از : هدیه از امل
عنوان : آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟ (طنز)
از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند
هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند
در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.
در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!
در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد
هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.
کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
٣۷۴٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : مهریار
عنوان : درد را میدانیم درمان کدامست
خانم ساعد گرامی، از شما چه پنهان بیزاری من از واژه سنت درسر نوشته شما مرا بران داشت تا آنرا بخوانم و بدانم بازاینبار چه کسی تازیانه سنت را بر پشت این زنان و مردان دلاوریکه با دستان خالی با وحشیترین نظام دیکتاتوری پیکار میکنند، فرودمیاورد. شما بیگمان درد شناس خوبی هستید ولی درمان کدامست. پیشنهاد شما چیست، شاید بگوید درمانگری کار سیاستمداران است ولی اگر آنها بشما روی آورند از کجا آغاز خواهید کرد؟ آیا آماده هستید ؟ همیشه پیروز باشید.
٣۷۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : سیروس ملکوتی
عنوان : نقد باید مستدل و تابع حقایق باشد
. اولا در یک اجمال از بیان اندیشه ضرورتی ندارد که هر مفهومی را بکار میبندیم بیان و معنای تاریخی و حقیقی انرا نیز در اختیار بنهیم. تصور بر این است که خواننده چنین متونی با حداقلهایی از حوزه شناخت و مفهوم شناسی اشناست. نویسنده در تفسیر چیستی و کیستی مدرنیزم و مدرنیته و سنت بر نیامده بود که این پرسش ها از ان دریافت شود. در این اجمال به عقیده من سعی شد چگونگی تقابل زن سنت محور درنفی تقاضای درونی خود با زن مدرن ، در یک چالش تاریخی، در تمکین و گوناگونیهایش به مکانیزم بازتولید سنت را تصویر نماید. پدیده تشویق و تنبیه و احساس دوگانه پیروزی و شکست درونی شده ، محصول چنین تمکینی نیز بدرستی اورده شدند و شناخت ما را به چگونگی درونی این پدیده اشناتر نمود.بیشک این نگاه و هستی، تنها محصول جوامع سنتی نیستند حتی در جوامع مدرن نیز میتوان انرا بازیافت ، اتفاقا این درک روانشناسانه انتقادی از پژوهش و نقد جوامع غربی خود را می اراید. و دکتر پرسا ساعد بدرستی این دانش ازمون شده را با موضوع زن سنتی ایران در هم می امیزند تا تلنگری بر شناخت ما از کیستی و چرایی ماندگاری زن سنت محور علیه منافع حقیقی خود بدست دهد. در این قرائت سخنی از کمیت این و ان گروه از زنان به میان نیامده بود که در نقد و پرسش کمیت زنان سنت محور به پرسش کشانیده میشود. کیستی زنان مدرن و سنت محور بر بنیاد اندیشه و گزینه خود در ارایش و حضور اجتماعی خود از بیان فردیت رها شده تا تمکین به ارزش و بنیادهای سنت تبیین گردیده و از یکدیگر تمیز داده میشوند. همچنان که خود مفهوم مدرن و مدرنیزم نمایش و مفهومی جز این تقابل نو در برابر ارزشهای ایستای کهن نمیدارند.در این فرایند، درک دکارت یعنی رهایی فرد از سنت قبیله و پدر سالار و بنیادهای سنتی که اسارت فردیت را فریضه اخلاقی میخواند سراغازی بر نو بودن انسان را فراهم می اورد.
٣۷۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : پریسا ساعد
عنوان : لزوم بده بستانهای فکری
دوست عزیز اقای مهیار عزیز،
با سپاس از نکته نظر های انتقادی شما، ما به اینگونه بده بستانها برای روشنگری و درکی شفافتر از دیدگاها و نکته نظرهای یکدیگر نیازمندیم . در این راستا، توسیه میکنم مطلب مورد نظر (فعل پذیری زنان سنتی در برابر ستم جنسی) را یک بار دیگر با دقت بخوانید. در این مقاله اشاره ای کوتاه به بازتابهای روانی زنان سنت محور در درونی کردن باوررهای الفایی و سپس باز زایی ان در چرخه معیوب سلطه گری و سلطه پذیری شده است. دوست عزیز منٍ، اشاره به مردان سنت محور میکنید! پرسش من از شما این است، مگر در یک جامعه استبداد زده، مردان جزء جدایی از کل جامعه هستند ؟ و دیگر اینکه، در این مقاله اشاره به تداوم هنجارهای زن ستیز در حکومت ولایی و تلاش این حکومت در تقویت و ترویج روزافزون این مفاهیم القایی شده است و نه ظهور ناگهانی ان. در عین حال طبعیی است که این حکومت نمادی است از ساختار پدرسالار که از فزهنگ استبداد تغذیه میکند..
بدین ترتیب، هنجارهای سنتی، و یا ارزشهای خفتهٔ فرهنگی، یک ذهنیت مرده و مدفون نیست و تا زمانی که خرد جمعی در مسیر استحاله ای بنیادی قرار نگیرد، مفاهیمی چون آزادی، تعقل، تنوع و تکثر، مردودیت و نه ممنوعیت ،تبادل و تساهل، و مشارکت که زاییده جامع مدنی و جامعه باز هستند در انبار ذهن جمعی ماهیت جوهری پیدا نمیکنند، نظر شما را در زمینه بخش دیگری از پرسش هایی که مطرح کردید به دو مقاله ی دیگرم در همیت سایت، تحت عنوان فرهنگ،ذهنیت و ازادی و همچنین فرهنگ سیاسی ایران غوطه ور دراستبداد تاریخی ، جلب میکنم. با سپاس بسیار. پریسا ساعد.
٣۷۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : مهریار
عنوان : درد شناسی جامعه سنتی
آرمین گرامی ، من هنوز ایرادی نگرفته بودم ولی مهمترین ایرادی که به این مقاله هست اینست که نویسنده ناخواسته بخش بزرگی از زنان شهرو ده ایران را فعل پذیرانی میداندکه در برابرستم جنسیتی و فرهنگ ولایی تمکین کرده اند و به بازتولید سنت مشغولند . به گمآنم فرهنگ ولایی (یا همان پدر شاهی) چیزی نیست که در ۳۰ سال گذشته پایه گذاری شده باشد ارتجاع مذهبی فقط توانسته بر آن خیمه خود را بزند. زن ایرانی همان اندازه سنتی است که مرد ایرانی ،ولی فشاراین سنت بر گرده زن بیشتر است و فریادشان هم رسا تر . جامعه سنتی و ایستا بیاری همین زنان و مردان باید روان بشود ، دشوار ست ولی شدنی ، چاره دیگری هم نیست
٣۷۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : Armin Arman
عنوان : فعل پذیری زنان سنتی در برابر ستم جنسی - دکتر پریسا ساعد
آقای مهریار: سوالاتی که شما در اینجا مطرح نموده اید، به بیابن دیگر ایراداتی که شما بر نوشتار خانم دکتر ساعد، وارد آوردید، ازهیچ پایه و اساس منطقی برخوردار نیستند. از دید شما زن سنتی چه کسی ست ؟ آیا واقعا برای شما فرهنگ ولایت فقیه (ولایی ) یک واژه ناآشناست؟
یعنی چه؟ مدرینزم از کجا تولید می شود؟ هنگامیکه شما از نوآوری فرهنگ ایرانی سخن می گویید؟ منظورتان در اینجا چه نوآوری ست ؟ آیا مد نظر شما فرهنگی ست که اکنون بر جامعه ایران مستولی ست یا فرهنگ تا ریخی ایرانیان ؟ دوست گرامی بجای اینکه به این نوشتار با ارزش علمی ایراد بگیرید آنرا با دلایلی که به نظر جنابعالی منطقی بنظر می آیند، به نقد بکشید. ادبیارت تنها ایراد گرفتن از دیگران نمایانگر فقر فرهنگی ست، و نه آگاهی فرهنگ سازی !
با سپاس آرمین آرمان
٣۷۱۰۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : sirus malakooty
عنوان : شیوه نگارش
اقای مرادی عزیز
شیوه نگارش هر اندیشه ورزی به عهده خود اوست مهم پیامیست که در هر نوشته ای داده میشود . اگر پیام داده شده در شیوه بیانی مدفون شود بیشک پیشنهاد شما قابل درک است. اما من هیچ مفهوم گم شده ای در این پیام بدلیل شیوه نگارش نویسنده نیافتم. در ثانی تصور من بر این است زبان اندیشه کارشناسانه در تنگنای متنی اجمالی نمی تواند از گستره زبان ساده و عام بهره مند گردد.
٣۷۰٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۰
|
از : مهریار
عنوان : با کدام ارزش ها میسنجید
زن سنتی کیست، کجای ایران زندگی میکند از کدام قشر میآید ، فرهنگ ولایی یعنی چی ، این همان فرهنگ پدر شاهی هست یا یک مقوله تازه ، مدرنیزم از کجاتولید میشود آیا فرهنگ ایرانی میتواند نو آفرین باشد یا یکسر دور ریختنی است ؟ و ده ها پرسش دیگر
٣۷۰٨۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۰
|
از : ا مرادی
عنوان : نفهمیدم
خانم محترم یک کمی ساده تر بنویس تا اقایان سنتی و خواهران سنتی نیز بتوانند ازخواندن نوشته شمابهرمند شوند.انچنان بنویسید که نیازی به توضیح دوباره نداشته باشد.
٣۷۰۷۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۰
|