یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دم خروس یا قسم حضرت عباس!؟ - مصطفی هجری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : قبادی

عنوان : آیا یک رهبر سیاسی اینگونه تحلیل می کند؟
از این مقاله آقای هجری بسیار متاسف شدم . سطح تحلیل سیاسی و نتیجه گیری و رهیابی های حاصل از آن اصلا در سطح یک فعال سیاسی نیست . با " دم خروس یا قسم حضرت عباس"،" همه آنها سروته یک کرباسند" ، اگر به آنها پست و مقام می دادند ساکت می شدندووووو . تحلیلی که بر این استدلالات استوار باشد نتیجه آنهم معلوم است . حال بیشتر معلوم می شود که رژیم با ترور چنایتکارانه افرادی مثل قاسملو و شرفکندی چه هدفی را دنبال می کرد و چقدر بدان رسید
۲۹۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : اینها از دم باید بروند و ما باید کشورمان را از این تبهکاران پس بگیریم و قانون اساسی نوینی بر پایه های استوار منشور جهانی حقوق بشر تدوین کنیم تا دمکراسی و آزادی حقوق بشری را در کشورمان نهادینه کنیم.
بسیاری از ایرانی ها دچار این توهم بوده و برخی هنوز دچار همین توهم هستند که خاتمی و سروش و برادران دینی شان به زمان نیاز داشته و دارند تا متحول شوند و مثل ما خس و خاشاک در این سایت به ارزشهای والای منشور جهانی حقوق بشر پی ببرند و از آن حمایت کنند. مقاله آقای هجری بخوبی نشان می دهد که موضع کلیت نظام در قبال سکولاریسم چیست. نظام بخوبی می داند که اگر تن به سکولاریسم دهد نظام نابود خواهد شد و برای همینست که خاتمی می گوید که کسانی که از سکولار سخنی به میان آورند عوامل بیگانه و دشمن نظام هستند.

خاتمی و برادران دینی اش سکولاریسم که جزئی از منشور جهانی حقوق بشر است را بهتر و زودتر از من و شما دریافتند و آنرا دفع کردند. از زمان شیخ فضل الله نوری در دوران مشروطه همفکرانش مثل خمینی بخوبی سکولاریسم و مدرنیته و سپس حقوق بشر را درک کرده اند و با آن مبارزه کرده اند. این ملت ایران بود که این مباحث را نمی شناخت وگرنه بدنبال مکاران و حیله گرانی مثل خمینی و خاتمی نمی افتاد. بنابراین فکر نکنید که خاتمی و سروش و غیرو در حال تحول نظری درباره این مباحث بوده و هستند و باید رعایت حال آنها را کرد. خاتمی و خامنه ای هر دو کسانی را که سخن سکولاریسم را به میان می آورند را عوامل بیگانه و دشمن خود به شما می آورند که شما حتما مجازات آنرا در ج.ا می دانید. اینها همه سر تا پا ضد انسان، ایران، ایرانی و معتقد به تبعیض و ادامه آن هستند. اینها از دم باید بروند و ما باید کشورمان را از این تبهکاران پس بگیریم و قانون اساسی نوینی بر پایه های استوار منشور جهانی حقوق بشر تدوین کنیم تا دمکراسی و آزادی حقوق بشری را در کشورمان نهادینه کنیم.
۲۹۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨۹       

    از : آ. ائلیار

عنوان : پیامت محترمانه است
آقای سهند نسیمی!
پیام شما به آقای دکتر پیمان محترمانه است و امیدوارم کسی آنرا حذف نکند. ممنون از چنین محترمانه نوشتنتان. فعلاامکان شرکت در بحثها برای من مقدور نیست. سلامت باشید!
۲۹۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨۹       

    از : روانشناس

عنوان : در بیان نظریات لااقل سعی نمایم از زبان مشترک ایرانی استفاده بشود.تا دچار «سوء» قرار نگیرد.
خانم شلیر رمضانی، با عرض معذرت از شما. من فکر کردم که با یک ایرانی آزادیخواه روبرو هستم. یکی نتوانست «جنسیت» شما از «شلیر» بفهمد که اسم «گل» است و منهم قادر نبودم «روژهلات» بفارسی برگردانم. نظریاتم کلی هستند و شاید بتواند کس و یا کسانی را از در غلطیدن در «گمراهی ها» یاری برساند. و در مورد افراد که ایرانی نیستند و در مقابل منافع مردم ایران قرار دارند، صادق نیست. و همانگونه که مطرح نمودید این نظرم هیچ «ربطی» بشما ندارد. همان راهی که انتخاب کردید و با همان فرمش ادامه بدهید و شاید چند هفته دیگر با خواندن «مقاله» دیگری، «شیفته» آن نظر قرار بگیرد. کار واجب تری دارم و قادر نیستم که به بقیه «نظرتان» بپردازم.
۲۹۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : جوابی کوتاه به روانشناس
جناب روانشناس شما شیپور را از سر گشاد آن دارید میزنید قبل از اینکه به روانشناسی تفکر من به پردازید حداقل یک جملهی اول کامنت من را با دقت میخواندید من در آن کامنت اعلام کردم به عنوان یک کرد از روژهلات ( شرق کردستان ) با آقای مصطفی هجری سخن گفتم نه بعنوان یک ایرانی طرفدار مصدق و جبههی ملی و چپ ایرانی یا سرتاسری چون من کوچکترین اعتقادی به ایران گرائی ندارم و همبستگی به اصطلاح ملی ایران را بیشتر یک شوخی میدانم تا یک موضع سیاسی جدی چون ایران هیچ وقت یک هویت یک دست ملی سیاسی ، زبانی و ، و نبوده و نخواهد بود اگر آقای هجری به حق به جنبش سبز و رهبران آن میتازد درست در جهت تفکر سیاسی من کرد معتقد به آزادی کردستان قرار دارد و برای همین برای آقای هجری و حزب آن عجالتأ هورا میکشم چون مانند یک حزب کردستانی دارد موضع میگیرد و تمام سیستیم جمهوری اسلامی با تمام دم و دستگاه آن را به چالش میکشد و از اتحاد ملی ایرانی شما ابا دارد

.
این موضع اخیر جناب هجری و حزب متبوع ایشان یافتم یافتم ارشمیدس نیست ۳۰ سال است مردم کردستان در مبارزه با تمام تیفهای جمهوری اسلامی هزینه میپردازد مطمئنأ اگر کسی مثل هجری موضعی را بیان میکند که ۳۰ سال است مردم کردستان آن را فریاد میکشند طبیعی است که مردم کرد منجمله من را خوشحال میکند که رهبران و احزاب بیداری داریم که مانند احزاب سرتاسری شما نمیخواهند بار دیگر به جمهوری اسلامی در لباس سبز موسوی رأی آری بدهند و عکس کربی را در ماه و مریخ ببینند
۲۹۰٣۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : روانشناس

عنوان : تحت تآثیر آخرین کتاب و یا مقاله ای که میخوانید قرارنگیرید.
وای بحال انسانی مثل این خانوم که در عرض یک هفته با خواندن دو «مقاله» چنان «تحت تآثیر» قرار میگرد که ندا سر میدهد، «شما تمام تفکر من را نسبت به شما دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران و حزب شما ۱۸۰ درجه تغیر داد و من عمیقأ به شما و مواضع شما احترام میگذارم و احساس سمپاتی با شما و حزب شما میکنم».البته این «مرضی» است که غالب روشنفکران بدور از نیازهای واقعی جامعه بدان دچار هستند. «تغیر» عقیده و موضع «سیاسی» افراد و گروههای روشنفکری ایران بیشتر بخاطر پذیراشدن سریع آنها براه حلهای «قالبی» و«کم خطرتر» میباشد. پرداختن به تاریخچه تشکیلاتهای «قومی» از بدو پیدایش آنها در ایران در فصول مختلف ناامنی داخلی، بیان کننده همه چیز است تا دفاع واقعی از «اقوام» زیر ستم استبداد داخلی. مملکت ما از آن کشورهای عجایب دنیا است ما نه فقط سه «ریس جمهور» داریم، یکی منتخب «دایمی مردم» است که خمینی گویا برعلیه او «کودتا» کرد و فعلآ ساکن فرنگ است، دیگری خانمی است خود «منتخب شده ای» از تبار صدام حسین پل پوت و احتیاجی به رای مردم ندارد وفعلآ او هم ساکن غرب است و سومی هم که با کمک نیروهای «غیبی» و ملاهکه با ده؟ میلیون «رای» بیشترحکم ریاستش را از ولایت فقیه (مظهر استبداد) گرفته و فعلآ ساکن ایران است، بلکه بموازات تعدد «ریاست جمهوری»، گروهکها و جریانهای «متفاوت» که خودرا نماینده اقلیتهای ملی ایران از هر قوم میدانند (مینامند) بیش از تعداد انگشت دست است. و یا چند دستگی طرفداران «راه مصدق» و یا وارثان «حقیقی و یا مجازی» گروههای چریکی «چپ» بجامانده از دوران گذشته، در داخل و خارج نمایانگر دیگری از «پراکندگی» نیروهای ملی ایران است. توصیه من بخانم شلیر رمضانی، در انتخاب راه و روش مبارزه اجتماعی در جهت آزادیخواهی دقت بیشتری بخرج بدهند و تحت تآثیر آخرین کتاب و یا مقاله ای که میخوانند قرارنگیرند.
۲۹۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : پروین قاسمی

عنوان : تسلیم طلبی یا اصلاح طلبی
نیروهای چپ سابق که امروزه اصلاح طلبی کسب و کار شان شده طی یک سال گذشته از همه بیانیه های موسوی از شماره یک گرفته تا هیجده بدون هیچگونه انتقادی حمایت کردند و جالب اینجاست که پس از انتشار هر بیانیه از شماره یک گرفته تا هیجده، اعلام می کنند این بیانیه تکمیل بیانیه قبلی ست و محور مطالبات جنبش را در برگرفته. پس وقتی بیانیه شماره دو از بیانیه شماره یک کاملتر است یعنی بیانیه قبلی دارای نقص بوده، اما این نقص از طرف آنان، پیش از آن نه ذکر شد و نه مورد نقد قرار گرفت. وقتی امروز می گویند منشور جنبش سبز کامل و در برگیرنده راهبردهای عملی برای جنبش سبز است پس یعنی در هفده بیانیه قبلی آقای موسوی همه نکاتی که امروز می گوید ذکر نشده و جای نقد داشت. نقد کلام موسوی و روشن کردن ابهامات کلامی ایشان یکی از وظایف اصلی نیروهای حامی ایشان است که متاسفانه تاکنون ندیده ایم. آقای هجری به نکات مهمی اشاره کرده اند که نادیده گرفتن آنان خطایی ست که در سی و یک سال پیش جنبش جوان ایران مرتکب شد و از خمینی حمایت بی دریغ کرد.
متاسفانه حامیان یا توجیه گران کنونی موسوی و کروبی شده اند یزدی و بنی صدر که ترجمه وارانه از گفته های موسوی را اینبار نه به اروپاییان بلکه به خورد ما ایرانیان می دهند.
۲۹۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : پروین قاسمی

عنوان : تسلیم طلبی یا اصلاح طلبی
نیروهای چپ سابق که امروزه اصلاح طلبی کسب و کار شان شده طی یک سال گذشته از همه بیانیه های موسوی از شماره یک گرفته تا هیجده بدون هیچگونه انتقادی حمایت کردند و جالب اینجاست که پس از انتشار هر بیانیه از شماره یک گرفته تا هیجده، اعلام می کنند این بیانیه تکمیل بیانیه قبلی ست و محور مطالبات جنبش را در برگرفته. پس وقتی بیانیه شماره دو از بیانیه شماره یک کاملتر است یعنی بیانیه قبلی دارای نقص بوده، اما این نقص از طرف آنان، پیش از آن نه ذکر شد و نه مورد نقد قرار گرفت. وقتی امروز می گویند منشور جنبش سبز کامل و در برگیرنده راهبردهای عملی برای جنبش سبز است پس یعنی در هفده بیانیه قبلی آقای موسوی همه نکاتی که امروز می گوید ذکر نشده و جای نقد داشت. نقد کلام موسوی و روشن کردن ابهامات کلامی ایشان یکی از وظایف اصلی نیروهای حامی ایشان است که متاسفانه تاکنون ندیده ایم. آقای هجری به نکات مهمی اشاره کرده اند که نادیده گرفتن آنان خطایی ست که در سی و یک سال پیش جنبش جوان ایران مرتکب شد و از خمینی حمایت بی دریغ کرد.
متاسفانه حامیان یا توجیه گران کنونی موسوی و کروبی شده اند یزدی و بنی صدر که ترجمه وارانه از گفته های موسوی را اینبار نه به اروپاییان بلکه به خورد ما ایرانیان می دهند.
۲۹۰۲٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : سعید

عنوان : صورت مسئله را پاک نکنیم!
آقای هجری "کوردواری" گفته باشم: باورم نمی شود که دبیر اول حزب دمکرات کردستان ایران همه چیز جنبش سبز را در این سه شخص (خاتمی/ کروبی/ موسوی) خلاصه نماید و خیزش مطالباتی مردم ایران را نادیده بگیرد.
آنچنان خام به فراز و فرودهای یکساله ی اخیر پرداخته ای، که تو گوئی در این یکساله در ایران اتفاقی رخ نداده.
از شما انتظار میرود که همچون یک سیاستمدار کهنه کار به مسائل جامعه بپردازید نه همچون مردمان کوچه و بازار که به راحتی، امور را ساده میکنند، چرا که فاقد توانائی لازم در درک پیچیده گیهای امر سیاست آنهم در یک جامعه ی استبداد زده همچون ایران هستند.
آقای هجری اینگونه سخن گفتن، صرفا ً عزلت برای جنبش مردمی کردستان به ارمغان خواهد آورد. نه آنکه انتظار آن باشد شما دربست راه جنبش سبز را بپذیرید، نه! اما انتظار آن هست که در جهت تعمیق و گسترش این جنبش گام بردارید. و برای اتحاد و اتفاق، راه پیش پای مردم بگذارید. با پاک کردن صورت مسئله گره ای از کار مردم کُرد و به تبع آن، مردمان دیگر اقوام ساکن ایران باز نخواهد شد.
۲۹۰۲۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : سلام کاک مصطفی
آقای هجری عزیز من به عنوان یک کرد از ( روژههلاتی کردستان) هیچ وقت به حزب دمکرات کردستان ایران سمپاتی نداشتم و از نظر فکری خود را با حزب دمکرات کردستان ایران دور میدانستم من در عرض این یکی ۲ هفته ۲ نوشته از شما در همین سایت خواندم این ۲ نوشتهی شما تمام تفکر من را نسبت به شما دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران و حزب شما ۱۸۰ درجه تغیر داد و من عمیقأ به شما و مواضع شما احترام میگذارم و احساس سمپاتی با شما و حزب شما میکنم به همین دلیل به محتوای نوشته نمیپردازم فقط این کامنت کوتاه بیان این نکته بود که از شما تشکر کنم برای مواضع انسانی و دمکرات شما
۲۹۰۰٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست