از : عزیز عزیزی
عنوان : جنتی خان، جنت پیش کش تان
با درود بر روان بهشتی جنتی فرزند، نمی دانم چگونه این پدر و همراهان به امید بهشت موعود بر روی زمین برای فرزند و فرزندان خویش جهنم درست کردند. از این معاندین-نگهبان باید پرسید، وظیفه اخلاقی- آیینی ما این جهانی است یا آن جهانی است؟ لا اقل کدامین دارای اولویت است؟ وظیفه انسانی ما اخلاقی-علمی-عملی یا عبادی-خرافی است؟
۲۹٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹
|
از : اشکبوس و
عنوان : قتل عام ۶۷ بدستور و فتوای خمینی بود
جنتی یک آخوند حکومتی و از تبار خمینی است. بجای پرداختن به این آخوند حقیر و دنبالچه خامنه ای باید رفت سراغ تفکرات خمینی و طرد خامنه ای. باید قتل عام ۶۷ را محکوم نمایید و اصل ولایت فقیه را طرد. باید کشتار ۶۷ را بعنوان جنایت علیه بشریت پذیرفت و هر اطلاعی که از آن دارید برای ملت و تاریخ و خانواده های قربانیان بیان کنید. حقیقت را فدای مصلحت و سیاست و حکومت استبدادی ننمایید.
۲۹٨٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹
|
از : پ پیمان
عنوان : خواست های دوستانه از آقای میر حسین موسوی
آقای میر حسین موسوی
شما در سخنرانی اخیر خود می فرمائید:
"...فاجعه کهریزک، حمله به کوی دانشگاه و فاجعه کنونی زندان ها را نمونه کامل سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت دانست و آن را ا دامه اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان او دانست ".
“فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست. فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین نگرشی است که به خوبی در آن سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید.”
من علاقمند هستم بدانم فجایع سال های اول استقرار حکومت خمینی و نشست ایشان در بارگاه خلافت جماران در زندان ها و در جامعه و شکستن قلم ها، بستن روزنامه ها، بر سر دار رفتن سرهای آزادیخواهان، بریدن زبان ها، و حجاب اجباری، سنگسار زنان ، فتوای قتل سلمان رشدی و ... نمونه کامل سبعیت و زشتی همه گرایشهای اقتدار گرایانه و فرعونیت طلبه خشن و مستبد سید روح اله خمینی نبود؟
آیا بنظر شما فاجعه ای که اکنون در زندان ها و در خیابان ها رخ می دهد ادامه اندیشه خمینی و شاگردان با وفایش از جمله دبیر شورای نگهبان و شیخ سید علی خامنه ای و ... که به روشنی در آن سبعیت و زشتی و غیر انسانی دیده می شود، نیست؟
آقای میرحسین موسوی دوگانگی برخورد های سیاسی شما را چگونه می توان تفسیر کرد؟ از یکسو به درستی اعمال غیر انسانی حکام امروزین حکومت اسلامی را سبعانه و زشت می نامید ولی از سوی دیگر آگاهانه اعمال زشت و فتوای های غیر انسانی خمینی و شاگردان آن روزش را پرده پوشانی می کنید و یا سکوت می کنید؟
شما که از حاکمیت مردم و آرای مردم صحبت می کنید چرا سبعیت و زشتی ها را فقط در یکسال اخیر نام می برید؟ در سی سال گذشته این سبعیت ها در حکومت اسلامی وجود نداشته و یا شما عمدا" از آن ها بیخبرید؟
آقای میر حسین موسوی آرزوی من این است که شما از زیر شمشیر ذوالفقار بازوهای مسلح حکومت اسلامی و ولایت امر جان سالم بیرون برده تا به تجربه دریابید که نمی توان یک پا در کفش احکام اسلامی و یک پا در کفش حاکمیت مردم به راه رفتن ادامه داد. مطمئن باشید که دو پا باید برای پیشرفت در یکسو حرکت کنند. نه یک پا بسوی آینده و پیشرفت و منافع مردم ولی پای دیگر در جهت عکس و احکام استبدادی الهی مربوط به سده های گذشته. مطمئن باشید که اینگونه بحران اندیشه با شکست روبرو خواهد شد. شما می توانید و حق شما است که فردی مومن باشید ولی سیاست را از احکام الهی بیرون کشیدن محکوم به شکست است.
آقای میر حسین موسوی برخی ها می دانند که شما اشتباه می کنید از قانون اساسی و نظام دفاع می کنید ولی مصلحت می دانند که از نقد نظرات شما چشم پوشی کنند!!! غافل از اینکه با این فکر اشتباه آب به آسیاب اقتدارگرایان می ریزند. چون شما طرفدار نظام هستید. نظام بر سر جایش ایستاده است و بر اساس احکام اسلامی عمل می کند و متاسفانه شما آنقدر سر سخت هستید که نمی خواهید بپذیرید که آنچه در ایران در سی و یکسال گذشته است اسلامی بوده و نه فقط خواست برخی از اقتدار گرایان. خواست آیت اله خمینی بوده و ایشان روحش در آرامگاهش در آسودگی بسر می برد چونکه شاگردانش وصایای ایشان را بخوبی اجرا می کنند. و جای نگرانی برای " مرحوم خمینی " نمی گذارند.
آقای میر حسین موسوی سکوت شما در مقابل جنایات خمینی به نفع مردم نیست. به تدریج مردم گام های بزرگتری به پیش بر می دارند و متاسفانه شما عقب خواهید ماند تا جائیکه علیرغم خواست و آرزوی بخشی از مردم در صف همین اقتدارگرایان امروزی قرار بگیرید. خود را در یابید و سیاست گزاری را از اعتقادات دینی خود رها کنید. سیاست نیازی به احکام الهی ندارد . این مردم اند که خود سیاست گزارند و برای خود تصمیم می گیرند و نه اله بت بزرگ کعبه.
دکتر پ. پیمان
۲۹٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹
|
از : من ....
عنوان : بس کنید دیگر!
آقای موسوی: شما را به ایمانتان سوگند، اینهمه این مردم را راهزنی فکری نکنید و راه حل ارائه ندهید که شما مرد این میدان نبودید و نیستید.
بس تان نیست دیگر که از پارسال تا به حال خانه ها و آشیانه ها ، گرداب های اشک شده اند؟
ندانم جوش توفان خیالکیست، اینگلشن
که اشک چشم مرغان، کرد گرداب آشیان ها را
جهانی آرزوها پخت و سیر آمد ز ناکامی
تنور سرد این مطبخ، به خامی سوخت نان ها را
۲۹٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹
|