از : منوچهر جمالی
عنوان : خدا، xva-daay است نه « خود آ» , خدا درفرهنگ ایران، خوشه ایست که تخمهایش انسانها هستند
الله،بایدبرهمه حکومت کند،ولی این الله است که غلام حلقه بگوش ِقدرتمندان وقدرتخواهان میگردد.چگونه؟ قدرتمندان وقدرتخواهان،خودرا باالله یارسولش،عینیت میدهند.بدینسان،الله« وسیله وعـبدِ» انهامیشود.ولی درفرهنگ ایران خدا،خوشه ایست که دانه هایش انسانها هستند،وهیچکس نمیتواند دیگری راوسیله وعبدِ خود سازد،چون خدادرهمه هست. به پژوهشهای گسترده منوچهر جمالی دراین زمینه نطری بیندازید. خدا، درفرهنگ ایران، تخم یا عنصر اولیه زندگی هرانسانی وهرچیزیست . اصل زهشی= immanent است نه ترانسندتال
٣٣۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨۹
|
از : بیژن باران
عنوان : مقولات سیاسی صرف
در واژه مرکب بنیانگرایی مذهبی فکر میکنم نباید بنیادگرایی نوشت زیرا بنیاد یک بنا یا نهاد است مانند بنیاد قلم. بنیانگرایی fundamentalism خواست رجعت به دوره آغازین هر مذهب است. در هر ۳ مذهب مسیحیت، یهودیت، اسلام جنبش اجتماعی بنیانگرایی وجود دارد. ولی با جستجو در گوگل، نویسندگان فارسی هردو را مترادف هم بکار میبرند. زیربنا = infrastructure و نهاد/ موسسه برای Institution برابرسازی شده. در این بستر لغوی- اس، اساس، بن، پایه هم چند واژه دیگر اند.
زبانشناسی: خدا = خود + آ = خود آمده معنی میدهد که در آلمانی و انگلیسی هم همین لفظ وجود دارد. الهیات: خدا ماورا و آفریننده جهان انگاشته می شود. علوم طبیعی: تکوین جهان تابع عوامل مادی مانند نیرو، شتاب، جرم، دما، پرتو، ذرات و در سطح آلی عمدتا از ۵ عنصر ازت، کربن، اکسیژن، هیدروژن، سولفور/ گوگرد است. جدیدا نوعی حیات یافته شده که بجای سولفور آرسنیک در آن است. لذا رشته های علوم هر یک اصول خود را دارایند که ربطی به فکر و حکم یک انسان ندارند. این اصول جهانشمول و تجربی اند که با ابزار آزمایشگاهی، ریاضیات، منطق قابل تبین اند. در یک گفتمان ۴چوب علمی و ارجاعات مشخص محاط برآن یاید ارایه شوند. در ترجمه روان فوق، ۲ فرهیخته اسپانیایی در هر پرسش ارجاع به رشته ای از علم را میدهند. نمونه: ارجاع به کوانتوم مکانیک شرویدینگر، هایزنبرگ، دیراک است. نام کوچک یکی از آنها Juan است که با تحریر سهوی Tuan آمده.
٣٣۰۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨۹
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : چرا اسلام ومسیحیت ویهودیت ، خودشان « اتئیسم » هستند ؟
اسلام و مسیحیت و یهودیت، در واقع، خودشان، اتئیسم = آموزه بیخدائی، هستند، چون خدا، در هیچ چیزی در درون جهان نیست، او بی مهرا ست چون همگوهری خدا با انسان و جهان، مهراست. در این ادیان، خدا در هیچ چییزی نیست، بلکه حاکم بر هر چیزیست. ولی هر چیزی که در گوهرش بیخداست باید خدارا به عنوان تنها قدرت حاکم بر خود بپذیرد. این را تئیسم یا خدا پرستی میدانند. این نفی خدا در خودِ انسان ولی تثبیت حکومت خدا بر خود را، تئیسم مینامند. ولی ماتریالیسم ، اصل آفریننده را درخود چیزهای گیتی میداند. واین تئیسم است ، چون نیاز به خدائی فراسوی خود ندارند .
٣٣۰٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨۹
|
از : میم حجری
عنوان : در رابطه با نظر تصحیحی دکتر بیژن باران
با سلام
فونداسیون را معمولا در متون اقتصادی ـ سیاسی به زیربنا ترجمه می کنند. واژه دیگر همتراز با آن Basis یا Base به زبان آلمانی است. نهاد و موسسه برای واژه
Institution
بکار می برند. من بنیاد را برای واژه آلمانی گروندلاگه بکار می برم.
با عرض معذرت
٣٣۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨۹
|
از : بیژن باران
عنوان : آفرین
بسیار موجز و محرک اندیشیدن است. بنیاد برای نهاد یا بنا Foundation بکار میرود؛ بنیان برای اصول Fundamentals برابرگزاری شده اند. وارون هم بدلیلی وارونه، عکس، خلف، معکوس مصطلح است. واژه وارون مهجور است.
٣٣۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨۹
|