سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سازماندهی
۲- اتحادیه گرایی محافظه کار
- محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جمال خیری

عنوان : من یک کارگرم و از نویسنده تشکر میکنم
دوستان عزیز لطفن این مقاله را تا نزدیک شدن به بخش تجربیات مبارزات کارگران فرانسه بااشتیاق و شعف بخوانید و بعد از آن را به صورت آموزشی بخوانید و تکرار کنید. باور کنید تمام این تجربیات برای کارگران و زحمتکشان ایرانی نیز صدق می کند . خانه کارگر و عواملش در میا جنبش کارگری نقش همان سوپاپ و اتحادیه های سازش کار را بازی می کند و نداشتن اتحاد بزرگترین لطمه را به کارگران می زند . در نظر داشته باشید که در پارلمان ایران کسانی نشسته اند که غم مردم ندارند و فقط به فکر خودشان هستند . از کی تا حالا روح الله حسینیان نماینده ما مردم تهران شده است. آقای حداد عادل با دوپینگ و تقلب و با احتساب افزایش جمعیت رایی کم تر از فائزه هاشمی ۱۲ سال قبل و محمد رضا خاتمی ۸ سال قبل کسب کرد و ... این ها نشان از فرمایشی بودن دموکراسی کذایی پارلمانی می دهد. فقدان تشکل کارگری و نبود سندیکا به مبارزات کارگران ضربه می زند. لطفن بخش پایانی مقاله را باز هم بخوانید
٣٣۲۷۰ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۹       

    از : خاوران

عنوان : زحمتکشان ایران
زحمتکشان ایران حکومت خامنه‌ای را به زیر خواهند کشید و این جلاد و مزدوران رنگارنگش را به زباله‌دانی تاریخ خواهند انداخت.
٣٣۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨۹       

    از : مهدی دبیر سیاقی

عنوان : مساله این است
با تشکر از نویسنده محترم
بنا به یک سنت قدیمی که بعد از انتخابات رایج شد و به تبع موضع گیری محمد قراگوزلو علیه سبزهای لیبرال و هاشمی چی ها و موسوی گراها ؛ پس از هر نشر مقاله ای که نامی از قراگوزلو بر تارک آن دیده می شد دوستان سبز , سبز می شدند و شروع به کامنت پراکنی با یا بی ربط می کردند. این امر در حال حاضر فروکش کرده و دو دلیل می توان درباره آن متصور بود
یک . فروکش کردن جنبش سبز لیبرال که رهبری اش با بخش بورژوازی غرب گرای ایران بود
دو. تخصصی شدن مقالا قراگوزلو و تاکید ایشان بر روی ضرورت حیاتی به میدان آمدن جنبش کارگری . اگرچه در ماه های اخیر جناح سوسیال دموکرات سبز این ماجرا را فهمید که می باید از ابتدا به کارگران تکیه می زذه است و به همین سبب نیز نمایندگان خود را سراسیمه به سوی رسانه های سرمایه داری غرب از جمله بی بی سی و آمریکا فرستاد تا از کارگر پناهی موسوی و سبز ها دم بزنند اما دیگر دیر شده بود. برگزاری یک کنفرانس یا میزگرد در بی بی سی با عنوان کارگران و جنبش سبز دقیقا با همین هدف صورت گرفت و گرنه همه می دانند که سرمایه داری انگلستان که خود دشمن طبقه کارگر داخلی و جهانی ست دلش برای کارگران ایرانی نسوخته است. جالب این که کسانی در آن میز گرد شرکت کردند که هر کدام در مقالاتی به دفاع از طبقه متوسط , حملاتی را مستقیما به محمد قراگوزلو انجام داده بودند. آقای محمد مالجو که حداقل ۴ مقاله در نقد آقای قراگوزلو نوشته و منتشر کرده است و یک یا دو مقاله اش در همین سایت اخبار روز موجود است به طور کلی اعتقادی به جنبش کارگری ندارد اما سوال این است که چرا ناگهان همه مفسران طرفدار طبقه کارگر می شوند؟ روشن اسن وقتی که شاهزاده عزیز به مناسبت روز جهانی کارگر پیام تبریک می فرستد باید که اقتصاددانان نیز به این طبقه روی بیاورند اما این رویکرد به عقیده من حساب شده است و بیش از آنکه بهسود یا در جهت حمایت از منافع کارگران باشد در بغض معاویه است نه حب علی. چه قدر خوب بود که خود آقای قراگوزلو در یک مقاله مستقل به این افراد و آدم ها جواب می داد.
٣٣۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣٨۹       

    از : علی رضا سپید رودی

عنوان : ادامه دارد یا نه؟
مقاله خواندنی و جالبی بود که با وجود ارزش های تئوریکش خواننده را خسته نمی کرد. به گمان من آقای قراگوزلو سبک ویژه ای از نوشتن تحلیل سیاسی را ابداع کرده که من تاکنون با آن مواجه نشده ام و مستقل از این که با مواضع ایشان تا چه حد مرزبندی دارم اما مسلم این است که از خواندن شیوه نزدیک شدن وی به حادثه لذت می برم و بسیار می آموزم. دست مریزاد.
٣٣۲۲٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣٨۹       

    از : شهریار منظرپور

عنوان : شاهد عینی و سپاس از جناب دکتر
با سلام و تشکر
من و سایر دوستان می دانیم که نویسنده مقاله در ایران زندگی می کند ؛ اما با اینحال توصیفی که وی از اعتراض کارگران و حواشی آن به دست داده به قدری زنده است که ناخودآگاه انسان را به عمق اکسیون کارگری در شهری که تا کنون نرفته است می برد و من البه نمی دانم که جناب دکتر قراگوزلو خود شخصا به فرانسه رفته اند یا نه اما قدر مسلم این است که ذهن خلاق ایشان حوتدث کارگری را با پختگی به خواننده منقل می کند و ما را به عمق حادثه می برد. آنجا که سارکوزی را بی خبر از اخوان ثالث یا همان شاعر ( گرمسرای خراسانی ) می خواند و از احمد شاملو برای سندیت عقونت شکیبایی شهادت می گیرد و آنجا که پله های کاخ الیزه را مصور می کند و .... به راستی خواندنی ست آن هم چند بار. یک بار برای فهمیدن آنچه که در فرانسه گذشته. یکبار برای دریافت پیام مقاله و بیهوده بودن نقش اتحادیه های سازشکار و یکبار برای آموزش درس های شکست و ..... یک بار هم برای تصویر سازی. من این مقاله را پس از چند بار خواندن , در نهایت یک بار نیز با صدای بلند برای همسرم خواندم . باز هم سپاس
از هلند: شهریار و نسرین قدوسی
٣٣۲۱۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣٨۹       

    از : مهدی دشتستانی

عنوان : آلترناتیو آقای قراگوزلو چیست؟
من تا حدود زیادی مقالت آقای قراگوزلو را دنبال می کنم و می دانم اگر وی بخواهد مقاله ای را ادامه بدهد در پایان به آن اشاره خواهد کرد به رسم و سنت گذشته اما در این مقاله چون چنین نکرده است من احتمال می دهم که این بحث از نظر ایشان تمام شده است اما من می خواهم بدانم که وقتی که ایشان حتا مذاکره دوجانبه با دولت را رد می کنند و اتحادیه ها را به محافظه کاری و سازس محکوم می کنند و به این ترتیب بذر ناامیدی و شک و سوظن در میان کارگراتن نسبت به رهبران خود می کارند دیگر چه می توان کرد؟ اگر آقای صادق کار توان پاسخگویی دارد چه خوب است وارد شود و به هر دو مقاله آقای قراگوزلو نقد بنویسد. من اگر می توانستم خود این کار را می کردم اما واقعا و بی تعارف نه سواد کافی دارم و نه شجاعت وارد شدن به این مباحث را و از دوستان نیز عذر می خواهم که مجبورم با نام مستعار کامنت بگذارم.
٣٣۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : کیوان گودرزی

عنوان : تهران ۱۳۸۹
سلام
اگر خواننده کمی هوشیار باشد می فهمد که تمام ماجرا در تهران اتفاق افتاده است. استکبار جهانی و مشت محکم مکان وقوع حادثه را نشان می دهد . باید منتطر ماند تا مردم برای نان خود به خیابان بیایند
٣٣۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : حمیده میرکاظمی

عنوان : مقاله ای شاعرانه
من این چند سطر را از خود مقاله یادداشت بر داشتم و به نویسنده تقدیم می کنم :
نه باران و زمهریر زمستان
نه حنجره زخمی و ساق مجروح کارگران
بلکه تعفن دولت و پارلمان
........
مانند مستان
تلوتلوخوران
ایتالیا و اسپانیا و یونان
خیابان های برف گرفته
معابر یخ زده
شتاب رهگذارن
سرهای درگریبان عابران
زمین دلمرده ؛ سقف کوتاه آسمان

همه کسانی که دستی در نوشتن دارند می دانند که این گونه نگارش یک مقاله جدی سیاسی سخت است. در واقع یکی از ویژگی های مقالات محمد قراگوزلو عزیز که آنها را خواندنی و متمایز می کند آشنائی ایشان به ادبیات فارسی است.
استفاده از نعلبکی برای ترسیم چهره خانم برونی و "استکبار جهانی" و مشت محکم " انسان را بی اختیار یاد راهپیمائی های خرواری و مهندسی شده تهران می اندازد که سخنران می خواست مثل همیشه مشت محکمی بر دهان " یاوه گویان " و " استکبار جهانی " بکوبد و بعد جمعیت فریاد می کشیدند" مرگ بر منافقین کافر ". شبیه سازی این مقاله وقتی کامل می شود که عبارت "شرایط حساس " را خود نویسنده توضیح می دهد. من زمانی که در ایران بودم خوب به یاد دارم که هرگاه می خواستیم به یکی از نارسائی های کشور اعتراض کنیم بلافاصله می فرمودند " کشور در شرایط حساسی ست " و سرانجام ما نفهمیدیم که این شرایط حساس کی تمام می شود. آنقدر این واژه را تکرار کرده بودند که سردبیر ما در روزنامه ...... مرتب این را با اشاره به ضرورت خود سانسوری ناگزیر گوشزد می کرد.ممنون از انتشار این مقاله.یک تبعیدی ناخواسته.
٣٣۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹       

    از : ملیکا بختیاری

عنوان : نثر شیوا و اشارات گویا
ابتدا به نویسنده ی گرانقدرمان جناب قراگوزلوی عزیز مانند شاگردی در برابر استادش ادای احترا می کنم و چند نکته را یاد آور می شوم
یکی اینکه نثر فوق العاده ی ایشان که به نوعی تداعی گر همان رئالیسم جادویی ست من را و دوستانم را همواره شگفت زده می کند . شما ببینید صحنه بالا رفتن سارکوزی از پلکان الیزه دوش بدوش کارلا برونی تا چه حد زتده مصور شده است یا این تصویر سخنرانی یک رهبر سازشکار. گویی نویسنده در صحنه حاضر بوده و ماجرا را شخصا دیده است و مهم تر این که چنین تصویری به ما می گوید که زبان فارسی از چنان قابلیتی برخوردار هست که می توان پیچیده ترین مسایل سیاسی را به ساده ترین شکل داستانی یا روایی با مردم در میان نهاد . کارگر ساده هم با خواندن این بخش می فهمد که نباید گول رهبران سازشکار را بخورد و یا به وعده سیاستمداران دروغگو دل خوش کند . بی تردید اگر آقای دکتر محدودیت زندگی در ایران را نداشت به وعده های دروغین احمدی نژاد نیز اشاره میکرد که در دور اول انتخابات در سال ۱۳۸۴ با فریب و تزویر روسری و حجاب دختران را مسئله ای شخصی خواند اما به محض کسب قدرت گشت ارشاد و رادان را به جان ما انداخت.
دوستان دیگر من نیز از نویسنده تشکر می کنند و برای ایشان پیروزی آرزو می کنند
٣٣۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست