از : هوشنگ سوادکوهی
عنوان : در سوگ مرگ هاله: تراپی مجازی خارج نشینان، خودکشی جمعی داخل نشینان
شعر جانسوز اخوان و سوگ از دست دادن هاله سحابی، روانم را
زخمی میزند که مرحمش تنها چند کلمه نوشتن است که شاید بتوانم فریاد درونی
خود را به اعتراض مجازی بکشانم. آرزو میکردم که جنبش به خواب رفته اعتراضی
در استکهلم به خود بجنبد که تشنگی فریاد را در میدان شهر به نمایش
بگذاریم. در یک سال اخیر زبان خود را سخت میبینم و احساس میکنم خود یابی و
برخورد شفّاف با خود و با مردم خود وظایف روزمره همه ما است. وقتی که
همه با هم غرق میشویم و یا در آتشی به گسترتگی ایران میسوزیم جایی برای
برخورد توجیگرایانه نیست و در عین حال تضمینی نیست که فاصله خود را با
برخورد خردگرایانه حفظ کرده باشم . این بستگی با ساختار و دید کلی هر فرد
دارد .میزان آگاهی و دانستن میتواند هشیاری در نوشتن را بالا برده و در
برداشت درست خواننده مفید باشد.
برایم قابل درک نیست یا بهتر بگویم
برایم قابل پذیرش نیست که مردم با تمام انزجار خود از رفتار حاکمیت، با این
آگاهی که زجر بیشتری هم در راه است ، برای نجات خود قدمی بر نمیدارند .
.. جوانها راه تسکین را در دنیاِ مجازی یافتند و ما خارج نشیننان به
تراپی فیسبوک بسنده کردیم، اگر فرصتی پیش بیاید دور هم جمع شویم ، گفتگو
راجع به مسافرت اینجا و آنجا با کمال میل در صحبت ما راه باز میکند و
احساس اهمیت آن دو چندان میشود. ظاهراً نشانه نرمال بودن زندگی ما در
غرب به شیوه رایج استاندارد است که طبقه متوسط غرب جا انداخته است و بر
مبنای آن خاطره سازی و نورم ایجاد میکند..قصد تخریب ندارم و اشتباه است
که با افکار افراطی ضدّ ارزشهای غربی قاطی شود .. قصدم دیدگاه انتقادی به
نحوه زندگی است و بر خورد با تنگ نظری در شیوه اگو ایسم جامعه مصرفی و
موجودات مصرف کننده آن که من و شما باشیم. قصدم اینجا نیش زدن به هیچ کس
نیست ، قصدم فهمیدن میلیونها هم میهنم، جوان و میانسال ، مرد و زن است که
گرفتار انتقام آتش یک ایدلوژی مافیا مذهبی پوسیده شدند که هر روز در آتش
آن میسوزند و فریاد بر نمیاورند ..درک این با ناباوری که چطور انسانها
به موجوداتی ضعیفی تبدیل میشوند که بجا دلسوزی باید تو گوششان فریاد
زد ..
ای آدمها! یک نفر نیست که دارد در این دریا تند و تیر ه و
سهمگین غرق میشود ، یک نفر نیست که موج خسته را با دست بسته میکوبد . جان
بر کفّ ..چشم در انتظار ... این خود دریاست که در خویش فرو میریزد ..
هاله سحابی یک نفر نیست که در خون خویش غرق شده است... این یک ملت است که
به گردآب خون الود خویش فرو میریزد ولی ..همچنان کم تفاوت از کنار آن
میگذرد ..
٣٨۰۹۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۰
|
از : غلامحسین عسگری
عنوان : درود به روان جانباختگان راه ازادی
درد و رنج غربت را شاید با امید بتوان تحمل کرد اما انچه سخت مرا می ازارد فقدان عزیزانی است که تا چند نسل اینده جایگزینی شایسته نتوان برای انان یافت اما دردناکتر از همه نوع رفتن این دو عزیز تمامی وجدانهای بیدار جهان را جریحه دار کرد و نهایت سفاکی و ددمنشی ولی فقیه و گرگهای هار درگاهش را به نمایش گذاشت و این وظیفه جامعه جهانی است که در یک اقدام هماهنگ جنایتکاران حرفه ای حاکم بر ایران را در اسرع وقت به دادگاه بین المللی جنایت علیه بشریت تحویل تا ضمن محاکمه علنی جلوی این نوع فجایع ضد انسانی گرفته شود اما با علم به اینکه پس از گذشت سی و دو سال از عمر سیاه حکومت ولایت فقیه در ایران و اتفاقاتی که تا کنون در ایران و منطقه خاورمیانه و بعضی نقاط جهان افتاده کاملا واضع است که در قرن بیستم و بیست و یکم دستهایی در کار بوده تا با استفاده از ملاتاریسم و طالبانیسم و ایجاد اشوب و جنگ و تروریسم هم بهانه ای برای تهاجم و لشکرکشی داشته باشند و هم قدرت های مخالف خودرا منکوب کنند و هم بازاری پر رونق برای فروش سلاح های خود بازکنند شاید هنوز در سناریو خود تاریخ مصرف ملایان حاکم بر ایران را تمام شده نمیدانند و جلوی اقدام جامعه جهانی را بگیرند و الی جنایات نظامیان صرب علیه مردم بیدفاع بوسنی هرگز قابل قیاس با جنایات بیشمار اخوندها طی حکومتشان در ایران نیست پس چگونه است با وجود تحت تعقیب بودن انها و وجود مدارک و شواهد محکم و غیرقابل انکار و محکومیت بیش از پنجاه بار در مجامع بین المللی تا کنون هیچ اقدامی علیه انها صورت نگرفته و با کمال وقاحت احکام صادره را مشتی کاغذ پاره میدانند اکنون جای شکی باقی نمی ماند که قدرتی بصورت روزانه دستور العمل عملکرد انها را صادر میکند. من بعنوان یک ایرانی درد کشیده از دست شاه و شیخ از دبیرکل سازمان ملل و تمامی سازمانهای مدافع حقوق بشر تقاضا دارم قبل از بوجود امدن یک فاجعه انسانی در ایران نسبت به دستگیری خامنه ای و باندش اقدام نمایند چرا که انها برای بقا خود از هر عمل ضد انسانی ابایی ندارند همچنان که تا کنون نشان داده اند.
٣٨۰۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : واکنش دولتمردان !! ایران
یکی دو روز پیش کامنتی به اخبار روز فرستادم که منتشر نشد. در ان کامنت ویدوئی از پاول کرگ روبرت فرستادم که نمایندگان کنگره امریکا و بسیار دیگر از ساکنان واشینگتون را فاحشه میداند. جناب ایشان معاون خزانه داری در کابینه پرزیدنت ریگان و ادیتور سابق وال ستریت جورنال اند.
وقتی اخبار قتل هاله سحابی و واکنش دولتمردان !! ایران را مثلا در نشریه تب ناک میخوانم نمیدانم باید به اینها فاحشه خطاب کرد یا ج ..ش و یا بدتر.
٣٨۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : آرامش جامعه با جرّاحی جانیان امکان پذیر خواهد بود...
بما نصیحت میکنند که شعار "مرگ بر..." ندهید ! کاش این ناصحان آنقدرها از جامعه و مردم دور نبودند که سئوال شود ؛ پس چه باید بگوییم ؟! بگوئیم بی تربیتها از این کارها نکنید ؟! شعار "مرگ بر...، حیات عامل مخرب و کشنده جامعه را هدف میگیرد. کسانیکه میخواهند دراکولای خون آشام زنده بماند، خود حیات در زنده بودن خون آشام زمان دارند ! بهانه این است که اگر ما مرگ را برای دشمنان خود بخواهیم پس فرق ما با آنها چیست ؟! جواب آنست که این استدلال خود "بهانه" است ! آنها میخواهند دراکولای خون آشام بماند تا با "نصایح" او را علف خوار کنند ! در صورتیکه آرامش جامعه با جرّاحی جانیان امکان پذیر خواهد بود...
٣٨۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۰
|