سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مصر: در آستانه ی دوراهی سوسیالیسم یا بربریت - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نادر فهمیمی

عنوان : به دوست خوب فرهاد معصومی
با درود
تذکرات شما به موقع است اما اگر توجه کرده باشی جناب قراگوزلو شرط تحقق سوسیالیسم در مصر را ادامه مبارزه . به میدان آمدن طبقه کارگر و رهبری کاران در مبارزات جاری در کنار پس زدن تمام فرقه های ایدئولوژیک از جمله تفاله های رژیم مبارک و لیبرال ها و بنیادگرایان انسته است. شما فکر نمی کنید نویسنده یی با این همه دانش تئوریک دست کم این قدر و به اندازه شما می داند که رسیدن به سوسیالیسم یک شبه میسر نیست؟
با پوزش از تصدیع
معلم بازنشسته
نادر فهیمی
تهران
٣۵۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : مهری شین

عنوان : به محمد عزیزم
سلام
ازین که دیدم مثل همیشه زوئ برخاستی و با وجود ناملایمالت مقاله ای نوشتی که در قیاس با مقالات مشابهی که دراین زمینه نوشته شده است عنی تر است در پوست خود نمی گنجم. پوست که سهل است در خانه از فرط شادی رقصیدم. تنها کسانی می توانند این احساس را درک کنند که بدانند بر جان عزیز تو در این مدت جه رفته است و با این حال بر خاسته ای. حالا ما نیز بر می خیزیم به مصداق این شعر شاملوی تو:
من بر می خیزم
زنگار روحم را
صیقل می زنم
آینه ای در برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم
آخرین شعرم را که برای تو نوشتم فرستادم. در مورد این مقاله ات باز هم همان سبک نوستالژیک و جذابت را به کار گرفتی و مرا به سال هایی بردی که همه سخنت را با شعر آغاز می کردی. حالا مقاله ات را با شعر تمام می کنی.
در زبان فارسی ساختار و روش این سبک برای همیشه به نام تو ثبت شده است. دکتر انزابی نژاد را یادت میاد که روزی با تو به دفتر ما آمده بود و ما آخرین شماره مجله را به او دادیم. مقاله یی از تو درج شده بود به نام" دوزخیان هانوی" نام نویسنده را به اسم دخترت برگزیده بودی. همین که چند سطر مقاله را خوند خندید و گفت جناب دکتر این فروغ دختر شما که نیست فروغ فرخزاد هم که نیست لابد خودتانید؟ و من به او تشر زدم که محمد ما را آزار بدی با ما طرفی.شایان هم این مقاله را خوند. برایش خودم- خود خودم - پرینت گرفتم.
راستی نمی خوای بگی حالا که حسنی مبارک در رفته مصر چی میشه. دی شب علی و خانمش این سوال رو پرسیدن و خواستند از تو بپرسم. می نویسی؟ من اگه اون جا بودم در بهار آزادی برای مردم شعرهای نزار فبانی می خوندم. تو محمود درویش رو دوست داری اما جایی نوشتی که نزار شاملوی مصری هاست.نرودای نیشابور.
بازهم که تلفنت خاموشه.برایت نامه نوشتم.
حالا دیگه می دونم یا کامنت ها را می خونی.وقتی که نپرسیده گفتی حال و حوصله مهمونی نداری فهمیدم. کتاب افغانستانت رو باز کردم. یاد ناصر ایجادی افتادم.اسم سعیده رو هم دیدم که ازش تشکر کردی. با دوستی صحبت کردم اگه بتونیم این مقالات تورو به صورت یه کتاب جمع کنیم محشر میشه. اگه اجازه بدی می رم دنبالش. آیا باید از مدیر این سایت اجازه بگیرم؟ آیا این مقالات اختصاصی ست. در سایت های دیگه هم دیدم که اومده بود. من رو خبر کن.
٣۵۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : رضا سالاری‫

عنوان : اول دموکراسی بعد سوسیالیزم − اینست شعار ملی!
‫مشکلات قابل تعمق داخلی و خارجی مصر پس از مبارک، اگر چه خارج شدن از دست دیکتاتور قدم اول و بسیار لازم و ضروری برای هدف نهایی دموکراسی بود و باید صورت میگرفت! مردم مصر و قاهره امروز احساس غرور میکنند! امروز احساس افتخار مصری بودن دارند، اما سوالات بسیاری هنوز بدون جوابند!

‫۱. قدرت سیاسی در دست ارتش ونظامیان رده بالای مصر
‫۲. عدم وجود هیچ سازمان اساسی و وزین با ساختار و تشکیلات و برنامه هژمونی سیاسی افقی
‫۳. نبود یک سازمان وزین چپ و مدافع زحمتکشان و پائینترین لایه ها و طبقات اجتماعی
‫۴. GDP بسیار پائین، GDP مصر دوسوم ایران استبدادزده است! مبارک و شرکا و بانکهای سرسپرده اش ظرف سی و دوسال بیت المال و رمق مالی مردم را به نقطه انفجار کشاندند!
‫۵. سازمان اخوان المسلمین و مشکلات نفوذ تعصباتی و ارتجاعی دینی اش در ائتلاف و اتحاد و همراهی دموکراتیک مدرن با بقیه گروه های اقلیت و به زعم آنها لائیک و کافر و لیبرال و نامومن و غیره
‫۶. امکان رشد بیکاری بیشتر و اقتصاد ضعیفتر در اثر معوق ماندن و نداشتن هیچ سرمایه اولیه − تهی بودن صندوق بیت المال، فقر شدید، بیکاری مخرب
‫۷. احتیاج مالی به کمکهای مالی و اقتصادی خارجی و تضعیف شرایط کشور در صورت قطع آنها − کمکهای مالی انبوه و بلاعوض امریکا به رژیم فاسد و دیکتاتور مبارک!
‫۸. ناتوانی در جذب و رشد و تشویق سرمایه های داخلی و خارجی
‫۹. نزدیکی انتخابات شهریور مصر و اینکه چه کسی از چه گروهی با چه محبوبیت و برنامه ای سرکار میآید و زمام ریاست جمهوری مصر را بعهده میگیرد؟
‫۱۰. آیا مردم و گروه های سیاسی قدر این دم و این دموکراسی موقت را پس از نیم قرن درک خواهند کرد و به دموکراسی واقعی خواهند رسید؟

برای مصریها، دموکراسی، حتی در حد حداقل دموکراسی های نیم بند امروزی اندونزی، ترکیه و بسیاری دیگر کشورهای آسیایی آزاد شده از زنجیر اسارت تک دیکتاتوری، چندان غیر ‫قابل دسترسی نیست! مردم باید باور و اعتماد به نیروی خود داشته باشند، نه به الله، نه به مدعی دیکتاتور الله، امامان خیالی، ولی و فقیه و مجتهد و شیخ و شاه!!! باور به خود بزگترین عزت نفس یک شروند مدرن است!

مردم تهران و ایران باید، ‫بی اعتنا به دستگیری و بازداشت فله ای حتی تمام سران و شناخته شدگان جنبش توسط رژیم هراسناک زخم خورده، به خیابان بریزند و خواستار رفتن خامنه ای شوند!

٣۵۰۰۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : باخته

عنوان : بربریت اسلامی و یا جامعه باز دموکراتیک در مصر
سرمایه داری را با بربریت یکی دانستن کار اشتبا هی است. شعار "سوسیالیسم یا بربریت" روزا لوکزمبورگ را نمیشه همه جا بکار برد. در ضمن مصر هم مثل ترکیه نمی تواند از در آمد میلیاردی توریسم صرف و نظر کند. و اسلامیست های رادیکال هم نمی توانند قوانین قرآن را برای توریست ها دیکته کنند. از قلم شما بوی نفرت استالینستی که حزب توده در ایران رواج داده می آید تا نوشته های مارکس که خیلی هومانیستی و علمی به مسائل می پرداخت.
٣۴۹۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : روزبه

عنوان : مبارک رفت اما رژیم او هنوز مانده
چند ساعتی شده که معاون مبارک اعلام کرده است که دیکتاتور مصر حسنی مبارک استئفا داده است و از قاهره به شرم الشیخ رفته است.

مبارک رفت اما عمر سلیمان معاون او و دشمن مردم مصر هنوز مانده است. از قرار شورایی از نظامیان قرار است حکومت را در دست بگیرند. ارتش مصر ضامن بقایی مبارک بود و یکی از همکاران نزدیک امپریالیسم آمریکا در منطقه می باشد.

هنوز رژیم سرمایه داری مصر در حاکمیت می باشد و مشگلات مردم مصر بر سر جای خود باقی مانده است. فراموش نکنیم که حرکت انقلابی در تونس و مصر با جرقه ای شروع شد که یک جوان تحصیلکرده حتی از دست فروشی نیز منع شد و او با خودسوزی اعتراض خود را به مردم عرب و جهان نشان داد.

میلیونها انسان عرب در مصر و تونس و بقیه کشورهای عربی هنوز به بدترین شکل استثمار می شوند و از اولین حقوق اولیه انسانی خود محروم می باشند.
آزادی های سیاسی را باید جشن گرفت اما مبارزه ادامه دارد و تا ریشه این مشگلات که هما حکومت طبقه زالوی سرمایه داری در این کشورها می باشد نابود نشود باز اوضاع تغیری چندان نخواهد کرد.

وظیفه انقلابیون می باشد که هرچه سریعتر به تشکل کارگران و زحمتکشان اقدام کنند و انقلاب دمکراتیک را به سمت خواستهای مردم این کشورها که در آن حاکمیت توده ها برقرار شود هدایت کنند. بدون تغیر در شکل اقتصادی نمی توان زندگی مردم این کشورها بهبود پیدا کنند.

مسیر بربریت نشان داده است که سرانجام خوبی برای زحمتکشان نداشته و نخواهد داشت و نمونه برجسته آن به غارت رفتن انقلاب مردم ایران توسط انگل های سرمایه داران اسلامی می باشد.

زمان آن رسیده است که سرمایه داران اسلامی ایران و رژیم ضد انسانی ولایت فقیه نیز توسط نیروی خروشان مردم ایران سرنگون شود.
رژیم بزدل ملایان مرگ خود را در نابودی رژیم مبارک نیز می بینند و به خوبی آگاه هستند که آینده آنها به مراتب سیاهتر از رژیم مبارک خواهد بود.

مبارک و بن علی شاید جان خود را توانستند نجات دهند اما مردم ایران نعش های متعفن ملایان و ایادی جنایتکار رژیم فقها را در معرض دید دنیا خواهند گذاشت!
٣۴۹٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : فرهاد معصومی

عنوان : تا سوسیالیسم راه بسیار درازی در پیش ست !
عنوان نوشته ی حاضر را چندین بار خواندم تا بدور از هر گونه تعجیل و« بیقراری» پیام نویسنده را آنطور که او میخواهد ، دریافت کنم. متاسفانه بازهم به نسخه ی از پیش نوشته ی ایشان برای تمام کشورها و ملت ها، بدون درنظر گرفتن نقش متضمن مقصود نیروهای بومی آن کشورها ، روبرو شده ام ،تو گوئی در مصر، چپ و کمونیست وجود ندارد و ما «حق» داریم همانطور که نسبت به مبارزات مردم ایران خودمان هر چه دلمان میخواهد بگوئیم در باره ی مصر هم «دریغ» نورزیم: باهم به فراز نوشته می پردازیم:

«مردم مصر در آستانه ی شرایطی به غایت حساس ایستاده-اند. در یک دوراهی سرنوشت ساز. یک سمت به سوی بربریت سرمایه داری از نوع لیبرال یا ایده ئولوژیک بنیادگرا و سمت دیگر به سوی سوسیالیسم»

آری، مردم مصر توجه دنیا را به میدان تحریر جلب کرده اند، در آ ستانه ی شرائطی به غایت حساس ایستاده اند.
و مجددا، آری ! در یک دو راهی سرنوشت ساز ، اما نه آن راه هائی که آقای قراگوزلو فرموله کرده اند !
البته باید دید چرا نویسنده در «خیال» خود ، در یک سمت سرمایه داری از نوع لیبرال یا ایده ئولوژیک بنیادگرا را قرار داده و در سوی دیگر سوسیالیسم و سایر گزینه ها انکار نموده اند؟ چرا باید برای دیگر ملت ها هم از راه های «تخیلی» و رمانتبک استفاده کرد؟ چرا باید به چپ این همه آسیب رساند ؟ما هنوز برای حل مسائل مبتلا به خود «کم» داریم و لی میخواهیم مسائل دگر ملت ها را نیز راهبری نمائیم. بگذریم .....

اما در زندگی واقعی ، مردم مصر در دوراهی سرنوشت ساز « دیگری » قرار دارند :
۱. « سازش » با حکومت نظامی و موروثی حسنی مبارک باتمام جنایاتش و روابط علنی و مخفی او با محافل ارتجاع جهانی و در راس آن آمریکا !
۲. «برکناری» مبارک بعنوان سمبل دیکتاتوری و ارتجاع جهانی .

تمام اطلاعات رسمی و غیر رسمی دال بر رسیدن به این پیروزی ی مرحله ای می باشد.افق مبارزات اصلا روشن نیست و گذشته ی اخوان المسلمین بمراتب سیاهتر از آنچه آقای قراگوزلو نوشته می باشد. فقط اسلام عزیز بهر قیمت !

آقای قراگوزلو مردم اقشار مختلف مصر را در میدان تحریر و تمام مصر را می بیند ولی اراده و آرمانهای «مشترک » آنها را «نادیده» میگیرد. از ایران آنها را به سوسیالیزم ارشاد می کند. برخورد ایشان شبیه برخوردشان به مبارزات جنبش سبز کشورمان می باشد و متاسفانه کلیشه ای میماند
شاید ایشان بهتر از تمام نیروهای چپ و دموکرات مصر می بیند «الله اعلم » که بهترین گزینه برای مردم مصر در میدان تحریر « راه» سوسیالیسم ست. ولی نیروهای مصری حتی چپ ها بر تغییر قانون اساسی تاکید دارند و شرکت تمام نیروها در انتخابات آزاد ! انقلاب دموکراتیک !
این گزینه اصلا مد نظر آقای قراگوزلو نیست و نتیجه را از قبل با نشان دادن راه « بربریت سرمایه داری از نوع لیبرال یا ایده ئولوژیک بنیادگرا» مردود دانسته ست. راستی هرکس مثل ایشان فکر نمی کند محافظه کار یا لیبرال ست ؟
شاید ایشان به حق دلواپس نظامیان و خطرات آنها بعداز مبارک ست ، یا اینکه اخوان المسلمین اوضاع را در دست بگیرند.
فرقی نمی کند . ایشان می توانند شرائط لحظه را تحلیل و رهنمود دهند تا «راه» مردم مصر از «ترکستان» سر در نیاورد. ولی این کار با مقاله نوشتن از راه دور و بدون توجه به نبض و ضربان هزاران مردم بپا خاسته پیش نمی رود . باید با جنبش آنها پیوندی ارگانیک بر قرار کرد و با آنچه در مصر در شرف تکوین ست همراه شد.
اگر بنا باشد بر دوراهی مورد نظر آقای قراگوزلو تاکید کرد، چون امکان سوسیالیزمی فعلا در دستور کار نیست پس باید مبارزه را تعطیل کرد. این سیاست انفعال گرائی چپ بارها مورد نقد قرار گرفته ست .

البته تمام نیروهای مترقی و چپ مصر این روزها تولد دیگر مصر را در میدان تحریر بشارت میدهند. نه سوسیالیسم ! تا سوسیالیسم راه بسیار درازی در پیش ست !
٣۴۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : آزیتا زرکش

عنوان : آیا لیبرالیسم مساوی بربریت است؟
من از شاگردان دکتر عزیز هستم که اندازه و جایگاه خود را بخوبی میدانم و هنوز و هر کجا که باشم خود را شاگرد جناب دکتر قراگوزلو می دانم. با نوع نگاه ایشان به مباحث سیاسی کاملا آشنا هستم و خوب میدانم که این استاد عزیز لیبرالیسم را مساوی بربریت می داند. در نتیجه قصدم در اینجا سوال یا چالش کردن با بزرگی همچون ایشان نیست. اما می خواستم از دکتر عزیزمان بپرسم که چرا:
یک . در تحلیل حوادث مصر نیز بازهم نگاه تند و نقد بی رحمانه خود را متوجه جنبش سبز مردم ایران کرده اید؟
دو.آیا لیبرالیسم و بعد سوسیال دموکراسی نمی تواند پیش زمینه حرکت به سمت سوسیالیسم و عدالت اجتماعی باشد؟
سه.فکر نمی کنید اگر در ایران دولت مهندس بازرگان به حیات خود ادامه می داد و گروه هایی مثل جنبشی ها به رهبری دکتر پیمان به قدرت می رسیدند تا حدودی به آزادی و عدالت اجتماعی نزدیک می شدیم؟
حتی اگر واقعا دولت شاپور بختیار در یک شرایط متعارف اگر به قدرت می رسید مثلا بعد از برکناری دولت هویدا؛ آیا وضع ما چنین بود؟
من با گروه ها و گرایشها و آلترناتیوهای موجود در مصر آشنا نیستم و در باره اخوان المسلمین نیز تا پیش از خواندن این مقاله دانشم کم بود اما گمان می کنم با برکناری دولت مبارک و تشکیل یک دولت انتقالی به رهبریافراد ملی و لیبرال مصر می تواند آماده یک انتخابات دموکراتیک شود و راه بر ورود جریانهای مرتجع بسته شود؟
با وجودی که دکتر عزیز ما عادت به جواب دادن کامنتها را ندارند و میل ها را هم بی جواب می گذارند( راستی شما برای چی نشانی میل خود را مینویسید در حالی که نامه ها را جواب نمی دهید؟) با این حال این سووالات و چند سوال اختصاصی و کاملا خصوصی را برای استادم ارسال می کنم. به امید جواب و با پوزش از جسارت یک دانشجوی گستاخ قدیمی که حالا پیرانه سر سودای پالش با استادش کرده است.
٣۴۹۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : زهره هدایتی

عنوان : دو نکته مهم
من فکر میکنم دو نکته بسیار مهم در مقاله محمد قراگوزلو دیده می شود که در مجموع از احتمال تغییر مسیر انقلاب مردم مصر هشدار می دهد. یکی چنگال تیز غرب که به سادگی اجازه تجدید حیات به چپ و ای بسا ناسیونا سوسیالیست های ناصری نخواهد داد و دیگر این که احتمال مصادره انقلاب توسط جریان های اسلامگرا زیاد تر شده است. مصر با تونس متفاوت است. اینجا خط مقدم جبهه مبارزه بر ضد اسرائیل است و قدرت گیری گروه ها و گرایش های ترقی خواه از هرجای دیگری سخت تر است. انقلاب بهمن ۵۷ نیز به همین دلیل مصادره شد. چرا که ایران زیر گوش شوروی و درکنار افغانستان چپ بود.هشدار نسبت به خطر اخوان المسلمین جدی تر ازین حرفهاست. من تا حدودی به زبان عربی آشنا هستم و سالها در تهران دبیر ادبیات عربی بودم و به همین خاطر نیز شبکه هایی مانند العربیه وابسته به عربستان را می بینم. برای اینکه به عمق مقاله جناب قراگوزلو پی ببیرید کافیست تلویزیون خود را یک ساعت روی این کانال بگذارید تا ببینید چه تصاویری پخش می شود.المان این شبکه ها همان نماز سیصد چهار صد نفری میدان تحریر ست. من فکر می کنم تا نیروهای ترقی خواه به خود بیایند سرمایه داری جهانی با اسلامگراها به توافق رسیده و انقلاب مصر را نیز مصادره کرده است. کاشکی اینگونه نشود.
٣۴۹۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : محمود روشن پژوه

عنوان : تند پیچ مصر
به عقیده من جناب قراگوزلو روی نکته مهم و حساسی انگشت گذاشته است. در سالهای اخیر هر گاه که در مصر خیزشی وجود داشته سر و کله این اخوان المسلمین پیدا شده است.حالا نیز این جماعت به اعتبار ۲۰ در صد قدرت پار لمانی و شبکه های پر نفوذ سیاسی و حتی نظامی از همه گروه های موجود جدی تر وارد صحنه شده اند و اگر بتوانند قدرت را در مصر بگیرند آنگاه جنبش های ترقی خواه منطقه در یک افسرده گی دراز مدت فرو خواهند رفت. نتیجه به قدرت رسیدن این جماعت مرتجع همانی خواهد شد که به درست گوشه هایی از آن در این مقاله آمده است. نگرانی از آنچه که در مصر می گذرد در مقاله محمد قراگوزلو موج می زند و من فکر می کنم حق با ایشان است. ازین که جناب قراگوزلو با وجود تلخی مصیبت های وارده با احساس مسئولیت نظر خود را برای علاقمندانشان تبیین کردند واقعن متشکرم. دست مریزاد. این یعنی شرافت انسانی که در هیچ شرایطی اگر چه غم بر انسان مستولی باشد ؛ فراموش نمی شود.
٣۴۹۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست