عنوان : آزادیخواهی همیشه و همه وقت دارای یک معنی است
برداشت از مفاهیم و مقوله های اجتماعی از جمله آزادیخواهی، جانبداری از حاکمیت مردم بردم و درادامه این راستا هم مخالف هرنوع استبداد‌(شه و شیخ و حاکمیت هر ایدولوژی دیگر) وجانبداری از جناح ضدفاشیست و... که بیشک در محدوده برداشت «ذهنیتی» قرار دارد. همه ما کم وبیش با «ذهنیت» باطراف خود، شب را بروز و روز را بشب میرسانیم. آزادیخواهی وآزادمنشی همان معنی را در انقلاب مشزوطه داشت که در سی سال پیش و یاامروزه در ایران دارد که مردم با هزینه فراوان دنبال آن هستند. و با تغیر زمان معنای اصلی آن هرگز کمرنگ و بی اثر نمیشود، ولی «فرصت طلبان» فصلی قادرند که در زمانهای متفاوت «معنی» خاص و جدیدی فرضآ از مفهوم آزادیخواهی و یا ضداستبداد بدهند و آنوقت میتوان گفت این عناصرهستند که سیاست « یکی به میخ و یکی به نعل زدن» بعنوان اساس کار «فعالیت سیاسی» خود میدانند. شما چون آنقدر «دموکرات» هستید، هرگز قادر نخواهید بود، طرفداران آزادی را با طرفداران استبداد «آشتی» بدهید. من بدیگر اندیشان همسو هرگز با احساس « نفرت» برخوردی نداشتم ولی نفرت خودرا از جانبداران استبداد گذشته و امروزه کتمان نمیکنم.چون آنان را مسول اینهمه کشتار و خرابی و دربدری مردم ایران میدانم.(پاسخ به ۲۸۸۹۵ : ۱۱ تیر ۱۳۸۹)
۲۹۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

عنوان : تا کی پلمیک و نفرت پراکنی
من متن کوتاهی چند روز پیش ارسال کردم ولی نمیدانم چرا در اظهار نظرها نیست. من آنرا مجددا ارسال میکنم و امیدوارم حذف آن دلایل فنی داشته باشد
آقای مقصودی از نوشته شما متاسف شدم. بخصوص به این دلیل که شما خود را عضو شورای مرکزی جمهوری خواهان لاییک دمکرات که من به آن سمپاتی داشته و در اجلاس اول آنان در پاریس شرکت کرده بودم معرفی کرده اید و امیدوارم که شما تنها کسی در رهبری این سازمان باشید که پاسخ یک مقاله جدی را با پلمیک و اتهاماتی که هیچ ربطی به آن نوشته ندارد میدهید. من پس از نوشته شما دوباره به نوشته ایشان مراجعه کردم و یک کلمه راجع به جمهوری اسلامی و موسوی در آن نیافتم. ایشان میگوید که فعالین سیاسی با دید حزبی در فعالیت های حقوق بشری شرکت میکنند و شما میگویید چرا نباید سازمانهای حقوق بشری با پرچم خود شرکت کنند. آیا فکر نمیکنید که کسی که طرفدار اتحاد است باید زبان دیگری داشته باشد. نه اینکه نوشته اش افشاگری باشد و عنوانش اتحاد خواهی
متاسفم
۲٨۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۹       

عنوان : از کوزه همان برون تراود که(درهرزمان) دراوست، از شما همیشه یک احساس برتری قوی نسبت به دیگران به بیرون می تراود.
جناب شما تافته جدا بافته ای از دیگر جائزالخطاها نیستید، این احساس برتری تان را کنار بگذارید. شما همیشه یکی به میخ و یکی به نعل می زنید و ذهنیتی دارید که متعلق به سالهای ۴۰ و ۵۰ است و بدرد امروز نمی خورد. نفرت نسبت بدیگرانی که مثل شما فکر نمی کنند در شما خیلی قویست و گوشت تلخی شما را اکثرا تحمل می کنیم. انقدر راجع به دیگران به قضاوت ننشینید و قبول کنید که دمکراسی یعنی اندیشه های گوناگون و نه یکسان اندیشی.

از کوزه همان برون تراود که(درهرزمان) دراوست، از شما همیشه یک احساس برتری قوی نسبت به دیگران به بیرون می تراود. انقدر به دیگران ایرادهای نابجا نگیرید. موفق باشید.
۲٨٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : از کوزه همان برون تراود که(درهرزمان) دراوست
بسیار باعث تآسف است که این سایت بیشتر و بیشتر «محل» نشر افکار ضدایرانی، نژادپرستان و صیهونیستیهای طالب جنگ و جریانهای مشکوک شاهپرستان قرار گرفته و اصولآ نظریات مندرج شده بیشتر خالی از تحلیل و نقطه نظرهای روشنگرانه «سیاسی» است. و این «نظریات» که بیشتر جنبه فحاشی و تویین بمردم و ملیون ایران دارد،بدون «بازرسی» مدیران نشر پیدا میکنند.نمونه اش، زیدی که در چند مدت اخیر با همان انشاء و قلم و زیر «پوشش» نامهای مختلف مشغول «دُرافشانی» است(مانند «توده مردم»).
واقعیت اپوزیسیون امروزی ایران با اپوزیسیون تخیلی ایران بسیار فرق دارند.یکی از پی آمدهای سیستمهای استبدادی، عدم رشد سالم و انسجام یافته نیروهای ملی کارساز (صرفنظر از دوران کوتاه آزادی قبل از کودتای ارتجاع ۱۳۳۲) از بطن جامعه ایران بود. این کمبود انقلاب ۵۷ را بانحراف کشاند و امروز بعد از سی سال هنوز درداخل و خارج بشدت احساس میشود. نیروهای ملی و آزادیخواه ایرانی هنوز قادر «بتحمل» یکدیگر بعلت خود محوری بودن، نیستند.تا تشکیلات سیاسی ایران برشد و بلوغ کافی برسد، بنظر میرسد برای خنثی سازی دوران بیش از ۶۰ سال دیکتاتوری و خفقان در جامعه، «هزینه» فراوانی باید متحمل شد.فقط با طرح سوال که این و یا آن گروه در این مدت «چکار» کرد، بهترین شیوه آنست که اول این سوال را از «خود» شروع نمایم.رابطه منطقی «کل» به «جزء» و بالعکس آن باید نمایان و شفاف باشد.
۲٨٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : با اظهار تاسف
چندی پیش در اخبار روز یاد داشت هائی را می خواندم که به اخبار روز انتقاد شده بود که گاها" سانسور می شود و گاها" یاد داشت هائی را از ستون نظرات شما پاک می کنند!!! باورم نمی شد. تا اینکه در تاریخ یکم زولای یاد داشتی در نوشتار آقای محسن مقصودی در درباره اعتقادات نظری آقای فتاپور نوشتم و اظهار داشتم که ایشان از همان روزهای اول استقرار حکومت اسلامی خط امامی بودند و امروز هم این سیاست دنباله روانه ادامه دارد و دنباله روی از آقایان میرحسین موسوی و کروبی از جانب ایشان مساله عجیبی نیست و سیاست دنباله روی ایشان ادامه دارد. متسفانه بعد از ظهر همین روز شاهد بودم که این یاد داشت از نوشتار آقای مقصودی حذف شده. اگر این امر صحت داشته باشد و این یاد داشت به دلیل تکنیکی پاک نشده باشد باید بگویم که چنین سیاستی درست نیست و مفایر با اعتقادات دمکراتیک و آزادیخواهانه مسولین و نویسندگان اخبار روز است. این حق شما است که اگر یاد داشتی دال بر اهانت و توهین بود پاک کنید ولی پاک کردن نقد نظرات سیاسی افرادی چون فتاپور و همفکران ایشان در سازمان فدائیان اکثریت و حزب توده که تشکیل دهنده اصلی حمهوریخواهان ملی نیز هستند و در راستای شکوفائی جمهوری اسلامی و حکومت رحمانی = اسلامی آقای میرحسین موسوی و کدیور و هم کیشان ایشان حرکت می کنند و رهبری فرزندان امام امت را
تبلیغ می کنند نه اقدامی درست که مخالف دمکراسی و بیان اندیشه است. امید و آرزوی من این است که این اقدام نتیجه تکنیکی داشته و منظوری در کار نبوده است.

در این یاد داشت ضمتن تایید نظرات آقای مقصودی اظهار داشته ام که امید وارم که برای این آقایان پیرو میرحسین موسوی تجربیات گذشته آموختنی باشد و دست از سیاست دنباله روی برداشته شود و برای حکومتی دمکاتیک و غیر دینی مبارزه کنند و دست گدائی را از آقایان اصلاح طلب عقب بکشند.
۲٨۷٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

عنوان : به ندا آزادیخواه گرامی، مرسی برای نظرتان که برای من خیلی روشنگرانه بود.
ندا خانم، مرسی برای نظر روشنگرانه تان. من خبر نداشتم که مسعود نقره کار درباره اتحاد جمهوریخواهان!!! چه گفته بود. او درست می گوید چون حمایت از اصلاح طلبان!!! حمایت از رژیمی است که ملت آنرا نمی خواهد و در یک رفراندوم جمهوری اسلامی بله یا نه کل رژیم مفتضحانه خواهد باخت و آنوقت همه همکارانش مثل اتحاد جمهوریخواهان!!! هم کلا بی اعتبار خواهند شد و هم باید پاسخگوی اعمالشان باشند که در تداوم جنایت به رژیم یاری رساندند و هم موقعیت های شغلی و شهرت خود را در صدای امریکا و بی بی سی و دویچه وله و ... عصر نو از دست خواهند داد. واقعا که شرم بر این اتحاد اسلام خواهان اکثرا کراواتی، سکولار، بی ریش و پشم و غیر محجبه. نفوذی های رژیم هم در میان آنها کم نیستند مثل فاطمه حقیقت جو. همه اینها بخوبی می دانند که سرنوشتی در انتظار آنهاست اگر این رژیم بکلی نابود شود و مثل رژیم چاره ای نمی بینند جز کمک رساندن به این رژیم برای حفظ خودشان، حال اگر در این پروسه ایران کره شمالی هم بشود و اسراییل هم به ایران حمله کند بهایی است که به آسانی آنرا می پردازند.
۲٨۷۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

عنوان : بخوان اتحاد اسلامی خواهان ایران . بنویس ا ج خ ا
مسعود نقره کار در یکی از نوشتارهایش بدرستی مطرح کرد ( اتحاد اسلامی خواهان ایران ) . بروید دوستان کمی از شجاعت ومقاومت این نسل در خیابانها وزندانها بیآموزید .
۲٨۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

عنوان : جناب نیاز عزیز،
جناب نیاز عزیز، اگر به نظر من توجه کنید خواهید دید که من از دمکراسی صحبت کرده ام و منظورم هم دمکراسی حقوق بشری است که رهبر فرهمند را اصلا بر نمی تابد. اگر من به نحله های فکری مختلف اعتقاد نداشتم که در صدر اصول خود دمکراسی با تمام مفاد منشور جهانی حقوق بشر را قرار نمی دادم. همانطور نوشتم که مردم امروز ایران برخلاف سال ۵۷ کورکورانه بدنبال یک درس خوانده و یا روحانی و شخصیت معروف نمی افتند. در ضمن من فکر نمی کنم شما شکی داشته باشید که توده مردم ایران این رژیم را نمی خواهند و خواستار رفع همه تبعیضات باشند که منشور جهانی حقوق بشر در رابطه با از میان بردن همه تبعیضات در جامعه است. امیدوارم که این سوء تفاهم برطرف شده باشد. در ضمن اگر شما و دیگر نظر دهندگان اطلاعاتی درباره دستاوردهای اتحاد جمهوریخواهان برای مردم ایران دارید با ما سهیم شوید. خیلی مایلم بدانم که که این اتحاد چه خدماتی به جنبش سبز مردم ایران کرده است. پیروز و تندرست باشید. با احترام
۲٨۶۹٨ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

عنوان : تحلیل جالب و زیرکانه ای بود
"توده" مردم دیگر دوره "توده" بازی بسر رسیده که یک گروه بیاید بتنهایی نماینده تمام مردم باشد. کدام توده؟ کدام مردم؟ مگر مردم همه یکی هستند یک علاقه دارند و یک گونه می اندیشند؟ امروز دیگر باید جای رهبر فرهمند و شخص اول مملکت و حزب خلق و غیره را گروه ها و احزاب و تشکل های اجتماعی فرهنگی اقتصادی سیاسی که علایق و منافع مختلف را نمایندگی میکنند بگیرند تا ما از یک جامعه عقب افتاده به یک جامعه مدنی و دموکرات گذر کنیم. همین اتفاق هم در حال رخ دادن است. مردم مثلا فقط از زحمت کشان و کارگران و اقشار پایینی و دوستان و رفقای شما تشکیل نشده اند، بلکه علاوه بر اینها از سرمایه دار و بازرگان و تکنوکرات و زمیندار و هنرمند و بی هنر و معلم و صنعتکار و اصلاح طلب و جمهوری خواه و سلطنت طلب و مذهبی و بی مذهب و خلاصه تمام اقشار و طبقات هستند. چنانکه جناب مقصودی بدرستی در این مقاله نشان داده اند متاسفانه اتحاد جمهوری خواهان یا حداقل صحنه گردانان آنان مانند فتاپور هم کم و بیش مانند "توده مردم" فکر میکنند و تنوع و چند صدایی را در جامعه ایرانی را در عمل نمی پذیرند مگر برای آنهایی که هرچقدر هم د ر اصول متفاوت از آنها فکر کنند ولی از نظر سازماندهی زیر پرچم آنها قرار گرفته باشند. یعنی اصل این است که من ریس باشم، چندان مهم نیست که تو چه فکر میکنی. این شاید معضل اصلی اتحاد جمهوری خواهان است که قدرت و نه پرنسیب در آن دست بالا را دارد.
جناب مقصودی بدرستی میگوید که هرچه گروههای جامعه مدنی بیشتر باشند بهتر است که بدتر نیست و قرار نیست همه زیر پرچم جمهوری خواهان و یکی دو گروه سینه بزنند. چنانکه قبل از تشکیل اتحاد جمهوری خواهان هم گروه های شبیه و از نظر محتوی هم بود مانند منشور هشتاد و یک و این عالیجنابان حاضر نشدند زیر پر چمی که خود ریاست آن را نداشته باشند بروند و "اتحاد خودی ها" ر ا تشکیل دادند. صرفنظر از عقلانی بودن این عمل اما باید به این ترتیب مخالفتی نداشته باشند که دیگران نیز گروه خودی هایشان را بزنند. بجای زیر سوال بردن علل وجودی گروههای کوچک یا گروهکها باید راههای همکاری این گروه های مختلف را پیدا کرد که ما ریاستی بر آنها نداریم.
روحیه ایرانی جماعت به ایتالیای ها شبیه تر است که از تعداد زیادی گروهک تشکیل شده تا یکی دو حزب بزرگ. اگر جناب فتاپور با محتوای این مقاله مخالفند بیایند بعد از اینهمه سال تشکیل اتحاد جمهوری خواهان یک جمع بندی از "نتیجه" های کارهای اتحاد جمهوری خواهاند ارایه بدهند، به ما بگویند کدام تلاش یا حرکت مشخص و مثبتی برای اتحاد با دیگر گروهها و غیر خودی ها انجام داده اند. شاید متوجه شوند که جایگاهشان اکنون کجاست.
۲٨۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

عنوان : اتحاد جمهوریخواهان برای من چیزی بجز صدای همه بجز توده مردم ایران نیست.
اتحاد جمهوریخواهان حافظ منافع اعضاء خود است و نه حافظ منافع ملی ایران. به همین خاطر برایش افکار عمومی ایرانیان هیچوقت مهم نبوده تا آنرا خالصانه انعکاس دهد. یک سرش هم به اصطلاح اصلاح طلبان صد در صد حکومتی وابسته است. سر دیگرش به سیاست های دولتهای بیگانه است که همیشه میکروفون های خود را در انحصار اتحاد جمهوریخواهان قرار داده است. همانطور که رژیم در این یکسال عریان شد اتحاد جمهوریخواهان هم عریان شد. اگر این سازمان پشتیبان جنبش سبز مردم ایران بود هیچوقت به مهرداد مشایخی اجازه نمی داد که بعد از دو سه ماهی که از عمر این جنبش نگذشته بود بیاید و در صدای امریکا و در برنامه چالنگی بی محابا اعلام کند که این جنبش ملی نیست!!! این صدمه سنگین را اتحاد جمهوریخواهان برای حفظ منافع .... به جنبش سبز زد و مرتب آنرا از دیگر رسانه های بین المللی اعلام کرده و می کند. اگر این در راستای تضعیف جنبش سبز و همراه نبودن با ملت به جان آمده ایران که بدنبال دمکراسی هستند و به تعویق انداختن آزاد شدن مردم ایران از چنگال این رژیم نیست پس چیست؟ اتحاد جمهوریخواهان دستورالعملی متفاوت با توده مردم ایران دارد و مردم ایران را نه نمایندگی می کند و نه پشتیبانی. چقدر باید به آنهایی که ادای آپوزیسیون را در می آورند گفت که آقایان و خانمها ما دیگر آن توده ی ناآگاه ۵۷ نیستیم که بدنبال این و آن بیافتیم و یا حرفشان را کورکورانه قبول کنیم به صرف اینکه روحانی و درس خوانده و معروف هستند؟ اتحاد جمهوریخواهان برای من چیزی بجز صدای همه بجز توده مردم ایران نیست.
۲٨۶۶۷ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹