یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

یک هفته عزای عمومی در دانشگاه ها

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف باران

عنوان : با درود به تمامی‌ داغداران گلزار مقاومت مردمی ایران...
هیچکس نمیتواند احساس پدر و مادر فرزند از دست داده أی را حس کند.در روزگار همیشه مصیبت بار جمهوری جهنمی اسلامی ، آسان نیست هر روز سراسیمه بدنبال کار و امرار معاش بیرون دویدن،امکانات برای خانواده فراهم کردن و فرزندان بزرگ کردن ! مادر هر روز از نفس و حرارت فرزند نیرو می‌گیرد و پدر قد و قامت آنها را بدل طراوت میدهد ! یادم رفته بود که بگویم پدر از فرزند سفر برگشته خفته‌اش, شب تا به صبح او را نگاه میکرد و مادر چه پروانه وار و مضطرب دورادور او پروانه وار پر میزد ! حال چه میشود که بدانند ،فرزند ،حاصل عمر ، اسرار امتداد زندگی‌ ، نه‌ از سفری طولانی ، بلکه از خانه بیرون رفتن ،به خیابان رفتن ،به دبیرستان و یا دانشگاه .. برود و دیگر باز نگردد... پرستو‌های گمشده کجایند ؟ پشت دیوار‌های بلند ؟ لاله‌های سرخ سوخته شده در خیابانها ؟ آنجا کجاست که مرا دیگر انتظاری نیست ؟ این میهن من است ؟ آری، قزل حصار ، اوین ، گوهر دشت ، و ماسوله‌های فراوان ، کهریزک‌های گمشده ، یا بهشت به گل خون خفتگان ؟ آری اینجا ،کشور من است , ایران...!
٣۵۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : جواد ولدان

عنوان : ما از عزاداری دیگر خسته شده ایم ....
ما از عزاداری در این سی و دو سال خسته شده ایم. اگر شما هم چنین نظری دارید، بکوشیم تا در همین چند روز آینده این حکومت اسلامی کرکسان و خونخواران را یکبار برای همیشه به قبرستان تاریخ بسپاریم و بعد از آن جشن بگیریم و دیگر از عزاداری دست کشیم.

اگر همه با هم به خیابان بیائیم و تکان نخوریم، چه می شود؟ آیا جنبش سبز توانائی آن ندارد که بیست میلیون نفر را در تمامی شهرهای ایران به خیابان بیاورد؟ آنان که از ایران هقت هزار ساله و تمدن با شکوه و «عربهای بیابانگرد....» سخن می گویند، کجایند؟
٣۵۲٣۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : برای قانع ژاله چه باید بکنیم؟
از کی تا حالا بسیجی کراوات خوشگل قرمزی به گردن می اندازد و عکس می گیرد؟ از کی تا حالا یک سنی را بعنوان بسیجی استخدام کرده اند که این دفعه دومش باشد؟ انداختن آن پرچم زشت جمهوری اسلامی روی تابوت این دو عزیز واقعا متعفن است. این پرچم فقط سزاوار عمال این رژیم است و نه آزادیخواهانی که اولین کاری که بعد از سرنگون کردن این رژیم این پرچم را به زباله دان تاریخ خواهد انداخت. بشریت هرگز بخود رژیمی به این بیشرمی و وقاحت و توحش بخود ندیده است.

این اعلامیه ی تحکیم وحدت بسیار عالی و بجا است. نگرانی ما باید هم اکنون نه تنها برای موسوی و کروبی باشد بلکه برای برادر بازداشت شده زنده یاد صانع ژاله هم باشد. برای قانع نژاد چه باید بکنیم؟ خانواده اش یک عضو خانواده را به فجیع ترین وضع از دست داده است و حالا حتی فرصت سوگواری ندارد چون عضو دیگری از خانواده را هم ربوده اند. رژیم کثیف یک برادر را کشته و دیگری را در سیاه چال انداخته است. چه باید بکنیم؟
٣۵۲٣۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست