عنوان : حاجی من هم شریک
" از آنجا که ( یعنی چون ) اعضاء شورای هماهنگی شبکهء "نوپدید" سکولارهای سبز مرتباً ( هر هفته ؟ هر روز ؟ هر ساعت ؟ ) مورد مراجعهء گروه ها و سازمان ها و شخصیت ها سیاسی ( مثلا چند نفر؟ ) قرار گرفته و از ایشان خواسته می شود ( منظور با اصرار و ابرام است ) تا گردانندگان این سازمان را به همسخنی و همکاری و ائتلاف با آنان ترغیب کنند " بنابراین " اعضاء شورای هماهنگی " ! این شبکه نو پدید " به اطلاع عموم میرساند" :
( این شبکه ) هنوز در مرحلهء تشکیلاتی قوام یافته ای نیست که بتواند منفرداً دست بکار دعوت برای آلترناتیو سازی شود بنا بر این (با تضرع ) " از هرگونه همکاری با دیگر نیروهای معتقد به ضرورت ایجاد یک آلترناتیو سکولار ـ دموکرات استقبال کرده " که به هدف سه گانه «ضرورت انحلال کامل حکومت اسلامی»، «وجوب استقرار یک حکومت سکولار در ایران» و «التزام این حکومت به مفاد مندرج در اعلامیهء حقوق بشر، در راستای آزادی و دموکراسی» برسد و لابد از آقایان ( و ظاهرا نه خانمها ) با سلام و صلوات دعوت کند که به پاس مبارزات جانفشانه اعضا , زحمت کشیده و ریاست " یک حکومت سکولار در ایران " را بر عهده بگیرد.
آدم خجالت میکشد که به این " پیران جاهل و شیخان گمراه " بگوید که سروران زمانی که مردم پای صندوق رای رفتند و بعد جنبش سبز را بوجود آوردند و کشته شدند و میشوند و به زندان رفتند و میروند شما در دنور و برلین و استکهلم و فرزنو و تورنتو و لندن و واشینگتن دی سی و ساکرامنتو چند موش رای به صندوق انتخابات ریختید که اکنون حاجی من هم شریکم میکنید؟
بعلاوه در کجای " سکولاریسم " ی که انقدر برای آن سینه میزنید " به مفاد مندرج در اعلامیهء[ جهانی ] حقوق بشر، در راستای آزادی و دموکراسی " آمده است ؟ آیا این جزء تعریف " سکولاریسم سبز" است ؟
یکی را به ده راه نمیدادند سراغ خانه کدخدا را میگرفت.
سروران ، اگر بجای این همه قلمبه گویی ، پشتیبان و مبلغ منشور جهانی حقوق بشر باشید همه با شما و شما با همه خواهید بود و احتیاجی به این خیمه شب بازی ها نیست.
٣۰٣۰٣ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨۹