سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حرکت مدنی اعتراض به اعدام و سنگسار - سهیلا وحدتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهروز ماهان

عنوان : به جناب پیروز و خانوم وحدتی : کرامت !!!!!
از جملات زیر کدام درست به نظر میاید :

۱- حقوق مندرج در مفاد اعلامیه حقوق بشر، در شان انسان و همه مردم جهان است حقوق بشر مستقل و بدون واسطه است

۲- حقوق مندرج در مفاد اعلامیه حقوق بشر در کرامت ذاتی انسان و همه مردم جهان است حقوق بشر منتج از اصل ارج انسانی است

ضمن تشکر در اهداف پاک خانم وحدتی که می خواهند حقوق بشر را در ایران جا بیندازند و تلاش های ایشان قابل قدر دانی است اما در بحث نظری قابل نقدهستند ، در بعضی کامنت ها ایشان چنین نوشته :

جمله اول : هر کسی دارای کرامت است، و کرامت جزئی از ذات انسان بودن است، صرف نظر از خصوصیات ظاهری و باورهای مذهبی و غیره. : (نقد : این جمله معلوم نیست که صحیح باشد کرامت هم در ذات انسان نیست چون اگر بود همه باید میداشتند ضمن اینکه کرامت هم از عقیده ای است آسمانی و دینی .)

جمله دوم : کرامت انسانی همان ترجمه dignityاست که به معنای حق ذاتی برخورداری از احترام است. طبیعی است که همه انسانها دارای این حق هستند. کسی که مرتکب قتل و جنایت می شود، از هیتلر گرفته تا صدام و یا هر قاتل.

نقد: (این جمله هم ترجمه غلطی به دنبال دارد آنرا اینطور میشود نقد کرد که : حق برخورداری از حقوق، ربطی به حق برخورداری از احترام ندارد اگرچه که کسی که مرتکب قتل و جنایت میشود از هیتلر گرفته تا صدام یا هر قاتل دیگر ، میتوانند از حق هایی که در اعلامیه حقوق بشر به آنها تعلق میگرد مثل حق دفاع ، حق برخورداری از وکیل و دادگاه صالحه و ..... بر خوردار شوند اما اینکه از احترام برخوردار باشند یا حتا سزاوار احترام باشند معلوم نیست )

موضوعتات زیر قابل تعمق هستند :
-- حق بر خوردار شدن از حقوق و قانون برای همه انسان ها ، و داشتن حقوق مساوی برای همه مردم در مقابل قانون ، به هیچ وجه به معنای هم ارزش دانستن اندیشه انسان ها و حتا برابر دانستن آزادیخواهان با مستبدان نیست
این موضوع حساس است و به نظر من هم ازآنجا ناشی میشود که حقوق انسان ها را به ‎""اصل ارج ذاتی انسان ها ‎"" وابسته میکنند حقوق انسانی کاملا قابل تعریف ، روشن و بدون تفسیر هستند در حالیکه تعریف واحد و روشن و همگانی از‎"" اصل ارج انسانی‎"" وجود ندارد .
اصل ارج و یا کرامت انسانها ، این سوء برداشت را القا میکند که قاتلین و آزادی خواهان و دیگران همه با هم برابرند در حالیکه این باور هم میتواند باشد که اگر چه حقوق آنها در برابر قانون برابر است ولی قاتلین و مستبدین ارجی ندارند
لذا در بسیاری از مقالات روشنفکران حقوق بشری ایرانی دیده میشود که مثلان ‎"" انسان ، انسان است‎"" یا ‎""همه انسان ها برابرند‎"" و یا ‎""قاتل و مقتول هر دو انسانی هستند برابر یا مثل هم ‎"" مانند مقاله آقای نگهدار : ‎"" او هم انسانی است مثل بقیه انسان‌ها‎"" که آقای نقره کار آنرا نقد کرده اند .
این اشتباه از آنجا ناشی میشود که فرق است بین جمله ‎"" آنها از حقوق برخوردارند و حقوق آنها در مقابل قانون مساوی ا ست ‎"" با جمله ‎""قاتل و مستبدآن هم انسانی هستند مثل باقی انسان ها ‎""

--- ‎""احترام گذاشتن به عقاید دیگران‎"" یا ‎"" احترام گذاشتن به حق داشتن هر نوع عقایدی توسط دیگران‎"" فرق اساسی دارد
هر کس حق دارد از آزادی دین ، مذهب ، فکر ، اندیشه ، وجدان بهره مند شود آزادی بیان و آزادی تغییر مذهب و انتشار و احزاب هم به دنبال ان در اصول ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ حقوق بشر آماده است اما نکته این است که آیا این به معنای احترام گذاشتن به عقاید دیگران است و یا احترام گذاشتن به حق داشتن هر نوع عقاید دیگران است این موضوع هم در اندیشه های روشنفکران ایرانی به چشم میخورد
برداشت شخص من این است که نمیتوان از کسی انتظار دشت که به باور های نادرست و عقاید خرافی دیگران احترام بگزارد کسی را نمیتوان مجبور کرد که عقیده خرافی دیگری را به پذیرد یا احترام بگزارد ولی میتوان امید وار بود که احترام به حق داشتن هر نوع عقایدی چه علمی ، چه غیر علمی ، فلسفی یا حتا تا مرز خرافی توسط دیگری و بدون خدشه دار کردن آزادی کسی ، قابل پذیرش در جامعه باشد و همانطور که داشتن عقیده آزاد باید باشد نقد اندیشه دیگران هم آزاد باید باشد و امید واری بزرگتر اینکه روزی برسد که همه در روی این کره خاکی با دوستی - شادی ، صلح و آرامش ، خوشبختی زندگی کنیم از مواهب آن به درستی و عادلانه بهره جوییم
۲۹٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : کرامت و کرامات
جناب ماهان ،
ممنون که چنین لیست درازی را تهیه نمودید که جزئی از گرفتاری را نشان دهید. منظور از جزء اینست که ایران دادگستری و عدلیه و قانونی ندارد که بی دادگاه ها بر طبق آن حکم کنند و هر دستار بندی که بجای قاضی نشسته است اختیارات مطلق دارد که هر طور دلش خواست رفتار کند مگر آنکه از مقامات بالا دستوررسیده باشد.
شاید بعد ازسالها بلکه ده ها سال و شاید هم هرگز نفهمیم که چطور ملت چنین گلی را به سر خود گرفت و قانون بربریت ۱۴۰۰ سال پیش قبیله های نیمه وحشی بیابان عربستان را جانشین عدلیه ای نمود که تازه میرفت به خود شکلی بگیرد. تعجبی هم ندارد. در فرهنگی که موسس این دادگستری مجبور به خود کشی شود نتیجه بهتر از این نمیشود. خانه از پای بست ویران است و تا بر سر ساکنین و مسببین آن خراب نشود امید بهبودی نیست. کاش خیلی دیر نشده باشد.
۲۹۲۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹       

    از : بهروز ماهان

عنوان : به خانوم سهیلا وحدتی: حکم اعدام در جمهوری اسلامی
به خانوم سهیلا وحدتی:
تعریف شان ، کرامت ، ارج ، مرتبت، قدر ، حیثیت ، ارزش و سر انجام حقوق انسان در ارتباط با ۳۰ اصل حقوق بشر یک موضوع کارشناسانه و قابل بحث و گفتگو است به خصوص در ارتباط با این سوالات که آیا ارج یا شان یا کرامت انسانی ، ذاتی است ؟ آسمانی است ؟ زمینی است؟ یا ارثی است؟ یا محیطی ؟ یا عقلانی؟ تاریخی؟ علمی؟ فلسفی ؟ و یا توافقی ؟ قردادی؟ ساختگی ؟ و همینطور اینکه اصولا اصل ارج یا کرامت انسان چیست ؟ آیا جهان ، تعریف واحدی برای آن میتواند پیدا کند ؟ و آیا اصولا حقوق انسانها ، وابستگی به اصل ارج یا شان و مرتبت انسان دارد یا خیر ؟ موضوع ای است که چنانچه جناب عالی یک مقاله در مورد حقوق بشر باز کنید و بنویسید آنگاه زیبا تر میشود که گفتگو و نقد در آنجا ادامه یابد
چون اینجا در مورد اعدام نوشته اید مقاله ای در این مورد تقدیم میگردد

حکم اعدام در جمهوری اسلامی : حکومتی که در اصل سلطان مذهبی استبدادی اسلامی نظامی مذهبی شیعه است :
ریشه همه اعدام ها در اسلام و مذهب شیعه و حکومت اسلامی است ایرانیان عزیز تا با این ریشه برخورد اساسی نکنند این اعدام ها وجود دارد باید ریشه خشکانده شود
انسان با دیدن این حکم های اعدام غیر عادلانه بسیار ناراحت میشه که چرا عزیزان ما اینطوری توسط جلادان از بین میروند در ایران به هر روشی ، مبارزان ره آزادی را با روش های غیر انسانی زیر از بین میبرند حتا زندانیان با حکم های مشخص ، احتمال تغییر حکم به اعدام وجود دارد به سهم خودم سعی کرده ام این موضوعا را روشن کنم :
انواع اعدام درحکومت جمهوری اسلامی ومذهب شیعه
انواع اعدام ها و جرم های غیر سیاسی مورد گفتگو ی این مقاله نیست
هدف اصلی جمهوری اسلامی ولایت فقیه این است که حکومتی با تمامی افکار مذهب شیعه را بین مردم ایران جا بیندازدکه بر جان ، مال ، ناموس و کلیه اقتصاد ایران به خصوص بر نفت ، اقتصاد کلان ، و کلیه منابع ایران و ملت ایران حاکم شوندلذا به این منظور ایرانیان سیاست های مختلفی را انجام میدهد یکی از آنها سیستم اعدام هاست که به شرح زیراست

تعریف جرم سیاسی که در ماده ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی به عهده قاضی گذاشته شده
قاضی هر کس را ،از طریق تشخیص و تفسیر خود بر اساس کتاب قرآن و یا روایات و احادیث ویا .. می تواند حکم صادر کند
مثلا این جرم ها در اسلام وجود دارد اما در جمهوری اسلامی معنا خودش را دارد که یکی از جرم های زیر را به هر مخالف حکومت می چسبانند :

۱-مشرک ۲-کافر:۳-محارب :۴-مفسد :۵-مرتد ۶-ملحد:۷-منافق :۸-مدعی:۹- مستهزی:۱۰-: توهین و حرمت شکن:۱۱-:متمرد۱۲-متبری :۱۳-:یاغی:۱۴-:خوارج:

۱۴ نوع خلاف و محکومیت نوع دوم :۱- متمرد ۲-مفتری ۳-منحرف ۴-ملعون ۵-مکار ۶-مبتذل ۷-معاند ۸-متجاوز ۹- جاسوسی ۱۰- بهایی ۱۱- کمونیست ۱۲-ارتباط با بیگانه و امریکا ۱۳- اسلام حقوق بشری ۱۴- اخلال و تظاهرات

تعریف اتهامات :
۱-مشرک کسی که به الله و دین پیامبر اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای !!! شک کند و یا شریک قائل شود حکم اعدام دارد
۲-کافر: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! کفر و نا سزا بگوید حکم اعدام دارد
۳-محارب : کسی که به الله و دین پیامبرو اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! اعتراض و یا جنگ کند حکم اعدام دارد
۴-مفسد : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! فساد کند یعنی یا لهب و لعب و شادی کند حکم اعدام دارد
۵-مرتد : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! بخواهد تغییر دین و مذهب دهد یا از شیعه برگردد یا ازراه خامنه ای بر گردد حکم اعدام دارد
۶-ملحد: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای !!! الحاد و شرک کند یا ولایت فقیه را قبول نداشته باشدحکم اعدام دارد
۷-منافق : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! تظاهر و یا دو روئی کند حکم اعدام دارد
۸-مدعی: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! بگوید که میتواند یک بدل بهتر می تواند بیاورد و یا بهتر ازاو را بگوید حکم اعدام دارد
۹- مستهزی: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای !!! بخواهد کمی بخندد یا استهزی کند یعنی به رساله خامنه ای بخندد حکم اعدام دارد
۱۰-:حرمت شکنو توهین :کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای !!! بی حرمتی کند و یا احترام نگذرد حکم اعدام دارد
۱۱-:متمرد کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! بخواهد سر پیچی از دستور کند یعنی فتوای خامنه ای را نپذیرد حکم اعدام دارد
۱۲-متبری : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! بد و ناسزا بگوید حکم اعدام دارد در واقع به خامنه ای ناسزا گوید حکم اعدامدارد
۱۳-:یاغی کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! سرپیچی نموده و سر جنگ بر دارد همه مخالفان خامنه ای حکم اعدام دارد
:۱۴-:خوارج: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای!!! خسته شده باشد و بخواهد ازاینها دیگر دفاع نکند
و راه خود را برود ؛ و خودش راه خودش را برود یعنی خودش، اسلام خودش را انتخاب کند حکم اعدام دارد . حتی شامل بسیجی ها و نظامی ها و پاسداران خود رژیم و یا صوفیان و شیعه های غیر ۱۲ امامی غیره

ایرانیانی که به یکی از گروه های ۱۴ گانه فوق ، محکوم به اعدام نشده باشند در جمهوری اسلامی یک لیست ۱۴ گانه سوم اعدام دیگری هم وجود دارد که ایرانیان عزیز میتوانند لیست زیر را نگاه کنند
شاید در این لیست زیر بگنجند و باید اشهد خود را از قبل بخوانند
چون اینها به گروه های ضد انقلاب مشهور میشوند و چون انقلاب جمهوری اسلامی تا زمان ظهور مهدی ادامه دارد نباید فکر کنند که ممکن است روزی از لیست ضد انقلاب در بیایند :

لیست ۱۴ گانه سوم اعدام :
۱-متهم به مخالفت با نظام و به نام براندازی نظام : : کسی که باشخص خامنه ای و ولایت فقیه مخالفت کند و رژیم بنا به مصلحت نظام حتا افراد محکوم قبلی با حکم های صادره قبلی به زندان را هم اعدام میکند
۲-متهم به ضد ولایت مطلقه فقیه شیعه : متهم به توهین به امام زمان ، توهین به امامان و مقدسات ، : کسی که به اسلام ساده اعتقاد دارد و جرمی نکرده باشد فقط مخالف قانون اساسی این رژیم باشد و یا درخواست تغییر قانون اساسی را کند مثال کرد ها و بلوچ ها و ... شامل این بخش میسوند
۳-متهم به ضد انقلاب جمهوری اسلامی : شامل افرادی که اعتقاد دارند که دیگر دادگاه انقلاب بعد از ۳۰ سال از گذشت انقلاب معنا ندارد و باید به دادگاه های مدنی تبدیل شوند
۴-متهم به اسلام حقوق بشری یعنی افرادی که خواهان درج قوانین ۳۰ ماده حقوق بشر در قانون اساسی باشند ، : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و فقط حقوق بشر تصویبی سازمان ملل را بخواهد .
۴متهم به اسلام روشن گر یعنی روشن گری به نظام های دیگر و یا کسی که روزنامه نگاری و خبر نگاری به منظور روشن گری و ونشر و چاپ ۳۰ اصل حقوق بشربه منظور روشن گری کند مثله قتل های زنجیره ای و ....
۵- متهم به اسلام آمریکائی : کسی که طرفدار این گروه ها شامل ملی مذهبی ها ، وطن پرست ها ، سلطنت طلبان ، مشروطه خواهان ، و باشند ......
۶-متهم به اسلام روسی : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و طرفدار نظام ، سوسیالیست ها ، کمونیست ها ، جبهه خلق، و باشد مثله حزب توده و اقلیت و کومله و ......
۷-متهم به اسلام نو لیبرالی : کسی که طرفدار جمهوری خواهی از نوع دیگری مثلا اسلام سبز و,جمهوری خواه فدرال ، جمهوری خواه دموکراتیک,جمهوری خواه سکولار ، جمهوری خواه خود مختار ، جمهوری خواه ساده بدون پسوند یا هر رنگی دیگر به جز جمهوری اسلامی باشد...
۸- متهم به اسلام بهایت و یا مسیحیان و یا هر نوه دین که در ایران تبلیغ دین خود را کنند :کسی که هیچ کاری نکرده باشد و فقط طرفدار باب و بها و یا شاهدین یهوه و و یا تبلیغ دین خود را کند ....
۹-: متهم به اسلام سنی ، کسی که طرفدار اسلام و مذهب وهابی ، مالکی ، حنبلی ، حنفی ، شافعی باشند
۱۰-متهم به جاسوسی به بیگانگان : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و طرفدار نظام جمهوری از نوع اروپائی یا آمریکائی و یا نظام دیگری با قانون اساسی آزاد باشد
-۱۱متهم به جاسوسی و سازمان های یهودی و صهیونیست و انگلیس :و
۱۲--متهم به اسلام خرابکاری و بمب گذاری و تروریستی
۱۳-متهم به اسلام هائی که به جز شیعه باشد و تبلیغ کند ... ، و یا مثله علی اللهی ، صوفی ، زیدی ، هفت امامی ، و...
۱۴ - متهم به اسلام فدرالی و یا سنی با تبلیغ -مثله تمامی خلق های سنی ایران ترکمن ، بلوچ و کرد و اعراب
و طرفداران علم و دانش و استادان دانشگاهی که نظریات جدید و مدرن را به خواهند هر کسی که شک دارد امتحان آن مجانی است زیرا تا کنون رژیم بیش از ۲ میلیون نفر به صورت اعدامی ، زندانی ، جنگ ، معلول ، و... به جامعه ایران ارزانی داشته است
ضمنا هر ایرانی عزیز ، که دستگیر میشود باید جرم نکرده خود را باید قبول کند و الا زیر شکنجه و یا در سلول انفرادی و یا با زور تجاوز یا فشار به خانواده و غیره مجبور به اعتراف میشود و دعوت به مصاحبه تلویزیونی میشود
مردم باید به خوبی بدانند که روشنفکران و نویسندگان را که دستگیر کنند و اگر نتوانند به جرم های فوق متهم شوند آنها را به انواع دیگر اتهامات ناموسی و حیثیتی متهم میکنند
هر کس از ایرانیان عزیز که به یکی از اعدام های بالا محکوم نشده باشد لطفآ خوشحال نشود چون به یکی از ۱۴ نوع اعدام رده چهارم زیر ، محکوم خواهد شد

لیست اتهام اعدام نوع چهارم از نوع جدید که شامل حتی مسلمانانی هم میشود که از همین حاکمیت دفاع کرده بودند و اکنون انتقاد دارند :
۱-:متهم به ارسال خبر ، عکس، اس ام اس ، ایمیل ، و اینترنت و هر گونه خبری به خارج
۲-متهم به هرگونه فعالیت دانشجوئی ضد خامنه ای حتی شامل انجمن اسلامی های خود رژیم
۳-متهم به داشتن اطلاع و خبر از شکنجه مثله دکتر کهریزک و سعید امامی
۴ -متهم به ایجاد اختلال ، بر هم زدن نظم عمومی و تجمع بیش از ۴ نفر در خیابان به جرم بر اندازی
۵- انجام هر گونه تظاهرات ، و راهپیمائی ها در روز های ۱۲ فروردین و ۱۳ آبان و عاشورا که نیازی به انجام مجوز ندارند
۶-هر گونه تبلیغ حقوق بشر طبق ۳۰ اصل حقوق بشر سازمان ملل
۷-متهم به در خواست حق و حقوق کارگری و هر نوع حق دیگر شامل سندیکا و حقوق صنفی
۸-متهم به بد حجابی ، آرایش ، و سلام علیک با پسر عمو یا دختر عمه و چسباندن وصله ناموسی به نویسندگان ، و یا هر نواع ادوات بازی و شادی
۹-متهم به مصاحبه با روزنامه های خارجی و رادیو های خارجی وحقوق بشری به جرم رابطه با بیگانگان
۱۰-متهم به شرکت در مراسم ملی مثله ۴ شنبه سوری و یا جشن نوروز و جشن های از این قبیل به جرم مراسم شرک آمیز
۱۱-متهم به شرکت در جلسات احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و احزاب غیر ممنوع و احزابی که نقد کیهان و روزنامه های حاکمیت و از این قبیل را میکنند
۱۲-متهم به اعتراز به دادگاه انقلاب که چرا بعد از ۳۱ سال هنوز دادگاه انقلاب هاست و چرا به دادگاه مدنی تبدیل نمیشود
۱۳-متهم به اسلام سبز-- متهم به جنبش سبز که نوع جدید اتهام است ، و مخالفان به رای من کو و تقلب در انتخابات وشرکت در تظاهرات
۱۴- متهم به رابطه با رهبران جنبش سبز ، آقای موسوی و جناب آیات اله کروبی که نوع جدید اتهام است که طرفداران خود رژیم را که بخواهند مثله آقای موسوی ها ، آقای کروبی ها ، و آقای خاتمی ها ، در انتخابات اعتراض کنند را هم شامل میشود
هر کس از ایرانیان عزیز که به یکی از اعدام ها و یا اتهامات های بالا محکوم نشده باشد لطفآ خوشحال نشوند
چون به یکی از ۱۴ نوع اتهام دیگر زیر ، محکوم خواهد شد
لیست بعدی ۱۴ گانه اعدام ها به علت محدودیت نشر ، در مقاله بعدی به اطلاع شما ایرانیان عزیز محکوم به اعدام میرسد
اعدام مخفیانه !! یک نوع اعدام جدید است و به لیست اعدام ها افزوده شد
اعدام زندانیان سیاسی که قبلا حکم زندانی گرفته اند و در جمهوری اسلامی بنا به مصلحت !! تبدیل به اعدام میشوند
۲۹۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : شان انسانی
منظور از کلمات القای معانی روشن و بدون ابهام در گفتگوبا مخاطب است. اینکه کلمه ای از کجا آمده بحث فرعی ست . منظور آنست که کلمه باید مقصود را صریح و بدون آیا و اما و اگر منتقل کند. از سه جمله " این کار در شان یا ارج و یا کرامت من نیست " جمله " این کاردر شان من نیست " سریعتر مقصود فارسی گو را بدون ابهام میرساند و احتیاجی نیست که اختلاف بین مذهبی و غیرمذهبی را هم دامن زند . بنا بر این اگر با توجه به نکته بهروز ماهان هنوز تصمیم گرفته شد که این مفهوم را به کار برد " شان انسانی" ظاهرا مناسب تر از " کرامت و یا ارج انسانی" ست.
۲۹۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹       

    از : رضا ایرانی

عنوان : واژه‌ها بار سیاسی، اجتماعی، حقوقی و... دارند. ا
خانم وحدتی:
بنظر من شما مطلب را متوجه نشده‌اید، سخن این است که واژه‌ها بار سیاسی، اجتماعی، حقوقی و... دارند. اصطلاح" دیگنیتی" در فرهنگ غربی معنا و مفهوم خاصی دارد. زمانی که شما آنرا بزبان فارسی می‌خواهید "ترجمه" کنید اشکال آغاز می‌گردد. با ذهنیت شیعه‌زده و نگسسته از شریعت اسلام، نمی‌توان بسراغ فرهنگ غرب رفت و نسخه‌برداری کرد. چرا که همه مفاهیم در آخر کار آلوده به شریعت اسلامی خواهند گردید، که با مفهوم غربی آن از زمین تا آسمان متفاوت است! نمونه همین بحث شماست که از حقوق بشرغربی سر از "کرامت اسلامی" در می‌آورید حال چه با میل خویش و یا با بی‌میلی. البته این اشکال بیشتر روشنفکران ایرانی‌است چون روند ُگسست ازشریعت اسلام را نپیموده‌اند وفوری رو به غرب گشته‌اند!
تازه چرا ما نیاز داریم که برای هر مطلبی بجای آنکه تلاش ورزیم تا آنرا در فرهنگ ایرانی بیابیم، به غرب مراجعه نمائیم؟ آیا تاکنون به خود زحمت داده‌اید تا مفهوم واژه «ارج» و «ارجمند» را واکاوید ویا اندکی در آن خیره شوید؟ برابر با آنچه می‌نویسید و با وجود گوشزد «استاد جمالی»، کماکان پافشاری بر نادرستی برداشت خویش دارید! و "فرهنگ" را مقصر می‌دانید! "کرمه" و "کرامت" مفهوم بارقرآنی و شریعت اسلام را نمایندگی می‌کنند و می‌رسانند. در شریعت اسلام، انسان "عبد" الله است، انسان "حمال" است، انسان مخلوغ و بنده الله است. با " ایمان" به الله و شریعت اسلام است که تازه رسما بنده و عبد بودنش پذیرفته می‌شود! این یعنی که از خود نیست، اصالتی نداشته و ندارد. حقوق بشر بر پایه اصالت انسان بنا می‌شود این نخستین گام در فهم این حق است. براستی شما از چه حقوق بشری سخن می‌گوئید؟
گستاخی مرا نادیده بگیرید که می‌خواهم خدمتان بگویم، اندکی خود را با فرهنگ ایرانی آشنا نمائید.
شاد وپر مهر باشید.
۲۹۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹       

    از : سهیلا وحدتی

عنوان : پاسخ به آقایان جمالی و ماهان
با تشکر از شما دوستان که نظر خود را نوشتید. باید بپذیریم که فرهنگ ما هنوز خیلی نقص دارد و امید است که با این بحث ها ذره به ذره پیش رود. یکی از این نقص ها این است که ترجمه درستی برای dignity نداریم. من واژه کرامت را نه به مفهوم مذهبی آن، بلکه به عنوان ترجمه مصطلح آن به کار گرفته ام. ذاتی بودن کرامت انسان به این مفهوم است که هر کسی دارای کرامت است، و کرامت جزئی از ذات انسان بودن است، صرف نظر از خصوصیات ظاهری و باورهای مذهبی و غیره. در حاشیه اضافه کنم که من و دیگر دوستان فعال حقوق بشر مدتهاست دنبال ترجمه مناسبی برای این واژه می گردیم، و هنوز نیافته ایم.

از پیشنهادشما برای استفاده از واژه ارج به جای کرامت استقبال می کنم اما امیدوارم که با بحث های بیشتر مطمئن شویم که این بهترین واژه ی جایگزین است و مفهوم را به طور کامل می رساند.

اما درباره مفهوم ارج، و نظر آقای وتس، باید بگویم که من با مفهوم مذهبی کرامت یا ارج کاری ندارم، اما معتقد هستم که این را به عنوان یک اصل و باور عمومی می توانیم و باید بپذیریم. من با این جمله که «ارج به خودی خود وجود ندارد. ارج آنجایی وجود دارد که افراد به خود و به همدیگر ارج بگذارند.» موافق هستم زیرا این یک مفهوم است، مفهومی که در ذهن ما حقیقت می یابد، و وجود مادی ندارد که خارج از فرهنگ و معنویت ما انسانها تحقق داشته باشد. اما با این جمله که «در جامعه‌ای که انسان‌ها به دلیل استبداد و تبعیض بی‌ارج‌اند، حتا اگر در متن‌های سنتی مدام از "کرامت ذاتی" سخن رود، شأن و حیثیت انسانی وجود ندارد.» موافق نیستم. مثل اینکه بگوییم حقوق بشر در جامعه ایران وجود ندارد، که درست نیست. حقوق بشر همه جا وجود دارد، و برای ما یک اصل پذیرفته شده است، اما در بسیاری موارد نقض می شود. این دلیل بر این نیست که به اصل حقوق بشر پایبند نباشیم.

اما در مورد اینکه مفهوم ارج انسان ضروری نیست و اعلامیه جهانی حقوق بشر کافی است. این مطلب مفصلی است که امیدوارم در آینده بتوانم در این باره بیشتر بنویسم و بیشتر با هم به بحث بنشینیم، اما خلاصه اینکه اینطور نیست. ارج انسان اصلی است که اگر نپذیریم، به حق زندگی، حقوق بشر، و دمکراسی به مفهوم حقوق برابر برای همه نمی توان پایبند بود.

هر انسان در جامعه انسانی دارای ارج است و این ارج هر فرد، توسط همه افراد جامعه رعایت می شود. یا دست کم امیدواریم که رعایت بشود و باور داریم که باید رعایت شود. این ارج، صرف نظر از سن، شکل و قیافه، جنس، رنگ، قوم، زبان، تمایل جنسی و خصوصیات دیگر فردی محترم است.

حقوق بشر به مفهوم یک سری حقوقی که برای همه قابل احترام است، منتج از ارج انسان است که ارج برابر به همه انسانها می دهد، صرف نظر از اینکه قاتل باشند یا قهرمان ناجی همنوعان خویش.

مفهوم ارج انسان یک مفهوم بنیادی است که پایه ی دیگر مفاهیم حقوق بشر برابر برای همه انسانهاست. شاید در فرهنگ غربی و ترجمه ی فارسی آن ما از واژه های مذهبی استفاده کرده باشیم، اما حقوق بشر یکسان برای همه یک مفهوم سکولار و جدید است. در فرهنگ مذهبی، کسی ارج بیشتری دارد که با ایمان تر باشد، نیکوکارتر باشد، به خدا نزدیک تر باشد و غیره. اما با تعریف ارج انسان، همه به یک اندازه ارج دارند و به یک اندازه از حقوق بشر بهره می برند.

با درود
سهیلا وحدتی
۲۹۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹       

    از : بهروز ماهان

عنوان : به خانوم سهیلا وحدتی: کرامت انسان :
کرامت انسان چه معانی میتواند داشته باشد و آیا به حقوق انسان وابسته است؟

سایت شما در مورد اعدام و حقوق انسان و کرامت انسانی ، خواندنی و بسیار قابل تعمق است به دوستان دیگرهم ، پیش نهاد خواندنhttp://soheila.org/Edam/indexEdam.htm آنرا دارم
در سایت دانشگاه مارگبورگ آلمان ، مقاله ای از فیلسوف آلمانی ، فرانتز ژوزف وتز در مورد کرامت انسانی وجود دارد که اگر تا کنون نخوانده اید بی مناسبت ندیدم که به شما معرفی کنم و اگر هم خوانده اید زیبا تر می شود که از آن در سایت خود استفاده کنید این مورد ،.در دوتسچه وله هم کوتاه به آن اشاره شده است ‎""http://www.dw-world.de/dw/article/۰,,۴۱۸۰۹۵۱,۰۰.html

اندیشمندان ایرانی ، کلمات : شان ، کرامت ، ارج ، حیثیت ، ارزش ، در مقابل کلمه خارجی dignity آورده اند که کلمه ‎""کرامت ‎""به دلیل مفهوم لغوی آن (کرم ، بخشش ، هبه، عفو و از این قبیل مفاهیم ) ، کمتر به معادل dignity یا معادل آلمانی آن یعنی würde قرار میگیرد
.در این مورد مثال زیبایی است که از حوصله این مقاله خارج است ( بهس ارزشمندی گل بدون گلدان و یا ارزشمندی گلدان بدون گل و یا گل با گلدانش و مشخست گل و گلدان و کمی و کیفی ....آن )
این مفهوم dignity در مقدمه اعلامیه حقوق بشر و نیز به برخی قانون‌‌های اساسی، از جمله قانون اساسی آلمان نیز راه یافته است و با پاسداشت بی‌چون‌وچرای ارج انسانی آغاز می‌شود که هم اکنون منتقدانی جدی دارد

فرانتز وتس در کتاب خود میگوید که مفهوم "ارج انسانی" (یا "کرامت ذاتی" و همانندهای آن)، بسی ناروشن است و بر سر تعریف آن هیچ توافقی وجود ندارد.

او میگوید :«اگر چه همگی با صدای بلند وفاداری خود را به اصل پایه‌ای ارج انسانی اعلام می‌کنیم، اما کمتر کسی می‌داند که منظور از آن چیست و در یک موقعیت حاد این عبارت زیبا به چه چیزی می‌تواند متکی باشد.»

به نظر من هم، اینکه میخواهیم برای انسان ، حقوقی مانند ۳۰ اصل حقوق بشر قائل شویم که تا قبل ازجنگ جهانی وجود نداشته است لزومی ندارد که به چیزی به نام کرامت یا شأن انسانی دست آویز کنیم که تعریف مشخصی هم ندارد مستقیما میتوان این حقوق را که شامل همه انسانها میشود در یک توافق جهانی و بشری حاصل کرد تجربه تاریخی نشان داده شده که این حقوق چه کمی چه کیفی دائم در حال افزایش و ارتقا است حقوق انسان ها بستگی مستقیم به درک و شعور و درجه علمی و دانش اندوخته اش دارد همانطور که علم ، فلسفه و دیگر علوم سیر صعودی دارد حقوق انسان نیز به موازات آن پیش میرود حقوق انسان ، ثابت نمیتواند باشد اگر بخواهیم با تعریف کرامت انسانی ، برای انسان ، حقوقی قائل شویم دچار همان خطایی میشویم که ادیان پیش از آن کرده اند ادیان مجموعه دستوراتی از آسمان برای انسان آورده ، و ادعا کرده اند که به منظور ""به کرامت رساندن انسان"" بوده است. .

نکته دیگر اینکه ۳۰ اصل حقوق بشر کنونی اگر چه یک بیانیه انسانی وجهان کنونی و ارزشمند و رهایی بخش برای بسیاری ازمردمان کشورها از چنگال استبداد است و اگرچه هم اکنون شاید، مواد آن از سطح متوسط حقوق اکثر کشور ها بالاتر باشد اما بعید نیست که در چند سال آینده مورد باز بینی مجدد نشود و اصلی به آن افزوده نشود و یا بعضی ازاصل های آن مانند اصل ۱۷ :( مالکیت فردی که تا چه اندازه باشد ) اصلاح نشود چنانچه هم اکنون همه, این ۳۰ اصل را , در کشورهای خود با یک طریق اجرا نمی کنند بعضی ها هم که مثل عربستان قبول ندارند و بعضی ها هم مثل ایران, علیرقم اینکه امضا کرده اند به حقوق اسلامی التزام دارند و نه به حقوق انسانی .

فرانتز وتز پیش نهاد حذف کلمه کرامت را از قانون اساسی آلمان و از حقوق بشر دارد ایشان ریشه این کلمه را در دین های سامی ، یهودی ، مسیحی و اسلامی میبیند

در اینجا مفید میدانم که از ترجمه آقای نیکجو ، در روشن شدن نظرات فرانتز وتز استفاده بریم
وتس معتقد است که "ارج انسانی" ارزش فرهنگی‌ای است که در میان فرهنگ‌های مختلف جهان توافقی بر روی آن وجود ندارد.اما حقوق انسان میتواند با توافق برای همگان شود

وتز میگوید : این را که نبایستی انسانی را رنج داد، شکنجه کرد، مورد تبعیض قرار داد و نظایر اینها، برای هر انسان متعارفی درک‌ شدنی و پذیرفتنی است. برای پذیرش هنجارهای دموکراتیک، حتما لازم نیست به باورهایی بگرویم، که باری ماوراءالطبیعی‌ دارند و در نهایت به دین خاصی در فرهنگ تاریخی خاصی برمی‌گردند.

به نظر وتس ، باور به "کرامت ذاتی" به حوزه‌های اعتقادات شخصی تعلق دارد و کشور های سکولار ویا دولت های متعهد به حقوق بشری ، باید آنرا به حوزه اعتقادت جامعه وارد نکنند .

او در مصاحبه با نشریه‌ی "بحثگاه ماربورگ" می‌گوید: که «ارج به خودی خود وجود ندارد. ارج آنجایی وجود دارد که افراد به خود و به همدیگر ارج بگذارند.»

در جامعه‌ای که انسان‌ها به دلیل استبداد و تبعیض بی‌ارج‌اند، حتا اگر در متن‌های سنتی مدام از "کرامت ذاتی" سخن رود، شأن و حیثیت انسانی وجود ندارد.


این ها دلایلی است که نشان میدهد حقوق انسان را نمیتوان به کرامت و از این قبیل کلمات که ریشه در دین های سامی دارند واسطه کرد لذا باز تاکید میکنم که به نظر من حقوق انسان ، مستقیم و بی واسطه و برابر هستند وهمانطور که مانند اصل ۲ ، به نژاد ، به رنگ ، به جنس، به مذهب ، به دین ، به عقیده خاصی ، به وضع اجتماعی ، ولادت و ... وابسته نیست به هر چیز دیگری هم حتا به کرامت وابسته نباید باشد همه انسانها از حقوق بشر بدون واسطه و مستقیم برخوردارند .از دوستان تشکر میکنم که نظرات خود را در میان بگذراند
۲۹۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : ارج انسانی ، به جای کرامت انسانی
کرامت انسانی ، اصطلاحی برضد اصطلاح diignity درانگلیسی و Würdeدرآلمانی است . این الله است که به انسان کرامت میدهد . انسان، تابع ومخلوق الله میماند. درحالیکه بحث از اصالت ( ازخو دبودن ، یاخویشتن ، حق تعیین خود را داشتن » است که با کرامتی که الله میدهد، سازگارنیست . درفرهنگ ایران ، به اصالت انسان ، « ارج » میگویند . انسان ارجمند است ، یعنی اصالت دارد . خودش ، خداهست . خودش ، به خودش، صورت میدهد . خودش ، معیارو اندازه حکومت هست . چون « ارج » نام خود سیمرغ یا « ارتای خوشه » است و تخم ِ خود خوشه خداهست که گوهرهرانسانی است . درهرانسانی ، تخم خود خدا هست و انسان همانقدر اصالت دارد که بُن جهان هستی دارد . مجموعه انسانها ، باهم خدایند و قانونگذار وحکومت هستند . خدائی فراسوی آن نیست .این فرهنگ ایرانست که هرانسانی را همسرشت با خدا با خود ِ خدا میداند و نیاز به هیج واسطه و پیامبر و رسولی را نمی پذیرد . خواستن « ارج انسانی » با خواستن « کرامت ازالله » فرق کلی دارد .
۲۹۲٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹       

    از : سهیلا وحدتی

عنوان : درباره کرامت انسانی
کرامت انسانی همان ترجمه dignityاست که به معنای حق ذاتی برخورداری از احترام است. طبیعی است که همه انسانها دارای این حق هستند. کسی که مرتکب قتل و جنایت می شود، از هیتلر گرفته تا صدام و یا هر قاتل، این حق را نقض می کند. اما آیا ما هم باید مثل آنها رفتار کرده و حق زندگی و کرامت انسان را نقض کنیم؟ نکته اصلی اینجاست که کرامت انسانی را در مورد همه انسانها بپذیریم. حالا اگر فردی مرتکب جنایت شد، با حفظ احترام به کرامت و حق زندگی او، برایش مجازات تعیین می کنیم و به او حبس ابد یا زندانی طولانی مدت می دهیم.

نکته مهمی که باید آشکار شود اینست که اگر قتل را با قتل پاسخ دهیم، یعنی با قاتل مثل خودش رفتار کرده ایم، یعنی ما هم عمل قتل را تکرار می کنیم و دست کمی از همان قاتلی که برای جنایت سرزنش و محاکمه اش می کنیم، نداریم.

مجازات اعدام، یا در حقیقت قتل یک مجرم، مجازات بدنی است. دنیا به جایی رسیده که مجازات بدنی باید منسوخ شود. مجازات بدنی همان فرهنگی است که می گوید دست دزد را باید برید، چشم در مقابل چشم، و نفس در مقابل نفس باید قصاص شود. باید از این فرهنگ خشونت مقابله به مثل عبور کنیم.

دشوار است، کار فرهنگی درازمدت می طلبد، اما تنها راهی است که ما را به آینده ای بهتر می رساند.
۲۹۱۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

    از : سهیلا وحدتی

عنوان : درباره کرامت انسانی
کرامت انسانی همان ترجمه dignityاست که به معنای حق ذاتی برخورداری از احترام است. طبیعی است که همه انسانها دارای این حق هستند. کسی که مرتکب قتل و جنایت می شود، از هیتلر گرفته تا صدام و یا هر قاتل، این حق را نقض می کند. اما آیا ما هم باید مثل آنها رفتار کرده و حق زندگی و کرامت انسان را نقض کنیم؟ نکته اصلی اینجاست که کرامت انسانی را در مورد همه انسانها بپذیریم. حالا اگر فردی مرتکب جنایت شد، با حفظ احترام به کرامت و حق زندگی او، برایش مجازات تعیین می کنیم و به او حبس ابد یا زندانی طولانی مدت می دهیم.

نکته مهمی که باید آشکار شود اینست که اگر قتل را با قتل پاسخ دهیم، یعنی با قاتل مثل خودش رفتار کرده ایم، یعنی ما هم عمل قتل را تکرار می کنیم و دست کمی از همان قاتلی که برای جنایت سرزنش و محاکمه اش می کنیم، نداریم.

مجازات اعدام، یا در حقیقت قتل یک مجرم، مجازات بدنی است. دنیا به جایی رسیده که مجازات بدنی باید منسوخ شود. مجازات بدنی همان فرهنگی است که می گوید دست دزد را باید برید، چشم در مقابل چشم، و نفس در مقابل نفس باید قصاص شود. باید از این فرهنگ خشونت مقابله به مثل عبور کنیم.

دشوار است، کار فرهنگی درازمدت می طلبد، اما تنها راهی است که ما را به آینده ای بهتر می رساند.
۲۹۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست