سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پرسیدن نشانی قبر کارل مارکس از کشیش در قبرستان! - نامی شاکری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نامی شاکری

عنوان : مخاطب ارجمند، آقای لیبرال دمکرات چپ میانه
مخاطب ارجمند ، آقای لیبرال دمکرات چپ میانه
اول : باید از شما عذر خواهی کنم که برای"لیبرال دمکرات چپ میانه" از مخفف "لدچم" استفاده کرده و شما آنرا به حساب "مضحکه " گذاشتید. چنین قصدی در میان نبوده . من همیشه روی توجه و مراقبت مسئولان محترم سایت اخبار روز بر چنین خبط های احتمالی حساب می کنم و از انتشار آن کامنت مطمتنم که این دوستان هم چنین استنباطی از " لدچم " نداشته اند . با توجه به اینکه جنابعالی از کامنت نویسان بسیار فعال سایت اخبار روز هستید و من معمولا ، مخاطبانم را با استفاده از نام و پسوند "عزیز" ، مورد خطاب قرار می دهم ، فکر کردم چنین مخففی از نام شما ، کارم را راحتتر می کند . همین ! تکرار نخواهم کرد.
دوم : من عقاید شما را هم "مضحکه " جلوه ندادم . بلکه با احساس مسئولیت تمام در مورد اشکال ساختاری مواجهه ی شما با مسائل جهان ، نظراتم را توضیح دادم . به نظرم در ادامه هم چنین خواهم کرد . تا در "کلیات " به تفاهمی نرسیم ، با پرگویی در"جزئیات " فقط وقت هم را خواهیم گرفت . نوشته اید "...آیا پاسخ به پرسشهای من انقدر برایتان سخت بود که از چند پاسخ ساده بله یا نه خودداری کردید؟" آیا چنین برخوردی ، سهل انگاری نیست ؟ اصلا موضوع مورد بحث را می توان به چند پاسخ ساده "بله یا نه" تنزل داد ؟ خودتان در یکی از کامنت هایتان به درستی می نویسید :"... در عرض یک هفته که نمی شود مبحث مهمی مثل فدرالیسم را حل و فصل کرد..." آنوقت از من انتظار چند پاسخ ساده " بله یا نه " دارید.
سوم : توافق کنیم که این فرصت ها را به مجادله های دو نفری تبدیل نکنیم . چه لزومی دارد که ابهامات شما ، حتما با "پاسخ "های من رفع شود. آیا امکان ندارد در حرف هایی که دوستان دیگر به میان می آوردند ، به آن ابهامات پاسخ هایی یافت شود ؟ بگذارید روح " گفت و گو " در این فرصت ها جاری باشد تا این که ، چه کسی روی چه کسی را کم می کند یا چه کسی در بحث کم می آورد و حرفی برای گفتن ندارد!
چهارم : من با توجه به تخصص و حرفه ام در سراسر ایران سفر می کنم . با عالم و عامی هم معاشرم . افزون بر آنچه به لحاظ نظری آموخته ام ، به اتکای تجارب شخصی عمیقا به این نتیجه رسیده ام که تجدید نظر در سازمان سیاسی حکمرانی کشور اجتناب ناپذیر است . حتی امروز و نه در فردای آزادی ! این "استنتاج "، نه یک تفنن روشنفکری است و نه یک اقدام خرابکارانه و تجزیه طلبانه ! موضوع آنقدر جدی است که بدون استمداد از حوزه ی علوم اجتماعی و سیاسی راهکاری برایش متصور نیستم . اگر ما روشنفکران ، به جستجوی راهکارهای عالمانه برای مسئله نرویم ، مطمئن باشید که "دیگران" با راهکارهای عامیانه ،هزینه های سنگینی را به مردم ما تحمیل خواهند کرد.(آنها در این زمینه از ما جلوتر هستند!)
پنجم : من کجا گفته ام که "... بشریت بخصوص ایرانیان باید دست روی دست بگذارند تا ۵۰۰ سال دیگر به این نتیجه برسند که مارکس درست گفته است و باید سیستم او جهانی شود تا انسانها رهایی یابند..." بگذارید در پاسخ ، شعری از برتولت برشت را با هم مرور کنیم :
جهان را بهتر ساختید ،
جهان بهتر را بهتر سازید
و رهایش کنید
جهان را بهتر و راستی را
کامل کردید،
راستی کامل را کامل تر سازید
و رهایش کنید...
راستی را کامل کردید و آدم ها را
از نو ساختید،
انسان نو ساخته را از نو بسازید
و رهایش کنید.
( از کتاب "من برتولت برشت " ترجمه ی بهروز مشیری )


نامی شاکری – تهران – ۱۶/مهر/۸۹
٣۱٣۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣٨۹       

    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : آقای شاکری محترم،
آقای شاکری محترم،

مقاله ای نوشته اید که سئوالاتی را برانگیخته است. آیا پاسخ ندان به این پرسشها دلیلی می تواند داشته باشد بجز اینکه یا جوابی ندارید و یا پاسخ آنها مقاله ی شما را بکلی نفی می کند؟ در کشورهای غربی هر فعال و نویسنده ی سیاسی ملزم به پاسخگویی است، آیا شما به این اصل اعتقادی دارید یا نه؟ موفق باشید.
٣۱۲٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣٨۹       

    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : آقای شاکری محترم، پاسخ به سه سئوال من کو؟
آقای شاکری محترم، در پاسخ به چند بسیار ساده ای که از شما در این جا کردم، شما جوابی!!!برایم در ستون نظرات آقای تابان گذاشتید، درصورتیکه جایش اینجا بود.

آیا پرسشهای من انقدر برایتان غیر قابل هضم بود که مرا لدمچ خطاب کردید و عقاید مرا مضحک جلوه دادید؟

آیا پاسخ به پرسشهای من انقدر برایتان سخت بود که از چند پاسخ ساده بله یا نه خودداری کردید؟

آیا شما بجز نحله ی فکری خودتان برای دیگر نحله های فکری هیچ احترامی قائل نیستید و از همه انتظار دارید هم اندیشه ی شما باشند؟ اینگونه طرز تفکر شما را آیا می شود چیزی بجز تمامیت خواهی شما تلقی کرد؟ حال که نحله ی فکری شما در قدرت نیست، ولی اگر روزی شد با دگراندیشان چه برخوردی خواهید کرد، همه را حذف خواهید کرد؟ مگر می شود همه همان طرز تفکر شما را داشته باشند، آیا چنین چیزی شدنی است، طبیعیست؟ یا غیر طبیعی؟

جواب!!! شما حاکی از آنست که شما آشکارا به حقوق دیگران تجاوز می کنید. شما برای خودتان این حق را قائل هستید که آزادانه بیاندیشید و اندیشه خود را آزادانه بیان کنید ولی این حقوق را برای دیگران اصلا قائل نیستید. این پاسخ غیر صریح شما در رابطه با پرسشی بود که من درباره با منشور جهانی حقوق بشر از شما کردم تا از موضع شما در قبال این منشور آگاه شوم و آگاه شدم. شما به این منشور هیچ اعتقادی ندارید و با رد آن انسانها را از حقوق اولیه خود محروم می کنید. شما باید بدانید که همه ی انسانها با حقوق اولیه ی خود زاده می شوند که هیچکسی حق محروم کردن آنها را از این حقوق تحت هیچ عنوانی ندارد. اگر کسی این حقوق را بخواهد پایمال کند باید با او مبارزه کرد و حق خود را از او گرفت. جای بس تاسف است که این حقوق را منشور جهانی حقوق بشر به رسمیت می شناسد ولی شما آنرا به رسمیت نمی شناسید. شما موافق تحمیل نحله ی فکری خود به دیگران هستید و این چیزی بجز پایمال کردن حقوق انسانی و برابری آدمیان بوسیله ی شما نیست. به شما پیشنهاد می کنم یک بازنگری در طرز تفکر خود در رابطه با منشور جهانی حقوق بشر بفرمایید.

دو پرسش دیگرم درباره ی فدرالیسم که بحث داغ روز بوده است را هم کاملا نادیده گرفته اید. مایلم بدانم چرا؟و در رابطه مستقیمهم که هنوز پاسخی نداده اید. منتظر خواهم ماند. امیدوارم بدون تمثیل و صریح بمن پاسخ دهید.

در این مقاله شما سیستم فدرال را برای ایران تایید می کنید حتما دلائل خوبی هم برای آن باید داشته باشید که پشتوانه ی آنها هم باید حتما مطالعات دقیق، جدی و عمیق شما در این باره باشد. این می بایستی شما را مجهز کرده باشد که به هر سئوال در این زمینه جواب دهید. من دو سئوال در این باره کردم و شما هر دو آنها را بی جواب گذاشتید چرا؟ آیا این انتظار زیادی است، آیا این زیاده خواهی است اگر امثال من از یک نظریه پرداز /نویسنده/فعال سیاسی/روشنفکر/نخبه/محقق/معلم انتظار داشته باشند که روشنگری کنند؟ اگر کار اینها روشنگری نیست، پس چیست؟ آیا خواننده و شنونده تا موقعی خوبست که مرید اینها باشد، شک و تردید نکند، نقد و بررسی نکند، انتظار پاسخگویی از آنها را نداشته باشد؟

مطمئنا شما و دیگر مقاله نویسان بخوبی می دانید که نمی توان فقط حرف خود را گفت و نوشت و به هیچکس پاسخگو نبود و از زیر بار آن فرار کرد. بنابراین منتظر پاسخ به سه پرسش خود از شما هستم. لطفا دریغ نفرمایید.

شما وقت زیادی صرف تمثیل و درک خودتان از نام مستعار من کردید بدون آنکه جوابی به سه سئوال من داده باشید. بجای آن می توانستید با تنها یک بله و یا نه به هر یک از سئوالات من نه موجب اتلاف وقت خود شوید و نه اتلاف وقت من. الان هم دیر نیست با بله و نه پاسخ های مرا مرحمت بفرمایید. سپاسگزار خواهم شد.

در آخر هم با شما موافق نیستم که بشریت بخصوص ایرانیان باید دست روی دست بگذارند تا ۵۰۰ سال دیگر به این نتیجه برسند که مارکس درست گفته است و باید سیستم او جهانی شود تا انسانها رهایی یابند. بجای این طرز فکر که بوی دینی/مذهبی می دهد، ما باید هم اکنون از آنچه موجود و قابل استفاده است با همه ی محدودیت هایش بهره مند شویم. ملت ایران، با بدست آوردن حقوق شهروندی خود می تواند از همان حقوقی برخوردار شود که ملل اروپایی از آن برخوردارند. هر نسلی می خواهد به اساسی ترین آرزوهایش در زمان حیاتش برسد و نه اینکه هر نسلی به نسل بعدی بگوید بهشت موعود فرا خواهد رسید ولی نه در زمان حیات تو. من معتقدم که جوانان ایران از نسل اول و دومی و سومی های انقلاب انقدر یاد گرفته باشند که بدنبال بهشت موعود نباشند و زندگی خود را با امکانات روز تطبیق دهند و به امید بهشت موعود این و آن زندگی خود را تباه نکنند. تجربه ی سال ۵۷ برای هفت پشت آنها کافی بود.

با احترام
لیبرال دمکرات چپ میانه
٣۱۲۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : اگر کمونیستی
جناب شاکری،
شما هم ظاهرا متوجه شوخی من نشدید. بنده عرض کردم اگر کمونیستی. شما نفرموده بودید که دوست - و نه رفیق- شما کمونیست بود و"زیارت" و "مرحوم " و " خاک بر سرتان " را هم مثل شما در گیومه آورده بودم.
٣۱۲٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : به پیروز
پیروز عزیز !
در مورد "زیارت" قبر کارل مارکس احتمالا شوخی مرا در کاربرد کلمه زیارت درنیافته اید که برای اجتناب از چنین سوء تفاهی توی گیومه هم آورده بودمش . شاید هم متن من نارسا بوده و به این خیال دامن زده که زیارت و فاتحه ای بر سر قبر کارل مارکس در کاربوده ! به هر حال گمان نمی کنم آن رفیق "زائر" من سزاوار "خاک برسری" جنابعالی باشد . آن کشیش جای خود دارد !
نامی شاکری – تهران – ۱۴مهر/۸۹
٣۱۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : Hyperlink
گله گذاری دیگر،
نمیدانم چرا در اخبار روز نمیشود Hyperlink گذاشت. منظور از هایپرلینک ، لینکی ست که معمولا برجسته و آبی رنگ بوده و با کلیک بر روی آن مستقیما به صفحه لینک شده میرسیم. مثلا در کامنت قبلی , خود منهم قادر به خواندن مقاله لینک شده نیستم. ولی در همان صفحه برای نظرات دیگران هایپرلینک ایمیل وجود دارد. کاش اخبار روز این اشکال را برطرف کند.
٣۱۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : قدرت کورپوریشن ها
نمونه زنده از قدرت کورپوریشن ها :
اتاق بازرگانی امریکا موسسه ایست که میتواند مقدار لایتناهئی پول گرفته و خرج کند
بدون آنکه مجبور به افشای نام بخشندگان پول باشد. جالب آنکه این بخشندگان میتوانند خارجی باشند. این موسسه تا کنون فقط برای کاندیداهای جمهوری خواه سنای امریکا ۸،۰۰۰ آگهی تبلیغاتی برای شکست دموکرات ها منتشر کرده است . نه اینکه دموکرات ها خیلی بهتر از جمهوری خواهان باشند. این موسسات معمولا به هر دو طرف کمک میکنند و بدون کمک آنها انتخاب شدن غیر ممکن است. در میان این بخشندگان از کورپوریشن های مقیم هند و بحرین نام برده شده است. و این سنا تائید میکند که امریکا بیش از هفتصد پایگاه نظامی در دنیا داشته باشد. و مثلا پسرحیدرعلی اف رییس جمهور سابق و رهبر کمونیست قبلی آذربایجان برای سی سال را به ریاست جمهوری انتخاب ! نماید که دموکراسی و حقوق بشر را در ناحیه بر قرار کند.و شماره جمهوری های دموکراتیک مستقل! و یا خود مختار قفقاز شمالی و جنوبی از شمار انگشتان متجاوز است و سازمان ناتو که برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود در عراق و افغانستان برای برقرار ی این اصول به پسر عموی خود کمک مینمایند.
مقاله مربوط به اتاق بازرگانی را میشود در اینجا خواند.

http://www.commondreams.org/headline/۲۰۱۰/۱۰/۰۵-۴
٣۱۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : اخبار روز

عنوان : به اقای امیرحسین آمویی
سلام. آن «نظر» تحقیرامیز بود.
با احترام
٣۱۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣٨۹       

    از : امیرحسین آمویی

عنوان : پرسش از مسئول اخبار روز
مسئول محترم

بنده، قبلا "نظری" را تایپی و ارسال کردم. در آن اظهار نظر، سخن آقای پیروز را پسندیدم و ایشان را تشویق کردم. در عین حال به آقای شاکری هم پیشنهاد کردم سخن سنجیده‍ی پیروز عزیز را با خط خوش بنویسند و بر دیوار اتاق و لوح ضمیرشان بیاویزند تا متوجه اهمیت آن شوند.

اکنون از شما می‌ پرسم چرا آن نظر را درج نکردید؟

امیرحسین
٣۱۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣٨۹       

    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : آقای شاکری محترم
آقای شاکری محترم، آیا شما قبول دارید که با یک قانون اساسی جدید برای ایران که بر مبنای ۳۰ ماده منشور جهانی حقوق بشر باشد هر گونه تبعیضی در ایران برانداخته خواهد شد و تک تک آحاد ملت ایران دارای همان حقوقی خواهند شد که هر شهروند اروپایی و
امریکا و کانادا.. از آن برخوردارند یا نه؟

ارتباط تقسیم آب و خاک در یک کشور با آزادی و ستم زدایی در آن کشور چیست؟

آیا سیستم فدرال لزوما با خود آزادی خواهد آورد؟

با احترام
لیبرال دمکرات چپ میانه
٣۱۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست