یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

واقعیت، آنچه به رویا جامه ی عمل می پوشد! - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده

عنوان : دستگاه ذهنی ناسالم
بهروز، و تهمتن، و همه کسانی از این دست، از مشکلی دیگر که مربوط به دستگاه ذهنی آن هاست رنج می برند. من حساب مارال سعید را جدا می دانم. ایشان به اعتقاد من، دقیقا می داند که چه می کند و به خوبی از آنچه بر عهده گرفته است آگاه است، و آگاهانه کاری می کند که در منطق بعضی ها دوست داشتن مردم است و در منطق بعضی ها خیانت و زمینه سازی جنگ.
من کاری به ایشان ندارم. پرسش هایم را از ایشان کرده ام، در حالی که مطمئن بودم و هستم که ایشان قادر به دادن پاسخ صریح (که افشا کننده ماهیت ایشان، و افشا کننده دلیل تشدید فعالیت ایشان به صورتی ملموس در این زمینه و حواشی آن در روز های اخیر خواهد یود) نبود و نیست.

اما در مورد امثال بهروز و تهمتن باید بگویم که قیاس های مع الفارق و به دور از پایه های ابتدایی منطق سالم، از ویژگی های دستگاه تفکر سازمان مجاهدین خلق است که به رده هواداران هم سرایت کرده است و چند برابر بدتر شده است.
مقایسه ایران با لیبی، یا مقایسه دنیای امروز با دوران جنگ وجبهه متحد ضد فاشیستی، تنها نمونه های ساده ای از این دستگاه ناسالم منطق هستند.
و همچنین است منطق «یا این است و یا آن، و چیز دیگری میان این ذو وجود ندارد»، و این که اگر تو بگویی نباید به ایران حمله نظامی شود، پس حتما طرفدار حکومت هستی و برای حکومت دلسوزی می کنی، و یا اگر بگویی که تعویض صورت اصلی مشکل مردم ایران، با آنچه مشکل مشترک آمریکا و نئوکان ها و اسراییل (و به خاطر کسب نظر لطف آن ها مشکل رهبران مجاهدین خلق است) کار نادرستی است، پس حتماً معتقد به شعار احمدی نژادی «انرژی هسته ای، حق مسلم ماست» هستی، و....

امیدوار باشیم که روزی، نه رهبران مجاهدین، بلکه هوادارانشان بیاموزند که متکی بر خرد و منطق خویش بودن بهتر است تا تبعیت از راه گم کردکانی که نقش راهنما را بر عهده گرفته اند.

یک نکته را هم بگویم:
دو مورد بسیار لورفته، در کامنت ها و نوشته های مجاهدین یا فرستادگان آن ها یا بعضی از هوادارانشان این هاست:
۱ ـ من طرفدار مجاهدین نیستم و خیلی انتقاد به آن ها دارم، اما...
۲ ـ من اصلا ضد هرنوع دین و مذهبی هستم، و بنابر این نمی توانید مرا طرفدار مجاهدین و یا از آن ها بدانید.
در باره مورد اخیر باید بگویم که:
اولا، اعتقاد سیاسی است که ملاک قضاوت در این موارد است، و نه اعتقاد دینی و مذهبی.
ثانیا، برای رهبر مجاهدین خلق (مسعود رجوی) و چند تن دیگر از نزدیکان او، دین و مذهب ابزاری است برای پیشبرد هدف. نه یک ارزش.
و از همین رو، به راحتی می توان در محل مناسب، و به تناسب فضای آن محل، حتی یک ضد مذهب دو آتشه هم شد. (و یا اصلابود.)
٣۶۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰       

    از : خوش خیال

عنوان : به "یک پناهنده ایرانی‌"
با درود به "یک پناهنده ایرانی‌" نظرات شما را ارج می‌نهم و برای شما طنزی در همین رابطه نوشته‌ام , امیدوارم با نظرات شما تباینی داشته باشد....
...در آینه‌ای خود را تماشا می‌کردم و از اینکه از نژاد آریایی تصور شده‌ام بسیار مغرور هم میشدم !... آورده اند که روزگارانی امپراتوران بزرگی‌ در این سر زمین پهناور فرمانروایی میکردند و نیز گفته اند که آنان پرچمدار و مروجان حقوق بشری در زمان خود بوده اند تا آنجا که به خاطر همین حس بشردوستی ، گسترش عدالت اجتمایی و حقوق بشری، امپراتوران کبیر به کشور‌های تحت تظلم ظالمان دیگر بلاد حمله کرده و پس از سرنگونی آن جنایتکاران وحشت آفرین ، قوانین حقوق بشری را در آن ادیار ستم دیده صدام حسین یان زمان بر قرار میکردند ! (تصویر اخم و تعجب کرده خود را در آینه به حساب ابهت خود گذاشتم و گذشتم ) ! این رسم روزگار بود که در ازای سرنگونی حاکمان ستمگر و بر قراری عدالت اجتمایی از طرف کشور‌های مهاجم صلح آور (!) سیل هدایا و باج و خراج‌ها به درگاه و بارگاه آن فرشتگان صلح و آزادی سرازیر گردد و آن کشور‌ها نیز در قلمرو و حمایت فرمانروایی بزرگ حقوق بشری زمان خود قرار گیرند ! (تصویر در آینه آنقدر تیره و تار شد که دیگر او را که خود باشم نشناختم) ...
٣۶۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : یک پناهنده ایرانی

عنوان : به بهروز
به بهروز، تا قبل از جنگ جهانی دوم امریکا سیاست ایزوله داشت و نمی خواست در جهان دخالت کند و نسبت به استعمار و استثماری که اروپا به سرکردگی انگلیس و فرانسه از آسیا و افریقا می کردند با چشم حقارت نگاه می کرد. وقتی هم که دخالت کرد و پس از آن مگر اروپا منابعی زیر زمینی مثل اسیا و اروپا داشت که نیازی به استعمار و استثمارش داشته باشد؟ فاشیست ها را شکست داد و جلوی پیشروی کمونیست های شوروی را حتی الامکان گرفت. آسیا و افریقا داستان دیگریست. حمله های نظامی ای که به افغانستان و عراق و لیبی شده است برای ازاد کردن مردم و ول کردنشان نیست بلکه برای دست روی منابع زیر زمینی و جلوگیری از پیشرفت صنعتی و بازار برای مصرف کنندگان کالای خود و ... است. چرا اول حساب مبارک را رسیدند و بعد به سراغ همسایه مصر، لیبی رفتند؟ شاید مبارک و مصریها با حمله به لیبی مخالفت می کردند و ... شاید هدف از اول نفت لیبی بود و تونس و مصر برای حواس پرت کردن و سرگرم کردن مردم بود. نفت عراق را ۱۰ سالست به تاراج برده اند و مردم آن کشور هنوز آب و برق و کار و امنیت ندارند. مگر بعد از آزاد کردن ملت های ایتالیا و آلمان و ژاپن و ایتالیا .... آن ملت ها دچار سرنوشت عراقیها و افغانها شدند؟ آیا ۱۰ سال برایشان طول کشید تا همچنان در برزخ و جهنم بمانند یا سازندگی و امنیت از روز بعد از ازادیشان شروع شد؟ حمله های نظامی غربیها به کشورهای آسیایی و افریقایی ارزانی خودشان با ان ازاد کردنهایشان! دیدیم با عراق و افغانستان چه کرده و می کنند. ما ایرانیها باید خودمان با دست خودمان این رژیم را بزیر بکشیم و با هر نوع دخالت نظامی بیگانگان از هر طرفی و به هر بهانه ای مخالفت کنیم. هیچکس دلش بحال ما نسوخته و نمی سوزد و همه چشم طمع به منابع کشورمان را دارند. اگر راست می گویند جلوی المانها را بگیرند که سطح معاملاتشان را با رژیم بطور چشمگیری از پارسال تا امسال افزایش داده اند. اگر راست می گویند این رزیم را نامشروع اعلام کنند و از سازمان ملل با اردنگی به بیرون پرتاب کنند. اگر راست می گویند به پناهنگان ایرانی کمک کنند تا خوراک کوسه ماهی ها در ابهای استرالیا نشوند و خود را در ملاء عام در ترکیه و اروپا به آتش نکشانند. کجای کاری بهروز خان!
٣۶۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : بهروز

عنوان : یک مثال تاریخی
من نمی دانم چرا زمانی که نیروهای متفقین از تمامی جبهه ها برای سرنگونی فاشیسم در ایتالیا و آلمان و ژاپن مداخله نظامی کردند - و بی شک اقدام روزولت هم از روی انسان دوستی نبود و منافع کشور متبوعش را در نظر داشت - کسی ایراد به دخالت خارجی و قشون کشی نمی گیرد اما نوبت مردم سیاه بخت خاورمیانه که می رسد همه مخالف دخالت بین المللی می شوند. البته می توان چشم بست و منزه بود و میدان را به قذافی ها و میلشویچ ها و اسدها داد تا سلاخ خانه راه بیندازند.
٣۶۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : بهروز

عنوان : مخالفت با دخالت غرب یا تداوم دادن به عمر دیکتاتوریهای خاورمیانه؟
دوستانی که انتظار دارند جامعه جهانی دست روی دست بگذارد و ماشین کشتار قذافی در اجدادیا و بن غازی را آزاد بگذارد به گمانم وقتش هم که برسد برای کله پا شدن رژیم ایران هم دل بسوزانند!
٣۶۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : بهروز

عنوان : سرنگونی دیکتاتوریهای فاشیستی خاورمیانه یک ضرورت است
سرنگونی رژیم ها دیکتاتوری فاشیستی از نوع رژیم قذافی و اسد پیش شرط ضروری و غیرقابل جایگزین برای هر تحول دمکراتیک و سازمانیابی توده های زحمتکش در این کشورهاست و لاغیر.
٣۶۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : نیک

عنوان : با حمله رژیم عراق به مجاهدین پادگان اشرف در حضور گیتس وزیر دفاع امریکا در عراق ارزوی حمله به ایران نقش بر اب شد
گرچه مبلغان حمله نظامی به کشورمان از رو نمیروند و با ان همه هیاهو که در سال ۲۰۰۳ کرده اند که جرج بوش را راضی به حمله به ایران بکنند وجرج بوش البته دردفاع از منافع امریکا باهوش تر از این مبلغان بود دوباره پس از حمله ناتو به لیبی بوی کباب شنیدند ولی با کشتار مجاهدین بوسیله رژیم عراق در حضور گیتس وزیر دفاع امریکا یک بار دیگر باید متوجه شوند که دولت امریکا چه در زمان بوش و چه اباما هیچ سودی در حمله به ایران ندارند و حاضر نیستند به خاطر کسانی که خواب وزارت وکفالت میبینند منافع امریکا را بخطر بیندازند وبه ایران حمله نظامی کنند. جمهوری اسلامی کاملا منافع امریکا را در منطقه تامین میکند و امریکااحتیاجی به شما ندارد.و انهائی که برای ازادی و دمکراسی مبارزه میکنند باید دست بدست هم بدهندوبا حمایت مردم ایران و شر حکومت فاسد اسلامی را از سر ملت کم کنند.
٣۶۷۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰       

    از : تهمتن - ش

عنوان : درود به قیام مسلحانه ی مردم لیبی و روسیاهی ضد خلق
نخست تعریفی ساده از اراده ی مردمی - هرگاه ملتی اراده و تصمیم در سرنگونی حکومت ضد مردمی و جنایتکار مسلط بر خودرا بگیرد; نه تنها هیچ قدرتی مانع راه آنها نخواهد نشد; بلکه همین قدرتها را مجبور به پشتیبانی ازتصمیم خود میکند. نمونه ودلیل آن هم همین ملت به پاخاسته ومسلح شده لیبی ست. برای گستردگی قدرت توده ها(درهرکجای جهان) وتحمیل آن به قدرت های سلطه گر - عمدتا غرب به نمایندگی امریکا - را در همین قیام مردم لیبی بخوبی اشکار است. حکومت خانوادگی قذافی جنایتکار; تا قبل از قیام مردم لیبی; تنها در یک قلم; قراردادی معادل ۲۰۰ میلیارد دلار با شرکت نفتی امریکایی - امپریالیستی! اگسان-موبایل بسته بود که هر دوطرف(منافع غرب و رژیم قذافی)باخیالی آسوده مشغول دزدی منافع و منابع مردم لیبی بودند.. اما جهان و خصوصا توده های تحت ستم نظام های جنایتکار; دیدند ومی بینند که هرگاه ملتی مصمم در برچیدن نظام های فاسد وجنایتکار خود برآیند; قدرتهای سلطه گر را که تا دیروز فقط به منافع خود می اندیشدن و کاری به توده های تحت ستم وحاکمان فاسد و حکومت بر آنها را نداشتند; چگونه خیزش وقیام همان مردم تحت ستم; ورق را برمیگرداند وهمان غربی که در یک نمونه وقلم قرارداد ۲۰۰ میلیارد دلاری و قطعا قراردادهای ضدمردمی دیگر را زیر پا میگذارد; و حتا مجبور از دفاع از قیام مردم میشوند. دلیل این ورق برگشتی را تنها در یک مقوله ی ثابت شده; میتوان یافت : قدرت توده ها... آری قدرت و اراده توده ها. که این قدرت را همراه با درایت سیاسی به سوی منافع خود جهت داده و میدهند.. اما دراین میان و در کوره مبارزاتی توده های تحت ستم و از نمونه لیبی - که بهترین نمونه برای تشخیص سره از ناسره و طرفدار خلق و ضد خلق بودن - را; هم مشخص میکند و می بینیم که مدعیان طرفدار خلق!!؟؟ وعمدتا درمورد قیام بحق مسلحانه مردم لیبی که اکثریت آن از طیف تحصیل کرده; ازپزشک تا مهندس و دانشجویان وطبقه آگاه جامعه را تشکیل داده است را نه تنها در برابر آن سکوت کرده و تو گویی اصلا قیامی رخ نداده و ابدا رژیم قذافی هم هدف خودرا از به راه انداختن رودخانه های خون از مردم لیبی را هم اعلام نکرده است!!؟؟ وشاید حمله هوایی هواپیماهای جنگی او به مردم لیبی هم دروغی پیش نبوده است!!؟؟ اما انقلاب مردم لیبی;که برخلاف انقلاب نیم کاره ی مردم مصر و تونس;توام با درایت سیاسی ودفاع از انقلاب; دست به اسلحه بردند; پیروزی انقلاب را صد در صد و تظمین نموده اند.. پیروز باد انقلاب مسلخانه مردم بی باک و از جان گذشته ی و هوشیار لیبی
٣۶۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۰       

    از : خواننده

عنوان : @فرخ ندامی
می دانم دوست عزیز!
بعضی پرسش ها از روی ندانستن نیستند. هدف دیگری دارند که همه باکمی دقت متوجه می شوند.
ایشان هم متوجه شده اند. اما چه می توانند بکنند؟ پاسخ بدهند و همین حرف شما را رک و پوست کنده بزنند؟
این که مرا به هدفم می رساند.
پاسخ ندهند؟
... و این هم که باز مرا به هدفم می رساند!
٣۶۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۰       

    از : فرخ ندامی

عنوان : @خواننده جان!
کم توجهی از شماست دوست عزیز ناآشنا ! خانم مارال سعید "با هزار زبان در سخن است" که بگوید حمله ی نظامی به لیبی کار درستی است و آقایان سرکوزی و دیوید کُمرون (بهمراهی دیگر بشر دوستان غربی و نیز سران "سوپر دمکرات" ! عرب - البته به خزانه داری کشور پست مدرن عربستان- !) ، "تنها و تنها" برای کمک به مردم بی دفاع لیبی بار سنگین حمله را بدوش میکشند . تنها دلنگرانی خانم سعید نیز اینست که ، ساعت سعد کمک آقایان به مردم ایران کی فرا خواهد رسید . شما هم زیاد خودتان را ناراحت نکنید ، حمله نظامی به لیبی قند را توی دل بسیاری از ایرانیان با نام و گمنامِ مدافع دمکراسی آب ، وخوابشان را شیرین کرده است . بقول آن بابا "سلامت باشید" !
٣۶۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست