از : قیصری
عنوان : حمیدِ همیشه
حمید را خیلی وقت است که میشناسم. بنا به مناسبات دوستی و فامیلی و کاری زودبهزود همدیگر را میدیدیم و از زمین و زمان حرف میزدیم. مخصوصا این اواخر که شبانهروز با او زندهگی کردم. حمید با آن حافظهی ابلیسیاش دایرهالمعارف زندهای بود از تاریخ ۵۰ سال اخیر. سیرِ تاریخِ این ۵۰ سال با آن لایههای متعدد و تودرتویاش چنان در ذهن حمید ساختیافته و معین بود که گویی در تمامِ صحنههای تاریخ اجتماعی این سالها شاهدی فعال بوده است. پروژهای را که قرار بود با حسن شمسآوری برای پروردن نگاهی جامع به تاریخ رویدادهای معاصر دراندازند و بسازند با مرگ زودهنگامِ حسن و حمید آغاز نشده پایان گرفت. باشد که یاران حمید و حسن «تا نمردهاند» مشاهدات و استنتاجات خود را به روز کاغذ یا فایل الکترونیکی بیاورند تا آگاهی نسلهای بعد برای برساختن دنیای نو غنیتر شود.
۲۷٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣٨۹
|