عنوان : پرویز ذوالفقاری معلمی از دیار بختیاری که درس مظلومیت و مقاومت داد.....
با تشکر از عزیزان خواستم ابتدا نام دو خواهر اعدامی را اصلاح کنم .... که اشتباها دوست گرامی زهرا و زری کلام الله نوشتند نام این دو خواهر زهرا و طیبه کریم اله صحیح است
به یاد دارم پرویز ذوالفقاری را که کتابفروشی در خیابان ۱۷ شهریور داشت و همیشه در حال خواندن کتاب بود یادش بخیر واسه امتحانات خرداد میرفتیم گوشه اون مغازه که همیشه بوی کتاب نو میداد و زبان انگلیسی یادمون میداد اون معلم زبان بود اما سالهای قبل اخراج شده بود
یادمه مرداد یا شهریور ۶۷یکروز رفتم دم مغازه اش اما مغازه بسته بود پارچه کوچک سیاهی بر سر مغازه نصب بود پرسیدم چی شده گفتند پاسدارها اونا اومدند چند روز پیش بردند و اینقدر شکنجه کردند تا کشته شد
کسی از پرسنل بیمارستان شهرکرد تعریف میکرد در انزمان فردی را از طرف اطلاعات سپاه در یک اتاق اختصاصی بستری میکردند که مراقبی هم داشت و بعدها فاش شد و متوجه شدیم این فرد پرویز بوده که به علت جراحات ناشی از شکنجه به بیمارستان منتقلش کردند .... شاهدان عینی که جنازه اش را دیده بودند گفتند که دستانش را از کتف خارج کرده بودند و سرش متلاشی و شکمش دریده و در تمام بدنش اثار سوختگی با اتو دیده میشد براستی او معلمی بود که درس استقامت و مظلومیت را به همه داد....
٣۱۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : اسامی شهدای شورای دبیرستان مهدی رضایی شهرکرد
سه یار دبستانی و همکلاسی جزء این شهدا می باشند محمود موسویان رئیس شورای دبیر ستان مهدی رضائی که دیپلم ریاضی داشت بهمراه محمد خسروی و هوشنگ صانعی. محمد در تهران بشهادت رسید و هوشنگ در اصفهان. ناصر لطفی زاده و سیاوش ایزدی هم عضو شوای دبیر ستان بودند و در اصفهان اعدام شدند. آقای سعید ریاحی فرزند معاون دبیر ستان هم یک عضو ارشد شورا بود که در فروغ جاویدن جاودانه شد. در کامنت قبل منظور پرویز ذوالفقاری بود. سایر شهدای شهرکرد لطف الله یادگاری و رحیم نبوی و خواهرش عاطفه نبوی. دو خواهر جوان بنام زهرا و زری کلام الله که در اصفهان سال ۶۰ اعدام شدند. زری ۱۶ ساله بود. اسکندر رئیسی برادر اصغر رئیسی نماینده شهرکرد هم سالها زندان بود و بعدها در منطقه کردستان در درگیری با پاسداران جانش را فدای آزادی ایران نمود. خانمها کوهی و کیانی هم اعدام شدند بسان کاندیدای مجاهدین خلق برای شورای شهر بهمراه مادرش که معلم بود و اسمش را فراموش کرده ام. یک آخوند هوادار مجاهدین به اسم مجتبی امینی هم بود که بخدمت رژیم در آمد و در نظام حل شد. سایرین همه مقاوم و با ایمان روی ارمانها ایستادند و سر فراز رفتند و جاوردانه شدند.
٣۱۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : زنده یاد محمود موسویان از سربداران قتل عام ۶۷
آقای حمید دوستی ارجمند سلام و تشکر برای مقاله زیبایتان و خاطرات زندان اصفهان. متا سفانه بنده عکسی از برادران پناهی ندارم ولی چهره های جوان و سرزنده و با امید آنان جلو چشمم می باشد. زنده یاد محمد موسویان در دبیر ستان مهدی رضای در س می خواند و مسئول شورای دبیرستان بود و همیشه لبخند بر لب. من او را هرگز غمگین و خشمگین ندیدم. او مدیر نشریه حدید ارگان دانش آموزی هواداران سازمان مجاهدین خلق در استان را بر عهده داشت که با کمک مجاهد شهید محمد خسروی و دکتر م و دکتر ح منتشر می شد. وقتی اکثر بچه های شهر کرد را در سال ۶۰ اعدام کردند دلمان خوش بود که مجاهد فر زانه محمود موسویان زنده است. آقا محمود بسیار با سواد و مسلط به اید ئولوژی مجاهدین خلق بود و می دانستم در زندان کار آموزشی انجام می دهد. برادر محمود داشنجوی مشهد بود و ظاهرا به او ۲۵ سال زندان داده بودند. یکی از همکلاسان آقای محمود موسویان رسول هاشمی بود که بعد از ۱۸ سال زندان بعد از ۲۰۰۳ به شهر اشرف رفته و من مصاحبه او را در سیمای آزادی دیدم. یکی از دوستان محمود موسویان پرویز ظلفقاری بود که از زندان آزاد شده بود ولی در جریان قتل عام ۶۷ آنرا در خانه گرفتند و بعد از شکنجه های زیاد یا زیر شکنجه بشهادت رساندند. سر فراز باشید
٣۱۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : به هموطن عزیزم تیمور
با تشکر از یاداوری و اطلاعاتی که در مورد برادران دلاور پناهی مطرح کردی. البته من شخصآ امکان دیدار با آن عزیزان را در زندان نداشتم ولی همان ایام تعریف پایداری و شجاعت انان را از دیگر دوستان همبند زیاد شنیدم. لطفآ اگر اطلاعات بیشتر و یا عکسی از آنان و بخصوص در مورد زنده یاد محمود موسویان از سربداران قتلعام ۶۷ و از بهترین بچه های شهرکرد دارید خیلی ممنون میشوم که برای ایمیل من بفرستید. باز هم از توجه و احساس مسئولیت شما تشکر و تقدیر میکنم.
٣۱۰٣۰ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : اعدام برادران پناهی در اصفهان
این سه ورزشکار جوان در انجمن جوانان مسلمانان شهرکرد فعالیت داشتند ولی مانند اکثر بچه های شهرکرد مانند مهندس بنی مهدی کاندیدای مجاهدین خلق از شهر کرد برای مجلس شورای ملی ایران در اصفهان اعدام شدند. علی جان پناهی در رشته پرتاب نیره کار می کرد و مقام دوم پرتاب نیزه دانشگاههای ایران را هم تا انجا که یادم هست داشت. این سه برادر اهل شهرکرد نبودند ولی آنجا زندگی و فعالیت سیاسی می کردند . تظاهرات ضد شاه از طرف این سه برادر سازماندهی می شد و علی پناهی از زمان شاه با سازمان مجاهدین خلق ایران ارتباط داشت. خدا خواست پناهی ظاهرا با انجمن حجتیه یک زمانی کار می کرده ولی در جریان قیام ضد سلطنتی به مجاهدین خلق ایران پیوست. علی و علی جان سال ۶۰ در اصفهان تیر باران شدند و خدا خواست دو یا سه سال بعد بعد از مدتها شکنجه اعدام شد. شایعه بود که علی پناهی سال ۶۰ زیر شکنجه به شهادت رسیده است. علی پناهی در وزن ۷۲ کیلوگرم کشتی می گرفت و انسانی بود بسیار مهربان و سمپاتی . علی جان یک فرد بسیار باسواد و روشنفکر بود و در بحث بی نظیر بود و در دانشگاه اصفهان معروف و سر شناس. خدا خواست جوانی بود بسیار آرام و کم حرف ولی بسیار شجاع و صبور. یاد این سه برادر سربدار گرامی باد.
٣۱۰۲۷ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : یاد برادران پناهی گرامی باد
در زندان اصفهان سه برادر در بدترین شکل کشته شدند. علی پناهی یک کشتی گیر بنام بود و از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرکرد. خدا خواست پناهی یک وزنه بردار بود و برادر کوچکتر آنان علی جان پناهی که دانشجوی زیست شناسی در دانشگاه اصفهان بود. این سه برادر پدر نداشتند و مادرشان بعد از اعدام فر زندانش هم فوت نمود. علی پناهی را بی نهایت شکنجه کرده بودند و علی جان را هم قبل از سی خرداد ۶۰ در خیابان دستگیر کرده بودند و اصلا جرمی نداشت. علی و علی جان و خدا خواست جانشان را فدایی آزادی مردم ایران نمودند. یاد این سه مجاهد قهرمان گرامی باد.
٣۱۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۹       

عنوان : قدردانی از حمید گرامی
حمید عزیز و گرامی از اینکه از عزیز جانباخته امیر حیدری نوشته ای صمیمانه از شما قدردانی میکنم. من با زنده یاد سیدفخر طاهری که شما در این نوشته بنام همیشه جاویدانش اشاره داشتید، در زندان دستگرد همبند بودم، سیدفخر حقیقتان انسانی شریف و آزاده بود. یاد همه جانباختگان آن سالهای سیاه و بویژه قهرمانان گمنام در سراسر میهنمان گرامی باد.
٣۱۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨۹