سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعتصاب بازار
و سیاسی بودن خواسته های بازار تبریز
- ماشااله رزمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهمن پارسا

عنوان : بازار امام زاده یی که کور میکند!!!
اهل سیاست وآنانکه در این کار یدی طولا و ریشی سفید دارند هرچه میخواهند بگویند، و یا بنویسند،هم مختارند و هم آزاد؛امّا سابقه نشان میدهدکه بازار تهران و ایران هرگز برای دفاع از منافع ملت ایران خود را در گیر جریانات سیاسی -اجتماعی وطن ما نکرده.این طایفه به لحاظ خاستگاه و پایگاه اقتصادی اش مثل همه ی همسانانش در سراسر جهان همواره در کار دفاع از آن نظم و نسق سیاسی بوده است که منافع او را حفظ و حمایت میکرده است.این قشر از مردم کسانی هستند سخت محافظه کار و نان به نرخ روز خور که اگر دنیا را آب ببرد آنان را خواب خواهد برد.در کتب مربوط به تاریخ اخیر ایران بویژه دوران جنبش و خیزش مشروطه در باب این عنصر اجتماعی بیش از آنچه لازم است نوشته شده است اما هرگز نخواسته اند و یا بنا به دلایلی نگفته اندکه بازاری یعنی مدافع سیستم جهل و خرافات ،مرثیه و تکیه ، و شعار "الّناس مسلّطون علی اموالهم".
آنها که با این قشر تعزیه گردان آشنا هستند میدانند،در فرهنگ بازار تساوی حقوق زن ومرد ترانه یی است در دستگاه ابوعطا.تساوی حقوق اجتماعی آحاد ملت ساز ناکوکی است که مشتی کمونیست مینوازند.و سخت معتقدند که "خدا"پنج انگشت را یکسان نیافریده.این جملات ابداع واختراع نیست واقعیتی است که علیرغم رد و قبول ما ،وجود خارجی دارد.بازار تا آنجا در کنار مردم است که منافع نامشروعش محفوظ باشد.به نحوی که دولت به هیچ وجه بعنوان عنصر ناظر بر صحت معاملات این ارگان نظارتی نداشته باشد.
همین بازار بهتر از هر مسلمان و آخوند وملایی میداند که محمد بن عبدالله گفته است"بازار محل تردد شیطان است" وماهیت بازار و عمکرد آن در رابطه با منافع ملی و بخصوص سیاسی واجتماعی سی ساله ی اخیر دقیقا مثبت این فرموده ی پیامبر است. این قشر سود جو که برای انتاج منافع بیشتر همواره از کلاه های رنگارنگ و متفاوت شرعی استفاده کرده اند،در حالیکه مردم ما به جان در صفوف مقدم جبهه های جنگ ویرانگر عراق ایثار میکردند، مشغول احتکار و دستکاری قیمت مایحتاج عمومی و مواد مورد نیاز و تغذیه ی ملت بودند. هر ایرانی امروز میتواند یک بازاری پست وگردن کلفت را نشان بدهد که ظرف ۳۰سال گذشته "ز زر آلات خوان ساخته".
اینها ،یعنی بازاریان نیروی مولد جامعه نه بوده اند و نه هستند،با یک زندگی انگلی و سفته بازی و سند سازی و دلالی و دست به دست کردن مشتی کاغذ ،برای خود برج ویلا میسازند و برای مردم ،مترسک!اینها تحت هر شرایطی ظرف ۳۰سال گذشته از هر کنترلی مصون و مبرا بوده اند و هنوز هم در خیال آنند که از مردم بیچاره کولی بگیرند. به همین دلیل است که بیایید بصدای بلند بگوییم "مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان". این گربه های زاهد و مسلمان در فکری دیگرند و پروای من وشما را ندارند.ممکن است به لحاظ موقعیت سیاسی فعلی حتی نیروی های پیشرو و استخوان دار سیاسی ایران در داخل و خارج برای مثلا"اعتصاب" بازار تره خورد کنند، امّا این" اظهرمن الّشمس است "که فقط جنبه ی تاکتیکی داردو در دراز مدت وجود بازار غیر مفت خوری و سربار مردم بودن چیز دیگری نیست.
بین آخوند ها و در ادبیات آنها امثله و اشاراتی رایج است که در بیرون از جمع شرور آنان ممکن است چندان بردی نداشته باشد و مردم به نحو عام چنان مطالبی را نشناسند، یکی از معروف ترین آنها عبارت است از" الّلهم اشغلّ الّظالمین بالّظالمین"گویا حالا برای یکی دوروزی این معنا دارد که مصداق پیدا میکند و مشتی ظالم بازاری پرور دارند با مشتی ظالم بازاری به شیوه ی مناقشات قبیله یی عهد بوق رجز خوانی میکنند و زهر چشم میگیرند. من به سیاست بازان و سیاست شناسان کاری ندارم، و خود نیز در امور سیاسی دانشی دارم در سطح روستا؛امّا مینویسم تا بیادگار بماند که گفتم و معتقدم و خواهیم دید که بازار در پی منافع خویش است و حرکت آن در هر مقطعی نمیتواند در جهت حقوق حقه و خواستهای مشروع ملت ما باشد. این همان امامزاده یی است که کور میکند ،شفا ولی هرگز!!!
۲۹۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : ب ارمولی

عنوان : تشکر
مقاله خیلی آموزندای بود و از خانم آیدا به خاطر نظرات بسیار مفیدشان تشکر میکنم.
۲۹۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : آ. ائلیار

عنوان : بیراهه ها در جنبش
آیدای عزیز ،

ممنون از توجهتان. امیدوارم فعالین سیاسی-مدنی آذربایجان ،در داخل و خارج، هر چه زود از نظر تئوریک با اسطوره « بوز قورد» به درستی تکلیف خود را مشخص کنند.

اسطوره ای که از طرف نژاد گرایان ترکیه به پرچم و نشان پیروزی این جریان فاشیستی در سطح جهانی تبدیل شده است، دیگر نمی تواند بیرق و نشان فرزندان بابک و ستارخان و نگار و هجر باشد.

آنها این اسطوره را به لجن کشیده اند و از نظر سیاسی استفاده از آن جنبش را در مسیری کاملاً انحرافی به هرز میبرد. و موجب افراطی گری و حرکات فاشیستی میشود. و زمینه را برای برآمدن دیکتاتوری و دیکتاتورها آماده میسازد.

دیگر اینکه جنبش ملی-دموکراتیک در آذربایجان بدون اتحاد با جنبش دموکراسی خواهی در سراسر ایران، و بدون اتحاد با جنبش ملی -دموکراتیک دیگر خلقها ، کوچکترین امکانی برای پیروزی ندارد.

نشناختن این پیوند و همبستگی یعنی تنهایی ، و انحراف و شکست و فاجعه.

تاریخ جنبشها در آذربایجان و کردستان این موضوع را بار ها اثبات کرده اند. سخن خلق درست است که میگوید :«تک الین سسی اولماز. قوش قانادلا اوچار!». یک دست بیصدا ست. پرنده به یاری بالهایش پرواز میکند. این دستها و بالها را باید شناخت.

پیروزی بر استبداد حاکم بدون همگامی جنبش ملیتها ممکن نیست، و بلعکس پیروزی جنبش میلیتها هم بدون همیاری و همگامی سراسری مردم و استقرار دموکراسی در سرتاسر ایران امکان ندارد. مبارزه علیه دیکتاتوری رژیم حاکم و مبارزه ملی مکمل یکدیگرند.

دیگر اینکه « تخیلگرایی» در سیاست به فاجعه میانجامد.

سیاستی که شرایط و امکان تحقق آن از نظر بین المللی و داخلی آماده نیست و در آذربایجان فاقد پایه و بنیاد مستحکمی ست، از سوی بخشی از کوشندگان آذربایجانی به عنوان « استقلال آذربایجان» مطرح میشود، که در شرایط کنونی نه امکان عملی شدن دارد و نه از نظر اقتصادی به صرفه است. راه حل عملی نوعی فدرالیسم است.

در مورد دموکراتیک بودن جنبش سبز در طی این یک سال با توجه به حرکت عینی و خواسته هایش برای سراسر ایران ، آثار زیادی نوشته شده و در دسترس هست. پیشنهاد میکنم آنها را کمی عمیق تر مطالعه کنید.

در سیاست نباید انتظار داشت که نیروی دیگر یا رقیب شما را حمایت کند،

بل باید «بستر مناسب» را خودت تشخیص بدهی و موجودیت و خواسته هایت را با حفظ استقلال در جریان مبارزه پیش ببری. و عملاً حقانیت تلاش و خواسته هایت را به دیگری نشان بدهی و اثبات کنی. و واداری که ترا به رسمیت به شناسد و بر اساس خواسته های مشترک پیوند متقابل ایجاد کند.

با کناره گیری کسی ترا به رسمیت نمیشناسد.

این تو خودت هستی که باید رسمیتت را به دیگری به قبولانی. چه رقیب باشد و چه حکومت.
این مسئله ایست که جنبش آذربایجان هنوز در حل آن وامانده است.
با احترام و آرزوی سلامتی و شادی برای شما.
ساغ اولون. هله لیک.
۲۹۶۶۰ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : آیدا احدی

عنوان : تجربهٔ تاریخ
منوچهر زال گرامی‌،من قصد قهرمان سازی از بازار تبریز را ندارم اما آرزو می‌کنم که کمی‌ با انصاف باشیم.۳۰ سال پیش وقتی‌ بازار تبریز به خاطره بخشی از مبارزه علیه اصل ولایت فقیه و برای دموکراسی هزینه داد،تقریبن همهٔ روشنفکران و طیف چپ در ایران به حمایت ولایت فقیه برخواستند و حتا در سرکوب بازار تبریز خمینی را عملا یاری دادند.آیا وقت آن نیست که در فرمول و معیار خود برای ارزیابی جنبش‌های مردمی و مدنی باز نگری کنید؟ از ازموده‌ها را تکرار نکنیم.آیا فکر نمیکنید که ۳۰ سال دیگر خواهیم گفت که‌ای کاش به جای مخالفت با حرکت مدنی،حقوق بشری،ضدّ استبداد و ضد نژاد پرستی‌ آذربایجان همراهی میکردیم؟

آیا می‌دانید که شهر بی‌ گدا شدن تبریز بیشتر به همّت بازار تبریز است؟

ألیار گرامی‌، اگر جنبش دموکراسی خواهی‌ سراسری واقعا خواهان دموکراسی است چرا یک بیانیه برای حمایت از خسته‌های دموکراتیک و حقوق بشری حرکت مدنی آذربایجان صادر نکرده؟

به نظر من در آینده حرکت مدنی و آزادی خواهی‌ آذربایجان بیشتر به علم، عقل و مدرنیته استوار خواهد بود تا بر افسانه یا میتولوگی.در جنبش سبز افسانه و میتولوگی دینی اسلامی و شاهنشاهی بسیار زیاد تر و خطرناک تر است.در ضمن برای اکثریت آذربایجانی ها مفهوم گرگ خاکستری با آنکه در ترکیه است فرق می‌کند،چون که بستر اجتماعی‌ای ۲ ملت فرق می‌کند.حرکت آذربایجان علیه نژاد پرستی‌ و تبعیض است که میتواند از این باب در تناقض با حرکت گرگ خکستری ترکیه باشد و این دیر یا زود خود را نشان خواهد داد.
۲۹۶۵۴ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : آ. ائلیار

عنوان : اعتصاب و جنبش
اعتصاب بازار ها در برابر حکومت مثبت است. بازاز تبریز به دنبال بازار تهران دست به اعتصاب زد. رهبری حرکت اعتصابی در حال حاضر عملاً در دست بازار تهران است. بازار تبریز نقش مثبتی در حرکت ملی-دموکراتیک آذربایجان داشته و دارد. و در جنبش آذربایجان هم رهبری عملاً به دست «مبارزان سیاسی - مدنی» میباشد.
ا
اما اینکه «بازار تبریز رهبری مبارزه ضداستبدادی را بعهده بگیرد.» آرزویی ست از سوی نویسنده مقاله که ربطی به واقعیات ندارد.

بازار سنتی هم در تهران و هم در آذربایجان فاقد توانایی های فکری - تشکیلاتی لازم برای رهبری جنبش ضداستبدادی ست. بدین جهت هم هست که هیچ نقشی در « رهبری» جنبش ها ندارد. بازار مشکلات زیادی با حکومت دارد و از این روست که در جنبش جاری شرکت میکند.

آیدای گرامی، شما رهبران نمادین جنبش سبز را میبینید ولی بدنه دموکراسی خواه و ضد دیکتاتوری آنرا فراموش میکنید. رهبران نمادین نیز تاکنون با حرکت دموکراسی خواهی همراهی کرده اند و تا در این مسیر اند برای مردم یاری رسان و ارجمندند.

منشور ۱۲ ماده ای آمستردام برای حرکت آذربایجان در کل مثبت است ولی کاستیهایی دارد که جواب گوی مشکلات کوشندگان آذربایجانی نیست. از جمله
- رابطه جنبش آذربایجان را با جنبش دموکراسی خواهی سراسری نمیبیند.
-برای انحرافاتی مثل «گرگ خاکستری گرایی، بوز قورد چولوق» راه حلی ندارد.
جنبش تا با این مسایلتصفیه حساب نکند پایش لنگ است.
۲۹۶٣۴ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣٨۹       

    از : منوچهر زال

عنوان : امیدی به آزادی در ایران نیست
دیگر دارد رفته رفته قبول میکنم که امیدی به آزادی در ایران نیست. تا ازادی و معنا و مفهومش در مغز ما جا نیافتد و تا ندانیم که آزادی چیست و دمکراسی یعنی چه، هزار سال دیگر هم به آزادی و دمکراسی نخواهیم رسید. اگر منصفانه و واقع بینانه به جامعه ایران بنگریم، خواهیم دید که اکثریت مظلق مردم ایران بخاطر مشگلات عدیده روزانه ، تمامی روز و شب فکرشان مشعول هست تا نانی بدست آوردند و منت حاتم نگشند (واین هم از اصول تمامی حکومت های دیکتاتوری و جنایتکار هست) میماند اقلیت جوان و تحصیلکرده گان (نمیگویم روشنفکران چرا که هر تحصیلکرده ای روشنفکر نیست) مگر اینان قدمی بردارند و راهی بگشایند. اما اکثریت اینان بخاطر فرهنگ عقب افتاده مذهبی جا افتاده در ایران روی به چاپلوسی، جانثاری، بت پرستی، ریا و دروغ گویی روی میاورند. بیش از یک سال از جنبش سبز میگذرد و آنانی که برای "رهبران سبز اسلامی" یقه درانی میکند مادام در حال وارونه جلوه دادن خواسته و تفکرات اینان هستند و در این راه هیچ ابایی از این کار خود ندارند. موسوی، کروبی، کدیور، گنجی، مخملباف، مهاجرانی و کلیه سرکوبگران، غارتگران، و کشتارگران را با دروغ و ریا انسان های مقاوم و مبارز مینامند. بازاریان مرتجعی که ستون اصلی خیمه انثلاب بودند و هستند و میلیارد ها دلار از ثروت مملکت را به یغما برده اند را بخاطر ندادن مالیات، مبارز و دمکراسی خواه جلوه میدهند و فراموش آگاهانه میکنند که دین بدون بازار و بازار بدون دین به جنایت و غارت نمیتوانند ادامه دهند . این دو مرکر فساد و جنایت مکمل هم هستند. ابنان باز تهی گویی های خمینی دال بر "وحدت کلمه" و "وحدت عمل" را بهانه کرده هر صدای مخالفی را میخواهند سرکوب کنند. اینان فراموش میکنند که یک انسان، یک انسان با وجدان و آزاده هیجگاه و در هیچ شرایطی با مرتجعین و جنایتکاران وخدت نمیکند. وحدت با یک جنایتکار علیه جنایتکار دیگر مرده را هم به تمسخر و حنده میکشاند چه رسد به یک انسان آگاه و زنده
۲۹۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣٨۹       

    از : آیدا

عنوان : احدی
شهلا فرید،آشفته نویسی در کامنت شما از معیار‌های غلط شما در سنجش ماهیت حرکت‌های اجتماعی سرجشم می‌گیرد.برای شناخت بهتر حرکت مدنی آذربایجان شما را به بیانیه ۱۲ ماده‌ای آمستردام(منشور حرکت مدنی آذربایجان) رجوع می‌دهم.حرکت آذربایجان ۵ سال قبل در عمل راه کار حرکت سیویل را بطور عملی‌ به جنبش سبز آموخت.حرکت آذربایجان در بسیاری آبعاد مخصوصا در بعد دموکراسی و حقوق بشر خواهی‌ میتواند برای جنبش سبز الگو شود.جنبشی که در عمل رهبر آن را شورای نگهبان تعیین کرده باشد مقبول آذربایجان نخواهد بود.رهبری حرکت آذربایجان را خود مردم تأیید و تعیین میکنند و برای این کار احتیاج به تأئید شورای نگهبان یا ولایت فقیه نیستند.اگر به نظر شما بازار نمی‌تواند موافق دموکراسی باشد پس باید همهٔ بازاریان کشور های دموکراسی غرب دشمن دموکراسی باشند و هر روز برای کودتا علیه دموکراسی نقشه میکشند و توطئه میکنند.
۲۹۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨۹       

    از : شهلا فرید

عنوان : وقتی مبارزه برای دمکراسی جهت اصلی حرکت نباشد این گونه آشفته نویسی ممکن می شود
عده ای آمدند گفتند مردم آذربایجان با جنبش اعتراضی کشور همگامی نمی کنند زیرا این جنبش چنین و چنان است و عقب مانده است و مردم آذربایجان جلوتر هستند و آنها آگاهانه در این حرکت شرکت نمی کنند و از این حرفها. حالا که دیدند بازار تبریز بر سر منافع خود با بازار جاهای دیگر هماهنگ عمل کرده است به آن متوسل شده اند که ارزیابی غیر واقعی ارائه داده حرکت بازار را بسیار دمکراتیک ارزیابی کرده و در پی آن باشند که از این "استوانه های انقلاب" بخواهند که بفرمایید رهبری را اصلا شما به عهده بگیرید. این آشفته فکری آن گاه پیش می آید که راهنمای فکر و اندیشه حرکت به سوی دمکراسی نباشد و دیدن بخشی از مسئله جانشین کل مسئله شود.
معلوم است که بازاریان با حکومت اختلاف دارند ولی جنس این اختلاف از نوع دمکراسی خواهی نیست بلکه بر سر آزاد گذاشتن دست آنها در سود بیشتر است. هر دولتی که بخواهد یک نظم مالیاتی برای بازاریان برقرار کند با مقاومت انها روبرو می شود بازاریان یکی از موانع نظم بخشیی به اشفته بازار مالیاتی هستند، البته دولتی که خود دزد و فاسد است، قادر به این نظم بخشی نیست.
شما که جنبش دمکراسی خواهی مردم را سرزنش می کنید یکباره به دلیل حضور بازاریان تبریز از هول حلیم در دیگ نیفتید، آن حرکتی که "بازاریان محترم" بخواهند رهبرش باشند، ره به جای خوبی نمی برد.
۲۹۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨۹       

    از : سبز وسبزتر

عنوان : بسیار جالب بود
این مقاله خیلی پخته و منطقی بود خوشم اومده در عین حال که روابط منطقی رو با هم واکاوی میکنه بسار ساده نگارش شده
۲۹۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨۹       

    از : مینا تهرانی‌

عنوان : تحلیلی مفید و مکمل
تحلیلی مفید و مکمل است که فکر کنم برای خیلی‌‌ها را میتواند در درک درست جریانات کشوری یاری دهد.بازار تهران هم اکثرا ترک است و تهران بعد از استانبل دومین شهر ترک نشین دنیا است.لذا به احتمال زیاد این دو بازار در آینده هماهنگ عمل خواهند کرد.
۲۹۵٨۷ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست