از : ناصر ایرانپور
عنوان : دست هر دو طرف درد نکند
با درود به مصاحبهکنندهی جسور و تیزبین و مصاحبهشوندهی شفاف. از نظر من باید از هر دو برای این گفتگوی متمدانه ـ خارج از موافقت یا مخالفت با مضامین ردوبدل شده ـ سپاسگزار بود. به عقیدهی من نقطه قوت این گفتگو پرسشهای مصاحبهکننده است که با زبانی شیوا اصلیترین مسائل مربوط به معضل از سوی آقای دکتر زیباکلام منکر شدهی شووینیسم را در قابل پرسشهای شفاف مطرح ساخته است. آقای دکتر زیباکلام نیز چون همیشه زیباکلام مانده است، هر چند با برخی از مواضع و بینشهای ایشان نمیتوانم موافق باشم. ایشان سهوا جای علت و معلول را عوض کرده است و به ویژه به نگاه "مرکزگرایانه" و اقتدارگرایانه ـ که تاکنون ضربهی مهلکی بر امر دمکراسی در ایران وارد آورده است ـ پایبند مانده است و مهمتر از همه ماهیت واقعی عملکرد سیستماتیک سرکوب ملی کردستان را نشناخته است. ایشان همچنین اشتباها دمکراسی و فدرالیسم را به نوعی آلترناتیو هم معرفی نمودهاند، در حالی که این دو بدیلی برای هم نیستند و در جاهایی هر دو یک چیز واحد هستند... با همهی این احوال، آقای زیباکلام جزو کسانی است که میتوان با آن بحث کرد و در بخشهای مهمی نیز به توافق رسید.
٣۱۴۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : تصمیم در مسائل مهم اول نیاز به همه خوانی، فراخوانی، گردهمایی و کنفرانس دارد
آقای زیبا کلام
« تهران می گفت که شما خلع سلاح بشوید، آنها هم می گفتند که شما اول سپاه را از مناطق کردنشین بیرون ببرید تا ما خلع سلاح بشویم. بنابراین گیر کرده بود. »
اگر انقلاب دموکراتیک بود، که نبود، اگر دولت انقلابی راستگو و مردمی و طرفدار غیرمسلمانان و مسلمانان سنی بود، که نبود، اگر قابل اعتماد و اطمینان بود، که نبود، شاید اگر راه حلی حقوق بشری در زمان انقلاب ۵۷ مطرح و عملی می شد، کمکی به حل مشکل آنهم تا حدودی محدود میکرد؟
آقای زیبا کلام، محقق و مورخ مومن شیعه اثنی عشری محترم، اول تهران بایستی ارتش و سپاه را بیرون میکشید و بعد کردها، تا کار مذاکرات آسانتر و عملی تر میشد!.
ایشان و جمهوری اسلامی ایشان اصلاً قصد مذاکره نداشتند! خمینی همان بلایی را که سر مردم مسلح شده تهران آورد، یعنی اول آنها را فریب داد که خلع سلاح شوند تا بعد براحتی بتواند به حکم محاربان با خدا و مفسدان فی الارض دستگیری ها و اعدام ها و شکنجه هایش را توجیه و عملی کند و دودمان و خانه مردم را خراب و تخریب و زندان هایش را آباد گرداند. کردها به این مکر تا حدودی بشکل پراکنده و نامنظم بو برده بودند.
امروز هم اگر قرار است مذاکره ای و یا معاهده ای صورت بگیرد، باید کاملاً گفتگوئی، سیاسی، و بدون دخالت و حضور و نمایش هر نوع سلاح و تهدید و زور و قدرت، در محیطی امن و با حضور تمامی نمایندگان دو طرف و نمایندگان بیطرف و مورد توافق و اعتماد از طرف سازمان ملل، ویا هر سازمان مورد توافق دیگری، حتی المقدور در محیطی خارج از ایران و کردستان به شکل رسانه ای شفاف، نه پشت درهای بسته، باشد.
در این مذاکرات، بدون هیچگونه فشار و تعجیل، طی یک روند معقول و طولانی و شفاف، کلیه مسائل، مشکلات خواسته ها، از جمله جزئیات تقصیمات و مدیریت اداری و اقتصادی و نحوه تشکیلات خود گردانی وابسته به دولت مرکزی مورد بحث و تبادل نظر و کالبدشکافی موشکافانه و کارشناسانه، که هم از لحاظ رسانه ای و خبر بسیار شفاف است و هم از لحاظ رعایت حقوق مردم دو طرف بسیار عادلانه و مطابق اصول و ضوابط کامل دموکراسی، لیبرالیزم، حقوق شهروندی مدرن و منشور جهانی حقوق بشر میباشد، صورت گیرد.
ولی پیشنهاد شخصی من چیز دیگری است. پیشنهاد من این است که قبل از این کار یک کنفرانس علمی جهانی در باب خودگردانی کردستان برگزار شود تا همه دانایان و مطلعان و دانشمندان، متخصصین و کارشناسان رشته های مختلف فرصت ابراز نظر قبل از انجام این چنین تصمیم مهمی را داشته باشند. بایستی بسیار آموخت و بسیار پژوهش و تحقیق و تحلیل کرد تا در روشنایی کامل، براساس معیار و تحقیق و قطعنامه ای علمی، تصمیم گرفت.....
اگر در سال ۵۶ انجام یک کنفرانس علمی در مورد انقلاب قریب الوقوع ۵۷ عملی بود و اینچنین صورت می گرفت، باز هم ما کورکورانه دست به یک انقلاب کور و تاریک و وحشتناک میزدیم؟
اگر در سال ۵۸ انجام کنفرانسی علمی در مورد مسئله کردها پس از انقلاب عملی می شد و اینچنین صورت می گرفت، باز هم همین مشکلات و سرنوشت امروز را داشتیم؟
اگر امروز دست روی دست بگذاریم و متخصصان، دانشمندان و کارشناسان خود را دور هم جمع نکنیم و از آنان تبادل نظر و بحث و انتقاد نشنویم و راه حل هایشان را بکار نبریم، آیا شانس اینکه فردا اصلاً کردستانی برای ایران بماند بیشتر میشود یا کمتر؟
٣۱۱۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : کورد
جناب شیلر،
دوست عزیز ، چرا هر چیز ما باید با سوء ظن و بد گمانی و احساس توهین و تحقیر همراه باشد؟ و این همان چیزی نیست که زیبا کلام در باره ان صحبت میکرد؟ من خودم کردم و سالهاست که دور از ایران و غافل از آنچه میرفته است هستم. برای من ، "کرد" همان بود و هست که رشید یاسمی برجلد کتاب خود با الفبای فارسی - عربی نوشته است و در دورانی که ما کردها و فارسها و عربها و ترکها با هم زیسته ایم زبان لاتینی وجود نداشت که کرد را چگونه بنویسد. سوال من فقط و فقط و فقط از نظر کنجکاوی بود چون اینرا بارها جاهای دیگر هم دیده بودم و اینکه در یک مقاله یک صفحه ای چرا دائما " کرد " و " کورد" به همان مفهوم نوشته شود؟ کلمات معنی دارند و وسیله تفهیم و تفاهم اند. نمیشود در یک نوشته جای " خرد " و "خورد " را دائما عوض کرد و انتظار درک و تفاهم داشت. و انتظار داشتم که سوسن خانم بمن جواب دهد که لابد مانند آن بانوی دیگر که در این سایت مینویسد و سوال مرا بی پاسخ گذاشت این نیز رسم بانویی ست. باشد.
٣۱۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣٨۹
|
از : شلیر رمضانی
عنوان : نظر
جناب peerooz شما دنبال بهانهی بنی اسرائیلی هستید من هر چند با نظرات صادق زیبا کلام در کلیت خود مخالفم ولی به کوششها و کار سرکار خانم سوسن ارج مینهم ایشان این اولین کارشان نیست و تمام کارهای ایشان در شناساندن مسئلهی کرد شایستهی تحسین است و سپاسگذاری .
ولی مسئلهای که در نوشتن کرد در لاتین دوستان ایران گرا عمدأ از آن استفاده میکنند جای بحث دار مثلأ در لاتین تمام سایتها لینکها کتب حتی حکومت فدرال کردستان عراق خلاصه تمام کرد زبانان در لاتین مینویسند kurd ولی ایران گرا ها عمدأ میخواهند بنویسند kord این جای بحث دارد جون ملت کرد kurd ast نه kord
٣۱۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : فرق "کرد" با " کورد"
سرکار سوسن خانم،
ممکن است لطفا بفرمائید فرق "کرد" با " کورد" چیست ؟ مثلا میشود گفت "جامعه کورد" در " مناطق کردنشین و کردستان" زندگی میکند؟ توجه بفرمائید که در فارسی میگویم " خرده شیشه" را نباید " خورد" و نمی گوئیم " خورده شیشه " را نباید " خرد" . اگر کورد درست است قاعدتا جامعه کورد باید در مناطق کورد نشین و کوردستان زندگی کند. از بی دانشی خود از تحولاتی که تازه گیها رخ داده عذر میخواهم.
٣۱۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨۹
|