عنوان : مرغ سلیمان
از تازه ترین نشانه های ظهور ، حرص افسار گسیخته درسیستمی ست که حد اقل کنترل و مهار را نیز از دست داده است و نمونه ان خانم مردیت اتول بیکر عضوکمیسیون فدرال ارتباطات آمریکاست. وظیفه این کمیسیون ایجاد رقابت و تعادل بین شرکت های تلویزیونی و اینترنتی و کابلی و تلفنی و ماهواره ای جهت حفظ منافع مردم است.
ایشان مانند اکثر مهره های کلیدی اوباما از باز ماندگان دوران بوش است که دوسال پیش ارتقا یافتند و چهار ماه پیش تصویب فرمودند که کامکست ، بزرگترین شرکت اینترنتی و کابلی ، شرکت تلویزیونی NBC را نیز بخرد و سد بین تلویزیون و کابل را بشکند.چهار ماه بعد از این خدمت ایشان توسط کامکست استخدام شده و به جناب مایکل پاول پیوستند.
مایکل پاول پسر جنرال پاول معروف دست پرورده خانواده بوش و وزیر خارجه ایشان بودند که در سخنرانی معروف در سازمان ملل ادعای اتمی بودن عراق و توجیه حمله به عراق را در کارنامه خود دارند. پس از انتخاب اوباما ایشان به نرخ روز و حب هم نژادی طرفدار اوباما شده و پسر ایشان به شغل شریف رییس کمسیون فدرال ارتباط از دوران بوش را ادامه داده و پس از آن به شغل لابیگری برای انجمن ملی کابل و ارتباطات پرداخته و ظاهرا میلیون ها دلار در آمد دارند. بهمین سادگی صد و هشتاد درجه تغییر شغل و مرام و اصول.
بنا بر این نه تنها سنگرهای مقننه و مجریه بلکه کوچک ترین سنگر ها نیز از دست مردم خارج میشود.
http://www.commondreams.org/view/۲۰۱۱/۰۵/۱۴-۸

بقیه افراد موثر دور و بر اوباما هم بازماندگان جناب کلینتون ، رهبر دنیای آزادند که در کاخ سفید زمانی که یاسر عرفات بینوا در اتاق مجاور منتظر حل مساله فلسطین و اسرائیل بودند جناب ایشان با سیگار برگ دندان های دختر بچه بیست ساله یهودی را در " office " خود پاک میکردند !
بنا بر این تعجبی نیست که جناب DSK شصت و یک ساله رئیس موسسه سرمایه بین المللی پول که تمام دنیا چشم به کیسه آن دوخته اند ظاهرا دیشب در اتاق هتل لوکس خود دختر مهماندار را به زمین زده و تقاضای تکرار اعمال کلینتون را داشتند.
http://www.commondreams.org/headline/۲۰۱۱/۰۵/۱۴-۶

این را هم ناگفته نگذارم که زمانی دختر پرزیدنت فرد از خاطرات دوران پدرش در تلویزیون صحبت میکردند و فرمودند که در سفر چین - که ایشان ۱۷-۱۶ ساله بودند جناب مائو ، صدر هیات رئیسه چنان با چشم هایش میخواست این دخترتپل مپل را بخورد که دختر آرزو داشت پشت پدرش پنهان شود. بعدا معلوم شد که این عادت همیشگی جناب صدر است.

چه میشود کرد.

سال ها پیروی مذهب رندان کردم

تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه

قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم


مرغ سلیمان کیست و کجاست ؟
٣۷۷۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : " نفس اماره "
جناب یونس پارسا بناب،
فکر میکنم که اشتباه " چپ " از دوران مزدک تا کنون این بوده که در نطع شطرنج با مهره های بی روح بازی و به خیال خود آنها را به جلو و عقب رانده است. فکر میکنم چپ هنوز در نیافته که این " از فرشته سرشته و از حیوان " هم در " آنها " وجود دارد و هم در " ما " ، نه اینکه ما همه فرشته و آنها حیوان باشند. تفاوت در اینست که حیوانیت حرص و طمع در آنها فرصت ظهور یافته و حیوانیت ما منتظر فرصت است. این حرص و طمع جزو ذات ماست و با معلومات و امکانات امروز نمیتوان آنرا " کشت " بلکه باید آنرا به بند کشید.
به عنوان مثال بعد از بحران ۱۹۲۹ در امریکا خیر خواهان قید و بندی بر دست و پای این " حیوان " گذارده و پنجاه - شصت سالی به موفقیت هایی هم نائل شدند تا آنکه در دهه های هشتاد و نود و تا کنون " نفس اماره " که همان حرص و طمع باشد غلبه و زنجیر ها را پاره کرد و تا لبه پرتگاه پیش رفت و احتمالا هنوز هم میرود.
زمانی که " چپ " در چین و شوروی و غیره ظاهرا " پیروز شد دشمن یعنی " حرص و طمع " را در وجود خود ندید و به همان " مزرعه حیوانات " رسید.

یا " عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی " و یا باید با قوانین و مقررات سخت این " نفس اماره " را به بند کشید همان طور که موقتا در امریکا تا حدودی به بند کشیدند.

بزرگان ما قرنها بر این طبل کوبیدند و کسی نشنید:
نفس را میدار در برف فراق - نی ببر آنرا به صحرای عراق . و یا
نفس اماره چنان غوغا کند - که ترا در یک نفس رسوا کند
و رسوایی ها در راهند.
٣۷۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۰