یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کافی نیست - ویدا فرهودی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اسفندیار

عنوان : به بهمن پارسا
برخی از ما گویا از شعر و شاعری انتظار داریم مثل یک روزنامه معتبر همواره کار رسانه ای خشک، دقیق و حرفه ای انجام دهد. در غیر این صورت شروع می کنیم به آن برچسب های مختلف زدن. لذت و تفنن جزئی از هنر است؛ این را از یاد نبرید.
۲۹٨٨۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : جهان شاعر

عنوان : شعر یا شعار
آقای بهمن پارسا نظر شما کاملا محترم است. اجازه می خواهم که من هم نظر خودخیلی خلاصه را بنویسم:
یادتان باشد "شعار " را خانم فرهودی ابداع نکرده اند. شما مختارید که این مقوله را شعار بخوانید. اما از رودکی تا شاملو سراینگدان آگاه ایرانی ضمن پرداختن به اشعار غنایی و انواع دیگر شعر ، از نوع شعری که گوهر آن در سروده ی خانم فرهودی موج می زند سود جسته اند تا مظالم اجتماعی را توصیف کنند.
شاهنامه و مثنوی هم با اینکه الویتشان محور های متفاوتی داشته از این گرایش غافل نمانده اند.
امروز که ما تاریک ترین مقطع تاریخ خودرا می گذرانیم، این مقوله، یعنی تصویر ظلم ونامردمی صد چندان اهمیت پیدا کرده است.
در همین ستون، سروده هایی از آن دست که شما می پسندید بسیار چاپ می شود. ما را رها کنید که کشک خورا بساییم. جهان


شعارهایی از حافظ
اگر چه باده فرح‌بخش و باد گل‌بیز است
به بانگ چنگ مخور مِی؛ که مُحتَسب تیز است
صُراحی‌ای و حریفی گَرَت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
در آستین مُرَقّع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صُراحی زمانه خون‌ریز است
به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می
که موسم وَرَع و روزگار پرهیز است
مجوی عیشِ خوش از دور باژگون سپهر
که صافِ این سرِ خُم جمله دُردی آمیز است
سپهر برشده پرویزنی‌ست خون افشان
که ریزه‌اش سر کسری و تاج پرویز است
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا! که نوبت بغداد و وقت تبریز است
۲۹٨٨۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : کاظم

عنوان : غزل
وقتی شعر می جوشد نتیجه اش این خواهد بود .
دلنشین و دوست داشتنی مثل غزل شما.
خسته نباشید
۲۹٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : بهمن پارسا

عنوان : ملاحظه!
شاعره ارجمند سرکار خانم فرهودی،شما خوب شعر می سرایید.شک نیست.ومن کمتر از آنم که خواسته باشم شما و شعر شما را ارزیابی کنم.امّا بالاخره هر سری یک بینشی دارد،بگذارید صادق باشم،به استحکام سروده ی شما به لحاظ فن یعنی عروض و تتبعاتش نظر ندارم، سخنم در آنست که در این غزل گونه سخت دچار شعار دادن هستید.مثل این است که مثلا در روزهای چندم آذر ۱۳۴۰و ۱۳۵۶ و اطراف دانشگاهیم و قصد داریم بچه را به هیجان واداریم و بعد هم تظاهرات و بقیه ی قضایا که یادش به خیر.شما فرهیخته تر از آنید که از میان شعر وشعار بی تفاوت بگذرید.منهم ناتوان تر از آنم که شعار را به شعر پندارم.ناتوانی مرا به قریحه ی سرشار خود ببخشید.مهر شما مسری باد.
۲۹٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : پیرایه یغمایی

عنوان : عنان عشق مده
خانم ویدا فرهودی بسیار استوار و زیبا سروده اید، به ویژه این یک بیتش را:

به کارِ" شاید" و "امّا" عنان عشق مده
که در حساب جنون،احتمال کافی نیست
۲۹٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : ویدا فرهودی

عنوان : سپاس
سپاس که خود صاحب نظرید و دیدگاهنان مایه ی تشویق نگارنده
موفق باشید
۲۹٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹       

    از : داریوش لعل ریاحی

عنوان : پیامی است برای همه راهیان آزادی
مثل بیشتر شعر هایتان سرشار از احساس ، نگاه به ژرفنا و حقیقتی تلخ در درون مایه شعر که ما را به خود فرو می خواند .
۲۹٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست