یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

لانه ی جانوران - فیروز نجومی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فیروز نجومی

عنوان : آقای پیروز
آقای پیروز
ما حقوق بشر نداریم به آن دلیل که دینی که بدان باور داریم ما را چیز ی بیشتر از بنده و رعیت نمی بیند. ما اگر رعیت نبودیم و رعیتی را در ما پرورش نداده بودند زیر بار خمینی و سلطه ی حوزه های علمیه، آیت الله ها و حجت الاسلام ها، نمیرفتیم. اگر به حقوق انسانی خود باور داشتیم به این سادگی ها آنرا از دست نمیدادیم.
٣٨۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : ع قدیمی

عنوان : قران اساس گمراهی مسلیمن
با درودبه اقای نجومی و کوشش وگاوشهای بسیار برای روشن کردن دخمه ای پلید وسیاه و متفعن بنام حوزه خرافات.نویسنده به درستی دست روی زخم سیاه ایران گذاشته است و ان خود حوزه و قرنها رواج خرافات و بی وطنی و عرب پرستی وپذیرش سیادت سیدان عرب برجامعه ایرانی است.شعار ویرانگر شاه دین حسین که ماا زروی منابر میشنیدیم و بدون توجه به معنای عملی ان از کنار ان میگذشتیم از حوزه بیرون میامد.بیش ازهزار سال است که مردم ایران فاقد قانون مدنی هستند و درحقیقت در یک حالت نیمه وحشی ونیمه صحرائی زندگی میکنند.تمام زندگی اجتماعی مردم ایران خوشبختی و سیاه روز ی انها به یک فتوا به یک استخاره و به یک اتفاق تصادفی ایه و تسبیح روایت موکول شده و بستگی دارد.
وجود این بنگاه خرافات واستعماری قران متاسفانه در خدمت دستگاه حاکمان سابق نیز بود و در دوران صفوویه و قاجار ها این دستگاه پلید در خدمت نادانی و عقب افتادگی ایران توسعه یافت.دشمن واقعی همین دستگاه مفت خوار
دستار بندان است که از طریق روضه و جذب زنان به این مجالس ارتجاعی از طریق همین زنان ویروس خرافات را وارد خانواده ایرانی میکنند.
این انتقال خرافات بقدری قوی است که هنوز در غرب زنان و فقط زنان از طریق سفره حضرت عباس و اش نذری و وو در ادامه سلطه خرافات حوزه میکوشند.
اما روح حاکم بر این مدارس ضد بشری خود قران است و قران ان دکان چند نبشی است که اگر کسی دران قرا رگرفت از این سفره هفت رنگ بیرون نخواهد رفت.
٣٨۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : حوزه های علمیه
جناب جامانده،
آنچه فرمودید درست است وباز ماندگان خمینی در این حوزه های علمیه! چنان سر در آخور دارند که وقت نفس کشدن هم ندارند تا کاه و جو نفتی را با آب غصبی لرستان فرو برده و آخوند صادر کنند.
اما صدام حسین سکولار هم مشابها با تجاوز به حقوق بشر، آن بدبختی را به سرما و عراقی ها و کویتی ها آورد.
نبود مذهب دردی را دوا نمیکند. درد ما درد نبودن حقوق بشر است.
٣٨۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۰       

    از : جا مانده

عنوان : بغض در گلو دارم و نفرت از دین
حوزه علمیه! کدام علم! خرافات که علم نیست! حوزه جهالت یا حوزه حماقت یا حوزه بلاهت بله ولی حوزه علمیه، هرگز. حوزه شیادی و حوزه تقیه (خدعه) بله ولی حوزه علمیه هرگز.

آقای نجومی گرامی، بغض در گلو دارم و نفرت از دین.

مثل ۹۰ درصد ایرانیان قبل از انقلاب، منهم مسلمان زاده ای مسلمان بودم. اگر انقلاب نمی شد امروز هیچ مشکلی با مسلمان بودن خود هم نمی داشتم چون تعبیری که ما از این دین داشتیم مولانایی بود. اما وقتی شقاوت خمینی و خلخالی را دیدم، وقتی بوی مرگ در جبهه جنگ مرتب به مشامم می خورد، وقتی می دیدم که ما را هم خمینی می کشد و هم صدام و هم مجاهدین خلق، حالم از هر چه بوی دین و مذهب می داد بهم می خورد. حالم از دنیایی هم بهم می خورد که همه ی جلادانش در یک صف بر علیه ما ایستاده بودند تا ما را نابود کنند. ما که انقلاب نکرده بودیم جنگ شود، آنهم یک جنگ طولانی ۸ ساله! برای من تجربه ی آن جنگ و دیدن جان دادن همرزمان جلوی چشمم مرگ دین و زمین و زمان بود. از از دست دادن دین و مذهبم هرگز غمگین نشدم ولی هر بار بیاد تک تک همرزمان جانباخته ام می افتم سخت دلم فشرده می شود و بغض گلویم را می گیرد و از خود می پرسم چرا باید می مردند، برای چه و که باید می مردند؟ اینها که همه مثل خودم بودند! هر بار جوابی که به دهنم می آید خمینی و انقلاب اسلامی و دین خشن اسلام است. حالم از هر سه بهم می خورد که با کشتن ما درخت اسلام شان را سیراب می کردند، درختی که سیر بشو نبود و نیست.
٣٨۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۰       

    از : رامین رزمجو

عنوان : دخمه های شیطان
حرفی در مقابل این موضوع و نوشته ندارم جز اینکه هر چه بود واقعیت را نوشته اید . جز اینکه به غلط نام این دخمه های شیاطین را حوزه های علمیه نهاد ه اند در حالیکه حوزه های شیطانی باید نامیده شوند .
٣٨۴۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست