سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سخنی با آقای فرخ نگهدار مبارز دیروز - سیامک طاهری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهروز ماهان

عنوان : رابطه مقاله ‎""خمینی هم انسانی مسله بقیه همه انسان ها ‎"" با مقاله "رسالت روشنفکران ما افروختن یک شمع است." چیست
عنوان : من به دفاع از نام انسانیت ، از آقای نگهدار در دادگاه حقوق بشر اعلام جرم میکنم
آنهایی که ضد بشر مینویسند در بستراندیشه تاریخ انسان ها ، مهره هایی سوخته بیش نیستند

آقای فرخ نگهدار، این شخص ۳۱ سال است که چشمان خود را به روی حقیقت و حقوق بشر بسته است
آقای نقره کار و پیمان عزیز : اگر به کلیه مقالاتی که آقای نگهداراز قبل از انقلاب تا کنون نگاه کنید در می یابد که نظریات ایشان، اساسا به سازمان چریک های فدایی خلق شباهتی نداشته است اما ایشان در سازمانی به آن زیبایی و آن نام پر شکوه ، رخنه کرد و آرمان های آن سازمان را از اساس به بیراهی و به بی هویتی کشاند.ا
آقای نگهدار البته که آزاد می بود و هست که هر نظری داشته باشد اما ایکاش با حزب و یا گروهی همکاری میکرد و عضو میشدکه نظراتش با پایگاه طبقاتی و حزبی که عضو آن بود تطابق میداشت همان طور که خوشبختی مردم ایران با تکیه بر اعتمادی که به خمینی کردند از بین رفت خوشبختی بسیار کسانی که به سازمان چریک های فدایی خلق دل بسته بودند توسط اعتمادی که به این سازمان داشتند توسط آقای نگهدار بر باد رفت !!!!
جالب توجه است که سازمان اکثریت مگر به قحطی تئوریسین دچار شده است که هنوز بعد از ۳۱ سال از مهره سوخته ای مثل ایشان ، دست بر نمیدارد و نام پر شکوه گذشته خود را با یک معذرت خواهی به ملت ایران ادا نمیکند ؟ هر چند که آقای بهزاد کریمی ، در مقاله ای که چند وقت پیش نوشتند به یک معذرت خواهی اشاره داشته اند.
اکنون , آقای نگهدار ، اینطور مینویسد که :
"... این که فکر کنیم آقای خامنه‌ای آلوده به تمام رذایل بشری است همانقدر اشتباه است که او را رهبری فرزانه‌ای بپنداریم که بر دامن کبریاش ننشیند گرد. او هم انسانی است مثل بقیه انسان‌ها.
هر کس بود – اگر ۲۰ سال در قدرت مانده بود – از او همین تصوری ساخته می‌شد. زیاد فرق نمی‌کند که آن فرد آیت الله خمینی باشد، ناصرالدین شاه باشد، استالین باشد، موگابه باشد، یا محمدرضا...." ( فرخ نگهدار, تارنمای ایران امروز , رهبران جنبش سبز و رهبری جمهوری اسلامی ایران, مهرماه ۱۳۸۸- اکتبر ۲۰۰۹).
آقای نقره کار به درستی نوشته اند که :
انسان دانستن موجوداتی چون خمینی و خامنه ای, که یکی از اقلام جنایت های شان شکنجه و اعدام ده ها هزار انسان به گناه دگراندیشی و مخالفت است, و نیز طرح این حکم بی ربط که این دو ولی فقیه, "انسان هایی مثل همه ی انسان های دیگر" هستند, توهین آشکار به انسان و انسانیت است.
هر کس که به تعریف های انسان ، و علوم روانشناسی ، انسان شناسی ، حقوق انسان ها ، آشنایی داشته باشد به خوبی در مییابد که همردیف قرار دادن جنایتکاران با انسان و انسانیت ، آنهم در عصر کنونی یک جرم است چطور ممکن است که کسی به استهلاح ، سابقه ۴۰ سال سیاسی را یدک بکشد و چنین خطای فاحشی کند ؟ ایشان این همه اعلام جرم بر علیه قاتلین و جنایتکاران وبر علیه بشریت را تاکنون مشاهده نکرده اند ؟!!!
در اصول حقوق بشر و قوانین اساسی آلمان آماده است که :
حقوق انسان خدشه ناپذیر است و ذاتی کرامت اوست سی اصل حقوق بشر ، جزو حقوق اساسی انسان شناخته شده است قتل و اعدام محکوم شده است و از قوانین اساسی حذف گردیده است
هر کس که قتل انجام دهد قاتل نامیده میشود و نام انسان از قاتل سلب میشود تنها به شکل ظاهری بشر ، نباید نام انسان بر او گذاشت
همگان میدانند که انسان و انسانیت ، مفهومی تاریخی و تکاملی را طی کرده است و اکنون ، انسان امروزی ، انسان عصر اتم و مدرن ، انسان عصر علم و دانش ، انسان عصر خرد و حقق بشر ، انسانی است که حقوقدیگران را نیز رعایت کند قانون گرا و مدنی باشد از قتل و اعدام نه تنها به پرهیزد بلکه به شدت آنرا محکوم کند بشر ، با زبان ، کار ، و تفکرو تعقل ، راه تکامل را طی کرد و دوران های برده داری ، فئودالی ، سرمایه داری ، مدرنیته و حقوق بشر را تجربه کرده است و به انسانیت کنونی رسیده است هر گاه شخصی در دوره کنونی ، فاقد تفکر و تعقل و خرد انسانی و احساس انسان دوستانه باشد آیا به صرف اینکه شکل فیزیکی او ، شکل انسان است ، یا از نظر بیولوژیک ،همگی از اندامهای مشابه بر خوردارند میتوان نام انسان روی همگان گذاشت؟به خصوص که قتل و دستور جنایات هم داده باشد، آیا موضوع انسان ، در حیطه سیاست ، وروانشناسی و جامعه شناسی و انسان شناسی با حیطه بیولوژیک یکی است ؟ آیا این تفکر و خرد افراد نیست که انسان ها را از هم متمایز میسازد ؟ و اساسا تمامی این تلاش های بشری و مبارزات برای چه منظوری است ؟
آقای نگهدار ، تا کنون در حیطه سیاست و حکومت نظرات اصلاح طلبی ارائه میداد و هر گونه خطا و یا درستی در اندیشه ایشان را به تاریخ میشد سپرد آقای نقره کار نوشته اند که این نوع اصلاح طلبی ، پیش از اصلاح و تغییر دیگران نیاز به اصلاح و تغییر خویش دارد.که من شخصا، اینگونه مغرضان و کج اندیشان را ، اصلاح پذیر نمیدانم
ایشان ، اکنون به جز سیاست که بدان مشغول بودند ، در زمینه جامعه شناسی و انسان شناسی و روانشناسی انسان ها ، تئوری جدید ، (جنایات کاران انسانی مثل همه انسان ها هستند ) را ارائه داده اند و اندیشه ها ی جدید و غیر باوری ارائه داده به طوریکه قاتل و انسان را یکی قرار داده ، جنایتکار را هم ردیف آزادیخواهان و انسانها قرار داده و توهین به انسانیت را به حیطه علوم انسانی هم کشانده است صفات حیوانی را مثل قتل و جنایات را در انسان شناسی خود افزوده گاندی و ماندلا در تئوری ایشان در کنار هیتلر و خمینی قرار گرفته و مرتکب مسمومیت در اندیشه های آزادی خواهی انسان ها و تعریف انسان و حقوق بشر شده اند .
۲۹٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : پوزش از نشناختن همه نوع اسامی «گلها» در زبانهای محلی ایران
جواب من در مورد برداشت غلط و اشتباه آمیز خانم رمضانی از واژه «اشغالگر» و راجع باقلیتهای ملی و مذهبی ایران حذف شد.
۲٨۱۱۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : چپ ایرانی انتقاد پذیر نیست

عنوان : متحجر و اصول گرا است . تابع کشور پدر خوانده روسیه است . بنابر این حرکت منطقی امثال نگه دار را نمیتواند بپذیرد !
چپ ایرانی انتقاد پذیر نیست . از اصلاح کردن و به روز کردن خودش از مذهبی ها بیشتر وحشت دارد . چپ رشد نیافته استالینیستی است
متحجر و اصول گرا است . تابع کشور پدر خوانده روسیه است . بنابر این حرکت منطقی امثال نگه دار را نمیتواند بپذیرد !
آنوقت مرتب به سروش و گنجی و یزدی و تاج زاده و داریوش همایون طلبکارانه میگوید بیشتر خودتان را بزنید
قبول نیست . خودتان را اعدا م کنید بگوید مارکسیست ها فقط راست میگن شاید ما اجازه دهیم شما بمیرید
آنوقت ریس دولت فعلی قرقیز همان حاج خانم وزیر خارجه انقلاب مخملی است و همان حاج خانم مقام ارشد حزب کمونیست اسبق ! کشتار هم میکند بدتر از کشتار خلق کرد در هر ۳ رژیم ! اشکال حقوق بشری هم ندارد . اما اسرائیل وای وای ...
۲٨۱۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : سخنی کوتاه با حافظهی تاریخ
دوست عزیز شما که بیشتر به جای نقد نوشتهی نو یسنده به نقد کامنت من پرداختی
ببنید شما حتی از درک و فهمیدن نام من نیز عاجز بودی و نتوانستی درک کنید که شلیر در کردی اسم یک گل است و اسمی برای زنان و اظهار داشتی آقای رمضانی خوب فقط همین نکته ساده تفاوت زمین تا آسمانی ناهمگونی ملتهای ایران را میرساند که ایران هیچ وقت یک هویت سیاسی ، زبانی،فرهنگی، اقتصادی یک دست نبوده و به یک عبارت ایران یک ملت نیست و ما ملتی به نام ملت ایران نداریم این روزها مد شده که ایران گراها در مقابل خواست عادلانهی ملت کرد ما را به تاریخ رجوع میدهند آنهم تاریخ ۲۵۰۰ سال پیش که معلوم نیست چه معجونی بوده و ما درست بر عکس شما هر چند که میدانیم ملت کرد از قدیمیترین ملل ساکن خاور میانه ( مزوپوتامیا ) هست ولی این فقط تاریخ است و ربطی به زندگی انسانهای امروزه ندارد به یک عبارت به من کرد چه مربوط است که کوروش و داریوش چه زهرماری بودند یا نبودند یا اینکه جنگ چالدران و چه اتفاقی افتاد یا اینکه شما ها چگونه امپراطوری شاهان جبار قدیم را دوباره باز سازی خواهی کرد و آذربایجان افغانستان پاکستان عراق و بین النهرین تا صحرای سینا را دوباره به این امپراطوری موهن ایران بر میگردانی آنچه که به من به عنوان یک کرد مربوط است این است که مردمانی هم اکنون ۲۰۱۰ در سرزمینبه نام کردستان زندگی میکنند و میخواهند حاکم بر سرنوشت خود باشند ملت کرد فهم و شعور سیاسی آن را دارد که حتی در رابطه با سرزمین خود را به یک رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل بگذارد برای ماندن در ایران یا جدائی شما چه ؟ آیا انقدر دمکرات و آزادیخواه هستی که به این سوأل گردن نهید ؟ که خواست داوطلبانه بودن در کنار شما یا نبون آن را قبول کنید باقی مسائیل خزعبلات و خلت مبحث است که ما موزائیک هستم شما اقوام هستید، ما ۱۰۰۰ ها سال با هم زندگی کردیم کردها اصیلترین ایرانها هستند کردستان بخش لاینفک ایران است و ۱۰۰۰ و ۱ بهانهی دیگر هم اکنون مبارزهای در کردستان برای کسب حقوق ملی در جریان هست چه شما را خوش بیاد یا نیاد و هیچ نیروی در جهان قادر نخواهد بود آرزوی یک کردستان آزاد را در نهایت از ملت کرد سلب کند .

در مورد بحثتان باز باید عرض کنم جناب ۵۰ سال پیش تعداد کشورهای مستقل و عضو سازمان ملل ۵۰ کشور بود امروزو تعداد آنها به ۲۰۰ کشور رسیده یعنی عرض ۵۰ سال ۱۵۰ کشور مستقل به تعداد کشورهای سازمان ملل اضافه شده و این۱۵۰ کشور مستقل از آسمان به زمین نیفتادند همه مثل ایران در کشورهای چند ملیتی بودند و مستقل شدند و نشانی از امپراطوریهای قدیم نمانده هیچ کشور در دنیا به اندازه یگوسلای در هم ادغام شده نبوده به غیر از ملت کوسوو تقریبأ بقیه همه یک ملت بودند فقط با مذاهب جداگانه و همه زبان صرب و کرات داشتند ولی امروز همان یگوسلاوی به ۶ کشور مستقل تبدیل شده لطفأ نفرمائید ایران یگوسلاوی نیست چون وضعیت ایران به مراتب از یگوسلاوی سابق و حتی عراق بدتر است باور بفرمائید در یک خلاء قدر سیاسی وضعیت ایران انقدر بد است که تکهی بزرگش گوشش خواهد بود دست از تمامیت خواهی و امپراطور بازی بردارید و حقوق دیگران را به رسمیت بشناسید
۲٨۰۹۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : آراس

عنوان : نگهدار با چه مبارزه کرده بود؟
مبارز دیروز؟ دیروز کی بود؟ او که از اول به قدرت رسیدن ملایان نوای حمایت از آنها را نواخت و زمانی خواستار مسلح شدن پاسداران ارتجاع به سلاح سنگین بود و هم زمان تمام توان خود را بکار برد که سازمان اکثریت را در حزب توده ادغام کند که آن حزب با پررویی بی همتا مدعی بود که در خط "امام خمینی" بود. او چه مبارزی بود که از سرکوب نیروهای مخالف ملایان هفت خط به وجد می آمد و به مریدان سازمانی رهنمود می داد که به "برادران پاسدار" برای حفظ انقلاب ملاخور امداد برسانند.
آقای طاهری از خرج همسایه برای نگهدار مایه گذاشته است که او را مبارز دیروز می نامد. نگهدار دوست خوبی برای جمهوری اسلامی بود اما دریغ که آنها قدر دوستی ندانستند و یا در ظاهر آن را نشان ندادند. روشنفکران و مبارزان ایرانی این نام را مترادف با سرافکندگی و فریبی تاریخی می شناسند.
۲٨۰٨۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : یک بحث جنبی
در مورد دوستی هم که درباره تاریخ کردستان و تعلق تاریخی آن به ایران نوشته اند باید گفت خوب که شما خودتان کلی سلسله و پادشاهی ذکر کرده اید که هیچ ربط تاریخی به ملت پارس ندارد. دوست گرامی، ملت با مشخصه های تاریخی، اجتماعی و اقتصادی آن دیرگاهی نیست که پدید آمده و پیدا کردن چیزی به نام ملت ایران در مثلا ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ سال قبل یک سوء برداشت است اگر نگوییم یک جور خودستایی تاریخی. چیزی که بنام ایران می نامیدش در دو تا سه هزار سال گذشته یک قلمرو متغیر و ناپایدار بوده مثل تمامی امپراطوری های کهن. طبق تحلیل شما بسیاری از ملت های موجود کنونی را نباید ملت نامید و امکان شکل گیری دولت ملت های جدید را به کلی نفی کرد که مغایر با واقعیت موجود است.
۲٨۰٨۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : دو کلمه حرف حساب نگهدار
نگهدار و سابقه اش در جنبش ایران بر همه آشکار است، و مواضع وی در قبال جمهوری اسلامی و همکاریش در سرکوب نیروهای مبارز دهه شصت غیرقابل بخشش اما نوشته اش که فارغ از هیستری اسراییل ستیزی - که فصل مشترک اسلامیون و روشنفکران ما از روزگار قدیم است - است به نظرم درست و واقع بینانه است. به قول دوستانی که در پایین کامنت داده اند نقادان نگهدار هیچگاه از کشتار در چچن، دارفور، سریلانکا، ترکستان، ووو با ابعادی بسیار گسترده ار تر سرکوب مردم غزه ککشان نمی گزد اما فوری برای غزه و فلسطین دست به قلم می شوند. پس بدا بحال مردم بیچاره جنوب سودان و دارفور که هیچ دلار نفتی و هیچ روشنفکر اسلام زده ای گوشه چشمی به سوی آن ها ندارند. از مردم فلسطین حمایت کنیم اما با به همان اندازه دیگران، و دیگر ملت های تحت سرکوب را حمایت کنیم همانند فلسطینی ها. آقای نگهدار هم آنقدر خبط و خطا داشته که بهتر است به آن ها بپردازیم تا این دو کلمه حرف حسابش.
۲٨۰۷۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : «چپ» سنتی ایران از «طلا» گشتن پشیمان گشته و طالب «مس» شد.
اینکه بعضی از جانبداران «چپ» از «طلا» گشتن پشیمان شده و مجددآ طالب «مس» گشته اند، نباید مورد تعجب قرار گیرد. «چپ» ایران هرگز از یک بلوغ سیاسی مستقل برخوردار نبوده و همانند و حتی بیشتر ازدیگر جریانهای سیاسی ملیون ایران تحت فشار استبداد و خشونت قادر نشد «آزادانه» رشد و «رسالتی » هرچند ناچیز را دربر داشته باشد.البته خصوصیات چندگانه «روشنفکران» و چندرنگی آنان بجهت تقبل تعبدی نظریات «علمی و چپ نما» و عدم دارا بودن استقلال برداشت از مقولات سیاسی بین طیف «چپ دوآتشه» تا «چپ مرتجع» در گیر است. جابجای «چپهای» سابق در صفوف علمداران استبداد مربوط بامروز نیست. این نمونه ها در گذشته بوده و در آینده هم وجود خواهند داشت. و اما درمورد بیان آقای رمضانی که در ضمن نشاندادن «حقانیت» اسراییل در منطقه اشغالی، نظر داشتند «..بله من حد اقل ۴ کشور بغیر از اسرائیل در منطقه میشناسم که خیلی وحشیانتر از اسرائیل سرزمین ملت کرد را اشغال کردهاند و بیش از ۸۰ سال است کرد کشی میکنند و ملت کرد را جنوساید میکنند و سرزمین کردستان را اشغال کردهاند و از مجازاتم مصون بودهاند مگر حضور ۵۰۰۰۰۰ نیروی مسلح وحشی در کردستان و کشتار ملت کرد در ۲ رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی کمتر از جنایات اسرائیل بوده ؟...اینها قطرهای از دریای اوحشی گری و اشغال سرزمین کردستان است توسط کشورهای اشغالگر ایران ، ترکیه ، سوریه ، و قبلأ عراق ..». گذشته از اینکه این بیان از نظر تاریخی نادرست است و دارای هیچ ارزش اطلاعاتی صحیح هم نیست، حتی در خور نقد معمولی هم نباید باشد. ولی فقط بجهت اطلاع جوانان لازم بتذکر تاریخی است. کوردستان در سال ۱۵۱۴ بعد از جنگ چالدران میان عثمانی و ایران تقسیم شد. بعد از جنگ جهانی اول (توسط انگلیستان) نیز به ۴ بخش تقسیم گردید. دولت های متصرف همیشه نگران این بودند که کوردها زمانی بخواهند دوباره در کنار هم و در مرز جغرافیایی مشترکی باشند..» اینان براساس این دروغگویی تاریخ، ایران را «اشغالگر» منطقه کردستان «آزاد» مینامند وعمدآ و دانسته برای نیل بهدفهای تجزیه طلبی خود از بیان واقعیت طفره میروند که قبل از ۱۵۱۴منطقه کردستان در کجا قرار داشت. ما با هم ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (در انترنت) راجع به کردستان را مطالعه مینمایم. «.. کردستان نامی است مناقشه‌انگیز با تعاریف مختلف که برخی در سال‌های اخیر برای اشاره به مناطق کردنشین غرب خاورمیانه به‌کار برده‌اند ولی این نام در منابع تاریخی تنها از سال ۱۱۵۰ میلادی برای محدوده‌ای در غرب ایران آن زمان کاربرد داشته‌است. هم‌زمان با روی کار آمدن ترکمن‌های سلجوقی (۵۱۱ ق.) و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستان در محدوده ایالت کوهستان (جبال) ایران تأسیس گردید و نام کردستان برای نخستین بار ساخته و استفاده شد. تمام سرزمین کردنشین امروزی از زمان امپراتوری ماد تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایالات ایران بود. مردم کرد دارای تاریخ مشترک با ایرانیان، اعراب و ترک‌ها هستند و به گویش‌ها و لهجه‌های زبان کردی سخن می‌گویند. کردها در سراسرایران پخش هستند. بخش عمده سرزمین کردستان بر اثر حمله امپراتوری عثمانی به ایران در جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی از ایران جدا گردید، و امروزه به نام کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه ضمیمه خاک کشورهای ترکیه، عراق و سوریه گردیده‌اند. پس از جنگ چالدران نیز مناطق جدا شده بارها بین ایران و عثمانی دست به دست شده‌اند...»
۲٨۰۲٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : Omid Ghadimi

عنوان : گفتگو با آقای نگهدار
با عرضه سلام خدمته شما عزیزان
سوالی که برای من بارها مطرح شده اینست که چراه سخنان و گفتگوهای آقای نگهدار ( که هیچ منطقی درانها پیداه نمیشه) در سایته اینترنت نوشته میشه و در موردش بارها بحصو گفتگو میشه. به نظره بنده چنین بحسایی با آقاه نگهدار :
۱) یک تایدیهه و مهم دانستن نظرات آقای نگهدار هست
۲) یک انرژی هنگفتی از انسانها گرفته میشه. این انرژی باید صرفه مسائلی مهمتر از گفتگوهائی آقا نگهدار بشه.
با عرضه معزرت ، اگر اشتباهه فارسی وجود داره. من ادیتوره فارسی نداشتم. ممنون میشم اگر خودتون صحی کنید. من ادیتوره فارسی نداشتم . خیلی ممنون .
۲۷۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

    از : فرامرز خاجیان

عنوان : آقای طاهری «غصب » یعنی چه؟
دوست نادیده سیامک طاهری ، محترما رخصت میخواهد تا چند کلمه ای در باره ی «زمانه ی سخت » با شما صحبت کنم. قبلا باطلاع شما میرسانم که از همان پیش از عزیمت «کشتی غزه » اخبار را کنجکاوانه دنبال میکردم و از تمام شخصیت های هنری فرهنگی که در قبرس منتظر حرکت بودند بار ها و بارها شنیدم که معتقد بودند اعم از اینکه آنها به غزه برسند یا نرسند توجه جهانیان بدون روش های رادیکال و مسلحانه که اغلب از جانب حماس و امثال آنها علیه اسرائیل بکار میرود جلب خواهد شد و مبارزات مسالمت آمیز و صلح طلبانه محبوبیت بیشتری پیدا خواهد کرد .

بعداز شیبخون اسرائیل وقتی با یک نویسنده ، یک کارگردان سینما و یک وکیل مجلس سوئد که شاهد عینی کشتار بودند مصاحبه کردند آنها شوکه بودند که اصلا فکر حمله ی اسرائیل را نمی کردند و دقیقا اسرائیل با حمله ی خود تلاش کرد که این آکسیون هم به جنگ نظامی علیه غیر نظامیان تبدیل شود تا به رشد مبارزات مسالمت آمیز کمک نشود. اسرائیل تلاش می کند از تمام مبارزات مسالمت آمیز مردم جهان برای رهائی فلسطین ، حتی بیرون از مرزها ی اسرائیل ، سوژه «تروریسم » را همیشه مطرح نماید.

حمایت جهانی از مردم غزه و علیه اسرائیل در ۳۱ ماه مه دلگرم کننده بود و دیروز دولت اسرائیل کمی از محدودیت ها محاصره ی غزه را کاهش داد. اسرائیل خودش از همه دولت ها بهتر می داند که چه فاجعه ای آفرید.

من هم از برخورد نگهدار تعجب کردم ، در پای نوشته ی فرخ نگهدار «"رسالت روشنفکران ما افروختن یک شمع است." کامنت گذاشتم می توانید در آرشیو اخبار روز مطالعه کنید. شماره ۲۷۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۸۹ عنوان : صبور باشیم ! حق با ما ست !

این ها را نوشتم که بگویم : این بدان معنی نیست که آدمها که طرفدار فلسطین هستند همه «راستین » هستند و طرفداران اسرائیل همه «اهریمن» و بین این دو « بی تفاوتها» قرار دارند.

باید دید که طرفداران فلسطین و اسرائیل کدامند و عملکرد های آنها چگونه ست . بقول ناصر کاخساز که یکی از امضا کنندگان بیانیه ۷۲ نفر ست .بعدا یادداشت اصلاحیه منتشر کرد که در نوشتن بیانیه اشتباهاتی صورت گرفته و از جمله ارتباط دادن آن به جنبش سبز می باشد. ناصر کاخساز تاکید کرد که باید در این مواقع بر ماهیت ضد حقوق بشری این وقایع ایستاد و با سایر مسائل مخلوط نکرد.

من فکر می کنم شما بجای حمایت انسانی از مردم غزه وارد بحث کاملا عقیدتی با فرخ نگهدار شده اید که نه تنها کمکی به روشن شدن موضوع نمی کند بلکه سئوالات دیگری به وسط میاید . من تلاش میکنم این موضوع را برای شما باز کنم.

فرموده ا ید : «... این نگارنده از جمله امضا کنندگان بیانیه مزبور نیست و متن بیانیه را نیز در دست ندارد. اما شیوه نگارش آقای نگهدار و گروهی از مبارزان سابق مقیم خارج که می کوشند در پشت ماسک صلح طلبی و آزادی خواهی دوغ و دوشاب را یکسان جلوه دهند برایم آزار دهنده است ..»
آقای سیامک طاهری فقط با فرخ نگهدار طرف حساب نیستند !

فرموده اید :« داستان خسته کننده صلح آنچنانی را نیز برای ما تکرار نکنید. صلح یکی از والاترین و ارزنده ترین خواست های انسان های پیشرو است....»
ممکن ست با دید امروزی خود انسان پیشرو را تعریف فرمائید و چند مثال مشخص ارائه فرمایئد . آیا خانم شیرین عبادی
انسان پیشرو ست یا فقط آنها که شهید شدند؟

فرمود ه اید : « . سال ها است که سازمان آزادیبخش فلسطین می کوشد تا از راه مذاکره و گفتگو با اسراییل به صلح دست یابد ولی حاصلی جز قتل تبهکارانه یاسر عرفات به دست نیاورده است. ..»
آقای طاهری پروسه ی صلح از زمان کمپ دیوید وبا نقش تعیین کننده انور سادات شروع شد شما در آن زمان نسبت به به جو مبتذل حزبالهی ها و چپ سنتی «عتنر سادات» چه موضعی داشتید و نسبت به مخالفان سادات چگونه برخورد میکردید او اولین قربانی صلح نبود و طنز تاریخ ست که قبل از یاسر عرفات اسحق رابین را نیز با «تیر غیب» نیروهای متعصب «یهودی » از پای در آوردند ما بعداز انقلاب در بحث های درون سازمان فدائیان بروشنی از همزیشتی دو ملل دفاع میکردیم. شما چگونه میاندیشید ؟

فرموده اید : « اگر قرار بود با التماس و خواهش غارتگران حقوق غارت شده گان را به آنان برگردانند که هرگز زحمت غصب این حقوق را بر خود هموار نمی کردند.»
از شما انتطار نداشتم ! موضوع اشغال و تجاوز ست که با حقوق بین الملل و ادبیات مدرن باید صحبت کرد.

نتیجه:
بزرگترین خطای رایج در بین ما فعالان سیاسی ، تحلیل های سیاسی برای هر موضوع ساده و پیچیده ، بدون مطالعه ،فاکت و شواهد معتبر می باشد از این منظر من هم شدید از فرخ نگهدار تعجب کردم که در هنگامه ی کشتار سرنشینان کشتی غزه که یک فاجعه ی حقوق بشری ست و مثل تمام بزرگان جهان در یک یا دو جمله اسرائیل را محکوم کردند. ایشان مقاله ای نوشت و نخست وزیر «نیمچه » حزب الهی ترکیه را با احمدی نژاد مقایسه کردو مثالی را مقایسه کرد که اصلا ربطی به موضوع روز « شبیخون اسرائیل » نداشت..

شما نیز از این موضع استفاده کرده و بدون خواندن نامه ی ۷۲ نفر به برخورد با فرخ نگهدار پرداختید در حالیکه در بین حرفهای شما ابهام بسیارست.
۲۷۹۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست