سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مفاهیم ناسیونالیسم و دموکراسی و رابطه بین آن در جامعه ایرانی - ائلشن موغانلی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رحمان تبریزی

عنوان : با نظر دهنده اولی موافقم. منابع نویسنده مقاله کو؟ دوای درد ما منشور جهانی حقوق بشرست و نه فارس ستیزی.
مشکل ایران فارس و غیر فارس نیست بلکه حقوق شهروندی است که باید با اجرای منشور جهانی حقوق بشر تامین شود. من اصلا به تفرقه افکنی بین ایرانی ها با فارس و غیر فارس خواندنشان مخالفم و با ارعاب این و آن و با اتهاماتی که وارد می کنند نظرم را عوض نمی کنم. یعنی چه هر مخالفی را پان ایرانیست و پان ترکیست و شاه اللهی و .... غیره خواندن. هر کسی حق دارد نظرش را بدهد بدون آنکه مورد توهین و اتهام قرار گیرد. جنبش سبز تبلور یگانگی ایرانیان در مطالباتشان بود که بر محور حقوق شهروندی می چرخید که باید حمایت می شد و بشود. حقوق شهروندی ساکنان یک کشور همه آزادیها را برای همه صرفنظر از تفاوت هایشان منجمله هویت هایشان را تامین می کند همانطور که در غرب کرده است. کسانیکه از منشور جهانی حقوق بشر طفره می روند باید پاسخ دهند که کدام حق شهروندی ایرانی ای در ایران پایمال می شود اگر این منشور بطور کامل در ایران به اجرا درآید. قرن ۲۱، قرن حقوق شهروندی است و نه قوم و قبیله گرایی. فارس ستیزی خود نژادپرستی است که کسانیکه مخالف نژادپرستی هستند باید با آن مبارزه کنند و نه اینکه با جعل و تحریف تاریخ به آن دامن بزنند. در بی محتوا و پر مغلطه بودن این مقاله با نظر دهنده اولی موافقم. اگر این مقاله ارزشی داشت در دانشگاههای معتبر در غرب مهر تایید می خورد. نویسنده باید برای این مقاله اش منابع معتبر و متعدد ذکر کند وگرنه نوشته اش عوام فریبانه و مغرضانه است و با شایعات بی محتوا هیچ تفاوتی ندارد. هر کسی هم که با امثال او مخالفت کند ضرورتا پشت در پشتش به هخامنشیان وصل نیست. جواب دارید بدهید بجای آنکه او را شوونیست فارس بنامید. با نظر دهنده اولی موافقم. منابع نویسنده مقاله کو؟ دوای درد ما منشور جهانی حقوق بشرست و نه فارس ستیزی. اصلا فارس کیست که انقدر فارس و فارس می کنید؟ اصلا شما تهران که پایتخت ایران است را با ۱۵ میلیون جمعیتش را فارس می دانید، اگر اینطورست پس شما اصلا نه ایران را می شناسید و نه تهران را.
٣۲۹۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۹       

    از : کریم ن

عنوان : صد رحمت به شاه و آخوند!
مطالب مفیدی د راین مقاله هست اما من فکر میکنم دیگر دوره این گونه نصیحت ها گذشته و مساله ملی در ایران به مرحله ای رسیده که در فردای سقوط رژیم که بنظر نمیرسد دور باشد به فروپاشی موجودیت واحد سیاسی بنام ایران منجر خواهد شد. این مساله البته ناشی از لجاجت اوپوزیسیون پان ایرانیست است که تعریف خودش را از ملت، تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد بدون اینکه اذعان کند که این تعریف فقط شامل فارس ها میباشد و بیش از نصف مردم ایران را از قلم میاندازد. و آنقدر هم ماشا الله دموکرات است که حتی حاضر نیست کوچکترین حرفی از آن نصف دیگر بشنود. صد رحمت به شاه و آخوند!
٣۲٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : امیر حسین آمویی

عنوان : پرسش از مسئول اخبار روز
مسئول محترم، آقای تابان

از ائلشن به ترکی پرسیده بودم که مطالبات ترکان چیست؟ آیا فراموش کردید درج کنید؟

با تشکر

امیرحسین
٣۲٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : امید امیدی

عنوان : این مقالات خیلی هم کمک کننده هستند
دوست عزیز با فرار از مشکل که مشکل حل نمی شود بالاخره تکلیف غیر فارس زبانها چیست ایا باید طبق روال شاهنشاهی و بعد شاهنشاهی زبان و فرهنگ و مایملک ملی شان به حراج برود و اگر درد شان هم آمد مطرح نکنند که شماها ناراحت میشوید آیا همه ما آدریها کردها ترکمن ها اعراب و .... باید از زبان و فرهنگ ملیمان به نفع زبان و فرهنگ فارسی صرف نظر کنیم ؟ آقا جان ایرانی که قراراست اینطور باشد را نمی خواهیم کی رو باس ببینیم؟
٣۲٨۲۱ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : علمی

عنوان : علم و غریزه
پایه علم سئوال و شک در به اصطلاح مسلمات است. از این نظر زیر سئوال بردن هر مقوله ای علمی ترین رفتاری است که با آن مقوله میتوان داشت. کسی که مانع تشکیک شود و سانسور مطالب را توصیه کند حتی مبادی اندیشه علمی را هم نفهمیده است. همچنانکه مذهب سازی از مقوله ای تحت عنوان "ملت ایران" امری اساسا غیر علمی است.
٣۲٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : یک ایرانی معمولی

عنوان : آخر این دست مقالات چه کمکی به مبارزات ما می کند که اخبارروز مرتب آنها را منتشر می کند؟
واقع که خسته کننده شده است که برخی ها انقدر تمایل نشان می دهند که بین ما ایرانی ها تفرقه بیاندازند، آنهم با این دست مقالات!!!سر تا پا مغلطه. رژیم ما را به مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و سنی، شیعه ۱۲ امامی و شیعه کمتر امامی، زن و مرد، آخوند و غیر آخوند، متعهد به نظام و غیر متعهد به نظام ... تقسیم می کند و برخی ها با نام آپوزیسیون ما را به فارس و غیر فارس تقسیم می کنند. ملتی ۷۵ میلیونی در بند نیازی به این تقسیم بندی های مسخره ندارد بلکه نیازمند سرنگونی کل این رژیم و جایگزینی آن با نظامی دمکراتیک بر پایه منشور جهانی حقوق بشرست تا دیگر احدی دیگر نه حقوق شهروندی ما را زیر پا له و لورده کند و نه دیگر احدی حتی اجازه داشته باشد ما را به زن و مرد تقسیم بندی کند. آقای تابان در آخرین گفتگوی خود به افراطیونی که اینچنین مقالاتی می نویسند خرده گرفته اند ولی همچنان مقالات اینها را که هیچ پایه علمی ندارد را همچنان در این سایت به چاپ می رسانند، چرا؟ چرا بجای اینگونه مقالات بی محتوا و تفرقه انگیز و پر از مغلطه نباید مقالاتی در این سایت داشته باشیم که اقلا ملت ایران را زیر سئوال نبرد؟ آخر این دست مقالات چه کمکی به مبارزات ما می کند که اخبارروز مرتب آنها را منتشر می کند؟ من خود را ایرانی می دانم و حاضر نیستم هموطنانم را نه خود تقسیم بندی کنم و نه دیگران به قیمومیت از جانب من چنین کنند.
٣۲۷۹۴ - تاریخ انتشار : ٨ آذر ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست