یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دو زندانی سیاسی دیگر اعدام شدند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : دریا /

عنوان : پیشتازان آزادی اعدام شدند
خبر کوتاه بود اعدامشان کردند. زندانیان سر شناس و مقاوم مجاهد خلق بخاطر رفتن به قرار گاه اشرف و شرکت در قیام بزرگ خلق اعدام شدند. پارسال آخوند علم الهدی از خبرگان ارتجاع گفته بود که فر ماندهی قیام عاشورا با مجاهدین خلق ایران بود. حالا این فر ماندهان بر جسته و استوار با افتخار از میان ما رفتند ولی ستا رگانی هستند که همیشه در تاریخ مبارزات این ملت خواهند در خشید. پسر آقای جعفر کاظمی در کمپ اشرف می باشد مانند فر زند معلم بزرگ آزادی و مقاومت زنده یاد علی صارمی که قبلا بدار آویخته شد. کسانی که حاضر نیستند این اعدامهای وحشیانه را محکوم نمایند نمی توانند خود را اصلا ح طلب و آزادیخواه و مخالف دیکتا توری دینی بدانند. نباید از آخوند خاتمی و پاسدار احمدی نژاد ترسید و سکوت اختیار نمود.
٣۴۲۷۰ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹       

    از : یک خواننده

عنوان : قرارداد نانوشته
وسط دعوا نرخ تعیین نکنید. حتما و قطعا بسیار لازم است که موسوی و رهنورد و کروبی در مورد اعدام ها خیلی بیش از آنچه تا کنون نوشته اند و گفته اند بنویسند و بگویند. اعدام همه. از جمله کسانی که به مجاهدین نسبت داده می شوند یا به مجاهدین منسوبند. مثل این دو شهید.
اما عده ای به مناسبت این جنایت فرصت را برای تسویه حساب با افراد مورد احترام جنبش، به نفع کسانی که دل خوشی از این جنبش ندارند و آن را رقیب خود فرض می کنند مغتنم شمرده اند.
به عنوان نمونه ای از کامنت های این دسته افراد که خیلی هم ناشیانه رفتار می کنند:
آنچه از قول همسر شهید جعفر کاظمی نقل شده است که «تاکی می خواهید بیانیه بدهید»، اگر هم درست باشد، با توجه به بافت جملات، خطاب به موسوی و رهنورد و کروبی نیست، بلکه خطاب به سازمان های بین المللی حقوق بشری است.
یک نفر از این نوع کامنت نویس ها برداشته است و اینجا برای تسویه حساب با افراد مورد احترام جنبش، آن را نقل کرده است و چند تا بد و بیراه هم نثار کرده است.

از اعدام هر یک مجاهد یا منسوب به مجاهدین، چه خود او این انتساب را رد کرده باشد و چه رد نکرده باشد، شادمانی و نشاط بی وصفی به چند تن از رهبران این تشکیلات «شهید پرور» و «شهادت طلب» دست می دهد تا از خون او کالایی برای ویترین تبلیغات خود بسازند.
و جالب است که در این حکومت جانیان، کسانی که باید به طور مضاعف به آن ها شک کرد، با علم و وقوف کامل به این کار، دست به اعدام مجاهدین یا منسوبین به مجاهدین می زنند. انگار این ها با رهبری مجاهدین قرارداد نانوشته ای دارند.
نفرین نثار کسانی باد که خون می ریزند، و چه زشت رفتارند کسانی که خون ریخته شده توسط این کسان را در خدمت معاملات سیاسی خود با از ما بهتران می گیرند.
٣۴۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹       

    از : صاره

عنوان : امشب آروم بخواب
توسط : صاره
بخواب عموی من امشب آروم بخواب
دیگه شکنجه نمی شی
دیگه دندونهایت خورد نمی شه
آه عمو اگه بدونی حاله عمومیم چقد خرابه ولی نه قسم خوردم به نفس بریده شدت در گلویت
قسم خوردم به گردن بریده شدت
انتقام خونت و از خامنه ای احمدی نژاد کثافت و اون علوی می گیرم
نه بچه هایت تنها نیستن منهم با آنها هستم
مطمئن باش راهتو با تمام وجودم ادامه میدم
ما محارب نیستیم چون هیچ صلاحی نداریم محارب اون خامنه ای است
درود بر آزادی
٣۴۲۵۹ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ایرانی

عنوان : تسلیت به خانواده کاظمی و حاج آقایی
خانم رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی درحالی که گریه امانش نمی داد ادامه داد:

« فقط خواهشا به دنیا بگویید که اینها چه جنایت کارهایی هستند و چه جانیانی هستند. بگذارید دنیا بداند که چقدر می خواهد صبر کند؟

تا کی می خواهد بیانیه بدهید و مماشات کنیدبا این؟ می شنوید صدام رو؟ حالا ببینید اینها چه احکامی را صادر می کنند. ولی خدا بزرگ است و آن بالای سر است و تقاص من وبچه هایم را از اینها خواهد گرفت»

مخاطب این خانم داغدار چه کسی است؟
آیا درد این خانم و بچه های این خانم را مماشات کاران و توجیح گران رژیم جانیان می فهمند؟

بگذارید آنها به نامه نویسی به جانیان و قاتلان همسر این خانم ادامه دهند. ما راه خود را باید بدانیم. وظیفه تک تک ما کمک به دفن این رژیم جنایتکار است تا دیگر یک زن ایرانی و بچه های او این سرنوشت غم انگیز را نداشته باشند!

حامیان رژیم بهتر است بدانند که رژیمی که آنها می خواهند اصلاح کنند بمیرد بهتر است تا خانواده های مانند خانواده کاظمی نمیرند.
مطمن باشند که موفق به اصلاح رژیم نخواهند شد زیرا مردم ایران آن را سرنگون خواهند کرد.

تسلیت به خانواده حاج آقایی و کاظمی بخصوص همسر و بچه های آنها که امشب و شبهای دیگر را در غم جانکاه بسر خواهند برد.
٣۴۲۵۲ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ن. خیابانی

عنوان : ستارگانی که جاودانه شدند
زندانیان سر فراز و مقاوم آقایان محمد علی حاج آقایی وو جعفر کاظمی بعد از سالها شکنجه و زندان اعدام شدند. حاج آقایی ۷ سال و کاظمی ۱۱ سال در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی آخوند های دین فروش و ضد بشر بودند. یادشان گرامی باد.
٣۴۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ضد ولایت فقیه

عنوان : نابود باد رزیم جمهوری اسلامی
امروز جمهوری آدمکشان اسلامی دو زندانی سیاسی دیگر را به دار کشید. با این رژیم و ولی فقیه آن فقط باید با زبان خودشان حرف زد. چاره رژیم ولایت فقیه فقط مرگ است. به زودی گردن گلفت ایادی این رژیم را مردم ایران با همان طنابها آویزان خواهند کرد.
٣۴۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ب آگاه

عنوان : خفقان گرفته ها کجایند؟
راستی موسوی، کروبی، گنجی، سازگارا، مخملباف، کدیور، و دهها وصد ها آدمکش سابق و اصلاح طلب کنونی کجایند؟ چرا خفقان گرفته اند؟ حتمن از اینکه بیضه اسلام با این کشتار های روزانه پابرجاست و این مادون انسان های کج وحشی از اینکه دارند دوباره به دوران طلایی امام میرسند (با این کشتار ها) خر کیف هستند. حالا طرفداران این وحوش اسلامی باز هم یاوه دیگری دارند بگویند؟
٣۴۲۴۰ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : الف باران

عنوان : درود به تمامی رهروان آزادی ایران...
شهر از آرامشی ماتم گرفته ، کوچه‌ها تاریک و بن بست اند و مردم در قفس پژمرده، می‌ جویند راهی‌ در زمان ! آری آری آن مسافر،آن منم در شهر پر پیچ و خم‌اش آواره ، سرگردان ! حال باید درد خود عنوان کنم یا باز هم همچون گذشته در سکوتی مرگبار و ماتمی دیرینه، خاموشی گزینم ؟ وای بر من، وای بر من ، گر نگویم... هستی‌‌ام بر باد رفته ، بچه‌هایم خانه ام،آینده‌ام ! باید بگویم...های...‌ای آنانکه می‌بایست دردم را دوا بخشید ...میدانید ؟... خانه‌ام آتش گرفته !! باز میگویم و فریادی بلند از هر کران دارم...خانه‌ام آتش گرفته ! خانه‌ام آتش گرفته !...مومنی از پنجره فریاد میدارد ؛ مگر کوری نمی‌‌بینی‌ که من خوابم گرفته ! خشن هستی‌ ! مزاحم ! راه دیگر رو ، برو ، گفتم برو ، یا آنکه با این مهر مهرابم بکوبم بر سرت !... باز می پیمایم این ر‌ه را... خانه‌ام آتش گرفته ، همتی، یاران ! بانگ فریادی دگر در کوچه می‌پیچد..."عجولی ، صبر باید کرد" !...ای جهنم خانه ات آتش گرفته ! حرف دیگر زن ... گر تروریستی بگو ؟ ... شاید این کوچه ، گذرگه، اشتباهی در ره‌ افتاده... ره‌ دیگر گزینم...باز فریادی بپیچانم در این ماوی خواب آلوده... ، خانه‌ام آتش گرفته ! خانه‌ام آتش گرفته !.... آن مسافر ،رهگذر،آری منم ایران ! خانه‌ام آتش گرفته...خانه‌ام آتش گرفته...
٣۴۲٣۷ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ناد‌ر

عنوان : کسی مدعی نشود و نگوید، ما نمی دانستیم!
چرا دهه شصت؟ چرا کشتار ۶۷؟ گذشته از آن که در تمامی سال‌های پس از دهه شصت همواره کسانی به اتهام‌های واهی سیاسی به زندان افتاده و شکنجه گشته و حتا به کام مرگ رانده شدند(اگرچه تا مدتی تلاش شد قتل‌های زنجیره‌ای جای ظاهرا خالی احکام اعدام دادگاه‌های انقلاب اسلامی را پر کند) در طول یک سال و نیم پس از ۲۲ خرداد ۸۸ برای دهها نفر به اتهام «محاربه» و «افساد فی‌الارض» حکم اعدام صادر شده و به اجرا نیز درآمده است.
خطر اعدام زندگی دهها نفر را به اتهام همان جرم‌های واهی که در دهه شصت جان صدها ایرانی را ستاند، تهدید می‌کند. برخی از این محکومان به اعدام، افرادی هستند که پیش از این سالها در زندانی جمهوری اسلامی بسر برده بودند و با این همه گویا پرونده‌شان برای همیشه و در هر شرایطی باز است تا نخستین کسانی باشند که رژیم به انتقام از اعتراض مردم به سراغ آنها می‌رود.
به خبرها نگاه کنید! احکام اعدام را مرور کنید که که از سوی خبرگزاری‌های خود جمهوری اسلامی اعلام می‌شود تا بعدا کسی مدعی نشود و نگوید، ما نمی دانستیم! ما خبر نداشتیم! تا بعدا کسی در برابر این پرسش که چگونه بر بستر خون و در سایه چوبه‌های دار، خود را برای «انتخابات» آماده می‌کردید، مظلوم ‌نمایانه مدعی نشود که: آخر ما مخالف «خشونت» و «خونریزی» بودیم! چگونه خون را بر و دیوار زندان‌ها نمی‌بینید و فریاد رنج و درماندگی خانواده‌های زندانیان سیاسی را نمی‌شنوید و هنوز دَم از «اصلاح» و «انتخابات» می‌زنید؟! روی سخن تنها با آقایان موسوی و کروبی و حد فاصل آنها با «رهبری» یعنی آقایان خاتمی و رفسنجانی نیست. با آنهایی نیز هست که هم اینک زمام قدرت را در دست دارند و دیر یا زود از قدرت رانده خواهند شد: بعدا نگویید ما خبر نداشتیم
٣۴۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست