سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حقوق کدام بشر؟ - یاسر عزیزی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : peerooz

عنوان : زیبای گیلانی
جناب گیلانی،
ممنون از کامنت مشروح شما. شاید مدتی طول بکشد که من آنها را هضم و جذب کنم و مطمئننا در این مدت به آواز زیبای گیلانی ، دریا دادور، گوش خواهم داد که یکی از ترانه های کردی ما راهم با لهجه فارسی میخواند. موفق باشید.
٣۷۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۰       

    از : گیلانی

عنوان : منهم سر در نیاوردم ولی حدس خود را با شما در میان می گذارم.
جناب پیروز عزیز، منهم از این مقاله زیاد سر در نیاوردم ولی حدس می زنم که نویسنده در صدد آنست که بگوید که منشور جهانی حقوق بشر یک حقه بازی بزرگ از سوی غرب است و قابل معامله در قبال ثروتهای ملی کشورهای ضعیف استبداد زده مثل ما. نولیبرالیسم ها سرمایه را ارجح بر دمکراسی حقوق بشری در جهان سوم می دانند. یعنی سیاست هایی که در آسیا و افریقا دنبال می کنند اینست که رژیم هایی که تن به نولیبرالیسم دهند اجازه دارند به نوعی دمکراسی حقوق بشری دست یابند ولی اگر هم دمکراسی حقوق بشری بخواهند و هم بخواهند کنترل کامل روی ثروتهای خود داشته باشند (استقلال) این زیاده خواهی آن کشور به نمایندگی آن رژیم تلقی می شود بخصوص وقتیکه آن منبع/ثروت را ملی/دولتی اعلام کنند . مثلا ما که در ایران نفت و گاز داریم، حکومت ما نباید این منابع را ملی/دولتی کند و بدینوسیله جلوی ۷ خواهران نفتی را بگیرد که سهم بزرگی در آن داشته باشند. آقای پیروز بنظر می رسد که نولیبرالیسم بدنبال منافع شرکت های بزرگ خصوصی بین المللی در جهان سوم است و در قبال دمکراسی حقوق بشری رشوه میخواهد. آن رشوه هم لخت کردن ما در روز روشن است که خلاصه اش اینست که ما در قبال آزادی خود از این رژیم باید اجازه تجاوز به کشور خود را بدهیم تا اجنبی هر جا خواست به اکتشاف منابع زیر زمینی مان بپردازند و مقدار پشیزی از آنرا هم به ما بدهند. حتما آنوقت هم سر و کله اسلحه فروشان و فروشندگان جتهای جنگی پیدا خواهد شد تا آن پشیز را هم از دستمان دراورند. انتخاب بین عربستان سعودی شدن ماست که فاقد دمکراسی و حقوق بشرست و درآمدش بطرق مختلف بوسیله جهان غرب چاپیده می شود. یا ایرانی که مردمش که به کمتر از دمکراسی و حقوق بشر تن نمی دهند بپذیرند که نفت و گاز خود را دربست در اختیار غرب بگذارند تا غرب کلک رژیم را بوسیله ما بکند و به منافعش در کشورمان برسد. خلاصه آنکه اجازه نمی دهند که هم در ایران دمکراسی حقوق بشری باشد و هم ملت ایران حق تعیین سرنوشت نفت و گاز و طلا و و و خود را داشته باشد. نولیبرالیسم کشورهایی مثل سومالی که هیچی ندارد ول کرده و کشورهای نفت خیز مثل عراق و سودان را بدست اورده است، اولی را با شبه تجزیه ی آن و دیگری را بوسیله تجزیه ی آن. در حال حاضر هم در صدد بدست آوردن لیبی است. البته در این لخت کردن کشورها بوسیله نولیبرالیست ها چین و روسیه سرشان بی کلاه نخواهد ماند چون آنها هم سهم خود را می خواهند. قبل از اقدام نولیبرالیست ها اول با ایندو کشور توافق می کند. در قرن نوزدهم در چپاول آسیا و افریقا، انگستان و فرانسه رقابت می کردند و حالا در قرن ۲۱ امریکا و آلمان و چین و روسیه هم به آنها اضافه شده اند.

جناب پیروز این درک ناقص من از این مقاله بود. امیدوارم نویسنده مقاله به کمک ما بیاید.

در پایان جناب پیروز عزیز، ما ایرانیها باید مواظب باشیم که اجازه ندهیم که قربانی تفرقه هایی بشویم که راهزنان بیشرم بین المللی در عراق و سودان و لیبی بین مردم بر حسب قوم و زبان و دین و مذهب و گرایشهای سیاسی بوجود آوردند. اول این زمینه ها را بوجود می آورند تا وقتی میوه رسید به بهانه نقض فاحش حقوق بشر به کشورها حمله نظامی می کنند. یا همه قطعات سلاحهای کشتار جمعی را با هزار برابر قیمت در بازار سیاه به رژیم ها خودشان می فروشند و به پیچ آخر که می رسد افکار عمومی جهانیان را بوحشت می اندازند تا زمینه را برای حمله نظامی، تجزیه کشورها و چپاول آماده کنند. حتی اگر مثل صدام و قذافی هم که برنامه های هسته ای شان را کنار بگذارند بازهم تضمینی نیست که حمله ای به انها صورت نگیرد همانطور که دیدیم. ما ایرانیان در این سه دهه وقتمان را مثل آپوزیسیون مان تلف نکردیم. ایران و جهان و بازیهای کثیف کشورهای قوی از امریکا و آلمان گرفته تا چین و روسیه را تا حدود زیادی یاد گرفتیم تا طعمه ای نشویم که به آسانی از گلوی آنها و رژیم پایین رویم. باید اینراه را ادامه دهیم. باید مخالف هر گونه حمله نظامی تحت هر عذر و بهانه ای باشیم و باید جلوی آن آپوزیسیون قلابی که چپاولگران بین المللی برایمان علم کرده اند هم بایستیم. باید همزمان در همه جبهه ها بجنگیم بخصوص در مقابل تفرقه افکنانی که ما فکر می کنیم از خودمان هستند. باختن در این بازی خطرناک برای ما بمعنی فروپاشی ایران را خواهد بود. لحظات خطرناکی را در تاریخ مان داریم سپری می کنیم و دریغ و درد که یک آپوزیسیون با کفایت نداریم. باید ما روی انها فشار بیاوریم و هر قدم آنها را بدقت نقد و بررسی کنیم. ما حق نداریم ایران را ببازیم. موفق باشید.
٣۷۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : لیبرال دموکرات‌های امریکایی و حقوق بشر
جناب یاسر عزیزی،
چند بار خواستم چیزی نگویم ، نشد و اگر نگویم شور بود حمل بر ابلهی میشود. من یکی دوبار با
زحمت زیاد سعی در خواندن و درک مطلب کردم ، چیزی دستگیرم نشد به ویژه این کلمه لیبرال لعنتی
مثلا در " لیبرال دموکرات‌های امریکایی " که دائما مزاحم است. لیبرال در امریکا به مردمان بی قید و بند و غیر محافظه کار و چپ و شاخه چپ حزب دمکرات میگویند اما ظاهرا در دیگر نقاط جهان معنی مخالف دارد.
بهر حال موضوع بشر و اینکه بشر کیست و حقوقش چیست برای من بسیار جالب بود ولی متاسفانه فکر میکنم که این مقاله برای فلاسفه و دانشمندان وفوق اکابر نوشته شده بود و به درد کم سوادان اکابر رفته ای چون من نمیخورد. ممکن است لطفا عصاره آنرا در چند پاراگراف فارسی با مثال عددی بنویسید ؟ با تشکر.
٣۶۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست