عنوان : به جناب پیروز : تفاوت های حقوق انسانی با حقوق خدادادی
به جناب پیروز
نقل قلی از جناب موسوی آورده اید که ایشان حقوق مربوط به انسان را خدادادی گفته اند و تغیر کیفی ایشان را نیز ذکر کرده اید
لطفآ بفرماید که ایشان در چه مقاله و چه تاریخی و به چه مناسبت گفته اند ؟
۲_ حقوق خدادای چیست و آنرا تعریف کنید وفرق و تفاوت های آنرا با حقوق بشر با ذکر جزییات روشن فرمایید
۳- چنانچه این سوال را ، جناب موسوی هم جواب میدادند نیکو تر میشود
با تشکر
۲۹۲٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹       

عنوان : خانم/آقای باخته
خانم/آقای باخته، منظور شما از زیاده خواهی چیست؟ با احترام
۲۹۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : کرامت انسانی
جمله زیر نقل قولی از اعلامیه شماره ۱۸ موسوی است :
کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت
۱- نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی وحقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمی تواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. (پایان نقل قول).
با چنین تغییر و تحول شگرف در افکار موسوی آیا ما هنوز در پی اتحاد نیروهای سکولار و آلترناتیو جنبش رهایی بخشیم؟ یا پی تفرقه؟
۲۹۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

عنوان : زیاده خواهی ممنوع
خانم ساعد به زیاده خواهی بعضی از این کمنت ها توجه نکنید. مقاله شما مقتصر و مفید است و لزومی ندارد همه مسائل حل نشده در یک مقاله ذکر شود.از آقای بنی صدر که نام بردید, در یک انتخابات کاملن ارتجائی و ضد دموکراتیک کاندید شد. توجه داشته باشید که زنان در این حکومت حق انتخاب شدن (رئیس جمهور)را نداشتند و ندارند.
۲۹۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

عنوان : تنها سکولار بودن کافی نیست....زمان آن رسیده است که همه تکلیف خود را با منشور جهانی حقوق بشر روشن و به اطلاع عموم برسانیم.
خانم پریسا ساعد و عزیز، پس از انتشار مقالات تان و مطالعه مقالات یکدیگر خوبست که همه ی شما نظرات داده شده در پای آن مقالات را هم مطالعه بفرمایید. بدین ترتیب در کنار پرداختن به نقد از مقالات دیگر دوستانتان با نبض مخاطبین خود آشنا می شوید، به رفع برخی ابهامات خوانندگان می توانید بپردازید و از برخی نظرات بجا و خوب خوانندگان هم می توانید استفاده کنید.

اگر در صدر دستور کار شما منشور جهانی حقوق بشر است، مستقیما آنرا اعلام کنید و از دیگر نویسندگان هم بخواهید مواضع خود را در این رابطه اعلام کنند تا ببینیم که حول این محور چه کسان و گروههایی قرار دارند و برای پیشبرد آن چه کرده و در نظر دارند انجام دهند. اینبار برخلاف سال ۵۷ مردم نباید فقط به این بسنده کنند که چه نمی خواهند بلکه قبل از آنکه آنچه نمی خواهند را فریاد بزنند، باید بدانند دقیقا چه می خواهند که جایگزین آنچه نمی خواهند شود. بنظر بسیاری از ما توافق روی همه مفاد منشور جهانی حقوق بشر بهترین گزینه ی موجود برای رسیدن به همه خواسته های ملت ایران است، ضمن اینکه محوری دنیا پسند و مناسب برای بستن یک قرارداد اجتماعی میان ایرانیان با یکدیگر از هر نحله ی فکریست. این منشور شناخته شده، بدور از ابهامات و حافظ منافع ملی ایران و ایرانی است.

اگر بتوانیم منشور حقوق بشر را به یک خواسته ملی ایرانیان و به شعار اصلی ملی خود تبدیل کنیم پیروز خواهیم شد، تنها کسانیکه متضرر خواهند شد قدرت طلبان و فرصت طلبان داخلی و خارجی خواهند بود. وظیفه روشنفکران ماست که با تکیه روی این منشور و اشاعه آن، از یکسو بازیگران سیاسی را مجبور به واکنش کنند تا مواضع خود را اعلام کنند، از سوی دیگر ملت ایران را با حقوق بحقه خودشان آشنا می کند و از سوی دیگر روشنفکران ما به نقش اصلی خود که روشنگری است در جامعه ایرانی عمل کرده اند. خاصیت دیگر آن اینست که هر یک از ما که با این منشور آشنا شود و به محسنات آن پی ببرد طبیعتا به رسانه ای برای اشاعه ی آن در سطح افقی جامعه تبدیل خواهد شد که خود بخود به مدنی شدن هر چه بیشتر جامعه کمک موثر خواهد کرد.

تنها سکولار بودن کافی نیست بلکه توافق ما بر سر نظام نوین ایران بر پایه منشور جهانی حقوق بشر است که ضامن خروج کشورمان از دایره ی استبداد و تمامیت خواهی فرصت طلبان ایرانی و حامیان بیگانه شان است. زمان آن رسیده است که همه تکلیف خود را با این منشور روشن کنیم و به اطلاع عموم برسانیم. با احترام
۲۹۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

عنوان : بوالعجبی
زمانی پیر خرابات فرمود ز خاک مکه ابوجهل ؟ این چه بوالعجبست ؟
اگر امروز تشریف داشتند نمیدانستم چه میفرمودند.
فرشته قاضی در روز آنلاین ۱۶ تیر ۸۹ :
"وی توضیح داده بود: "وقتی رضا را بار دوم گرفتند رفتم پیش دادستان وگفتم ک برادر من فرد صادق و سالمی است. او یک روزنامه نگار است و تمام فعالیت هایش نیز شفاف است. آقای دادستان هم حرفهای مرا تایید کرد و گفت رضا آدم سالمی است اما حاضر نیست از مواضع اش کوتاه بیاید. پرسیدم مواضع اش چیست که باید کوتاه بیاید؟ دادستان گفت مدافع حقوق بشر است. در اصل من شگفت زده شده ام که اتهام برادرم دفاع از حقوق بشر است. این در کجای دنیا جرم است آخر.".
خب فکر میکنید اگر "مواضع" ایشان سکولاریسم بود چند نفر میفهمیدند که این رژیم از بیخ مخالف اساسی ترین اصول جهانی بشر ست. این بوالعجبی ست یا نیست؟
۲۹۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

عنوان : کار برد ‎"" دولت و حکومت متعهد به قانون حقوق بشر‎"" به جای کلمه سکولار
نظرات آقای پیروز قابل تعمق و قابل قدر دانی است
وقت آن است که به جای کاربرد کلمه‎"" سکولار‎"" ، از جمله ‎"" دولت متعهد به قانون حقوق بشر‎"" استفاده شود اینطوری همان مفهوم سکولار بیان میشود وا شرح مختصر و مفیدی هم به دنبال دارد و با زبان توده ها بیان میشود .
کلمه سکولار ، یک واژه ایرانی نیست برای توده ها جا نیوفتاده است سنگین است کلمه روشنفکری است مفهوم و مانی متفاوتی را برای توده ها دارد حکومت اسلامی از این کلمه سوءتعبیر و سوء استفاده میکند .
اما کار برد ‎"" دولت و حکومت متعهد به قانون حقوق بشر‎"" به جای کلمه سکولار ، مفید ، کار ساز ، قابل فهم ، و امکان برد همگانی را دارد و از سوء تعبیر حکومتی اسلامی ، جلوگیری میکند وخواننده هرگاه به متن حقوق بشر رجوعا کند جدایی دین از دولت و حکومت را در اصول آن می یابد
۲۹۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹       

عنوان : ضرورت تفکر و بیان زبان اندیشه در مفهوم سکولاریزم
مفهوم سکولاریزم شاید در فرهنگ سیاسی غرب با انبانی از مخزن اندیشه همراه باشد که البته با نگاهی به لیست رسالات و کتب میتوان بدرستی ان ایمان اورد اما باید پذیرفت که در فرهنگ سیاسی ما ایرانیان از یک خزانه تهی از منظر پژوهشی قرار دارد. خنده اور است که گاه بیگاه از زبان فلان منتقد میشنویم که این بحث تکراریست و یا اینکه اذعان میکنند این مباحث را پشت سر نهاده ایم . حقیقت این است که هنوز این بحث به معنای علمی خود در فرهنگ سیاسی ما از مرحله اغازین خود عبور ننموده است. مقاله دکتر پریسا ساعد نه بیانگر تکرار و دایره چرخش وازه هاست و نه
بی ثمر. تنها با کمی انصاف میتوان با خواندن این مقاله انرا دریافت. زبان حاشای منتقد
اما چرا میخواهد با لوث نمودن تصویری توهم امیز را بوجود اورد؟
باز هموطنی به تکرار بیهوده ترین گفتار سی ساله مماشتگران و بازیگران تلخ اندیش جدای خواه تکیه مینماید و حق و حقوق شهروندی و تاریخی ایرانی تبعیدی را میخواهد از او بستاند . یکبار نظام تبعیدش نمود و از خانه و کاشانه اش به بیرون میهن پرتابش نمود و اینبار اندیشه ای که میخواهد خود را مردمی و وطنی نشان دهد.
اولا اتحاد همه نیروهای سکولار از منظر دکتر ساعد تابع جغرافیای خاصی نبوده و اگر هم چنین باشد این درخواست چه اشکالی میتواند داشته باشد که منتقد اصرار بر بی نقشی تبعیدی دارد؟ اگر تبعیدی بی نقش است چرا این همه لابی اصلاح طلبان و نظام
خود را در ان بنا میسازند؟ این مقاله اتفاقا با دعوت از یک همگرایی عمومی بر سر سکولاریزم هشدار تاریخی درستی را برای حفظ ارزشهای دادخواهانه مردم ایران در خود دارد. همه توجه ان برای پدیداری چنین حمایتیست اما چرا منتقد با چنین درک سطحی از این مقاله میخواهد اینگونه وانمود نماید که مقصود نویسنده موازی سازی با مبارزه مردم ایران میباشد؟به نظر می اید منتقد صاحب ذهنیت خودی و ناخودی میباشد و یا متاثر از چنین فرهنگیست و با چنین ذهنیتی با فرافکنی بدین مقاله مینگرد. با چنین ذهنیتیست که منتقد قادر نمی باشد همگرایی مقاله را در حمایت و دعوت عمومی همه ایرانیان درون و برون مرز بنگرد
کار شایسته ای پیش روی ماست یک نگاه و یک زاویه از منظر اندیشه از ده ها زوایایی
که میتوان در اختیار داشت، تنها با نشر چنین زبان اندیشه و نقد علمی ان میتوان به
مخزن اندیشه دست یازید و نه با خرده گیریهای مرسوم در فرهنگ مسموم از اموزه های ایدئولوژیک .
پیشنهاد دوست دیگر بر قرائتی در منشورجهانی حقوق بشر بسیار اصولیست اما این باور و قرائت نافع بحث مشخص در مفهوم و مهم بودن سکولاریزم از منظر سیاسی و جایگاه تاریخی دادخواهی ما ایرانیان نمی گردد. این مفهوم امروز دارد قطب بندی سیاسی در ایران را به نمایش میگذارد چگونه میتوان انرا بحثی حاشیه ای قلمداد نمود.
۲۹۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹       

عنوان : رمز پیروزی ما در انجام کارگروهی است و نه پیچیدن نسخه های تکراری
خانم پریسا ساعد،
همه-ی این نوشتار را میشُد در چند جمله خلاصه کرد. یکی از ضعف های نوشتار نویس های ایرانی این هست که میپندارند که هرچه نوشتار آنها بلند تر باشد، از ارزش بیشتری برخوردار میشود، و این درحالی است که با دراز نویسی گوهر پیام نویسنده درسایه-ی جمله های بیهوده که مورد نیاز نیستند، گم شده و یا مورد توجه قرار نمیگیرند. و با اینکار نویسنده به هدفش که رساندن پیامش به خواننده است، نخواهد رسید.
دیگر اینکه، بسیاری از ایرانیانی که خود را نگران آینده-ی ایران میپندارند، بر این باور هَستند که همه-ی وظیفه آنها تنها در این خلاصه میشود که با فراهم آوردن نوشتاری، وضعیت ناگوار مردم ایران را که خودشان دارند با پوست و استخوان آن را در درون کشور لمس میکنند، بازگویی کنند. سپس پیشنهاد یک «اتحاد سراسری» را هم میدهند، انگار که آنها نُخستین کسی باشند که پی به چنین حقیتی برده باشند، و پس از آن تا نوشتار سپسین برای پیچیدن یک نسخه تکراری، همه چیز رابه امان خدا رها میسازند. پرسشی که من از خانم پریسا ساعدی دارم این است که شما اصلا اتحاد نیروهای سکولار را فراموش کُِنید، آیا خودتان در پیدا کردن تنها دو تن که همانند شما بیاندیشند و شما بتوانید با آنها کارگروهی انجام دهید، کامیاب بوده اید؟ هرگاه موفق به اینکار شدید، نخستین گام را برای اتحاد نیروهای سکولار برداشته اید. اگر که موفق به پیدا کردن کسانی که همانند شما میاندیشند نشدید، من شما را به همکاری با گروه «خودرهاگران» در فیس بوک و اینترنت دعوت میکنم.
http://khodrahagaran.org/Fa/
۲۹۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨۹       

عنوان : کدام اتحاد و بین کدام نیروها؟
در حالی که حکومت کودتا در داخل جنایت می کند و جنبش سبز به یاری رسانه ای نیاز مبرم دارد، عده ای گویا به بحث های قهوه خانه ای خو گرفته اند و بروی مبارک خود هم نمی آورند که این نیرو های امروز سکولار و دیروی جمهوری خواه و پریروز مترقی و ... چندبار باید دیگر باید بیاموزند که اتحادهای خارج از کشوری محتوم به شکست اند. تا موقعی که این جماعت نیاموزد که باید بدون توقع و چشم داشتی آنتن خود را بروی ایران بگرداند و نقش پشتیبانان واقعی جنبش در خارج را ایفا کنند در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
شاید هم این دوستان بدنبال برپایی ایرانی نو در انحادیه اروپا هستند و گرنه ایرانی که ما می بینیم یک دنیا با آرزوهای ایشان فاصله دارد
۲۹۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨۹