عنوان : ""دادن مالیات، ترنم ریزش باران است، بر شوره زار وابستگی به نفت"". یکی از شعارهای زیبای نوشته شده در سرتاسر شهر تهران توسط وزارت دارایی
حکومتی که تمام پول نفت مملکتی را همراه تمام معادن , منابع ملی و جنگل ها و رود ها و زمین های مسکونی و زراعی کل کشور و شرکت های و اموال مردم و کارخانه های مصادره شده توسط وی در طی سی و یکسال گذشته ( یعنی کل موجودی و درامد این کشور را) یک راست بالا می کشد و خرج ماندن خودش در قدرت با تجهیز چند ملیون مزدور و پلشت از کثیف ترین اوباش و اراذل هم سطح خودش در کشور ، تامین رضایت و مالی و دادن خرج شکنجه گران- زندانبانان- قاتلین - عوامل اطلاعاتی و لباس شخصی و بسیج - قضات سفاک و ادمکش و ملایان وحجج اسلام و ایت الله ها ی جانی و همچنین گذاشتن محافظ برای نگهبانی از جان این ها و خانوادهایشان ، بذل و بخشش های میلیارد دلاری به عوامل تروریست و قاتلش در سرتاسر جهان ، ایجاد هرج و مرج در خاورمیانه و امریکای جنوبی ، تولید بمب اتم و موشک و سلاح های مخرب ، و دزدی ها و چپاول هایش می کند، حق ندارد از باقیمانده مختصر و ناچیز اجاره املاک پیرزنان و کودکان کشور و یا باقیمانده کسب و کار محقر مردم غیر خودی که با خون جگر و با روزی ۱۵-۱۴ ساعت کار مردم غیرخودی و تازه با دادن ۳۰ - ۴۰ در صد از در امد خود به عنوان رشوه به حکومتیان به دست می اید، مالیات هم بگیرد. ( که البته دیگر حالا همه اقتصاد سود ده کشور و واردات همه چیز و انجام همه پروژه ها و کارها ی نفتی و عمرانی و ساخت و ساز در کل کشور هم در انحصار سپاه پاسداران و فامیل و عوامل حکومت در امده و کاری که درامد قابلی داشته باشد برای کسی نمانده. با مزه بود که در سایت معتبری در دو هفته پیش در باره وضع دختران و زنان خیابانی تهران در خیابان تخت طاووس نوشته بود که به علت فقر و استیصال علنا به خود فروشی و تجارت تن اشتغال دارند و همه شهر هم می دانند و مشتریان هم هر شب در ان خیابان با اتومبیل صف بسته اند، و با مصاحبه با ان ها گزارشکر فهمیده بود که ان ها اجبارا ۵۰ درصد از درامد خود را به عوامل دولتی -- بسیج و سپاه و لباس شخصی -- می دهند تا بتوانند به کار خود ازادانه و در امنیت ادامه دهند. مبارک است ، سران حکومت به شغل واقعی خود که برا ی ان ساخته شده بودند دارند بر می گرد و تمرین بدی نیست برای بعد از سرنگونی.)

حتی تعجب کردم اقای خاتمی وقتی در اخر ریاست جمهوریش بود که افرادی مانند اقای عرب مازار ( اصلا اسم فامیل این شخص را دقت کنید که زندگی اقتصادی و مالیاتی مردم ایران را دست یک اجنبی بی وطن و عرب داده بودند و همه فتنه مالیاتی کشور زیر سر اوست) و پوست موز زیر پایش گذاشتند و او هم نفهمید و در مطبوعات اعلام کرد که در این مملکت فقط ۴۲ در صد از هزینه کشور از مالیات تامین می شود و بی عدالتی است و در دنیا ۱۰۰ در صد از مالیات است . و .. ایشان از خودش نپرسید که ۵۸ درصد دیگر از کجا می اید؟ پول مفت نفت بود که حرام می شد و از جیب تک تک مردم ایران می رفت چون تمامش متعلق به مردم است نه حکومت. در کشورهایی که ۱۰۰ درامد دولت از مالیات است دولت کوچکترین مالکیتی روی منابع ملی و نفت ندارد. نفهمید که در ایران به جای ۱۰۰ در صد جهانی ، مردم کشور دارند ۱۴۲ در صد می دهند!! یعنی ۱۰۰ در صد نفت و کل منابع کشور را دولت بالا می کشد، ۴۲ در صد اضافی هم از مردم می گیرد . درکشورهای متمدن جهان تقریبا همه منابع ان در دست مخردم و بخش خصوصی است و ملیون ها نفر از مردم ان کشور ها سهامداران منابع در شرکت های مثل اکسون وموبیل و توتال و بی پی و جنرال موتور و معادن و غیره هستند. شرکت ها استخراج و فروش می کنند و مالیات مربوطه از سود شرکت را به دولت می دهند، و بقیه را به سهامداران ( یعنی تقریبا کل مردم ان کشور و سایر جاها ) می پردازند.

در چنین شرایطی ، دادن مالیات به این دولت گناه کبیره است.
۲۹۲۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹