از : مش قاسم
عنوان : همش یک کم؟!
ای بابا خیلی هنر کردید! کمی قاطعیت کک این رژیم را هم نمی زند! با این کم کم کاری ها این رژیم از جاش تکون هم نخواهد خورد. کی می خواهید این را بفهمید که کار این رژیم رو فقط با انقلاب می شود تمام کرد. این رژیم باید تبیه بشه و حرف حساب تو گوش این دین فروش ها نمی ره. باید دفعه بعد که لباس شخصی هایش به مردم حمله کردند دمارشون را مردم در بیارن تا بفهمند که دیگه جلو روی مردم نیایند. کم کم کاری از پیش نبرده و نخواهد برد!
٣۴۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨۹
|
از : حسینی
عنوان : جنبش اصلاحات
بنا بر تحلیل شما ، جنبش اصلاحات که از سال ۷۶ آغاز شد و ادامه آن در شکل جنبش سبز ناکار آمد است ، دلیل این امر هم حرکت اصلاحات در چهار چوب نظام موجود ذکر شده است ، مقاله از فعالان جنبش سبز و شاید هم از رهبران جنبش از جمله موسوی و کروبی می خواهد تا جسورانه تر و رادیکال تر عمل کنند و پا را فراتر از اصلاحات در دایره نظام موجود بگذارند . شاید بتوان به خاتمی انتقاد کرد که چرا در دوران اصلاحات سال ۷۶ از ظرفیت های آن جنبش عظیم مردمی به درستی استفاده نکرد و مردم را از خود و جنبش اصلاح طلبی ناامید کرد ولی آیا جنبش سبز اگر آن را مولود تقلب انتخاباتی سال ۸۸ بدانیم هم دچار همین اشتباه شد ؟ آقایان موسوی و کروبی ضمن اعتراف به بی رهبر و خود جوش بودن آن حرکت اعلام کردند که آنها به دنبال مردم راه افتادند ، بنابر این آیا میتوان آنها را به حرکت در چهار چوب نظام و به شکست کشاندن آن جنبش متهم کرد ؟ .. به باور نگارنده دلایل "شکست " جنبش ۸۸ از این قرارند
۱-عدم وجود برنامه مشخس و رهبری مورد قبول مردمی که در خیابان بودند , شعارها ی مردم مجموعه ای بود از گرایشات و تمایلات مختلف ، از "رای من کجاست " گرفته تا "مرگ بر خامنه ای " و "جمهوری ایرانی "
۲-احتمال وجود طیف وسیعی از فعالان سیاسی با گرایشات مختلف و گاه کاملا متضاد در میان مردم و تلاش هر گروهی برای کشاندن مردم به سوی شعارهای خود
۳-محدود بودن جنبش به محیط های دانشگاهی و برخی از شهر های بزرگ و به طور عمده تهران.
نتیجه : جنبشی که در اعتراض به انتخابات ۸۸ شکل گرفت توسط حاکمیت به شدت سرکوب شد ، برخی از دلایل این سرکوب را در بالا ذکر کردم ، به اندازه کافی رادیکال نبودن جنبش ۸۸ را دلیل شکست آن دانستن با واقعیات آن روزها همخوانی ندارد .به نظر من عدم گستردگی اعتراضات خیابانی و محدود بودن آن به تهران دلیل اصلی عدم موفقیت آن بود ، آنچه که امروز مهم است ریشه یابی علل فراگیر نبودن این جنبش و در نتیجه ضربه پذیر بودن آن است .فراموش نکنیم در جریان انقلاب بهمن ۵۷ حتا در دور افتاده ترین دهات کشورهم مردم به راحتی در خیابانها و مساجد بسیج شده و شعار واحدی را که همان "شاه باید برود " را سر میدادند ، جنبش سبز و دموکراتیک امروز ایران هنوز راه زیادی را برای تبدیل شدن به یک جنبش فراگیر و سراسری در پیش دارد , در غیاب یک جبهه بزرگ هوادار آزادی و دموکراسی در کشور و با توجه به پراکندگی موجود در صفوف آزادیخواهان صحبت از رادیکالیزه کردن جنبش چندان به نظر عاقلانه نمیاید.
٣۴۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨۹
|
از : مریم اهری
عنوان : جبههای درست کنید به بزرگی ملت ایران
ضرورت تشکیل جبههای به وسعت مردم ایران
مریم اهری
تفاوتها را به یاد بسپارید، اختلافها را فراموش نکنید، پروندههای ظلمها و دشمنیها را برای قضاوت عادلانه آیندگان و اجرای عدالت در جایی امن نگه دارید، جبههای از مشترکات خود به گستردگی مردم ایران درست کنید.
منتظر تعیین و تکمیل مرامنامهها و استراتژیها و تاکتیکهای ایدهال خود نباشید، قدمی را همراه با سایرین بردارید که به درستی آن اطمینان دارید. قدمی که حکومت را تکان دهد و مانع اجرای بیوقفه نابود سازی سرمایههای جنبش مردم ایران و نابودی هر نوع تشکل و هر نوع حرکت حتا حرکتهای انساندوستانه گردد.
تمام انرژی خود را برای هر چه روشنتر کردن ایده الهای نهایی صرف نکنید که ممکن است چنان نابود کنند که دهها سال دیگر هم نیازی به آنها نباشد.
قسمت عمده انرژی خود را به ضرورتهای تاریخی کار مشترک اختصاص دهید و راههای مشترک برای بیرون آمدن از این سکون و رعب و وحشت و پس گرفتن ابتکار عمل از حکومت بیابید.
در حال حاضر این حکومت است که ابتکار عمل را در دست دارد و این حاصل نمیشد مگر با تکیه به پراکندگی نیروهای مردمی و نبود قدرتی واحد در برابر حکومت.
بیایید به جای صرف وقت برای پیدا کردن اینکه تقصیر کی بود یا تقصیر کی هست و یا کی چه میگوید و چرا میگوید، ببینید چگونه همه را دور هم جمع کنید.
پراکندگیها در نهایت به نفع هیچ گروه، فرد، قوم و جنس و ایده نیست و تنها دیکتاتوری مطلقه است که از این شرایط سود میبرد و ما را که در گیر خودمان هستیم نابود میکند.
چگونه است در شرایطی که ملیونها انسان از اعدامهای سیاسی ناراحت هستند حکومت همچنان به کشتار ادامه میدهد؟
جبهه مشترک نه به این معنی که گروهها و افراد برنامه و تاکتیکها و ایدهالهای خود را کنار بگذارند، بلکه به این معنی که ضمن حفظ استقلال در انجام استراتژی و تاکتیکهای گروهی خود، حول خواستههای جبههای مشترک جمع شوند و همه با هم برنامههای تعیین شده از طرف جبهه را اجرا کنند. قدرتی عظیم ایجاد کنند که حکومت را وادار به ایستادن و یا حتا عقب نشینی کند.
تا وقتی که زحمات گروههایی در اجرای برنامهای که فکر میکنند که به سود جنبش است توسط زحمات گروههای دیگر که فکر میکنند که آن کار غلط است خنثی شود، غیر از درجا زدن راه به جایی نخواهیم برد. و حکومت همچنان ابتکار عمل را در دست خواهد داشت و طرحهای نابودی همه رابی درد سر اجرا خواهد کرد.
چه عاملی سبب شده که در عمل ما نابودی خود را به قبول تفاوتهایمان و همکاری در راه آرزوهای مشترکمان ترجیح دهیم. آیا ما تسهیل کننده اقدامات نابود کنندگان خود نیستیم؟
جبههای درست کنید به بزرگی ملت ایران. دست تمام کسانی را که مخالف اعدامهای سیاسی، موافق آزادی بیان و اجتماعات، موافق حقوق برابر زنان و اقوام، موافق تغییر قانون اساسی، موافق جدایی دین از حکومت هستند به گرمی بفشارید و ملت بزرگ خود را برهانید.
٣۴۶۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣٨۹
|
از : مهرانگیز ن
عنوان : به برزین؟
جناب برزین با این ادبیاتی که شما نوشته اید کم تر تردیدی برای خواننده باقی می ماند که شما هوادار یا کارگزار رژیمید یا از همین اصلاح طلب های ابدی و می ترسید جنبش مردم ایران به سویی سیر کند که نظام اسلامی آدمخوار را تهدید کند. جناب کسی به کشتن پاسدار و بسیجی کاری ندارد. مردم باید و حتما تکلیفشان را با این حکومت معلوم کنند. با اصلاح و حرف و نصیحت سی و دو سال است که نشد. باید به نمونه مصر و تونس حتما توجه کرد. حکومت ناحق و ضد عدالت و ازادی ستیز دارد مردم و میهن و بخشی از جهان را به نابودی حتمی تهدید می کند. باید این رژیم برود. حالا شما مردم را از انقلابی بودن و مسلح بودن و قوی بودن رژیم و پاسدار و بسیجش بترسان! مردم که بخواهند این رژیم مثل برف توی ماه مرداد آب می شود
٣۴۶٣٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨۹
|
از : برزین
عنوان : باز دوباره جو گرفتتان ؟
باز میخواهین جوانهای بی یار و یاور مملکتمون رو بفرستین تو کوچه و خیابون که پاسدارها و بسیجی ها بزنند لت و پاره شان کنند ؟ چون مردوم در تونس و مصر تونستند مثلا بزیزند تو خیابان ها ؟ هنوز سرشت رژیم جمهوری اسلامی دستتون نیامده که تا بسیجی ها و پاسدازها رو داره یک قدم هم عقب نمیکشه ؟ هر وقت مخالفین رژیم تونستند بخش قابل توجهی از بسیجی ها و پاسدازها رو بکشند این طرف آنوقت میتوانند به مصاف رژیم هم بروند و اگر عشقشون کشید انقلاب هم بکنند. ولی مخالفین رژیم آخه چه وعده یا برنامه ای مطرح کرده اند که این پاسدارها و بسیجی ها از اون نظام کنده شن بیان این طرف ؟ جز یک خروار فحش و نا سزا چی به آنها گفتند که اونها رو بطرف خودشون جلب کنند ؟ نشستید خارج گود میگید لنگش کن ! آخه با کدوم نیرو بریم به مصاف این بسیجی ها و پاسدارهایی که دو آتشه انقلابی اند و از نظام و انقلابشون دارند حراست میکنند ؟ لشکر انقلابی مخالفین کجاست ؟ خیلی تیشه تون پر زوره پا شین از خارج بیایین داخل کشور نشون بدین چقدر نترسین !
٣۴۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨۹
|