سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پرستش خیابان! - نامی شاکری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حامد صابری

عنوان : سوال بسیار بجا
نویسنده محترم سوال بسیار بجائی مطرح کرده اند حتی اگر همین فردا آقای خامنه ای داوطلبانه بروند باز هم هیچ مشکلی حل نمی شود .
سال ۵۷ را از یاد نبریم ما شعار می دادیم "تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود "
شاه بیچاره کفن شد ولی وطن ، هنوز که هنوز است وطن نشد .
مشکل ما نه در شاه بود نه در اقای خامنه ای است . مشکل در این است که ما هنوز یاد نگرفته ایم چطور با هم گفتگو کنیم . چطور علیرغم اختلاف نظر ، به دیگری احترام بگذاریم. حقوق و شخصیت دیگران را محترم بشمریم .
هنوز یاد نگرفته ایم اگر خاتمی نظری خلاف نظر ما دارد با احترام و ادب او را نقد کنیم
خاتمی هم هنوز یاد نگرفته بگوید مجاهدین خلق و می گوید منافقین
مجاهدین هم یاد نگرفته اند با توهین و تحقیر به هیچ جا نمی توان رسید .
اگر روزی اکثریت ما یاد گرفتیم ضمن احترام به همه ، نظر خود را ابراز کنیم آنروز روز آزادی واقعی ملت ایران است .
٣٨۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بهرنگ دانش

عنوان : ....!!?
باران عزیز،روی ماهت را می بوسم.به گمانم ساده و دور از تکلف نوشتم.منظورم تایید ضمنی بخش مهمی از نوشته آقای شاکری و نقد کوتاهی ،بر نقد کوتاه شما بود.واژه خیابان را در دو معنا بکار بردم،گویا اوضاع کمی پیچیده شد.عذر خواهی مرا بپذیرید.
٣٨۲۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : ...!
جناب بهرنگ دانش, سلام مرا بپذیرید . نوشتار "باران" نقد کوتاهی بر مقاله آقای نامی‌ شاکری بود , وگرنه, نه‌ خیابانی وجود داشت و نه‌ رستورانی....جسارت مرا در این باره بپذیرید.
٣٨۲۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : تظاهرات خیابانی
تنها فایده تظاهرات خیابانی در کشورهای نفت خیز آنست که اراذل و اوباش مصدر امور را مجبور میکند که مقدار بیشتری ازغنائم خود را به اراذل و اوباش خیابانی بدهند که ملت را تحت کنترل داشته باشد. و این پولی ست که باید صرف آبادی و زیر سازی مملکت شود.
این را میتوان به خوبی در ایران و عربستان و شیخ نشین ها دید. تنها استثنا لیبی است که نفت آن برای فرانسه و انگلیس اهمیت حیاتی دارد و اینها آمریکای بی میل را هم به دنبال خود میکشند که با بمباران و موشک , مردم لیبی را در بیابانها و خیابانها ، به انقلاب! بکشند تا اگر سنگی هم روی سنگ مانده است از بین برود.

کشور های بدون نفت مانند مصر و تونس را هم با تزریق دو سه میلیارد دلار مجبور میکنند که مثلا تنها دروازه نجات فلسطینی ها را هم پس از یک هفته ببندند و بهار عرب را به خزان آن تبدیل کنند.
تا روزی که این معادله برقرار است اوضاع همین خواهد بود تا اینکه از جایی فرجی بشود و آنوقت معلوم خواهد شد که این رهبران و روشنفکران داخلی و خارجی در تشکیل دولت ایدال چند مرده حلاج خواهند بود. و اگر گذشته این هفتاد و دوملت آیینه آینده باشد نتیجه معلوم است
٣٨۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بهرنگ دانش

عنوان : خیابان رابهتر بشناسیم.
اخیرا در یکی از تلویزیون ها ،یکی از نمایندگان کمو نیسم کارگری،دکتر .... که از منافع طبفه واز سوسیالیسم حاضر نیست یک قدم عقب بنشیند،ادعای عجیبی می کرد که"اصلا چرا باید روی حد اقل ها به وحدت برسیم؟چرا مخرج مشترک خواسته هایمان را مورد توجه قرار دهیم؟بیایید مخرج اعلای خواسته هایمان را مد نظر قرار دهیم."می گویم عجیب.تعجب می کنم چطور می توان سال ها نماینده پیگیر پرولتاریا بود.تیتر دکترا را هم احتمالا در یکی از شاخه های علوم انسانی یدک کشید ولی یکی از ابتدایی ترین اصول اتحادها را اینطور فهمید؟
خیابانی را که الف باران توصیف کرد با خیابان های میهن ما فرسنگ ها فاصله دارد.شاید به جرئت بتوان گفت یکی از آرزوهای بسیاری از شهروندان ما داشتن چنین خیابانی است.الف باران واقعا نمی دانند در خیابان های وطن ما قدم زدن با برنامه حتی در سکوت هم جرم محسوب می شود؟هزینه چنین قدم زدنی هم کم نیست.باور کردنی نیست ولی متاسفاته واقعیتی است.آقای شاکری به نکته درستی اشاره کردندکه گفتندفرض کنید تمام اتفاقات خوب مورد نظر شما افتاد وهزینه ها هم به حساب جان وزندگی جوانان هموطن ما پرداخت شد.بعدا چه؟با این گونه دیدگاه ها می شود ره به جایی برد؟
٣٨۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : از خیابانها گذشتیم ...
از خیابانها گذشتیم ، روز تمام شده بود ، با خود گفتیم که به رستورانی‌ برویم و غذایی میل بنماییم. منیوی غذا را آورد‌ند ما بر سر قیمت‌ها به توافق رسیدیم . بعد از صرف غذا منیوی دسر را آوردند باز هم روی قیمتها به توافق رسیدیم . خدا را شکر که همه چیز با تفاهم چه بخوبی حل میشوند.طعم شراب بستر خوابی را می‌طلبد، واقعاً که سزاوریم، راه بسیاری را پیموده ایم !
٣٨۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست