عنوان : اصلاح‌طلبان از هر دشمنی خطرناک ترند !
اصلاح‌طلبان از هر دشمنی خطرناک ترند، چون همیشه خونخوارترین حکومتهای ضدّ مردمی را با هزار توجیه و تزویر تفسیر میکنند !
٣۷۹۱٣ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣۹۰       

عنوان : بجای تخریب بشیوه رسایی ها به بحث سازنده روی بیاورید!
توده ای، مامور، مشکوک و .... همواره برچسب هایی بوده اند که مدعیان "اپوزیسیون تند خو" در خارج در برخورد با مخالفین خود بکار برده و می برند.
هر کس در رسانه های خارج "جرات" کرده و از اصلاحات و اصلاح طلبی دفاع کند، سریعا ترور شخصیتی شده و با انواع و اقسام اتهامات روبرو می شود. همان شیوه "تند خو های" داخل - البته کمی نرم تر.
کسی نیست از این مدعیان سوال کند که شما (در خوشبینانه ترین حالت که واقعا از مخالفین حکومت باشید) سی سال در فرنگ در فضای آزاد و با در اختیار داشتن انواع و اقسام تریبون ها حتی نتوانسته اید و نمی توانید یک دو جین انسان را همراه خود کنید، بر پایه کدام وزن و نیرو اینگونه بی مهابا دیگران را تخریب می کنید؟
حداقل در سال ۸۸ بر همگان روشن شد (و توکلی هم دیروز گفت) که موسوی (اصلاح طلبان) توان بسیج مردم در برابر رهبر (قدرت غیر پاسخگو) را دارند، شما که قدرت بسیج ۱۰ نفر در محل سکونت خود را ندارید چه نتیجه ای از تخریب این اصلاح طلبان با این توانایی ها می خواهید بگیرید؟ جز خانه نشینی و انفعال و در نتیجه تداوم حکومت باند فعلی؟
٣۷٨۷۷ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۰       

عنوان : باده دموکراسی
خیلی مهم نیست که آقای شاکری توده ای باشند یا نباشند،مهم این است که نگاه جامعه محور بر خلاف نگاه قدرت محور،به گمانم بر این باور است که (ممکن است دمکراسی همیشه به نفع دموکرات ها عمل نکند.اما حتی در چنین موقعیتی باید دموکراسی را به عنوان یک روش پذیرفت واز راه های پیچیده تری که این نظام سیاسی برای حفظ آزادی استفاده می کند سود جست.)و از این منظر دیدگاه آقای شاکری منطقی است.
٣۷٨۷۰ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۰       

عنوان : مار گزیده‌
برای من هنوز روشن نیست که‌ چرا این توده‌ای ها از تجربیات تلخ گذشته‌ عبرت نمیگیرند . آخه‌ بابا مگه‌ در زمان همین سید خندان نبود ، که‌ ایران به‌ زندان بزرگ روزنامه‌ نگاران و دگراندیشان تبدیل و همین آقا با ایجاد توهم و خاک پاشیدن در چشم توده‌ ها باعث طولانی شدن ۸ سال عمر نکبت بار جمهوری اسلامی ایران شدند .
خوشبختانه‌ امروز دیگه‌ همه‌ به‌ شیادی و رنگ عوض کردن این آقایان بر اساس مقتضیات روز پی برده‌ و اجازه‌ نخواهند داد که این‌ مار از همان سوراخ بار دگر آنها را
نیش بزند . صد البته‌ من شک دارم که‌ همه‌ توده‌ایها تحلیلشان از اوضاع جاری با تحلیلهای آقای شاکری همخوانی داشته‌ باشد .
٣۷٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۰       

عنوان : این "رگ" است یا "بیرگی"
آقای نامی شاکری ! اینگونه که از نوشته هاییتان مشهود است ، حضرتعالی متاسفانه در کره دیگری زندگی میکنید و از گذشت ایام جانسوز ما بیخبرید و از این مقام است که دلفریفته پیغمبری دروغین بنام خاتمی شده اید . ما همه ی "باده "های ایشان را که بنظرتان "ناخورده" آمده است ، خوردیم ، آنقدر که هنوز گرفتار سموم آن هستیم و به اینجا رسیده ایم هیچ باده ناخورده ای در رگ این تاک بیرگ نیست . بیهوده مردم را فریب ندهید !
٣۷٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۰       

عنوان : بصیرت یا عقل سلیم
بصیرت پیش کش خامنه ای و اقای شاکری وهمفکرانش ولی ما تابع عقل سلیم خواهیم بود که کمونیست ها همیشه روی ان تاکید خاصی داشته اند و بعید است که اقای شاکری به عنوان یک توده ای از ان بی اطلاع باشد

عقل سلیم حکم می‏کند که انسان تا راهی را نشناخته است در آن قدم نگذارد؛ زیرا ممکن است سرمایه و عمر آدمی تلف شود و عاقبت به مقصد مطلوب نرسد. روش عقلا نیز همین است تا از جاده‏ای شناخت کافی نداشته باشند، بدون سوال و تحقیق آن را نمی‏پیمایند (مخصوصاً اگر پیمودن آن موجب صرف مهم‏ترین سرمایه آنها گردد).
*******************************************************

بصیرت به معنی دانایی، بینایی، بینایی دل، هوشیاری، زیرکی و یقین است.(۱)


نزد اهل معنا، نیرویی نهانی و قوّهای قلبی است که در شناخت حقایق تا عمق وجود و باطن ذات آن رسوخ می کند.


برخی از اهل معرفت می‏گویند: «بصیرت قوّه قلبی یا نیرویی باطنی است که به نور قدس روشن گردیده و از پرتو آن، صاحب بصیرت، حقایق و بواطن اشیا را در می‏یابد. بصیرت به مثابه بَصَر (چشم) است برای نفس».(۳)


میان بَصَر که تأمین کننده نور ظاهری، و بصیرت که آورنده نور باطنی است، تفاوت بسیار است؛ مانند:


۱. نور ظاهری، تنها با بینایی انسان سر و کار دارد. خورشید و ماه و چراغ، بیش از این که فضا را روشن و بینایی انسان را یاری کند، کاری انجام نمیدهد. پس اگر انسانی ناشنوا بود یا در بویایی و لامسه و گویایی خود نقص داشت، با تابش آفتاب و مهتاب و نورهایی از این قبیل، مشکلاتش حل نمیشود. اما نور باطن همه نقصهای (باطنی و معنوی) انسان را برطرف، و تمام دردهای او را، درمان می کند... .



در صورتی که درون کسی را روشن کرد، ساحت جانش چنان نورانی می شود، که هم صحنههای خوبی را در خواب و بیداری می بیند، هم آهنگهای خوبی را می شنود، هم رایحههای دل انگیزی را استشمام میکند و هم لطیفههای فراوانی را لمس می نماید.(۴)


۲. انسان دو چهره یا دوجنبه دارد: چهره ظاهری یا مُلکی و چهره باطنی یا ملکوتی، خداوند برای دیدن ظواهر، بَصَر را به صورت بالفعل به انسان داده، بشر از آغاز تولد به کمک آن هر چه را که در شعاع چشم و منظر او قرار گیرد می‏بیند. اما برای دیدن باطن و شهود ملکوت، قوه نوری را در نهاد او نهادینه نموده به نام بصیرت، که تا آن "نور استعدادی" از قوه به فعلیت در نیاید، رویت باطن و شهود ملکوت، میسر نخواهد بود.




هدنض
٣۷٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۰