینده چه پستی را خواهید داشت؟
می گوید:« من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمی کنیم وظیفه روحانیون ارشاد دولتها است.»
در پاسخ به خبرگزاری رویتر ۴/۸/۱۳۵۷، که می پرسد: در صورتی که شاه استعفا بدهد رژیم جدید جگونه خواهد بود، آیا علما خود حکومت خواهند کرد
؟می گوید:« علما خود حکومت نخواهند کرد، آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند. این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.»
در پاسخ روزنامه لوموند در تاریخ ۴/۲/۱۳۵۷، که می پرسد: آیا شما در نظر دارید که در راس حکومت قرار گیرید؟
می گوید:« شخصا نه. نه سن من و نه موقع و مقام من و نه میل و رغبت من، متوجه چنین امری نیست. اگر موقعیت پیش آید ما در میان کسانی که در جریان مفاهیم وفکر اسلامی مربوط به حکومت هستند، شخص و یا اشخاصی را که مستعد تعهد چنین امری باشند انتخاب خواهیم کرد.»
در پاسخ پرسش روزنامه گاردین ۱۶/۸/۱۳۵۷، هم می گوید:« من خود نمی خواهم حکومت را در دست بگیرم. اما مردم را برای انتخاب حکومت هدایت خواهم کرد و شرایط آن را به مردم اعلام می کنم..»
در پاسخ اکو نومیست که می پرسد: آیا شما قصد دارید آزادی سخن، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و آزادی عبادات را تضمین کنید؟
می گوید: ما به خواست خدای تعالی در اولین زمان ممکن و لازم، برنامه های خودرا اعلام خواهیم نمود. ولی این بدان معنا نیست که من زمام امور کشور را به دست بگیرم و هر روز نظیر دیکتاتوری شاه اصلی بسازم وعلیرغم خواست ملت به آنها تحمیل کنم. به عهده دولت و نمایندگان ملت است که در این امور تصمیم بگیرند ولی من همیشه به وظیفه ارشاد و هدایتم عمل خواهم کرد.»
در پاسخ به خبرنگاران رسانه ها ۱۸/۸/۱۳۵۷، که می پرسند: حضرت آیت الله! برای جانشینی رژیم کنونی، شما خواستار جمهوری اسلامی هستید. چنین دولتی آیا آزادیهای دموکراتیک را برای همه مردم تضمین خواهد کرد؟ ودر چنین دولتی نقش خود شما شخصا چه خواهد بود؟ ضمنا در مورد آزادیهای دموکراتیک می خواهیم بدانیم آیا کمونیستها و مارکسیستها آزادی اظهار عقیده و بیان خودشان را دارند یا نه؟
می گوید:« دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است و برای همه اقلیتهای مذهبی آزادی بطور کامل هست و هرکس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را بعهده دارد، و دولت اسلامی تمام منطقهارا با منطق جواب خواهد داد. واما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی هم که دولت اسلامی تشکیل شود نقش هدایت را دارم.»
آنچه آمد دیدگاههای امام در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود. این دیدگاه ها در برابر رسانه های جهانی عنوان می شود که برای مردم ما در آن تاریخ تنها منبع دریافت اخبار انقلاب و دیدگاههای رهبران انقلاب بودند
امام خمینی در ۱۲ فروردین ۵۸، در ارتباط با رفراندوم تاریخی "" آیا جمهوری اسلامی میخواهید یا نه؟ "" گفتند میزان رای ملت است
امام خمینی در پیشنهاد به رفراندوم آقای بنی صدر رییس جمهور وقت که طبق قانون اساسی بود در خرداد ۶۰ در حضور مردم و حضور نمایندگان مجلس گفت اگر ۳۵ میلیون مردم بگویند بله من می گویم نه !! گفت: ملت موافقت کند، من مخالفت می کنم.
امام خمینی :همه طبق قانون اساسی حرکت کنیم.» منبع: امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۵۷.
حضرت امام خمینی ره در مرداد سال ۵۸ فرمودند :ملت ما برای خربزه انقلاب نکرده است : ""اقتصاد ماله خره ""
""
۲۶۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨۹
|