نه می دانیم کی هستیم و نه می دانیم چه می خواهیم باشیم؟
-
فیروز نجومی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : رضا سالاری
عنوان : شروع انقلاب با یک حادثه بظاهر معمولی و کوچک! ولی برانداز افکن رژیم!
خروج از شرایط نرمال با یک حادثه کوچک، ولی برانداز افکن رژیم!
شرایط کاملاً نرمال و آرام یک سیستم نرمال میتواند براساس تئوری احتمالات با اتفاق یک حادثه خیلی کوچک ولی غیر نرمال فرو پاشد و به شکلی کاملاً غیرنرمال و حتی غیر قابل کنترل درآید. مثلاً مشهوراست نظریه ای که که شروع و علت جنگ جهانی اول را با خروج اروپا از شرایط نرمال و سوء قصد به قیصر امپرطور پروس موازی و همراه و حتی یکی میداند.
خیلی ها معتقدند انقلاب ۵۷ هم، با نوشتن یک مقاله افراطی کاملاً مغرضانه ضد رهبر مذهبی انقلاب ارتجاعی، در روزنامه اطلاعات زیر نظر آقای داریوش همایون، در سال ۵۶ شروع شد، و رو به رشد برگشت ناپذیر گذاشت! منتهی دلیل شورش اولیه مردم ما متأسفانه دفاع از حقوق یک شهروند و یا محروم عادی اجتماع تحت ستم استبداد سلطنتی مانند این شهروند تونسی، یعنی بوزازی مذکور، نبود! متأسفانه مردم مذهبی و متعصب ما از تجاوز به حقوق یک آخوند مرتجع برآشفته شدند و احساسات مذهبی شان جریحه دار شد و آنقدر از او سخت دفاع کردند تا انقلاب او پیروز شد و او هم بر اسب مراد ولایت فقیهش سوار شد و تا امروز گرده و کمر و قامت و تحملی بر کسی باقی نگذاشته! شاید بهمین دلیل همه ما سخت میسوزیم که چه اشتباهی کردیم!
همانطوریکه جناب نجومی دراین مقاله توضیح میدهد، دیگر نباید چنین اتفاقی بیفتد و کسی از معتقدات و تعصبات مذهبی ما سوء استفاده کند! ما همه باید در هر لحظه از حقوق محروم ترین افراد جامعه خود دفاع کنیم، نه از الله و پیغمبر و امام و آخوند و حامی نظام، و هرکه خودرا جانشین هریک از آنان میداند! و و اینبار فقط برای رهایی خود و آنان خطر کنیم و دست به مبارزه انقلابی بزنیم، نه سران و رهبران و دولتمردان قبلی رژیم که اکنون طرد شده اند، و بخاطر از دست دادن موقعیت گذشته خود میجنگند، و همچنین برخی از سران احزاب و سازمانهای سیاسی که نه تنها کارنامه ای درخشان در طول این سی و دو سال ارائه ندادند، بلکه راه سازشکاری با رژیم مستبد ارتجاعی را هم پیشه و افتخار و ضمیمه فتوحات خود کرده اند!
تازمانیکه ما تشخیص ندهیم از حقوق چه کسی، در کجا و در چه محل و موقعیتی و چه وقت و به چه مدت و زمانی باید اینکار را انجام دهیم و چگونه این کار خود را مرتب به شکل عادت و الگو درآوریم و آنرا تدوام عمومی و اجتماعی دهیم، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و کوچکترین اتفاقی نخواهد افتاد!
باید سعی کنیم مرتب با فشار بر رژیم شرایط شورش و اعتراض مردمی را ایجاد کنیم. متأسفانه تنها مقاله و کتاب نوشتن و خواندن کافی نیست! باید همچون گاندی و ماندلا راه افتاد و عمل هم کرد! و به تمام نقاط دور و نزدیک ایران سفرکرد و با مردم محروم تماس برقرار کرد و برای گرفتن هدفی سیاسی، آنانرا آماده سرکشی و نافرمانی کرد!
زنده باد سرکشی و نافرمانی مدنی و اعتصاب و اعتراض اجتماعی. زنده باد آنان که چوبه های دار و اعدام رژیم سرکوبگر را دیگر تحمل نکرده و از آن برای رسوایی و بی آبرو کردن رژیم و موقعیتی و فضایی برای رساندن فریاد و اعتراض خود به دنیا استفاده میکنند!
٣۴٣۶۷ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|