از : الف باران
عنوان : حکومتهای مذهبی حکومتهای قرون وسطایی اند
اگر داشتن دین به عنوان یکی از سلایق شخصی ارجاع شود کسی با داشتن آن مخالفتی ندارد ولی اگر دین به عنوان حربهای مرگ آفرین در سیاست ,حق حیات و آزادی مردم را سلب کند مبارزه در راه رهایی از آن برای بقا و حفظ آزادی ضروری است.دروغ گویی منادیان دین را از همین حکومت میتوان استنباط کرد و تاریخ سراسر تحریف مبلغان مذهبی نیز از این دایره تزویر فراتر نمیرود.امام حسین هیچ گاه در مقابل یزید قیام نکرد،او دستور غارت و تاراج کاروانهای مالیاتی را میداد که به دربار خلیفه وقت یعنی یزید برده میشد و هیچ حکومتی تحمّل مخالفین خود را بدین گونه ندارد.امام حسین از آنجا که میدانست طرفداران بیشتری در کوفه دارد قصد رفتن به کوفه کرد که در میانه راه نیروهای یزید راه بر او بستند.حق انتخاب با امام حسین بود " بدعت یا جنگ ؟ "،حتی امام حسین حاضر به بازگشت شد ولی بدعت در دستور کار بود همانطور که تمام امامان در زمان حیات خود با خلفای وقت خود بدعت کردند. برای یزید بسیار ساده بود که زین العابدین را نیز شهید کند تا شجرهای از خاندان علی نماند و این کار را نکرد ! میترسید ؟ خدا میخواست ؟...لشکر یزید همان رفتاری را با با خانواده امام حسین نمودند که علی با مخالفین خود کرده بود ! هر انسانی در این قرن بیست و یکم حق حیات ،زندگی،رفاه و آسایش و تعلقات فکری بصورت خصوصیات شخصی خود را دارد.هیچ کس با داشتن دین مخالفتی ندارد تا آنجا که بدور از سیاست و بصورت انتخابی در دسترس مردم باشد.
٣٣٣۶۹ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : اسلام ،برضد جوانمردی برخاست و آنرا نابود ساخت
علی در جنگ خیبر، درنبرد با پهلوان یهودی ، خط بطلان بر آئین جوانمردی درمیان اعراب و درجهان کشید ، و ازاین رو آن پهلوان یهودی ، تف به روی علی انداخت . محمد دراین بطلان آئین جوانمردی با شریغت اسلام ، به علی گفت : الحرب خدعه ، و این سنت ناجوانمردی ، شیوه همیشگی اسلام در سده ها شد و هنوز نیز هست وهمیشه نیز خواهد بود ، و حسین هم که فرزنذ علی بود ، این حرف را به همان شیوه حسنه پدرش ، برای خدعه گفت ، ولی همه میدانستند که پدرش ، ائین جوانمری را برای غالب ساختن اسلام پایمال کرده است .
٣٣٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۹
|
از : بنده خدا
عنوان : آقای نجومی....متأسفم
با این استدلال شما که برای جلوگیری از استبداد و تحمیل عقیده نباید تلاشی صورت بگیرد و خونی ریخته شود بنابراین حماسهی ژاندارک، مارتین لوترکینگ و سایر جانباختگان راه آزادی و آزادگی زندگی سوز تلقی می شود...!!
من متأسّفم از اینکه تعدادی از روشنفکران و اندیشمندان ما آنچنان در چنبرهی دین ستیزی گرفتارند که حاضرند حتّی روی بدیهی ترین اصول دمکراسی که به آن باور دارند نیز پا بگذارند و بگذرند....واقعاً متاسّفم.
٣٣٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨۹
|
از : فیروز فیروز نچومی
عنوان : بله عاشورا زندگی سوز است زیر که یک فریب بزرگ است
ای بنده ی خدا بدان که مقاتله عاشورا به همین سادگی که شما بیان میکنید. زندگی سوز است. شما هنوز فکر میکنید، خشم و خشونت و خونریزی، شهادت و نابودی، مساوی است با آزادی و ظلم ستیزی؟ اسطوره ساختن حسین از افشا ی چیستی و کیستی حسین جلو گیری کرده است. دین سوزی، ارحج دادن نیستی به هستی، باور به آزادی در تسلیم و اطاعت، در حقارت و بندگی، در شان انسان نیست. تنها انسانی که آزادی و ظلم ستیزی را از امام حسین میاموزد، میتواند زیر بار نظام اسلامی و یا استبداد مضاعف برود. نقش عاشورا را در این میان نادیده نگیرید. عاشورا زندگی سوز است و باید از زندگی خروج یابد. عاشورا فریب بزرگی بوده است که مردم را دچار آن ساخته اند. رهایی از این فریب است که نقطه ی پایان را بر حکومت اسلامی خواهد گذاشت.
٣٣٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨۹
|
از : بنده خدا
عنوان : آقای نجومی... لطفاً پاسخ بدهید..
دوست گرامی
از فرد تحلیلگری چون شما انتظار می رود در تحلیل یک واقعه بجای اینکه رفتار مردم در عکس العمل به آن واقعه مورد بررسی قرار گیرد خود واقعه و چند و چون آن از نظر منطقی تجزیه و تحلیل گردد.
۱-شروع حرکت امام حسین زمانی است که در اثنای مراسم حج نامهی مردم کوفه که در حقیقت اعلان رأی اعتماد به او بود را دریافت می کند و آنقدر نظر و رأی مردم برای او ارزشمند است که حج خود را نیمه تمام گذاشته و باتفاق خانواده اش راهی کوفه می شود.
۲-برخلاف آن چیزی که معمولاً گفته می شود حرکت حسین بهیچوجه قیام نبوده است. در تاریخ قیامهای زیادی را سراغ داریم مثل قیام ابومسلم خراسانی یا قیام بابک خرمدین که در هیچیک از آنها شخص قیام کننده خانواده اش را با خودش همراه نمی کند بلکه ابتدا آنها را در مکان امنی قرار داده و پس از جمع آوری عده ای جنگجو قیام خود را آغاز می نماید. بنابراین حرکت حسین نه قیام بلکه با هدف بدست گرفتن حکومت آنهم بر اساس رأی مردم بوده است و این موضوعی است که در اغلب تحلیلها عمداً یا سهواً مورد غفلت واقع می شود.
۳-اتفاق مهمی که در بین راه کوفه می افتد که باز عمداً یا سهواً از آن زیاد گفته نمی شود اینست که به امام حسین خبر می رسد که مردم کوفه به هر دلیلی از رأی خود برگشته اند و فرستاده او را هم کشته اند. در این موقعیت ایشان تصمیم به بازگشت می گیرند و وظیفه خود در بدست گرفتن حکومت تمام شده می دانند... یعنی با رأی مردم حرکتی آغاز می شود و با رأی و خواسته همان مردم این حرکت متوقف می شود آنهم در زمانی که در هیچیک از نقاط دنیا نامی از دمکراسی مطرح نیست.
۴-وقتی حسین تصمیم به بازگشت می گیرد عمال حکومت از او می خواهند که بیعت خود را با حکومت اعلام نماید که در اینجا موضوع تحمیل عقیده مطرح می شود و امام حسین با وجودیکه قصد جنگ نداشت در مقابل این موضوع می ایستد و جان خود و خانواده اش را فدای مبارزه با تحمیل عقیده می نماید...
دوست عزیز ملاحظه می فرمایید این حرکت تحت عنوان حرکت عاشورا تماماً در جهت ارج نهادن به آرای مردم و محکومیت تحمیل عقیده صورت می گیرد آنهم در زمانی که اینگونه مفاهیم اصلاً وجود نداشته است.
حال این سوال مطرح می شود که آیا حرکت و پیام عاشورا زندگی ساز است یا زندگی سوز؟
پاسخ را به خودتان واگذار می کنم..
٣٣٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۹
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : فرهنگ ایران ، الله ترساننده و عذاب دهنده را نمی پذیرد چون برضد مفهوم خدایش هست
بـیـداد،نظامی وقوانینیست که با ترساندن ازقهروشکنجه، گوهرنیک ومتعالی انسان را ازآشکارشدن بازمیدارد،واخلاق، ساختن ظاهر،طبق امروحکم قدرتِ الله میگردد
٣٣۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۹
|
از : شافعه وتری
عنوان : آنکه حکومت مذهبی به راه انداخت یزید بود نه امام حسین
آنکه حکومت مذهبی به راه انداخت یزید بود نه امام حسین. قرآن مبین نیزبه روشنی مخالف قدرت گیری های مذهبی است:
"...بسیاری از روحانیون و راهبان اموال مردم را به ناحق میخورند...سوره ۹ آیه ۳۴)
واقعیّـات تاریخی نیز ثابت کرده است که هرچه ادّعا بیشتر باشد عمل کمتر است. مختصراً " ادّعا "ضربدر "عمل" مساوی عدد ثابت؛ این امردر هرحکومتی که ادّعاهای ایدئولوژیک دارد چه مذهبی چه کمونیستی صادق است.
جای اخلاق در قلب است وقتی که رفت بالای تریبون و منبر جز ریا و قدرت طلبی نمیتواند باشد.
٣٣۲٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۹
|
از : ضد بیگانه
عنوان : پاکستان یا هندوستان؟
آزموده را آزمودن خطاست! در دنیا هر موضوع و هر چیزی که نام و برچسب اسلامی گرفت بدتر و بدترین شد که بهتر نشد! سرزمین پاکان اسلامی! ! !
امروز کشور برادر دینی پاکستان اسلامی بیشتر به جمهوری اسلامی دروغ میگوید و اخاذی میکند، یا هند نامسلمان! ولی دموکرات سکولار!!!
پس از استقلال هندوستان ، محمد علی جناح که در مسیر انقلاب در کنار مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو قرار داشت پا دریک کفش کرد که مسلمانان هند باید سرزمین مستقلی داشته باشند. هرچه گاندی تلاش کرد او را قانع کند که هند یک کشور متحد بماند و مسلمانان نیز در کنار سایر اقوام و مذاهب در مدیریت هند نقش داشته باشند، محمد علی جناح نپذیرفت و بالاخره ایالت های مسلمان نشین هند تجزیه شدند و بنگلادش و پاکستان را به وجود آوردند.
قصه ی پاکستان اما، داستانی شنیدنی است. مسلمانان که هندوها را «نجس» می دانستند، سرزمین مستقل خود را «پاکستان» نامیدند.
پاکستان اولین کشوری بود که حکومت آن «جمهوری اسلامی» نام گرفت.
(پس از پاکستان، به ترتیب نیجریه، ایران و افغانستان جمهوری اسلامی نام گرفتند). هندوستان اما، با جمعیتی چند مذهبی (به ترتیب جمعیتی هندو، مسلمان، جین، بودایی، مسیحی، سیک) صاحب حکومتی «سکولار» شد.
هندوستان «سکولار» امروز جزو نمونه های موفق دموکراسی در جهان است و سال گذشته ی میلادی در کنار برزیل بالاترین نمره ی رشد اقتصادی را به خود اختصاص داد .
از آن سو «جمهوری اسلامی پاکستان» نمونه ای از عدم تحمل و عدم مدار است. کودتا پشت کودتا و ترور پشت ترور، صحنه ی سیاست پاکستان را پر کرده است . ضیاءالحق، ذوالفقارعلی بوتو را اعدام کرد .
حکومت نظامی ضیاءالحق با ترور شدن ضیاءالحق پایان گرفت !
پرویز مشرف با کودتای نظامی نواز شریف را ساقط کرد و خودش با کودتایی دیگر به تبعید رفت. بی نظیر بوتو چند روز پیش از انتخابات ترور شد و ...
در صحنه ی اقتصادی نیز پاکستان وضعیت بهتری ندارد . در سیل اخیر پاکستان، اگر نهادهای بین المللی و دولت های خارجی به کمک پاکستان نمی شتافتند، دولت پاکستان توان مدیریت اوضاع را به هیچوجه نداشت.
پاکستان ، کشور پاک ها ، پیشتاز «تقلب صنعتی» است :
در شهر صنعتی پاکستان اجناسی با مارک های معروف دنیا تولید می شود!
علاوه بر این پاکستان، پیشتاز«تقلب سیاسی» است:
طالبان را تقویت می کند و از جامعه ی جهانی (از آمریکا گرفته تا ایران) کمک مالی می گیرد تا طالبان را سرکوب کند!
این سناریوی کشوری است که وجه تمایز خود را از سرزمین مادری اش، مذهب می داند
٣٣۲۷۴ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : اگر قبول داری پیغمبرت بشر بود، حسینت هم بشر بود!
جناب شافع وتری،
از کجا مطمئن هستید حق فقط نزد شما است و شما آنرا میدانید؟ آیا شما خود با تحقیق خود پس از یکدوره شک و شبهه کامل بدست آوردید، ویا اینکه هنوز بر تل انبار ارثیه فقهی و تاریخی که از بزرگترهای متعصب خانواده و اجتماع خود به ارث بردید یا حتی آموختید و آنچه را در ضمیر ناخودآگاهاهتان بدون اینکه خود بدانید کاشته اند و نهادینه کردند پافشاری میکنید.
واقعیت و حقیقت اینست که قرائت های بسیار متفاوتی در مورد حسین و تاریخ زندگی اش و جنگ با یزید در حادثه کربلا وجود دارد که بسیار متضاد و ضد و نقیض هستند!
اگر قبول داری پیغمبرت بشر بود، حسینت هم بشر بود! و بشر خطا کار است و خطاکار نمیتواند قدیس و امام و معصوم و حق باشد! خوتان را گول نزنید و همچون شریعتی از یک آیه «مزد نگرفتن» حق و حقیقت را مطابق میل خود استخراج نکنید!
٣٣۲۷۱ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۹
|
از : شافعه وتری
عنوان : مبارزه برای آزادی
این که انتخاب امام حسین به حساب جنگ قبیله ای و کین خواهی خانوادگی گذاشته شود کمال بی انصافی و دروغ محض است. "من از شما مزدی نمیخواهم..." (قرآن مبین/سوره ۲۶ آیات۱۰۹،۱۲۷، ۱۴۵،۱۶۴،۱۸۰ ) نه فقط شعار پیغمبران که همه ی عدالت خواهان و مبارزان راستین راه آزادی بوده است.
آیا وقتی به موازات پیدایش گوهری، بازار آکنده از بدل قلّابی آن میشود باید آن گوهر را نیز لجن مال کرد؟
خیر به قول خودتان حتّی کسانی که به رسالت و امامت هم اعتقادی ندارند به گوهرانسانی و اوج شرافت انتخاب امام حسین واقفند، واین گویای آنست که مردم بر اعتقادات کور و خرافات نهادینه شده در دین که سبب استثمار و استحمار توده ها میشود عاصی اند ونه برعلیه حق.
٣٣۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨۹
|