از : باخته
عنوان : کجا آمده؟
آقا یا خانم سینا. شما نقل قولی آوردید و به مارکس نسبت دادید. لطف کنید این منبع را هم ذکر کنید تا ما روشن شویم. بهتر است منبع اصلی مارکس ( اروگینال به زبان آلمانی) باشد. البته نویسنده گان درجه چند روسی و حزب توده از این حرفها زیاد زدند. آنها را من قبول ندارم.
"ما از آمو زگاران خود ( مارکس و انگلس ) آموجته ایم که " وقتی روابط و مناسبات سرمایه داری از بین برود دین نیز به عنوان روبنا و توجیه گر این مناسبات نابود خواهد شد چرا که دین .... وسیله استثمار طبقات دارا است ""
٣٣۷۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : نوشتن برای خدمت و تشکل مردم و جلب اعتماد آنها به روشنگران و روشنفکران خود!
مهمترین مسئله برای هر دو گروه اینست که بیشتر روی نقاط مشترک همدیگر کار کنند و باهم در رسیدن به یک روند و مشی تاکتیکی−استراتژیکی با رژیم ولایی−سرمایه داری−خرافی−ارتجاعی متحد شوند و به یک توافقی که در شأن هردو طرف است به یک توافق خردورزانه در جهت مقابله و مبارزه با این رژیم سودجو، تجارتگر و سرمایه طلب ضد مردمی، سوداگر و ضد سوسیالیزم و دموکراسی مردمی، خرافاتی، امام زمانی، توکلت علی اللهی، خونخوار و سفاک و سرکوبگر و ضد اندیشه و خرد، برسند!
من هم از جناب نجومی و هم از جناب قره گوزلو و هم از طرفداران هردو طرف خواهش و تمنا دارم ضمن محفوظ و محترم نگه داشتن تفاوتهای نظری و تئوریشان، بیشتر به رشد و گسترش نقاط مشترک یکدیگر بپردازند. مهم این نیست که فرد فرد ما بالاترین اندیشه ها و نظریات پراکنده و عالی را یا داشته باشیم و یا آموخته باشیم و یا خلق و اختراع کرده باشیم، مهم اینست که چگونه این اندیشه ها را، حتی در سطح تقلیل داده شده و مورد قبول و پسند اکثر مردم بالقوه، در کنارهم قرار دهیم و در جهت پیشرفت مردم این کشور عقب افتاده به کار بریم و گامی مثبت و غیرخودخواهانه برداشته باشیم.
اگر یکی بگوید اول باید سرمایه داری را برانداخت و ریشه کن کرد و بعد ولایت را، یا اینکه ولایت اساساً بعداً خود بخود برچیده خواهد شد، و دیگری بگوید باید اول ولایت را سرنگون کرد و بعد سرمایه داری را، و هیچ سعی و تلاشی در جهت رسیدن به یک نقطه مشترکی نباشد، هیچکدام به گامی مثبت جهت اعتلای زندگی مردم محروم، ستمدیده و سرکوب شونده ما نمیشود. یک صد و پنجاه سال است ما به شکل چرخه ای چنین بحثهای انفرادی را داریم و جز گرفتاری در یک اختاپوس خرافات و سرمایه داری بیرحم نصیب دیگری نداشتیم و نخواهیم داشت. متأسفانه اکثر نویسندگان ما بیشتر برای ارضای خود مینویسند و بندرت برای خدمت به مردم! نوشتن باید فقط برای خدمت و تشکل مردم و جلب اعتماد به روشنگران و روشنفکران خود باشد! پیروز باشید!
٣٣۶۹٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۹
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : چرا به صندوق بین المللی پول چیزی را نسبت می دهید که حقیقت ندارد.
در مقاله صغرا وکبرا نموده اید که در ایران سرمایه داری نیست و اقتصاد ولایتی است. ربطی هم به صندوق بین المللی پول ندارد وگویا اگر سرمایه داری درایران بوجود بیاید، مردم وارد چه بهشتی می شوند.
در آدرس زیر برای اطلاع شما، نسخه پیچیده شده توسط صندوق بین المللی پول را می گذارم:
http://www.imf.org/external/pubs/ft/scr/۲۰۱۰/cr۱۰۷۶.pdf
همانطور که در نسخه بالا دیده می شود، احمدی نژاد نه تنها این نسخه را بند به بند اجرا کردن میکند بلکه در ماده ۳۸ که نسخه فرموده است که طرح را یکدفعه اجرا کنید تا مواجه با مقاومت نشوید، احمدی نژاد بر خلاف توصیه مجلس به این ماده عمل می کند. ماده ۳۷ را نیز با بالا رفتن نرخ برابری دلار در حال اجرا است.
لطفا نویسنده برا ی خوانندگان خود روشن کند که دولت ا.ن. کدام ماده از این نسخه را به اجرا نگذاشته است تا ما بطور مستدل بفهمیم که این سرمایه جهانی چه تفاوتهایی با دولت اسلامی دارد.
برای تازه شدن حافظه نویسنده باید به ایشان یاد اوری کرد که در قبل از انقلاب ۵۷ نیز بسیاری میگفتند که شاه سگ زنجیری امریکا ست و اگر از شر وی خلاص شویم و صنایع خودمان را بسازیم به چه بهشتی وارد میشویم. اینها خاک به چشم مردم ریختند و بعد از زیر عبای خمینی سر در اوردند. امروز نیز عده ای ساز دیگر می زنند که جمهوری اسلامی بد است چون اقتصادش ولایتی است و ما اگر مطابق نسخه سرمایه داری جهانی برویم چه بهشتی به انتظار ما است. حتما فردا اینها نیز از زیر شنل مشایی یا یک سردار ملی بیرون خواهند آمد. نه اقای نجومی جمهوری اسلامی یک نظام سرمایه داری است. یک سرمایه داری در حال بحران که برای مقابله با انقلاب مردم در سال ۵۷ روی کار امد تا آنرا سرکوب کند و هنوز نتوانسته است کاری را که رژیم شاه نتوانست تمام کند به پایان برساند و انرا به سیر متعارف خود نزدیک کند. اگر مردم اجازه دهند مطمین باشید مشایی و یا یک سردار خواهد امد و ایران را به همان راه افتخار امیزی که چین رفت خواهد برد و کار ی را که شاه نتوانست انجام بدهد به پایان می رساند. ولی با جعل و دروغ نمی توان استدلال کرد. نسخه ای که پیچیده شده مال سرمایه جهانی است ولی همه نسخه ها مثل هم نیستند. نسخه ای که شما پیچیده اید برای جوامعی است که مردمش مثل ایران جریت نکرده اند که به خیابان بیایند و بزرگترین انقلاب قرن ۲۰ را شکل بدهند. این مردم "پر رو" شده و ۳۰ سال است این رزیم را نپذیرفته اند. به همین دلیل نیز سال گذشته بیرون امدند و باز هم خواهند امد. به همین دلیل نیز صندوق بین المللی پول مثل بعضی ها در ایران یک نسخه برای همه کشورها ندارد. احمدی نژاد مطابق همان نسخه ای عمل می کند که برایش پیچیده شده و متن آنهم در ۴۱ ماده در سایت صندوق جهانی موجود است. بهتر است به استدلالات دیگری متوسل بشوید. دنیای اینترنت است و کمونیستها همه جا هستند و نمی توان آدرس عوضی داد.
٣٣۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۹
|
از : سینا
عنوان : تضاد سنت - مدرنیته به جای تضاد واقعی و مادی و مارکسی کار - سرمایه
مهم ترین و بزرگترین دلیل لغزش چپ ایران به سوسیال دموکراسی راست و سوسیال لیبرالیسم در تحلیلی نهفته است که طی آن درک مغشوشی از تضاد اصلی جامعه ی سرمایه داری ایران می دهد و به تضاد سنت - مدرنیته به جای تضاد واقعی و مادی و مارکسی کار - سرمایه فرو می غلتد.
تمام کسانی که در سال های اخیر و به ویژه پس از اعتراضات توده یی دوسال گذشته تا حد دنباله روی از موسوی و کروبی و رفسنجانی و خاتمی سقوط کرده بودند و کرده اند از همین جا حرکت کرده اند. به نظر این جماعت مشکل ما علی خامنه یی و احمدی نژاد است و گویا اگر صانعی رهبر شود و موسوی رییس جمهور کار تمام است. در افق جهان نگری ایشان گاه چپ تا حد سکولاریسم الهام علی افی ساقط می شود.
بی شک کمونیست ها بیشترین درجه ی سکولاریسم و آته ایسم را با خود حمل می کنند اما این فقط کافی نیست . ما از آمو زگاران خود ( مارکس و انگلس ) آموجته ایم که " وقتی روابط و مناسبات سرمایه داری از بین برود دین نیز به عنوان روبنا و توجیه گر این مناسبات نابود خواهد شد چرا که دین .... وسیله استثمار طبقات دارا است "
نویسنده باید می فهمید که در طبقه بندی شکل های مختلف اقتصادی به مختصات مشترک هر اقتصادی استناد می شود اقتصاد حاکم بر ایران علی رغم نفوذ سپاه پاسداران و بچه آخوندها و ولایت فقیه در آن تمامأ منطبق بر مشخصه های سرمایه داری است و ندیدن آن کم اطلاعی. اقتصاد دوران شاه علیرغم نفوذ انحصاری بی حد وحصر خاندان سلطنتی در آن هم سرمایه داری است. اقتصاد سعودی علیرغم حاکمیت رژیم شاهنشاهی بدوی سعودی سرمایه داری است. اقتصاد رژیم متوحش حسنی مبارک سرمایه داری است. اقتصاد فاشیسم هیتلری هم سرمایه داری است. ایشان لیبرالی نبودن را با سرمایه داری اشتباه می گیرد.
در پایان می دانم مخاطب قراردادن کسی که برای شبه آدمی مانند برلوسکونی با آن باند کثیف مافیایی اش گریبان پاره می کند و در مقابل به هجوشاخص ترین انسان انسانی و مهربان ترین و انقلابی ترین قلب کل تاریخ انسان ( لنین ) می پردازد کاری است نا صحیح
٣٣۶۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨۹
|
از : ایرج رشتی
عنوان : زیر بنا روی بنا
این واژه رو بنا و زیر بنا ربطی به مارکس ندارد و در نوشته های مارکس چنین چیزی وجود ندارد.( نه انگلس). استا لینیستها هم این دید اکونومیستی را پیراهن عثمان کردند که دلایل سیاسی زمان خودش را داشت.
این کمنت را در زیر آخرین مقاله آقای قره گوزلو گذاشتم.
"
عنوان : کار ـ سرمایه ؟
"اردوی آشتی ناپذیر کار ـ سرمایه " ؟
این تحلیل مارکس در کتاب سرمایه را نمی توان با زور بخورد خوانند ه داد و مسائل اجتماعی را تا این حد تنزل داد. خود مارکس هم در کتابش آثار فاجعه آمیز ارزش اضافی را که منجر به آلوگی محیط زیست شده نتوانست پیش بینی کند.
خیلی از مارکسیستها از پرولتاریا خداحافظی کردند. پرولتاریای ایران هم با ذهنیت ارتجائی اسلامی دنبال خمینی راه افتاد. بهتر است بدشمنان واقعی ایران که در مکتب قم نشسته اند بپردازیم و بحث های انحرافی "گلوبال" را تکرار نکنیم. رهبران "پرولتاریای" امریکای لاتین هم که با اسلامیست های فاشیست همکاری می کنند. اقلن همین مکتب شیگاگوی فرید مان در رشد اقتصادی شیلی در مقایسه با کشور های دیگر چشمگیر است. جوابی دارید؟حالا بگذریم
در ایران حذف یارانه ها درست است. همان طوری که نوشتید "سود آن به جیب دولت سرازیر شده" و متاسفانه صرف دستکاه سرکوب خواهد شد و نه برای باز سازی وسایل نقلیه عمومی و مترو. ولی بهر حال مصرف سوخت کمتر و محیط زیست ناخود آگاه کمی بهتر و از آلودگی هوا کاسته خواهد شد. و این انرژی هم الکی مفت دود نخواهد شد و مردم در مصرف بیشتر توجه خواهند کرد.
"درهای مصرف داخلی به سوی بازارهای جهانی سرمایه" باز بوده و ربطی به حذف یارانه ها ندارد و کشف جدیدی نیست.
خوب بود جواب کمنتها را بدهید تا تضادهای نوشته شما روشنتر مطرح شود. تمام"
٣٣۶٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨۹
|