از : چپ امروز
عنوان : ما باید هم احزاب سراسری کمونیست و هم احزاب چپ سوسیال دمکرات داشته باشیم.
ما به احزاب چپ سراسری ای نیاز داریم که از طیفهای مختلف چپ باشند تا مردم بدون سر در گمی از حزب دلخواه خود کمونیست یا سوسیال دمکرات پشتیبانی کنند. احزاب چپ کمونیست و سوسیال دمکرات هم می توانند جبهه چپ را تشکیل داده و در نکات مشترک همکاری کنند. آنچه بنظر من غلط است اینست که هواداران هر دو چپ کمونیست و هواداران سوسیال دمکرات انتظار رود که در یک حزب واحد باشند. هویت ایندو در همه جای دنیا متفاوت است و باید هم باشد و نه این و نه آن قادر است که تن به هویت و برنامه های سیاسی و اقتصادی دیگری دهد. فدائیان خلق بنظر من دیگر کمونیست نیستند بلکه سوسیال دمکرات هستند منتها بدلائلی که خود می دانند از ایراز آن خودداری می کنند. بنظر من فدائیان شانس موفقیت خیلی بیشتری در بین مردم خواهند داشت اگر برنامه سیاسی و اقتصادی سوسیال دمکرات خود را طوری ارائه دهند که حرفه ای و سرشار از اعتماد بنفس آنها باشد. سیاست علم ممکنات است و نه آرمانهای دست نیافتنی. سیاست با واقعیات سر و کار دارد پس واقعگرا باشیم. در ضمن هر جامعه سالمی باید احزاب کمونیست هم داشته باشد تا برای مردم انتخاب بین احزاب چپ ممکن باشد.
٣۷۰۹۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خوش خیال
عنوان : سرخ رنگ خشم و آتش است جایی که عشق و عدالت را به اسارت برده باشند...
از قرمز سبز شدهای پرسیدم ; قرمز، چرا سبز شدهای ؟ رنگ از رخش پرید و گفت ؛ نگو "قرمز" که قرمز رنگ خون است ، مرا طاقت دیدن و شنیدن آن نباشد ! گفتم که خون مایه حیات و زندگی است ! وحشت زده فریادی زد و گفت مگر"دراکولا" شدهای، وحشت از تو میبارد،حرفهای بهتری بزن تا از حال نرفته ام ! از رنگ سفید،رنگ صلح و سازش بگو که آرامش بر اندام و تبسم بر لبان می اورد! گفتم که سرخ نشان شادی در چهرهها و رنگ عشق در دل انسان هاست اگر که شادی و عشق را به اسارت نبرده باشند ! بالای سرت را نگاه کن ،دراکولا سیاه نشسته است،او خون میخورد و روزگار بر سفید و صلح، سیاه میکند! آن"سرخ"رنگ باخته گفت؛همان که گفتم ,صلح با قدرت، تضمینی در امتداد حیات است !...با مردگان سفید جامعه دیگر سخنی نمانده بود...
بر باور خود نوشتم که ؛ "سرخ رنگ خشم و آتش است جایی که عشق و عدالت را به اسارت برده باشند"...
٣۷۰۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : mah
عنوان : پیرامون وحدت چپ
چرا اقایان اسم حزب توده ایران را حزب توده نوشته اند.لطفا از انها سوال کنئد.
با سپاس فراوان
٣۷۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : احمد صبوری
عنوان : قشر کارگران لایه مزدبگیران- واقعأ حیف شدیم
آقای نویدی و اعظمی من این متن را در جائی یافتم
" وضعیت اقشار و لایه های مختلف مردم، کارگران، زنان، دانشجویان، روشنفکران، کارمندان و مزدبگیران، خانواده زندانیان، اقوام و ملیت ها نسبت به قبل تغییر کرده است"
بنظر شما نویسنده این سطور آیا می توانسته اند در گذشته در یک سازمان مارکسیستی فعال بوده باشد و از ساخت یک جامعه سوسیالیستی دم زند . واقعأ در ۴۰ سال قبل هر کمونیست دو کتاب خوانده ای می دانست اطلاق قشر به طبقه کارگر چقدر اهانت آمیز است . از آن بدتر که نویسندگان نمی فهمند که کارگران مزد بگیرند و برای خودشان کار نمی کنند.بیچاره مارکس ۴۰۰۰ صفحه نوشت تا تفاوت طبقه و قشر را مشخص کند . باز هم تکرار می کنم ما حیف شدیم.
٣۷۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف گلستانی
عنوان : به رسمیت شناختن یکدیگر، اولویت اول
۱- مطلب مورد بحث با همکاری دو تن (دوستان محترم اعظمی و نویدی) نوشته شده و چنین انتظار می رفت که چنین موضوع مهمی در چارچوب یک نوشتار "رسمی" قابل قبول نوشته شود. اما کاملاً آشکار است که نوشته بیشتر به دیالوگ ثبت شده ای می ماند که برای آن برنامه ریزی دقیق و علمی صورت نگرفت. پیشنهادهای آرش زیباست! ۲- صدها هزار نیروی پراکنده ی چپ از نسلهای جدید و "قدیم" در ایران هستند که به شکلی دردناک در انتظار روزی نشسته اند که جنگهای بی پایان نیروهای چپ پایان یاید و انان با تکیه بر حداقل نقاط مشترک اختلافات را لااقل برای مدتی کنار بگذارند و در سنگری مشترک برزمند. در سایتهای فیسبوک و توئیتر و غیره می بینیم که همه به زبانهای گوناگون شعر و موسیقی و ... از رزم مشترک دم می زنند اما همین که پای اتحاد پیش می آید، تنها اختلافات عنوان می شود. من نمی دانم این جنگ ویرانگر تا چند قرن دیگر باید ادامه یاید. ۳- من به عقل ناقص خود اتحاد فدائیان و فدائیان اکثریت را در خوش بین ترین حالت جریاناتی می دانم که در طول زمان به سوسیال دموکراسی دگر دیسی یافته ند. آنان نه ان نیروی چپی اند که واقعاً برای سوسیالیسم می رزمد. ۴- من اعتقاد دارم که همه ی نیروهای چپ باید سازمانی تشکیل دهند به نام مثلاً "جبهه ی چپ ایرانی". باید به جای واژه هایی چون "وحدت" از "جبهه" استفاده شود. چرا؟ برای اینکه اگر منظور دوستان، ایجاد وحدت (ادغام در هم) حتا بین جریانهای مختلف فدایی باشد، این ناممکن است چون جزیانهای فدایی بعضی کمونیست و بعضی سوسیالیست هستند و ما می دانیم این واژه های چه تفاوتهای معنایی ژرف دارند! اگر منظور دوستان اتحاد (نه ادغام در یکدیگر بلکه همکاری جبهه ای) است، بهتر است این جبهه را وسیعتر کرد و همه ی نیروهای چپ علاقه مند به اتحاد در ان را گرد آورد تا بر سر اصلی ترین خواسته های با هم برزمند: مثلا بر سر مفاهیمی چون دموکراسی، انجام انتخابات آزاد و سالم، آزادی فعالیت سندیکایی، آزادی زندانیان سیاسی، مخالفت با اعدام، اجرای اصول جهانی حقوق بشر و...! حضور این سازمان جبهه ای چپ، موجب می شود که همه گرههای چپ خود را ملزم ببینند به دور از کدورتها و خصومتهای دیرین، یکدیگر را از نزدیک ببینند، نشست و برخاست کنند، و در اجلاسها، دیدگاههای خود را در خصوص موضوعات بر شمرده ی فوق طرح کنند و به بحث و تبادل نظر بگذارند. تا این مهم انجام نشود، نه اتحادی واقعی و پایدار در میان چپ های مارکسیستی صورت خواهد گرفت و نه امید است که در صورت وقوع جنبش اجتماعی تازه، چپ بتواند مهر و نشان خود را بر آن بگذارد. آنگاه، باز هم باید منتظر بود جریاناتی دیگر هژمونی جنبش را در دست بگیرند و چپ دنبال آن لک و لک کنان پیش برود.
٣۷۰۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : سعید
عنوان : خود را خسته نکنید در این امامزاده برای شما شفائی یافت می نشود
انور، شاهین و یا هر چه که نامتان است، آنچهه شما از آن ترسیده اید تلاش و تکاپو در بهتر شدن نام دارد که خمیرمایه ی فدائیان است. آنها بسیار افتاده اند و شاید باز نیز بیفتند، اما آنچه که شما فاقد درکش هستید همانا دوباره برخاستن است. متأسفانه بعضی چون سنگواره زیستن را بهتر از هر تلاشی می بینند، و این تلاش است که در پی، نو شدن بهمراه دارد، و شما از نو شدن در هراسید.
٣۶۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : آرش
عنوان : سبک نوشته به تفاهم بهتر کمک می کند
درود بر رفقای چپ
با احترام به نویسندگان این نوشتار و آرزوی موفقیت پروژه وحدت چپ، نکته ای که می خواستم اینجا بدان اشاره ای کنم و شاید مفید باشد درباره روش نگارش دوستان می باشد. به گمان من بخشی از مشکلات عدم تفاهم چپ ها و ابهام ها به همین سبک نگارش انشا نویسی های کلاسیک بر میگردد. اگر تلاش کنیم نوشته ها داری حداقل ساختاری باشد و در آن از جملات شعارگونه هم پرهیز شود، نوشته اثر بیشتری خواهد داشت. مستقیم سراغ هر نکته رفته شود و تمرکز روی همان نکته در بخش یا پاراگراف مربوطه باشد. روابط را به ساختار نوشته و جمله اول و آخر هر پاراگراف / بخش بسپاریم.
در پاراگراف نخست می توان هدف از نوشتن مطلب یا طرح مساله را به روشنی و خلاصه بیان کرد. بعد به ساختار نوشته اشاره ای داشت.
برای مثال:
هدف این نوشتار ارائه چند پیشنهاد برای تسریع و موفقیت پروژه وحدت چپ است. اما پیش از بحث درباره این پشنهادات، به اوضاع جاری کشور و جنبش نوین ضد استبدای مردم ایران نگاهی خواهیم داشت.آنگاه با نگاهی به مطلب "در دفاع از سوسیالیسم، پرچم اتحاد را امروز برافروزیم، فردا خیلی دیر است" ارسالی توسط رفقای داخل کشور، و همچنین اوضاع جاری کشور؛ پنج پشنهاد در رابطه با طرح وحدت شامل ۱) .. ۲) .. ۳) .. ۴)... ۵) ارائه می گردد.
نگاهی به وضعیت جاری و جنبش ضد استبدادی
نگاهی به طرح رفقای داخل کشور
پشنهادات
۱)
۲)
۲)
۴)
۵)
کلام پایانی
٣۶۹٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : اروان کیانی
عنوان : شما وحدت نخواهیدکرد
عالی جنابان نویدی واعظمی
من در جشن مشترک سازمان فدائیان-اکثریت واتحاد فداییان به این نتیجه رسیدم که شما یعنی ۳سازمان وحدت نخواهید کرد.البته قبل از اظهار نظر بگویم که من نسل بعد از انقلاب هستم واختلافات ودرگیری ها وکینه ها ودشمنی وانشعاباتتان را در کتابها و نشریات خواندم.شما که میانگین سنی تان در بین رهبران حدود ۶۰ سال میباشد هنوز موضوع را جدی نگرفتید واینکه در سازمان اتحاد فداییان برای وحدت با فدائیان-اکثریت مخالفت جدی وجود دارد ولی همان مخالفان با وحدت ۳سازمان یعنی دوسازمان فدائی با شورای سوسیالیستها مشکلی ندارند خود نشانه غیر جدی بودن سازمان اتحاد فدائیان در خصوص وحدت میباشد. من با صحبتهای رهبران دوسازمان فدائی بویژه پرویز نویدی در جشن مشترک به این نتیجه رسیدم که در سازمان اتحاد فدائیان برای وحدت با فدائیان-اکثریت بدنبال شریک جرم میگردند چرا که حاضر نیستند تنهائی دست به این عمل ناپاک بزنند و مسئولیتش را به تنهائی بعهده بگیرند بلکه میخواهند مسئولیت شان را برای این وحدت با شورای سوسیالیستها تقسیم کنند. شما که با فداییان-اکثریت دارای تاریخ مشترک از بییانگذاری تا حداقل سال ۵۹-۶۰ هستید وقتی برای وحدت اینهمه مشکل دارید چگونه با شورای سوسیالیستها که گذشته شما را بشکل دیگری ارزشگذاری میکند میخواهید وحدت کنید. شما بویژه اتحاد فدائیان امادگی برای وحدت ندارید وسعی میکنید دفاع فدائیان-اکثریت را بهانه ای برای وحدت نکردن قرار دهید وفراموش میکنید که در بین اتحاد فدائیان تعداد بیشماری هستند که در دفاع از جمهوری اسلامی دست فدائیان-اکثریت را ازپشت بسته اند.البته من بعنوان عضوی از خانواده چپ که فعال جنبش دانشجوئی ازادیخواه وبرابری طلب میباشم خوشحال خواهم شد که وحدت بین ۳سازمان بوجود بیاید ولی از انجا که معنی دعواهای ۳۰سال قبل شما را نتوانستم درک کنم وهمه به بیراهه رفته بودید ولی چرا ازهم طلبکار هستید را هیچ وقت نفهمیدم.شما مثل ان گنجشکی هستید که به پشت خوابیده وپاها را بسمت اسمان میگیرد که مبادا اسمان پایین امده وجهانی را باخود نابود کند وفراموش میکنید که ۷۰درصد جوانان ایران در بعد از انقلاب بدنیا امدند ویا در زمان انقلاب کودکی بیش نبودند تا شما را بیاد بیاورند.میترسم بسن ۷۰ و۸۰ سالگی هم برسید وهنوز اگر اتحاد فدائیانی وجود داشته باشد بخواهید که تا مشکل فلان رفتار وفلان گفتار فلان رهبر فدائیان-اکثریت در سال ۶۰ حل نشود وحدتی در کار نخواهد بود ومن هم فکر میکنم وحدتی در کار نخواهد بود وشما بنشینید و مثل ۳۰ سال گذشته در باره وحدت مقاله بنویسید وپرنسیبهای وحدت را از نظر همه بزرگان راه سوسیالیسم بشمارید وردیف کنید و باذره بین بگردید که بالاخره یکی از این ردیفها در فداییان-اکثریت صدق نمیکند پس به بحث بی پایان ادامه میدهید
با احترام
اروان کیانی دانشجوی ازادیخواه و برابری طلب ایران
٣۶۹٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : انور
عنوان : چپ چه معنای برای شما دارد؟
آقای اعظمی و نویدی در کلی گویی گوی سبقت را ربوده اند. با تکرار "چپ" از قرار خود و سازمان اکثریت را "چپ" که معلوم نیست منظورشان چه باشد دلخوش می کنند.
آیا منظور از این "چپ" سوسیال لیبرالیسم یا سوسیال دمکراتیسم می باشد باز نمی توان همه را در یکی از این دو جا داد. شواهد حاکی است که سازمان اکثریت بطور عمده مواضع سوسیال لیبرال دارد تا سوسیال دمکرات. البته تفاوت چندانی با هم ندارند و هر دو مخالفتی با نظام تولیدی سرمایه داری ندارند و اعتقاد به انقلابات کارگری ندارند. استفاده مدام دو عضو اصلی سازمان "اتحاد فدائیان خلق" از واژه چپ نیز بیشتر جنبه گریزی از کمونیسم می باشد که اکنون باعث رنجش "چپ" های سابق می باشد. در جای دیگری گفتم که یین راه که این سازمان اکثریت می رود به سوسیالیسم ختم نمی شود و این همان راه لیبرالیسم می باشد که پیش از آنها دیگر مدعیان دوروغین سوسیالیسم بارها طی کرده اند! سوسیالیسم مرحله گذار به کمونیسم می باشد که بدون دیکتاتوری پرولتاریا یعنی همان دمکراسی زحمتکشان کارمزدی میسر نمی شود. روشن است که سازمان اکثریت و سازمان خود این آقایان دیگر اعتقادی به بنیادهای اصلی مارکسیسم ندارند و آنچه آنها مدعی آن هستند فرسنگها با آن چیزی سوسیالیسم علمی و انقلابی مارکس آن را توضیح می داد فاصله دارد.
باعث تعجب است که ایشان از عدم همکاری سازمانهای که هنوز خود را معتقد به مارکسیسم می دانند آزرده خاطر شده اند. سازمان راه کارگر حداقل هنوز در نظرات خود معتقد به مبانی مارکسیسم می باشد و مبارزه طبقاتی زحمتکشان را برای انقلاب پرولتاری باور دارد و اگر از آنها سوال شود که آیا یک سازمان کمونیستی می باشند جواب مثبت خواهند داد. حتی حزب توده نیز هنوز خود را یک حزب کمونیستی می داند و یا حزب کمونیست ایران که نام خود را "کمونیست" انتخاب کرده است.
آیا سازمان اکثریت یا اتحاد فدائیان خلق نیز خود را کمونیست می دانند؟
البته می دانیم که جواب منفی می باشد و بنابر این چه لزومی دارد که تعدادی سازمان کمونیست در فکر و عمل با سازمانها و احزابی که به بازار آزاد استثمار مقید می باشند وحدت کنند؟
آیا حتی مطرح کردن این موضوع مضحک نیست؟ آیا در کشورهای که اعضا و رهبران این سازمانهای سوسیال لیبرال سکنی کرده اند می توان یک مورد وحدت میان احزاب کمونیست و کارگری با احزاب لیبرال و نمایندگان سرمایه داری دید که اکنون آن را برای "چپ" ایران توصیه می کنند؟
هدف کمونیست های ایران نابودی نظامهای سرمایه داری در کل و بطور مشخص نظام هار سرمایه داران اسلامی ایران می باشد و جایگزین کردن یک نظام عادلانه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که در آن نمایندگان زحمتکشان حاکمیت را بدست آورند می باشد. آیا سازمان اکثریت و اتحاد فدائیان نیز بدنبال چنین هدفی هستند؟
خوب می دانیم که جواب منفی می باشد.
شاید بهتر باشد که اول این دو سازمان اهداف خود را صادقانه مشخص و اعلام بکنند و در ضمن پایبندی خود را به این اهداف با مواضع شفاف و روشن و صریح نشان دهند و بعد به فکر وحدت "چپ" باشند. سازمانها و احزابی که شعار سوسیالیسم می دهند اما مواضع لیبرالیسم اتخاذ می کنند حتی اگر در زمان کوتاهی نیز با سوسیالیست های واقعی وحدت کنند باز به لحاظ منافع طبقاتی متضاد در فاصله زمانی کوتاهی به رویاروی با هم کشیده خواهند شد. طبقات بورژوازی و زحمتکش و پرولتاریا منافع مشترکی ندارند که نمایندگان مشترکی داشته باشند که در وحدت با یکدیگر فعالیت سیاسی می کنند!
٣۶۹٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : شاهین انزلی
عنوان : پیرامون وحدت دو سازمان اتحاد فدائیان وسازمان اکثریت
رفقا .
وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم که انشعابات گوناگونی در سازمان چریگهائی فدائی در ان زمان صورت گرفت که منجر به تقسیم شدن این جریان به شعبه های گوناگونی تحت نام فدائیان شد . ولی یک نکتهدر اینجا وجود دارد که که انشعاب در انزمان به چه منظوری بود وحملات پی در پی منشعبین در همان دوران به یک دیگر که تا همین اواخر هم به نوعی ادامه داشتبر روی چه پایه فکری وعلمی ان دوران انجام میگرفت . و واقعن چه چیزی را برای جنبش چپ ارمغان به اورده بود که اکنون بدنبال وحدت هستند . بقولی در جوانی جدا شدند ودر دوران پیری بدنبال وحدت هستند .وحدتی که دیر هنگام وبسیار لغزنده به نظر میرسد .در واقع نه در اتحاد فدائیان انسجام درونی وجود دارد ونه اکثریت این جریان موافق وحدت هستند ونه سازمان اکثریت رنگ و بوی یک سازمان چپ را دارد ونه میتواند در شرایط فعلی به نگرش چپ باز کردد حتی اگر به نوع فورمالیته نامی از سوسیالیسم در طرح پیشنهادی خود به گنکره پش رو میاورد. سازمان اکثریت دیگر یک سازمان چپ ومعتقد به سوسیالیسم نیست وتنها نمود این سازمان رنگ عوض کردن به سمت لیبرالیسم با اعتقاد به بازار ازاد میباشد حال سوال این است اگر این وحدت با تمام مشکلات موجود فکری بین دو سازمان چه در درون وجه در بیرون صورت بگیرد ایا میتوان در دوران جلوی انشعاب بعدی بعد از اتحاد را گرفت . سازمانهای که یدک کش نام فدای هستند ولی هنوز نتوانستند نیروهای خود را حفظ کنند ونتوانستند نیروی جوانی را جلب کنند واعضائ فعلی این دو سازمان با تمام اختلافات ولی روابط دوستانه درونی بخشی از جریان اتحاد جمهوری خواهان را تشکیل داده اند چطور و با چه معیاری میخواهند وحدت کنند . حتی وحدت تحت نام دموکراسی وحقوق بشر هم میتواند شکننده باشد ونمیتواندمستحکم کننده دو جریان شود نه این اتحاد میتواند مستحکم بماند ونه روابط این دو جریان که در اجا حضور دارند میتواند تظمین کننده وحدت شان در اینده باشد. . امیدوارم وحدت این دو جریان پر تناقص فدائی موجب انشعاب ودرگیر های بعدی نشود با اینکه شب ابستن حوادث است تا چه بزائید سحر.......
٣۶۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۰
|