یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

توضیحاتی پیرامون
ضرورت بازسازی جنبش جمهوری خواهی
- دکتر مهرداد مشایخی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حق

عنوان : اشکال اول از خود شماست و نه اجا.
شما اعضاء اجا که قادر نیستید با هم در یک سازمان با هم بر سر یک سری اصول اساسی توافق و حول آن محور با رژیم مبارزه کنید چگونه می توانستید در ایران بعد از انقلاب کشور را اداره کنید و چگونه حالا ملت ایران می تواند به شما اطمینان کند که در ایران پسا این رژیم بتوانید اینکار را بکنید؟

آقای مشایخی شما بعنوان یک جامعه شناس به این مسئله نگاه کنید که تخصص شماست شاید بتوانید که ریشه آنرا در فرهنگ و درجه بلوغ سیاسی این بخش از جامعه سیاسی ما پیدا کنید. قهر کردن و بخصوص قهرهای سیاسی ۱۰۰ سال اخیر بیش از حد منافع ملی ایران را از بین برده است. باید در سازمان می ماندید و دو دلان را متقاعد می کردید که با شما همصدا شوند و از طریق انتخابات حرف خود را به کرسی می نشاندید. نه اینکه وقتی اوضاع وفق مراد شما نیست و قابلیت های لازم را هم ندارید قهر کنید.

آیا اجا شما را مجبور کرده بود که در صدای امریکا اعلام کنید که جنبش سبز یک جنبش ملی نیست؟ چرا این پیام غلط را که به ملت ایران و جنبش سبزشان صدمه می زد هر جا نشستید گفتید؟ یا بعنوان جامعه شناس حرف بزنید و یا بعنوان یک فعال سیاسی کارکشته ی وطنپرست که می داند چگونه از هر فرصتی به نفع ملت ایران حداکثر استفاده را بکند. شما اینکار را نکردید و اشکال اول از خود شماست و نه اجا.
٣۵۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱٣٨۹       

    از : فرشته پارسا

عنوان : جدایی
من ده بار مقاله را خواندم و با مواضع آقایانی که اطلاعیه جدایی را امضا کرده اند و مواضع اتحاد هم تا حدی آشنا هستم.
آقای مشایخی دلایل شما توضیح دهنده جدایی نیست. این مقاله شما دلیل دیگری است که کار شما غیر مسئولانه و غیر قابل توضیح است.
مهمترین موضوعات سیاسی جند سال اخیر مساله هسته ای و انتخابات و شرکت در جنبش سبز بوده و اگر اتحاد جمهوریخواهان در این زمینه ها به نظر شما موضع درستی داشته جدا شدن شماها اصلا دلیل سیاسی نمیتواند داشته باشد
اگر میانه دست بالا را داشته و در مورد مهمترین موضوعات هم موضع خوب گرفته ولی مواضعش محکم نبوده تلاش کنید دست بالا را پیدا کنید. هر حزبی صدبار بالا و پایین میرود
واقعا فکر میکنید با این روش خودتان میتوانید مدعی تلاش برای تشکیل حزب مدرن شوید و یا کسی بعد از این به شما ها اعتماد میکند. متاسفانه سن ها هم بالا رفته و فرصت جبران هم ندارید.
٣۵۰۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ایرانی

عنوان : اختلافات جزئی
مهرداد مشایخی نوشته است که : "ما معتقد به یک شخصیت مستقل، انتقادی و مداخله گر برای جمهوری خواهان هستیم."

اگر اختلاف شما در این حد است که خوب زیاد با هم فرقی ندارید. رژیم بارها نشان داده است که نه انتقاد پذیر است و نه اصلاح پذیر است و نه به کسی اجازه می دهد که نفس بکشد چه برسد که مداخله گری جنابعالی را تحمل کند. دوستان جمهوری اسلامی خواهان جنابعالی نیز تاثیری نه بر رژیم دارند و نه بر مردم و تنها کاری که طی این سالها انجام داده اند این است که تبلیغ برای بقای رژیم تحت عنوان "اصلاحات" کرده اند. برنامه سیاسی شما حتی قادر نیست حتی پایبند یک چند اصول بنیادی یک جمهوری لیبرالی باقی بماند و برنامه اقتصادی و اجتماعی جامعی نیز ندارید.

جریان شما به یک سپر دفاعی برای رژیم می ماند که جلوی ضربات اپوزیسیون واقعی رژیم را در صحنه بین اللمل می خواهد بگیرد و چهره ای قابل انعطاف از رژیم به ایرانیان و جهانیان بدهد.

خود نیز می دانید که به بخش خارجی خط امامی ها تبدیل شده اید اما شهامت آن را ندارید که این محفل بی خاصیت خود را کنار بگذارید و اگر واقعا خواهان آن چه گفتید هستید با همفکران غیر حامی رژیم یک نهاد جدید و جدی به وجود بیاورید که ضوابط اصولی را دارا باشد که حامیان رژیم نتوانند در این نهاد رخنه کنند.
٣۵۰۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : مبهوت

عنوان : تغییر یا بقای نظام؟ مساله این است!
جبهه مشارکت: "عزم ملت ما مصون سازی نظام از سقوط است". (نقل از اخبار روز)
اصلاح طلبان حکومتی وقتی وارد میدان می شوند سعی می کنند مسیر جنبش مردم را در جهت حفظ و بقای نظام بگردانند. هدف آنها پاسداری از ولایت فقیه، و حکومت تبعیض گذار مذهبی است. گرچه زبان و روش آنها متفاوت است اما مقصود نهایی یکی است: بقای نظام.
این گروه از اصلاح طلبان ادعای اپوزیسیون بودن را ندارند. اما جای تاسف است که در میان بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور، عده ای راه آنان را در پیش گرفته، در مقابل هر فرد و اندیشه ای که بقای حکومت دین سالار حاکم را به چالش می کشد می ایستند و با توجیهات مختلف و تئوری پردازی های شگفت آور بر ضرورت حفظ و بقای نظام و اساس حکومت پای می فشارند.
آقای مشایخی و جمعی دیگر، جسارت به خرج داده و حساب خود را از طرفداران "تئوری بقا" جدا کرده اند. به عنوان کسی که اولین بیانیه اتحاد جمهوری خواهان را نوید بخش حرکتی جدید در راه تشکل جمهوری خواهان به منظور رسیدن به حکومتی دموکراتیک و سکولار تلقی می کرد، امیدوارم همه باورمندان به دموکراسی و سکولاریسم (یا لائیسیته) با رد "تئوری بقا" و پذیرش ناگزیری ساختار شکنی برای رسیدن به آزادی، در برابر استبداد دینی ایستادگی کنند.
٣۵۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : مکاشفه نه تعریف!
آقای پورمندی عزیز!
اگر بنا به : "بهتر است" یا "باید" می بود من و شما کمترین اختلاف نظر را می داشتیم . برای همین هم از میان اینهمه رسانه ، اخبار روز ، رسانه ی قابل تری برای این "گفت و گو" های ماست ؛اما هدفی که من به "جنبش سبز" نسبت می دهم ، واقعا حاصل"تعریف" شخص من نیست ؛ که اگر بود ایراد شما کاملا وارد بود. به نظرم آنچه که در اهداف جنبش سبز آورده ام ، حاصل بررسی عینی تاریخ تحولات این جنبش ، نمونه برداری از فعل و انفعالات درونی آن ، آنالیز این فعل و انفعالات و استخراج نتایج آنهاست . معتقدم برای "جنبش"ها، هدف "تعریف" نمی شود، بلکه اهداف جنبش ها ، "مکاشفه" و تبیین می شود. اهداف و استراتژی در سازمان ها و احزاب ها تعریف می شوند .اهداف و استراتژی پیشنهادی سازمان ها و احزابی که در جنبش حضور دارند به عنوان "ورودی" ، وارد "جنبش" می شود ، مورد پردازش قرارمی گیرد و در سازگاری با دیگر عناصر درونی جنبش به عنوان محصول دیالکتیکی "وردودی "ها ، به صورت "خروجی" جنبش در می آید. با فروخفتن "جنبش" و فراهم آمدن ثبات مدنی، پی گیری اهداف و استراتژی های "حزبی" با سازوکارهای دیگری در جامعه دنبال می شود. همین گفتمان اصلاح طلبی به عنوان یک گفتمان مسلط و پر مخاطب درون نظام ج اا ، آیا حاصل جنبش دوم خرداد نیست با آنهمه آدم و سازمان وحزب مختلف که سیدمحمد خاتمی کاشف و مروج اصلی آن بود؟ و این "جنبش سبز " ، آیا Version مکشوف مهندس موسوی ( وحتی نه آقای کروبی و دوستانش) از همان گفتمان در مرحله دیگری از تکامل مطالبات جنبش نیست ؟ بنابر این مورد اختلاف "ما" ، احتمالا آن تئوری "مراحل" مورد بی مهری شما نیست ، بلکه در "مراحل" فهم و تحلیل عینی فرایند تکوین دمکراسی در ایران است .(اگرچه پاسکاری کامنت در رسانه ها را ضایع شدن حقوق دیگران می دانم ، به احترام و ارادت این چند کلمه را نوشتم!)
٣۵۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : احمد پورمندی

عنوان : کدام راهکار ؟
آقای شاکری عزیز
در نقد مقاله آقای مشایخی به درستی نوشته اید که جنبش سبز" یک جریان عینی در جامعه ی ماست . نمی توان هر تعریفی را به ماهیت آن نسبت داد " و بعد مرقوم فرموده اید که " هدف "جنبش" سبز ، مهار اقتدارگرایی و "رژیم " آیت الله خامنه ای به عنوان "عارضه " ی نظام جمهوری اسلامی ایران و تحمیل تکمین به "قانون " به ایشان است ." شما که در حکم اولتان ، ارایه تعریف دلبخواه از جنبش سبز را نادرست میدانید، چرا در حکم دومتان هدفی دلبخواه برای جنبش سبز تعریف میکنید ؟ شما میتوانید بگویید که از نظر شما بهتر است- یا باید - جنبش سبز این هدف را داشته باشد ، همانطور که مثلا بنده یا آقای مشایخی حق داریم بگوییم که این جنبش باید شعار " انطباق قانون اساسی با اعلامیه جهانی حقوق بشر " را به عنوان هدف راهبردی خویش همین امروز مطرح کند ، برای برگزاری انتخابات آزاد مبارزه کند، آمادگی خود را برای اجرای بی تنزل قانون اساسی به عنوان مبنای گفتگو و توافق با حکومت ، اعلام نماید - همان گونه که آقای موسوی اعلام نمود- و مدام که حکومت از اجرای اصول بر زمین مانده قانون اساسی سر باز میزند، اصول مربوط به رهبری را معلق اعلام کند - همان گونه که آقای موسوی در عمل ، کرد - و سازمانگر نافرمانی مدنی باشد- همان گونه که خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی ،تا امروز بوده اند-
این حق ما - به عنوان سبز هایی که میخواهند اصلاحات دمراتیک ، متکی به مردم و تا به آخر پیش برود ، به همان اندازه محترم است که حق شما و سایر طرفداران "تئوری مراحل"، پنهان کردن هدف راهبردی ، تکیه به "بالا" و امیدوار به تغییر رفتار حکومت . بحثی که امروز در سطح جنبش جریان دارد و بحث ما فقط جز کوچکی از ان است، اصلا یک بحث حقوقی نیست. بحثی است مهم و مربوط به حوزه راهبرد ها و مبانی سیاستورزی . جنبش اصلاحات با محصور کردن خود در چهار چوب "قانون اساسی " زمینه ساز ناکامی خویش شد . جنبش سبز با طرح شعار "اجرای بی تنزل قانون اساسی " گام بزرگی به جلو برداشت و جامعه را از قید شعار عقیم " التزام به قانون اساسی " رها ساخت و امروز تلاش ما اینست که این جنبش با طرح شفاف ضرورت " انطباق قانون اساسی با اعلامیه جهانی حقوق بشر" به عنوان شعار راهبردی ، گام مهم دیگری در جهت بیمه کردن خود در مقابل آفت بورکراتیسم ، خوشخیالی و امید به تغییر رفتار رژیم ، بردارد. خانم رهنورد ، به درستی بر این ضرورت تاکید کرده اند و من امیدوارم که این مهم در گفتمان آقایان کروبی و موسوی هم ، جایگاه شایسته خود را بیابد. شما البته مختارید که از حق خود برای دفاع از " واداشتن خامنه ای به تمکین به قانون " به عنوان هدف پیشنهادی به جنبش سبز ، استفاده کنید ولی سیر اوضاع ، احتمالا در مسیر دیگریست .
٣۵۰٣٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : باخته

عنوان : افشاگری تنها راه پیروزی
بنظر من اخبار روز با وجود کنترل یکی از بهترین پلاتفرم ها برای اپوزیسیون واقعی و مخالفین ولایت فقیه و هر نوع دیکتاتوری است.

آقای مشایخی شما نوشتید
"مضاف برآن، اتهاماتی نابجا از قبیل "بیماری انشعاب" از سوی برخی از افراد اجا به ما نسبت داده شد."
سئوال من از شما این است که چرا اسم نمی برید. اشکالی ندارد, این محافظه کاری درست نیست. این مقاله را آقای برقعی در "عصر نو " و "ایران امروز" نوشتند: "جدایی وانشعاب: بیماری فرهنگی ما ایرانیان"
کمنت مرا در این رابطه "عصر نو" منتشر نکرد. من هر گز برای عصر نو و یا ایران امروز کمنتی نخواهم نوشت. در آن کمنت اشاره داشتم به این موضوع که انشعاب در همه احزاب در همه جوامع اتفاق می افتد و مختص یک "بیماری فرهنگی ما ایرانیان" نیست. این آقای برقعی یکی از آن ملی مذهبی های ناب است که در اجا جا خشک کرده. در این رابطه هم نوشته بودم "عضویت دوگانه (در دو تشکیلات ) درست نیست. در این رابطه هم من از اکثریت بعنوان مثال اسم برده بودم که هم در اجا و هم در اکثریت عضو هستند. چنین کاری باعث دوری خیلی از علاقمندان و مبارزین از اجا شد. اعتماد سازی دوباره فقط با افشا گری مواضع غلط امکان دارد.
مقاله شما خیلی عالی بود ولی نظر شما را برای سازمان دهی تشکیلات جدید سکولار چیست. می خواهید فقط منتقد باشید یا برنامه عملی هم دارید تا به این پراکندگی خاتمه داده شود؟ . چون به اجا با وضعی که بوجود آمده و شما نوشتید نمی توان اطمینان کرد. سئوال زیاد است.
شاد و سلامت باشید.

..
٣۵۰٣۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : یکی از اعضاء جنبش سبز

عنوان : موضع شخص شما در مقابل جنبش سبز مخرب بود.
جناب مشایخی، وقتی تظاهرات جنبش سبز در ایران در اوج خود بود موضع شما که از صدای امریکا پخش می شد مخرب بود. قبل از آنکه به دیگر اعضاء اجا ایراد بگیرید بخود ایراد بگیرید. همه می دانند که شما در آن روزهای سرنوشت ساز عمدا جنبش سبز را یک جنبشی معرفی کردید که فراگیر نیست. مگر یک جنبش باید با تعریف جنابعالی بخواند تا فراگیر نامیده شود؟ با ترک اجا شما نمی توانید از مسئولیت خود بعنوان یکی از مهمترین و سرشناس ترین اعضاء این سازمان در مورد موضعی که در قبال جنبش سبز گرفتید فرار کنید. موضع شخص شما در مقابل جنبش سبز مخرب بود.
٣۵۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : هنوز همان خشت اول !
"...ما نیز خود را یکی از جریان های متشکله جنبش سبز می دانیم و از آن حمایت می کنیم؛ ولی از منظری که ذکر آن رفت به حمایت و مداخله اقدام می کنیم: از جایگاه مستقل جمهوری خواهانه دموکراتیک و سکولار، برای تغییرات ساختاری و با حمایت از اقشار مورد تبعیض..."
با تمام احترام به نویسنده ی محترم متن ، به نظرم می رسد که در این اقدام به "بازسازی" و "تجدید نگرش " در اجا ، هنوز اشکال "خشت اول " شان باقی است : اشکال در درک ماهیت "جنبش سبز" ! تناقضات همین پاراگراف نهایی را ببینید :
اول : "جنبش سبز" یک جریان عینی در جامعه ی ماست . نمی توان هر تعریفی را به ماهیت آن نسبت داد و معرف را مشمول آن کرد! بدون اجماع بر این تعریف ، بر سر هر اتحاد و ائتلافی همان می آید که بر سر اجا آمده ! رویکرد "براندازی" نظام ج اا (از موضع انقلابی یا ارتجاعی) با رویکرد "اصلاح" نظام ج اا با حذف رژیم اقتدار گر ، همسان نیست. ممکن است روزی همسان باشد اما هنوز همسان نیست . نیروهای اجتماعی پشتیبانی کننده از آن رویکرد با نیروهای اجتماعی پشتیبان این رویکرد ، در کمیت و کفیت متفاوتند. فروکاستن اصلاح طلبی جنبش سبز به اصلاح طلبان حکومتی هم نوعی جر زدن به خود است !
دوم : "تغییرات ساختاری " ، هدف مهم و درخور اعتنایی است ؛ اما هدف "جنبش سبز" نیست . همانطور که اشاره کردم ، هدف "جنبش" سبز ، مهار اقتدارگرایی و "رژیم " آیت الله خامنه ای به عنوان "عارضه " ی نظام جمهوری اسلامی ایران و تحمیل تکمین به "قانون " به ایشان است . برای اجرای این برنامه می توان نیروهای اجتماعی وسیعی را به میدان آورد (اگر چه که هنوز نیاورده ایم ) اما برای تغییرات ساختاری ، فعلا نه ! "سیاست " ، هنر تشخیص و اقدام در همین "فعلا " هاست !
سوم : "اقشار مورد تبعیض" یعنی چه ؟ آیا هدف جنبش سبز، حذف "رژیم اقتدارگرا" به عنوان اصلی ترین مانع رشد و توسعه ی دمکراتیک جامعه ی ایران نیست ؟یا می خواهید که "اجا" یک اتحاد و یا جبهه ی "طبقاتی" باشد؟
چهارم : آن "منظری که ذکر آن رفت " سرشاز از این تناقضات است و به نظرم مبتلا به اکثر جریان های حامی جنبش سبز (به ویژه ،خارج از کشور)در این ماه ها بوده است ! اگر رویکرد به جنبش سبز ار "منظری که ذکر آن رفت " فقط منجر به این اختلاف نظرها و انشعاب ها می شد، موضوع چندان مهم نبود. موضوع از آنجا اهمیت می یابد که نیروهای وارد بر "حریف " را خنثی می کند و به نیش پشه ای تنزل می دهد!
٣۵۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست