آلمان خواستار آزادی موسوی و کروبی شد
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : برای الف باران
عنوان : برادرانه با «الف باران» گرامی
الف باران گرامی!
ضمن سلام
من فکر می کنم که تبلیغات مستمر مجاهدین خلق علیه «همراهان جنبش سبز»، شما را تا حدودی از اندیشیدنی که شایسته انسانی چون شماست باز داشته است.
چگونه منطقه کردستان ایران، با سوابق مبارزات سازمان یافته و طولانی آن، و بافت ویژه جمعیتی و قومی و اقلیمی آن را به همین سادگی با مثلاً تهران مقایسه می کنید و تفاوت کیفی عمده ای را که در این میان وجود دارد ندیده می گیرید؟
چگونه جنبش کنونی مردم ایران را که معمولاً با نام «جنبش سبز» از آن یاد می شود، تلویحاً یا تصریحاً به رفاه طلبی متهم می کنید؟
چگونه، تظاهرات میلیونی مردم را در هنگامی که موسوی و کروبی، هنوز تا این اندازه پیشرو تر نشده بودند، با نماد سبز و شعار های درود بر این ها، ندیده می گیرید و به جای سرکوب بی رحمانه حکومت، علت فروکش کردن تظاهرات را بی اعتمادی مردم به این دو معرفی می کنید؟
دوست نادیده ی واقعاً گرامی من!
توصیه برادرانه مرا بپذیرید:
ـ به آن هایی که در پی ویران کردن ایران، تحت حمایت رسمی کثیف ترین دشمنان خارجی مردم ایران و جنایتکاران حنگی و جنایت کاران علیه بشریت هستند (و حتماً نه محض رضای خدا) تا آنجا اعتماد نکنید که بتوانند استقلال ذهن شما را هم از شما بگیرند.
موفق باشید
٣۹۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : یا که من بد میزنم یا آنکه تارش تار نیست...
اعتصاب عمومی را در کردستان دیدیم و یا شنیدیم. بخاطر رهبری که در ۲۲ سال پیش ترور شده بود به در خواست حزبی و بخاطر اعتراض به به عملیات تروریستی حکومت تمام کردستان در اعتصاب فرو رفت .سئوال اینجاست که چرا مردم برای آزادی رهبران اصلاحطلبان و یا سالروز انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ به اعتصاب و یا اعتراض عمومی دست نمیزند ؟ آیا اختناق در تهران و شهرستانها بیشتر از کردستان است و یا اینطرفیها مرفه ترند ؟همه میدانند که واقعیت ندارد و عدم حمایت مردم از رهبری اپوزیسیون نداشتن ایمان به صداقت آنهاست.یک رهبری سازشکار و یک اپوزیسیون مرفه ای که از آلام مردم بیخبر و یا اهمیتی بدانها نمیدهند چرا برای بدرقه آنها به بارگاه بیت رهبری باید قربانی شوند ؟ آنها فقط میخواهد که زندانیان سیاسی آنهم خودیها آزاد شوند،روزنامههای آنها اجازه فعالیت داشته باشند آنوقت مردم حکومت را ببخشند و آشتی ملی صورت پذیرد ! خامنهای این رهبران را باید هر روز بعد از وضو ببوسد و روی طاقچه بگذارد ! از این بهتر که نمیشود ، نه نظام صدمهای میبیند ،نه پاسخگویی به جنایات گذشته و حال مطرح خواهد شد و نه مزاحم غارت و چپاول آنها میشوند ! پس بهتر است این رهبران برای تقدس بیشتر مدتی در غیبت صغری هم بمانند تا با هزار کشمشهای سیاسی و رام شدن بیشتر آنها، زمان ظهور فراهم شود و رهبران ظاهر شده "زندانی" کشیده، مردم را دوباره بطرف حضرت صاحب الوطن الملوک و النفوس ببرند... پیام آقای دکتر ملکی در این باره زیبا بود...
"نخست سپاس و درود می فرستم به همه ی زندانیان سیاسی-عقیدتی که با از جان گذشتگی و استقامت و فداکاری، زندانهای مخوف و ستم پیشگان انسان کش را تحمل می کنند و تن به تسلیم نمی سپارند. من وظیفه ی خود می دانم نام این عزیزان مبارز را تا آنجا که در ذهنم هست همراه با شهیدان یک سال اخیر بدون خودی و غیر خودی کردنِ این افتخار آفرینان یادآور باشم ، چون اعتقاد دارم هرکس با هر عقیده و مرام، در راه آزادیِ مردم مبارزه کند و جان و زندگی در این راه بگذارد مَرضی خدا و خلق خواهد بود و برای همیشه در بهشت اعمال خویش بسر خواهد برد. تفاوتی بین ندا و صبا، شبنم و بهاره، مهدیه و مرضیه و آسیه، نازیلا و نسرین و ... وجود ندارد، همانگونه که بین مجید و احمد، عبدالله و پیمان، احسان و کیوان، عباس و علیرضا، حشمت الله و مجید، سید محمد علی و حامد و جواد و عماد و محمد و علی و ... هیچ تفاوتی نیست. راستی چه تفاوتی بین شهدا راه آزادی در دهه شصت و قبل از آن با شهدا جنگ تا امروز وجود دارد ؟ چه تفاوتی میان آن روحهای بزرگ و شهدای سترگ از جمله سهراب و سعید و علی و مجید و جعفر و محسن و هاله و رضا (هدی) و همه آنها که در خیابان ها و بیابان ها به دست جنایتکاران شهید و مجروح شدند می توان قائل شد ؟ یکبار دیگر در برابر همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تمام شهدا راه آزادی با هر تفکر و اندیشه سر تعظیم فرود می آورم و به آنها درود می فرستم."
٣۹۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|