عنوان : بگویید ایران و ایرانی یعنی هیچی و خیالتان را راحت کنید بابا. یا اصلا از صفحه تاریخ و سایت هایتان سانسورم کنید و خیالتان را راحت کنید بابا.
بابا اصلا بگویید چیزی بنام هویت ایرانی وچود ندارد و خیالتان را راحت کنید. اصلا بگویید ایرانی ها هیچی هیچوقت نداشتند که بتوان آنرا فرهنگ و هنر نامید بلکه همه چیز را از اینها و آنهایی گرفتند که خودشان از هیچکس دیگری نگرفته بودند و خیالتان را راحت کنید. یا اصلا بگویید ایران و ایرانی ای تا قرن بیستم نبوده و همه چیز درباره شان قبل از آن دروغ بوده و خیالتان را راحت کنید بابا.

اصلا بگویید سازمان ملل پارسال غلط کرد نوروز را به ایران نسبت داد و ثبت کرد و خیالتان را راحت کنید بابا. از رژیم هم همه این حرفها را ۳۲ سالست که شنیده ایم. اصلا شما هم نه تنها همین حرفها که همه حرفهای رژیم را تکرار کنید و خیالتان را راحت کنید اصلا بگویید همانطور که ما امت اسلامی آنهاییم خلقهای کمونیست شما هم هستیم و خیالتان را راحت کنید بابا. اصلا بگویید که ما مردم همه چی هستیم جز ایرانی و غلط کرد هر کی گفت جمهوری ایرانی و جشنهای ایرانی، تمدن ایرانی، فرهنگ ایرانی، انسان ایرانی و کوروش ایرانی و حقوق بشرش.
٣۶۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : منابع شما؟
- "هزار و سیصد سال پیش از آریاها، یعنی حدود۳۳۰۰ سال پیش از میلاد ، سومری ها که آن ها نیز مردمانی کوچنده و دامدار و چوپان بودند، از کوهای منطقه ی آناتولی ترکیه، به دلتای هموار و حاصلخیز بین النهرین آمدند [؟!]" این هم از آن حرفهاست، منبع لطفا؟

- "آیین”شاه کشی”
برای پاسخ به این سوال ها از دوره ی پدر ساﻻری به دوره ی مادر ساﻻری می رویم و جواب خود را در این دوره جستجو می کنیم. در دوره ی مادر ساﻻری، با آن که مردان فرمانراویی داشتند ولی مقام شاهی را از زنان می گرفتند. شاه از راه ازدواج با زن پادشاه به شاهی می رسید. هرساله، یکی از جوانان کشور، شاه کشور را می کشت و با زن شاه همبستر می شد و به جای او بر تخت شاهی تکیه می زد. این رسم شاه کشی یکی از کهن ترین رسوم دوره ی مادرساﻻری است"
از دوره ی مادر سالاری؟ روی چه حسابی؟ منبع لطفا! همینکه مردی شاه می شده، کاملا نشان از مردسالاری دارد. این رسم به دور و تسلسل گردنکشی های جنگجویانی نظر دارد که از راه سر می رسیدند و شاه پیشین را می کشتند و خود با تصاحب زن و مایملک آن شاه، بر تخت می نشستند تا که گردنکشی دیگر سر رسد و آنها را بکشد و خودش شاه شود. بعدها جادوگرانی شاید به این نتیجه رسیدند که به جای اینکه یک قلچماق گردنکشی هر از گاهی سر برسد و شاه را بکشد، خودمان بیائیم به صورت نمادین آن را انجام دهیم تا خدایان بپذیرند و دردسر و بدبختی اش کمتر شود. به هر حال این آئین در جامعه ای اجرا می شده که روابط پدرشاهی و مردسالاری درش حاکم بوده.
-
٣۶٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۶ فروردين ۱٣۹۰